کتابخانه تلگرام
79K subscribers
2.87K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
#تا_انتها_بخوانید

همیشه سر زدن به کتابفروشی های انقلاب برایم غم انگیز است:
مغازه های بی رونق و مشتریان بی رمق.

کسانی که به توصیه یا اجبار استاد خود، راهی انقلاب شده اند
تا کتابی را تهیه کنند و بخوانند.
کسانی که «کتاب خواندن» برایشان، یک شغل است.
چهار سال یا شش یا ده سال این کار را انجام می دهند تا «فارغ التحصیل» شوند.

در زبان انگلیسی، برای پایان مقطع تحصیلی، از واژه Graduate استفاده می کنند از ریشه ی Grad به معنای «پله» و «گام».
پایان مقطع تحصیلی به معنای یک گام به پیش یا حرکت به یک پله ی بالاتر است.

ولی ما از «فارغ» شدن استفاده می کنیم.
تو گویی که زایمانی سخت در کار بوده
و اکنون می خواهیم به روند عادی زندگی بازگردیم.

بگذریم…در خیابان انقلاب به این آگهی ها مواجه شدم:
با قیمت بسیار ارزان، برایت پایان نامه می نویسند:
تاریخ و علوم سیاسی، مدیریت و اقتصاد، زبان و ادبیات فارسی، مقاله ISI‌ با قیمتی باورنکردني،
برایت برنامه نویسی می کنند: با هر زبان که بخواهی!

آری، خوشبختانه امکانات در حدی زیاد شده، که میتوانی بی آنکه چیزی از مدیریت بفهمی، مدرکش را دریافت کنی.
بی آنکه زبان بدانی، ترجمه کنی.
بی آنکه سیاست و اقتصاد بفهمی، مقاله هایی در آن حوزه داشته باشی، آنهم در سطح ژورنال های بین المللی و آی اس آی. کافی است پول داشته باشی آنهم نه زیاد، بلکه به نرخ دانشجویی !!

از امروز وقتی میوه فروش همسایه به هر کس که کت و شلوار پوشیده «دکتر» و آنها که اسپورت می پوشند را «مهندس» صدا می زند نمی خندم!
او جامعه را بهتر می شناسد.
حتماً او هم می داند که هزینه ی دکتر و مهندس شدن، گرفتن یک تاکسی به مقصد میدان انقلاب است.
از امروز دیگر، به حسابدار شرکتمان نمی خندم که همیشه می گوید: درسته من دیپلم دارم اما دیپلم قدیم است!
او فرق دیپلم جدید و قدیم را خوب فهمیده است.

از امروز دیگر تعجب نمی کنم که چرا دوستم که کارشناس سخت افزار است – به قول خودش – سوراخ های اطراف لپ تاپ را، با یکدیگر اشتباه می گیرد!

از امروز دیگر می دانم که چرا، یکی از آشنایانم که سمت بالای اقتصادی در یک سازمان دارد، نمی تواند «اصل» و «بهره»ی وامی را که پرداخت می کند، جداگانه محاسبه کند.
از امروز دیگر می دانم که چرا می گوییم: «فارغ التحصیلی»!!!

ما مردمی شده ایم که #تقلب می کنیم.
دانش معامله می کنیم. عنوان می خریم.

اقتصاد ایرانی، صنعت ایرانی، فرهنگ ایرانی، تاریخ ایرانی، ادبیات ایرانی.
همه را می توانم صفحه ای ۱۵۰۰ تومان بخرم
و خوشحال باشم که مدرکم را با کمترین وقت و هزینه گرفته ام.

اما فراموش می کنم که در جامعه ای زندگی می کنم که سایر کالاها و خدمات نیز، به احتمال زیاد توسط کسانی به من ارائه می شود که دانش خود را از همین میدان، شاید کمی بالاتر یا پایین تر، خریده اند!

لابد می گویید: اگر اوضاع چنین اسفناک است، چرا مردم بی درد و دغدغه این وضعیت را پذیرفته اند و کسی نگران نیست؟

دلیلش این است که «همه چیزمان» با «همه چیزمان» جور است.

وقتی نماز را که قرار بود، راهمان را هموار و روحمان را بیدار کند، نمی خوانیم و پول می دهیم تا پس از مرگ برایمان بخوانند
طبیعتاً مقاله مان را هم می دهیم تا دیگری بنویسد.
اصل، ثواب است که ما برده ایم ...!

