Forwarded from Deleted Account
#دانلود_فایل_پی_دی_اف
شبی فابیان خلبان پست هوایی در حین پرواز در طوفان گم میشود. مدیر وی ریویر، کمکم با وضعیت روبهرو میشود. وی هم باید به همسر فابیان خبر گم شدن وی را بدهد و از طرف دیگر باید به اداره شرکت پست هوایی ادامه دهد و جان خلبانهای دیگر را به خطر بیاندازد. بیشک این کتاب یکی از برترین رمانهای جهان است. داستان کتاب مربوط به زمانی است که از پرواز شبانه برای تسریع ارسال بستههای پستی در رقابت پست هوایی با راهآهم و کشتی استفاده شد. زمانی که پرواز شبانه، یکی از مشاغل به شدت پرخطر به حساب میآمد. اگزوپری در این کتاب، کوشش انسانی در انجام وظیفه را خیلی خوب نشان داده است.
#پرواز_شبانه
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
شبی فابیان خلبان پست هوایی در حین پرواز در طوفان گم میشود. مدیر وی ریویر، کمکم با وضعیت روبهرو میشود. وی هم باید به همسر فابیان خبر گم شدن وی را بدهد و از طرف دیگر باید به اداره شرکت پست هوایی ادامه دهد و جان خلبانهای دیگر را به خطر بیاندازد. بیشک این کتاب یکی از برترین رمانهای جهان است. داستان کتاب مربوط به زمانی است که از پرواز شبانه برای تسریع ارسال بستههای پستی در رقابت پست هوایی با راهآهم و کشتی استفاده شد. زمانی که پرواز شبانه، یکی از مشاغل به شدت پرخطر به حساب میآمد. اگزوپری در این کتاب، کوشش انسانی در انجام وظیفه را خیلی خوب نشان داده است.
#پرواز_شبانه
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
#دانلود_فایل_پی_دی_اف
اولین رمان نویسندهٔ فرانسوی، آنتوان دو سنتاگزوپری است. این رمان در سال ۱۹۲۹ نوشته شدهاست و در قالب شخصیت داستان، ژاک بِرنی (Jacques Bernis)، داستان زندگی خود و احساسات خویش را در پروازهایش نقل میکند. شخصیت ژنویِو (Geneviève) نیز براساس لویی دُ ویلمورَن (Louis de Vilmorin)، زیستشناس و شیمیدان فرانسوی (۱۸۱۶–۱۸۶۰)، نوشته شدهاست.
#پست_جنوب
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram⬇️
اولین رمان نویسندهٔ فرانسوی، آنتوان دو سنتاگزوپری است. این رمان در سال ۱۹۲۹ نوشته شدهاست و در قالب شخصیت داستان، ژاک بِرنی (Jacques Bernis)، داستان زندگی خود و احساسات خویش را در پروازهایش نقل میکند. شخصیت ژنویِو (Geneviève) نیز براساس لویی دُ ویلمورَن (Louis de Vilmorin)، زیستشناس و شیمیدان فرانسوی (۱۸۱۶–۱۸۶۰)، نوشته شدهاست.
#پست_جنوب
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram⬇️
☕️ قطعه ای از کتاب
در سیاره بعدی میخواره ای مسکن داشت. این دیدار بسیار کوتاه بود ولی شازده کوچولو را در اندوهی بزرگ فرو برد.
او که میخواره را ساکت و خاموش در پشت تعداد زیادی بطری خالی و تعداد زیادی بطری پر دید پرسید:
_تو اینجا چه میکنی؟
میخواره گرفته و غمگین جواب داد:
_می نوشم
شازده کوچولو از او پرسید:
_چرا می نوشی؟
میخواره جواب داد:
_برای فراموش کردن
شازده کوچولو که دلش به حال او سوخته بود پرسید:
_چه چیز را فراموش کنی؟
میخواره که از خجالت سر به زیر انداخته بود اقرار کرد
_فراموش کنم که شرمنده ام
_شازده کوچولو که دلش می خواست کمکش کند پرسید:
_شرمنده از چه؟
میخواره که به یکباره مهر سکوت بر لب زد گفت:
_شرمنده از میخوارگی!
و شازده کوچولو مات و متحیر از آنجا رفت.
در بین راه با خود می گفت: راستی راستی که این آدم بزرگها خیلی خیلی عجیبند!
📕 #شازده_کوچولو
✍ #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram
در سیاره بعدی میخواره ای مسکن داشت. این دیدار بسیار کوتاه بود ولی شازده کوچولو را در اندوهی بزرگ فرو برد.
او که میخواره را ساکت و خاموش در پشت تعداد زیادی بطری خالی و تعداد زیادی بطری پر دید پرسید:
_تو اینجا چه میکنی؟
میخواره گرفته و غمگین جواب داد:
_می نوشم
شازده کوچولو از او پرسید:
_چرا می نوشی؟
میخواره جواب داد:
_برای فراموش کردن
شازده کوچولو که دلش به حال او سوخته بود پرسید:
_چه چیز را فراموش کنی؟
میخواره که از خجالت سر به زیر انداخته بود اقرار کرد
_فراموش کنم که شرمنده ام
_شازده کوچولو که دلش می خواست کمکش کند پرسید:
_شرمنده از چه؟
میخواره که به یکباره مهر سکوت بر لب زد گفت:
_شرمنده از میخوارگی!
و شازده کوچولو مات و متحیر از آنجا رفت.
در بین راه با خود می گفت: راستی راستی که این آدم بزرگها خیلی خیلی عجیبند!
📕 #شازده_کوچولو
✍ #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram
#تلنگر
آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی
می کنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.
فکر می کنند می توانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدمِ ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
مى ساختيم ...
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram
آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی
می کنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.
فکر می کنند می توانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدمِ ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
مى ساختيم ...
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram
شازده کوچولو به سیاره دوم رفت. آنجا فقط یک پادشاه تنها زندگی میکرد.
بعد از ملاقاتی کوتاه، شازده کوچولو خواست که سیاره را ترک کند.
اما فرمانروا که دلش میخواست او را نگه دارد گفت:
نرو، تورا وزیر دادگستری میکنیم.
شازده کوچولو گفت: اینجا کسی نیست که من او را محاکمه کنم
فروانروا گفت:
خب، خودت را محاکمه کن!
این سخت ترین کار دنیاست! اینکه بتونی درباره خودت قضاوت درستی داشته باشی و عادلانه خودت رو محاکمه کنی...
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram
بعد از ملاقاتی کوتاه، شازده کوچولو خواست که سیاره را ترک کند.
اما فرمانروا که دلش میخواست او را نگه دارد گفت:
نرو، تورا وزیر دادگستری میکنیم.
شازده کوچولو گفت: اینجا کسی نیست که من او را محاکمه کنم
فروانروا گفت:
خب، خودت را محاکمه کن!
این سخت ترین کار دنیاست! اینکه بتونی درباره خودت قضاوت درستی داشته باشی و عادلانه خودت رو محاکمه کنی...
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram
آدمها فکر میکنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی
میکنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.
فکر میکنند میتوانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدمِ ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
میساختیم ...
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram
میکنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.
فکر میکنند میتوانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد..
اگر ما جسارت طور دیگری زندگی
کردن را داشتیم،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،
اگر آدمِ ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد را
میساختیم ...
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@Library_Telegram