#اندکی_تفکر
در یکی از سکانسهای فیلم (نبرد استالینگراد) که در زمان #استالین ساخته شده فرماندهان ارتش در دفتر فرماندهی مشغول مذاکره هستند ، در این موقع زنگ تلفن به صدا در میآید و فرماندۀ کل با بیمیلی گوشی را برمیدارد اما همین که به او اعلام میکنند قرار است با #استالین صحبت کند ناگهان از جا برمیخزد و خبردار میایستد بعد بلافاصله حاضران را مخاطب قرار میدهد که : #رفیق_استالین مرا پای تلفن احضار کردهاند ، در این لحظه همۀ ژنرالهای حاضر در جلسه هم خبردار میایستند و این حالت تا پایان گفتگوی تلفنی با استالین ادامه دارد ... در زمان اکران این فیلم در شوروی مردم حاضر در سینما هم تا پایان گفتگوی تلفنی با استالین خبردار میایستادند !!
➕ میدانم امروز از استالین زیاد گفتم اما بیاغراق هر سطر از کتاب #دربار_تزار باعث شد از ته دل بخندم و یا در واقع گریه کنم بر سرنوشت مردمانی که بیشباهت به ما نیستند !!
@Library_Telegram
در یکی از سکانسهای فیلم (نبرد استالینگراد) که در زمان #استالین ساخته شده فرماندهان ارتش در دفتر فرماندهی مشغول مذاکره هستند ، در این موقع زنگ تلفن به صدا در میآید و فرماندۀ کل با بیمیلی گوشی را برمیدارد اما همین که به او اعلام میکنند قرار است با #استالین صحبت کند ناگهان از جا برمیخزد و خبردار میایستد بعد بلافاصله حاضران را مخاطب قرار میدهد که : #رفیق_استالین مرا پای تلفن احضار کردهاند ، در این لحظه همۀ ژنرالهای حاضر در جلسه هم خبردار میایستند و این حالت تا پایان گفتگوی تلفنی با استالین ادامه دارد ... در زمان اکران این فیلم در شوروی مردم حاضر در سینما هم تا پایان گفتگوی تلفنی با استالین خبردار میایستادند !!
➕ میدانم امروز از استالین زیاد گفتم اما بیاغراق هر سطر از کتاب #دربار_تزار باعث شد از ته دل بخندم و یا در واقع گریه کنم بر سرنوشت مردمانی که بیشباهت به ما نیستند !!
@Library_Telegram