@Library_Telegram
#تلنگر

سطح درک و هوش من بیشتر از دیگران است!

این عادت را در فرهنگ اقتصادی و اجتماعی هم می‌شود دید:
از پرداخت مالیات دولت فرار کرده و خوشحالیم.
راهی برای یک دزدی کوچک پیدا کرده و خوشحالیم.
یاد گرفتیم که یواشکی مدرک بخریم و دکتر بشویم و خوشحالیم
تز ارشد یا تحقیق دکترا را خریده یا دیگران مقاله هایمان را می نویسند و از زیرکی خود در صرفه‌جویی در وقت خوشحالیم.

فراموش می‌کنیم که تیزهوش‌ترین فرد این جامعه نیستیم و همه دارند به همین میان‌برها فکر می‌کنند. تقلب می‌کنیم و مهندس می‌شویم و وقتی تصادف کردیم، زیر دست کسی که تقلب کرده و درس خوانده جراحی می‌شویم و در نهایت هم، در یک #زلزله معمولی، زیر آوار خانه‌‌ای که مجوزش با #تقلب صادر شده فوت می‌کنیم و باید کسی با تقلب، برایمان قبری در یک جای خوش آب و هوا و نسبتاً آباد بخرد!

همیشه باورم بر این بوده که یکی از دلایل از بین رفتن اخلاق در هر جامعه‌ای، این است که من فکر می‌کنم که خیلی زیرک‌تر از متوسط جامعه هستم و دیگران را ساده می پندارم و فراموش می‌کنم که آن چیزی که به عنوان یک راهکار یا راه میان‌بر برای کوتاه کردن مسیر به ذهن من رسیده، به ذهن خیلی افراد دیگر هم خواهد رسید و روزی بر علیه خود و نزدیکانم استفاده خواهد شد.

و در نهایت، از یک وضعیت پیچیده‌ی امروزی، به یک وضعیت پیچیده‌ی جدید تغییر مکان خواهیم داد. درست مثل جابجایی از خط دوم به خط سوم و تجربه‌ی ترافیک قدیمی در لاین جدید!
تا کی باید سرمان را در برف فرو کنیم، کمی به خود بیاییم ...

@Library_Telegram
#یک_فنجان_تفکر ☕️

سطح درک و هوش من بیشتر از دیگران است!

این عادت را در فرهنگ اقتصادی و اجتماعی هم می‌شود دید:
از پرداخت مالیات دولت فرار کرده و خوشحالیم.
راهی برای یک دزدی کوچک پیدا کرده و خوشحالیم.
یاد گرفتیم که یواشکی مدرک بخریم و دکتر بشویم و خوشحالیم
تز ارشد یا تحقیق دکترا را خریده یا دیگران مقاله هایمان را می نویسند و از زیرکی خود در صرفه‌جویی در وقت خوشحالیم.

فراموش می‌کنیم که تیزهوش‌ترین فرد این جامعه نیستیم و همه دارند به همین میان‌برها فکر می‌کنند. تقلب می‌کنیم و مهندس می‌شویم و وقتی تصادف کردیم، زیر دست کسی که تقلب کرده و درس خوانده جراحی می‌شویم و در نهایت هم، در یک #زلزله معمولی، زیر آوار خانه‌‌ای که مجوزش با #تقلب صادر شده فوت می‌کنیم و باید کسی با تقلب، برایمان قبری در یک جای خوش آب و هوا و نسبتاً آباد بخرد!

همیشه باورم بر این بوده که یکی از دلایل از بین رفتن اخلاق در هر جامعه‌ای، این است که من فکر می‌کنم که خیلی زیرک‌تر از متوسط جامعه هستم و دیگران را ساده می پندارم و فراموش می‌کنم که آن چیزی که به عنوان یک راهکار یا راه میان‌بر برای کوتاه کردن مسیر به ذهن من رسیده، به ذهن خیلی افراد دیگر هم خواهد رسید و روزی بر علیه خود و نزدیکانم استفاده خواهد شد.

و در نهایت، از یک وضعیت پیچیده‌ی امروزی، به یک وضعیت پیچیده‌ی جدید تغییر مکان خواهیم داد. درست مثل جابجایی از خط دوم به خط سوم و تجربه‌ی ترافیک قدیمی در لاین جدید!
تا کی باید سرمان را در برف فرو کنیم، کمی به خود بیاییم ...


