☕️ قطعه ای از کتاب
ما كه در اردوگاه كار اجباری زندگی ميكرديم، به چشم میديديم مردانی را كه به كلبه های ديگر ميرفتند و ديگران را دلداری ميدادند و آخرين تكه نانشان را هم به آن ها میبخشيدند.
درست است كه شمار اين مردان زياد نبودند، اما همين هم ثابت ميكند كه همه چيز را ميتوان از يك انسان گرفت مگر يك چيز: آخرين آزادی بشر را در گزينش رفتار خود در هر شرايط موجود و گزينش راه خود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
@Library_Telegram
ما كه در اردوگاه كار اجباری زندگی ميكرديم، به چشم میديديم مردانی را كه به كلبه های ديگر ميرفتند و ديگران را دلداری ميدادند و آخرين تكه نانشان را هم به آن ها میبخشيدند.
درست است كه شمار اين مردان زياد نبودند، اما همين هم ثابت ميكند كه همه چيز را ميتوان از يك انسان گرفت مگر يك چيز: آخرين آزادی بشر را در گزينش رفتار خود در هر شرايط موجود و گزينش راه خود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
آنچه انسانها را از پای در میآورد رنجها و سرنوشت نامطلوبشان نيست؛ بلكه بی معنا شدن زندگی ست كه مصيبت بار است و معنا تنها در لذت و شادمانی و خوشی نيست؛ بلكه در رنج و مرگ هم می توان معنايی يافت. ويكتور فرانكل نويسنده كتاب در باره هم بندان خود (در اردوگاه كار اجباری آلمان نازی ) می نويسد : بيچاره آن كس كه می پنداشت زندگی ديگر برايش معنایی ندارد، نه هدفی داشت و نه انگيزه و مقصودی، چيزی او را به زندگی گره نميزد و چون به اين جا میرسيد ديگر كارش ساخته بود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ دكتر ويكتور فرانكل
@Library_Telegram
آنچه انسانها را از پای در میآورد رنجها و سرنوشت نامطلوبشان نيست؛ بلكه بی معنا شدن زندگی ست كه مصيبت بار است و معنا تنها در لذت و شادمانی و خوشی نيست؛ بلكه در رنج و مرگ هم می توان معنايی يافت. ويكتور فرانكل نويسنده كتاب در باره هم بندان خود (در اردوگاه كار اجباری آلمان نازی ) می نويسد : بيچاره آن كس كه می پنداشت زندگی ديگر برايش معنایی ندارد، نه هدفی داشت و نه انگيزه و مقصودی، چيزی او را به زندگی گره نميزد و چون به اين جا میرسيد ديگر كارش ساخته بود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ دكتر ويكتور فرانكل
@Library_Telegram
☕️ قطعه ای از کتاب
ما كه در اردوگاه كار اجباری زندگی ميكرديم، به چشم میديديم مردانی را كه به كلبه های ديگر ميرفتند و ديگران را دلداری ميدادند و آخرين تكه نانشان را هم به آن ها میبخشيدند.درست است كه شمار اين مردان زياد نبودند، اما همين هم ثابت ميكند كه همه چيز را ميتوان از يك انسان گرفت مگر يك چيز: آخرين آزادی بشر را در گزينش رفتار خود در هر شرايط موجود و گزينش راه خود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
@Library_Telegram
ما كه در اردوگاه كار اجباری زندگی ميكرديم، به چشم میديديم مردانی را كه به كلبه های ديگر ميرفتند و ديگران را دلداری ميدادند و آخرين تكه نانشان را هم به آن ها میبخشيدند.درست است كه شمار اين مردان زياد نبودند، اما همين هم ثابت ميكند كه همه چيز را ميتوان از يك انسان گرفت مگر يك چيز: آخرين آزادی بشر را در گزينش رفتار خود در هر شرايط موجود و گزينش راه خود.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
@Library_Telegram
☕️ قطعهای از کتاب
فلسفهی کنونی بهداشت روان بر این اساس استوار شده است که مردم باید شادمان باشند و اندوه و غم یکی از نشانههای ناسازگاری و عدم هماهنگی با زندگی است. شاید این شیوهی تفکر و نظام ارزشها باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتنابناپذیر دارند مسئول بداند. زیرا این روش تفکر سبب میشود که انسانهای دردمند و اندوهگین به خاطر اینکه شاد نیستند، روزبهروز اندوهگینتر شوند.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
@Library_Telegram
فلسفهی کنونی بهداشت روان بر این اساس استوار شده است که مردم باید شادمان باشند و اندوه و غم یکی از نشانههای ناسازگاری و عدم هماهنگی با زندگی است. شاید این شیوهی تفکر و نظام ارزشها باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتنابناپذیر دارند مسئول بداند. زیرا این روش تفکر سبب میشود که انسانهای دردمند و اندوهگین به خاطر اینکه شاد نیستند، روزبهروز اندوهگینتر شوند.
📕 #انسان_در_جستجوی_معنی
✍ #ویکتور_فرانکل
@Library_Telegram