کتابخانه تلگرام
79K subscribers
2.87K photos
703 videos
10.5K files
1.95K links
انواع کتاب کمیاب و ممنوعه
رمان، داستان
علمی، تخیلی، آموزشی
تاریخی، سیاسی
مطالب و داستانهای آموزنده و ...

ارتباط با ادمین:⬇️
@Library_Telegram_Bot

صفحه اینستاگرام کانال⬇️
https://www.instagram.com/library_telegram/
Download Telegram
#زنگ_تفکر

يك نفر در زمستان وارد دهی شد و توی برف دنبال منزلی می گشت ولی غريب بود و مردم هم غريبه توی خانه‌هاشان راه نمیدادند .
همين‌جور ڪه توی ڪوچه‌‌های روستا می گشت ديد مردم به يك خانه زياد رفت و آمد می ڪنند . از ڪسی پرسيد ، اينجا چه خبره ؟
گفت زنی درد زايمان دارد و سه روزه پيچ و تاب ميخوره و تقلا ميڪنه ولی نمیزاد . ما دنبال دعا نويس
می گرديم از بخت بد دعانويس هم گير نمياريم .
مرد تا اين حرف را شنيد گفت : بابا دعانويس را خدا براتون رسونده ، من بلدم، هزار جور دعا ميدونم .
فورا مرد مسافر را با عزت فراوان وارد ڪردند و خرش را به طويله بردند ، خودش را هم زير ڪرسی نشاندند ، بعد قلم و ڪاغذ آوردند تا دعا بنويسد . مرد روی ڪاغد چیزهایی نوشت و به آنها گفت :
اين ڪاغذ را در آب بشوريد و آب آنرا بدهید زائو بخورد . از قضا تا آب دعا را به زائو دادند زائيد و بچه صحيح و سالم به دنيا آمد .
از طرفی ڪلی پول و غذا به او دادند و بعد از چند روز ڪه هوا خوب شد راهیش ڪردند . بعد از رفتنش یڪی از دهاتی ها ڪاغذ دعا را ڪه ڪناری گذاشته بودند برداشت و خواند دید نوشته :
خودم بجا ، خرم بجا ، ميخوای بزا ، ميخوای نزا . . . .

#عبید_زاکانی

به امید رهائی بشر از خرافات و جهل و ناآگاهی...


@Library_Telegram
#زنگ_تفکر


🔴 من یک فریب خورده ام.

روزی فریب خوردم که زنان کره ای و فیلیپنی در خانه های ما برای کار و کلفتی از هم سبقت میگرفتند...و من صدای تهیج کننده شریعتی را به ذهنم راه دادم...

روزی فریب خوردم که گفتند هویدا همجنس باز است و من نرخ دلار هفت تومانی را نمی فهمیدم...
روزی فریب خوردم، که قرار شد دلخوش به آب و برق مجانی نباشم، در پی ابادانی آخرت باید میزدم زیر میز اقتصاد دنیا...

روزی فریب خوردم که خیال کردم راه قدس از کربلا میگذرد، هر چه انروز فکر میکنم نمیفهمم به من چه مربوط بود که راه قدس بشود شعار شماره ی یک من!

من روزی فریب خوردم که برای لبخند سید خندان به خیابان رفتم و کتک خوردم، از ترس ناطق پناهنده خاتمی شدم!
من روزی فریب خوردم که ۴۵۰۰۰ تومان رشوه گرفتم تا چشمم را روی دکل دزدیده شده ببندم...

روزی فریب خوردم که عدالت اجتماعی را در تقسیم پول بین مردم میدانستم...

روزی فریب خوردم که فکر کردم قطعنامه ها کاغذ پاره اند...
روزی فریب خوردم که گمان کردم یک روحانی میتواند تدبیر کند و امیدوار شدم...

من فریب میخوردم اما...
کلفت کره ای رفت و من را برای فعلگی هم به کشورش راه نمی دهند!
کپر های دوبی جمع شدند از دل کویر و خاک، اسمانخراش ها برامدند و شهر های من به زیر گرد و غبار مدفون شدند!
خاوری ها پول روی پول و مهر روی پیشانی میگذاشتند، و دلار هزار برابر شد!
درآمد اداره اوقاف پول خرد تحت جیبشان نمی شد، خاتمی با لب هایش به ما سرویس دهانی میداد، لبخند میزد، گفتگو میکرد!
وقتی به قول احمدی نژاد لولو داشت ممه را می بُرد ما تاریخ هولوکاست را حفظ میکردیم، تیتر یک مملکت شده و امروز اسرائیل پول ما را در سوریه دود میکند و هیچ سرداری هولوکاست که هیچ، اصلا نفس نمیکشد!
روحانی 'تدبیر' میکند، رهبر شود، 'امید' دارد با کدخدا ببندد و من جان می کَنم در بی برقی و بی آبی و هوای آلوده و پارازیت و گهرفشانی علم الهدی و جنتی و سلطان سکه و جمشید بسم الله و سلطان واردات خودرو و پوتین و ترامپ و علی بابا و چهل دزد بغداد!

من یک فریب خورده ی غارت شده ام!

امروز نه هویدا هست، نه رفسنجانی و نه شریعتی، حتی سروش هم متواری شده، فردا نه جنتی می ماند نه خاتمی و نه .... فرزندان من میمانند و فقر و سرخوردگی و تاسف از پدری فریب خورده...🔻

@Library_Telegram