@Library_Telegram
#تلنگر 📚

سطح درک و هوش من بیشتر از دیگران است!

این عادت را در فرهنگ اقتصادی و اجتماعی هم می‌شود دید:
از پرداخت مالیات دولت فرار کرده و خوشحالیم.
راهی برای یک دزدی کوچک پیدا کرده و خوشحالیم.
یاد گرفتیم که یواشکی مدرک بخریم و دکتر بشویم و خوشحالیم
تز ارشد یا تحقیق دکترا را خریده یا دیگران مقاله هایمان را می نویسند و از زیرکی خود در صرفه‌جویی در وقت خوشحالیم.

فراموش می‌کنیم که تیزهوش‌ترین فرد این جامعه نیستیم و همه دارند به همین میان‌برها فکر می‌کنند. تقلب می‌کنیم و مهندس می‌شویم و وقتی تصادف کردیم، زیر دست کسی که تقلب کرده و درس خوانده جراحی می‌شویم و در نهایت هم، در یک #زلزله معمولی، زیر آوار خانه‌‌ای که مجوزش با #تقلب صادر شده فوت می‌کنیم و باید کسی با تقلب، برایمان قبری در یک جای خوش آب و هوا و نسبتاً آباد بخرد!

همیشه باورم بر این بوده که یکی از دلایل از بین رفتن اخلاق در هر جامعه‌ای، این است که من فکر می‌کنم که خیلی زیرک‌تر از متوسط جامعه هستم و دیگران را ساده می پندارم و فراموش می‌کنم که آن چیزی که به عنوان یک راهکار یا راه میان‌بر برای کوتاه کردن مسیر به ذهن من رسیده، به ذهن خیلی افراد دیگر هم خواهد رسید و روزی بر علیه خود و نزدیکانم استفاده خواهد شد.

و در نهایت، از یک وضعیت پیچیده‌ی امروزی، به یک وضعیت پیچیده‌ی جدید تغییر مکان خواهیم داد. درست مثل جابجایی از خط دوم به خط سوم و تجربه‌ی ترافیک قدیمی در لاین جدید!
تا کی باید سرمان را در برف فرو کنیم، کمی به خود بیاییم ...

@Library_Telegram
#تلنگر

سطح درک و هوش من بیشتر از دیگران است!

این عادت را در فرهنگ اقتصادی و اجتماعی هم می‌شود دید:
از پرداخت مالیات دولت فرار کرده و خوشحالیم.
راهی برای یک دزدی کوچک پیدا کرده و خوشحالیم.
یاد گرفتیم که یواشکی مدرک بخریم و دکتر بشویم و خوشحالیم
تز ارشد یا تحقیق دکترا را خریده یا دیگران مقاله هایمان را می نویسند و از زیرکی خود در صرفه‌جویی در وقت خوشحالیم.

فراموش می‌کنیم که تیزهوش‌ترین فرد این جامعه نیستیم و همه دارند به همین میان‌برها فکر می‌کنند. تقلب می‌کنیم و مهندس می‌شویم و وقتی تصادف کردیم، زیر دست کسی که تقلب کرده و درس خوانده جراحی می‌شویم و در نهایت هم، در یک #زلزله معمولی، زیر آوار خانه‌‌ای که مجوزش با #تقلب صادر شده فوت می‌کنیم و باید کسی با تقلب، برایمان قبری در یک جای خوش آب و هوا و نسبتاً آباد بخرد!

همیشه باورم بر این بوده که یکی از دلایل از بین رفتن اخلاق در هر جامعه‌ای، این است که من فکر می‌کنم که خیلی زیرک‌تر از متوسط جامعه هستم و دیگران را ساده می پندارم و فراموش می‌کنم که آن چیزی که به عنوان یک راهکار یا راه میان‌بر برای کوتاه کردن مسیر به ذهن من رسیده، به ذهن خیلی افراد دیگر هم خواهد رسید و روزی بر علیه خود و نزدیکانم استفاده خواهد شد.

و در نهایت، از یک وضعیت پیچیده‌ی امروزی، به یک وضعیت پیچیده‌ی جدید تغییر مکان خواهیم داد. درست مثل جابجایی از خط دوم به خط سوم و تجربه‌ی ترافیک قدیمی در لاین جدید!
تا کی باید سرمان را در برف فرو کنیم، کمی به خود بیاییم ...

@Library_Telegram