🔖 تقویم #سياسی_اجتماعی صد سال اخير ایران رو تقریبا ميشه اینطوری روایت كرد :
📙 صد سال قبل ، به مدت سه سال بيماریهای مسری و قحطی کشور رو فرا گرفت و ۴٠% از مردم تلف شدن بهنحوی که جمعیت از ١٩ ميليون به ١١ميليون رسید ، این فاجعه در اواخر دورۀ ننگین قاجار رخ داد
📙 سال ١٣٠٠ تا ١٣٠٥ جنگهای داخلی کل کشور رو فراگرفت و #رضاخان در نقش یک ناجی و برای حفظ تمامیت مرزهای ایران ، محمدتقی پسيان رو در خراسان ، سید محمد خيابانی رو در تبريز ، میرزا كوچک خان رو در گيلان ، شيخ خزعل رو در خوزستان و شیخ حسن چاكوتاهی رو در بوشهر سرکوب کرد ...
📙 سال ١٣٠٥ تا ده سال بعد رضاشاه سيستمی نسبتا جدید رو در تمام سطوح کشور جایگزین سیستم سنتی سابق کرد تا از ایران کشوری مدرن و پیشرفته بسازه اما از ١٣١٥ تا ١٣٢٠ خفقان عجیب و غریبی بر مملکت حاکم شـد . از اقتدار دورۀ اول سلطنت رضاشاه که ضامن امنیت و پیشرفت بود در نیمه دوم چیزی جز #جنون سوءظن باقی نماند اونقدر که حتی نزدیکترین اطرافیانش هم در امان نبودند ، در نتیجه همۀ آدم حسابیها یا مثل فروغی رفتن زندان يا مثل تیمورتاش كشته شدن يا مثل حسین دادگر از كشور فرار كردن و این وضعیت تا ١٣٢٠ ادامه داشت
📙 از ١٣٢٠ تبعید رضاشاه تا ١٣٢٤ که جنگ جهانی به پایان رسید مملکت بیصاحب بود ، #محمدرضا سنی نداشت و از ادارۀ مملکت سر در نمیآورد و در ۴ سال هشت نخست وزير سر کار اومدن تقریبا هر شش ماه يک نخست وزير ... آذربايجان و كردستان يک سال در اشغال روسيه بودن و بعد اعلام استقلال کردن ، تهران هم که خرتوخر بود
📙 از ١٣٢۴ تا ١٣٣٢ اول #قوام نخستوزیر شد و آذربایجان رو از استالین پس گرفت، مردم سرگرم ملی شدن صنعت نفت بودن، شاه طبق معمول برکنار شد، بعد کودتا شد و تنها ثمرۀ تلاشهای دکتر مصدق، ملی شدن صنعت نفت به اسم بود چون در عمل همچنان توسط انگلستان غارت میشد، اعلاحضرت با ساقدوشی #شعبان_بیمخ به کشور برگشت
📙 از سال ١٣٣٢ تا ١٣۴٢ شاه كم كم عاقل شد ، ساواک رو به وجود آورد، آب و برق كم كم به همۀ شهرها رسيد، فشار بسیار شديدی عليه كمونيست وجود داشت، وضع اقتصادی بهتر شده بود و خود شاه مسلط بر اوضاع بود
📙 از سال ۴٢ تا ۵٣ دوران طلایی ایران بود ، هویدا تقريبا سيزده سال نخست وزير بود و اقتصاد رو بهترین شکل اداره کرد، فرهنگ و آموزش دست شهبانو بود ، ارتش و سياست هم دست شاه ، رشد اقتصادی کشور ثابت و پايدار ، تورم صفر و بخش خصوصی هم جان گرفت
📙 از سال ١٣۵٣ قيمت نفت دو برابر شد و شاه همۀ پول نفت رو پمپاژ كرد توی اقتصاد، حقوقها به طرز چشمگیری افزايش پیدا کرد، آزادیهای اجتماعی بیشتر شد ، رفاه مردم هر روز بهتر ميشد ، همچنان استبداد سياسی وجود داشت و مخالفان جز با اسلحه راهی برای مبارزه و بیان دیدگاههاشون نداشتن.
