دیالوگی شاهکار که به تنهایی اندازه چندین فیلمنامه و کتاب، حرف برای گفتن دارد!
مکان داخل آسیاب: سرباز ساسانی وارد میشود و خبر دستگیری یک تازی را میدهد.
امین تارخ در نقش سردار ساسانی:
"نان کشکین اش بده و سپس به تازیانه اش ببند تا سخن گوید.
بپرس اش شماره تازیان چند است؟ کدام سویند؟ چه در سر دارند؟
سواره اند یا پیاده؟ دور میشوند یا نزدیک؟
در کار گذشتن اند یا ماندن؟ پیک است یا خبرچین یا پیش آهنگ؟
بپرس اش ویرانه چرا میسازند؟!
آتش چرا می زنند؟!
سیاه چرا می پوشند؟!
و این خدای که میگویند چرا چنین خشمگین است؟!
#مرگ_یزدگرد
#اثری_از_بهرام_بیضائی
@Library_Telegram
مکان داخل آسیاب: سرباز ساسانی وارد میشود و خبر دستگیری یک تازی را میدهد.
امین تارخ در نقش سردار ساسانی:
"نان کشکین اش بده و سپس به تازیانه اش ببند تا سخن گوید.
بپرس اش شماره تازیان چند است؟ کدام سویند؟ چه در سر دارند؟
سواره اند یا پیاده؟ دور میشوند یا نزدیک؟
در کار گذشتن اند یا ماندن؟ پیک است یا خبرچین یا پیش آهنگ؟
بپرس اش ویرانه چرا میسازند؟!
آتش چرا می زنند؟!
سیاه چرا می پوشند؟!
و این خدای که میگویند چرا چنین خشمگین است؟!
#مرگ_یزدگرد
#اثری_از_بهرام_بیضائی
@Library_Telegram