📙 از ١٣۵۶ بحران انقلاب شروع شد ، مردم به اندازۀ کافی #پسانداز برای گذراندن زندگی داشتن و ميتونستن انقلاب كنن، شاه فهمید که سرطان داره و شاید بمیره افسرده شد ، ملت يهو ریختن تو خیابون واسه استقلال و آزادی ... انقلاب پیروز شد
📙 از ٥٧ تا ٦٧ جامعه وحشی شده بود ، جنگ با عراق از یه طرف و جنگهای داخلی قدرت از طرف دیگه مملکت رو وارد بحران بینالمللی کرد اما همچنان وضع اقتصادی مردم نسبت به زندگی در یک كشور جنگزده خوب بود و کسی گرسنه نمیخوابید
📙 از ۶٨ تا ٧۶ فضای فرهنگی و اجتماعی یه کم بهتر شد ، اولین نشانهها از تورم و فاصلههای طبقاتی توسط مرحوم رفسنجانی رونمایی شد اما اگر منصفانه قضاوت کنیم سازندگیهای زیادی هم در کنار دزدیها در این دوره انجام گرفت
📙 از ٧٦ تا ٨۴ خاتمی اومد ، تورم جز دوسال پایانی اونم خیلی کم نداشتیم ، رشد اقتصادی کشور همواره مثبت بود ، فضای فرهنگی ، سياسی و اجتماعی بازتر شد اما اون زمان #پدرهای نسل دلواپس امروز گاهی با چماق و گاهی با قتلهای زنجیرهای اعلام موجودیت میکردن ، در صحنۀ جهانی هم هیچ مشکلی نداشتیم
📙 از ١٣٨۴ #احمدینژاد اومد و بعد از اونم دیگه همهتون میدونید ... از جیبهایی که هر روز خالیتر میشه و زندگی که هر لحظه سختتر بگیرید تا جماعتی که در حال مبارزه با آمریکا و محو کردن اسراییل هستن ... این داستان ادامه دارد
دلتون ميخواست چه سالی دنيا ميومدين ؟
@Library_Telegram
📙 صد سال قبل ، به مدت سه سال بيماریهای مسری و قحطی کشور رو فرا گرفت و ۴٠% از مردم تلف شدن بهنحوی که جمعیت از ١٩ ميليون به ١١ميليون رسید ، این فاجعه در اواخر دورۀ ننگین قاجار رخ داد
📙 سال ١٣٠٠ تا ١٣٠٥ جنگهای داخلی کل کشور رو فراگرفت و #رضاخان در نقش یک ناجی و برای حفظ تمامیت مرزهای ایران ، محمدتقی پسيان رو در خراسان ، سید محمد خيابانی رو در تبريز ، میرزا كوچک خان رو در گيلان ، شيخ خزعل رو در خوزستان و شیخ حسن چاكوتاهی رو در بوشهر سرکوب کرد ...
📙 سال ١٣٠٥ تا ده سال بعد رضاشاه سيستمی نسبتا جدید رو در تمام سطوح کشور جایگزین سیستم سنتی سابق کرد تا از ایران کشوری مدرن و پیشرفته بسازه اما از ١٣١٥ تا ١٣٢٠ خفقان عجیب و غریبی بر مملکت حاکم شـد . از اقتدار دورۀ اول سلطنت رضاشاه که ضامن امنیت و پیشرفت بود در نیمه دوم چیزی جز #جنون سوءظن باقی نماند اونقدر که حتی نزدیکترین اطرافیانش هم در امان نبودند ، در نتیجه همۀ آدم حسابیها یا مثل فروغی رفتن زندان يا مثل تیمورتاش كشته شدن يا مثل حسین دادگر از كشور فرار كردن و این وضعیت تا ١٣٢٠ ادامه داشت
📙 از ١٣٢٠ تبعید رضاشاه تا ١٣٢٤ که جنگ جهانی به پایان رسید مملکت بیصاحب بود ، #محمدرضا سنی نداشت و از ادارۀ مملکت سر در نمیآورد و در ۴ سال هشت نخست وزير سر کار اومدن تقریبا هر شش ماه يک نخست وزير ... آذربايجان و كردستان يک سال در اشغال روسيه بودن و بعد اعلام استقلال کردن ، تهران هم که خرتوخر بود
📙 از ١٣٢۴ تا ١٣٣٢ اول #قوام نخستوزیر شد و آذربایجان رو از استالین پس گرفت، مردم سرگرم ملی شدن صنعت نفت بودن، شاه طبق معمول برکنار شد، بعد کودتا شد و تنها ثمرۀ تلاشهای دکتر مصدق، ملی شدن صنعت نفت به اسم بود چون در عمل همچنان توسط انگلستان غارت میشد، اعلاحضرت با ساقدوشی #شعبان_بیمخ به کشور برگشت
📙 از سال ١٣٣٢ تا ١٣۴٢ شاه كم كم عاقل شد ، ساواک رو به وجود آورد، آب و برق كم كم به همۀ شهرها رسيد، فشار بسیار شديدی عليه كمونيست وجود داشت، وضع اقتصادی بهتر شده بود و خود شاه مسلط بر اوضاع بود
📙 از سال ۴٢ تا ۵٣ دوران طلایی ایران بود ، هویدا تقريبا سيزده سال نخست وزير بود و اقتصاد رو بهترین شکل اداره کرد، فرهنگ و آموزش دست شهبانو بود ، ارتش و سياست هم دست شاه ، رشد اقتصادی کشور ثابت و پايدار ، تورم صفر و بخش خصوصی هم جان گرفت
📙 از سال ١٣۵٣ قيمت نفت دو برابر شد و شاه همۀ پول نفت رو پمپاژ كرد توی اقتصاد، حقوقها به طرز چشمگیری افزايش پیدا کرد، آزادیهای اجتماعی بیشتر شد ، رفاه مردم هر روز بهتر ميشد ، همچنان استبداد سياسی وجود داشت و مخالفان جز با اسلحه راهی برای مبارزه و بیان دیدگاههاشون نداشتن.
📙 از ١٣۵۶ بحران انقلاب شروع شد ، مردم به اندازۀ کافی #پسانداز برای گذراندن زندگی داشتن و ميتونستن انقلاب كنن، شاه فهمید که سرطان داره و شاید بمیره افسرده شد ، ملت يهو ریختن تو خیابون واسه استقلال و آزادی ... انقلاب پیروز شد
📙 از ٥٧ تا ٦٧ جامعه وحشی شده بود ، جنگ با عراق از یه طرف و جنگهای داخلی قدرت از طرف دیگه مملکت رو وارد بحران بینالمللی کرد اما همچنان وضع اقتصادی مردم نسبت به زندگی در یک كشور جنگزده خوب بود و کسی گرسنه نمیخوابید
📙 از ۶٨ تا ٧۶ فضای فرهنگی و اجتماعی یه کم بهتر شد ، اولین نشانهها از تورم و فاصلههای طبقاتی توسط مرحوم رفسنجانی رونمایی شد اما اگر منصفانه قضاوت کنیم سازندگیهای زیادی هم در کنار دزدیها در این دوره انجام گرفت
📙 از ٧٦ تا ٨۴ خاتمی اومد ، تورم جز دوسال پایانی اونم خیلی کم نداشتیم ، رشد اقتصادی کشور همواره مثبت بود ، فضای فرهنگی ، سياسی و اجتماعی بازتر شد اما اون زمان #پدرهای نسل دلواپس امروز گاهی با چماق و گاهی با قتلهای زنجیرهای اعلام موجودیت میکردن ، در صحنۀ جهانی هم هیچ مشکلی نداشتیم
📙 از ١٣٨۴ #احمدینژاد اومد و بعد از اونم دیگه همهتون میدونید ... از جیبهایی که هر روز خالیتر میشه و زندگی که هر لحظه سختتر بگیرید تا جماعتی که در حال مبارزه با آمریکا و محو کردن اسراییل هستن ... این داستان ادامه دارد
دلتون ميخواست چه سالی دنيا ميومدين ؟
@Library_Telegram
☕️قطعهای از کتاب
در حکومت های توتالیتر اروپای شرقی هم درحالی که اکثریت مردم زیر خط فقر زندگی میکردند، به اعضای حزب، رفاه بالاتری اعطا میشد. اکثریت مردم برای تامین مایحتاج به اجناس کم کیفیت دسترسی داشتند، در حالی که اعضای حزب (مدافعان حکومت) از فروشگاه های ویژه خرید میکردند، که محصولاتی با تنوع و کیفیت بیشتر ارائه میکردند و صف هایی کوتاهتر داشتند.
نتیجه این که اعضای حزب که مایل بودند سهم بیشتری نسبت به اکثریت جامعه داشته باشند، نقش پلیس مخفی، مامور دستگیری و شکنجه، زندانبان، خبرچین و مدافع حکومت را در محله و اداره و شهر ایفا میکردند! نکته طنزآمیز قضیه این است که این دیوار حائل، خود نیز در مقایسه با اقلیت حاکم، فقیر و محروم زندگی میکند، ولی در مقایسه خودش با همسایگانش، خود را خوش شانستر و موفق تر میبیند، بنابراین ترجیح میدهد به جای ملحق شدن به همسایگانش، متحد اربابان باقی بماند، و از پس مانده سفره های رنگین اربابان ارتزاق کند.
📕#جنون_قدرت_و_قدرت_نامشروع
✍#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی
@Library_Telegram
در حکومت های توتالیتر اروپای شرقی هم درحالی که اکثریت مردم زیر خط فقر زندگی میکردند، به اعضای حزب، رفاه بالاتری اعطا میشد. اکثریت مردم برای تامین مایحتاج به اجناس کم کیفیت دسترسی داشتند، در حالی که اعضای حزب (مدافعان حکومت) از فروشگاه های ویژه خرید میکردند، که محصولاتی با تنوع و کیفیت بیشتر ارائه میکردند و صف هایی کوتاهتر داشتند.
نتیجه این که اعضای حزب که مایل بودند سهم بیشتری نسبت به اکثریت جامعه داشته باشند، نقش پلیس مخفی، مامور دستگیری و شکنجه، زندانبان، خبرچین و مدافع حکومت را در محله و اداره و شهر ایفا میکردند! نکته طنزآمیز قضیه این است که این دیوار حائل، خود نیز در مقایسه با اقلیت حاکم، فقیر و محروم زندگی میکند، ولی در مقایسه خودش با همسایگانش، خود را خوش شانستر و موفق تر میبیند، بنابراین ترجیح میدهد به جای ملحق شدن به همسایگانش، متحد اربابان باقی بماند، و از پس مانده سفره های رنگین اربابان ارتزاق کند.
📕#جنون_قدرت_و_قدرت_نامشروع
✍#دکتر_محمدرضا_سرگلزایی
@Library_Telegram