☕️ قطعهای از کتاب
ایدئولوژی، شیوهی دلفریب
و غلطاندازی برای ارتباط با جهان است،
به انسانها توهّم هویّت، کرامت
و اخلاق میدهد، امّا در واقع
راه را برای دست کشیدن از
همهی آنها، هرچه هموارتر میکند
چون منبعِ چیزی فراشخصی و عینیست،
به افراد امکان میدهد وجدان خود را
فریب دهند و عقیدهی حقیقی
و راه و رسم زندگی خفّتبارشان را
از چشم جهانیان و خودشان پنهان نگه دارند
ایدئولوژی بسیار عملگرایانه است،
امّا در عین حال شیوهای به ظاهر
موجّه و متین برای مشروعیت بخشیدن
به همهچیز -از بالا و پایین
و همهی جوانب- هم هست؛
هم مردم را نشانه میگیرد و هم خدا را...
📕 قدرت بیقدرتان
✍ #واتسلاف_هاول
@Library_Telegram
ایدئولوژی، شیوهی دلفریب
و غلطاندازی برای ارتباط با جهان است،
به انسانها توهّم هویّت، کرامت
و اخلاق میدهد، امّا در واقع
راه را برای دست کشیدن از
همهی آنها، هرچه هموارتر میکند
چون منبعِ چیزی فراشخصی و عینیست،
به افراد امکان میدهد وجدان خود را
فریب دهند و عقیدهی حقیقی
و راه و رسم زندگی خفّتبارشان را
از چشم جهانیان و خودشان پنهان نگه دارند
ایدئولوژی بسیار عملگرایانه است،
امّا در عین حال شیوهای به ظاهر
موجّه و متین برای مشروعیت بخشیدن
به همهچیز -از بالا و پایین
و همهی جوانب- هم هست؛
هم مردم را نشانه میگیرد و هم خدا را...
📕 قدرت بیقدرتان
✍ #واتسلاف_هاول
@Library_Telegram
📕 #قدرت_بی_قدرتان
✍ #واتسلاف_هاول
🔄 #احسان_کیانی_خواه
موضوع : سیاست جهانی , علوم سیاسی و روابط بینالملل ,
🚫 #بدون_سانسور ⛔️
واتسلاف هاول در کتاب قدرت بیقدرتان که در سال ۱۹۷۸ و پس از سرکوبی بهار اصلاحطلبی در پراگ منتشر شد، درباره ماهیت یک نظام ایدئولوژیک جدید به اسم «پساتوتالیتر» حرف میزند. موضوعی که از عوامل بیداری مردم چکسلواکی و وقوع انقلاب مخملین به رهبری هاول شد.
واتسلاف هاول در این اثر نظام پساتوتالیتر را نوعی از رژیم تمامیتخواه توصیف کرده است که از پایه و اساس با دیکتاتوری کلاسیک فاصله و با دریافت معمول از توتالیتریسم (تمامیتخواهی) تفاوت دارد. او ماهیت این نوع رژیم را شگفتانگیز میداند چون به اسم آزادی، کارگران و انسانها، آنها را به بردگی میگیرد و بهنام دموکراسی انتخاباتی نمایشی برگزار میکند و به نام جریان آزاد، اطلاعات و آزادی بیان، انسانها را از شنیدن و خواندن دیدگاههای مختلف محروم میکند. این رژیم همهچیز را جعل و وارونه نشان میدهد و وانمود میکند به حقوق بشر احترام میگذارد؛ اما درواقع همیشه در حال وانمود کردن با دستانی پوشیده در دستکشهای ایدئولوژیک است. برای همین است که زندگی در چنین نظامی، آکنده از دورویی و ریا و دروغ است. لازم نیست مردم همهٔ دروغها و مغلطههای این نظام را باور کنند، اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند، یا دست کم در سکوت از کنارشان بگذرند. لزومی ندارد این دروغها را بپذیرند. کافی است بپذیرند که با این دروغها و در بطن آنها زندگی کنند، زیرا بدینترتیب بر نظام صحه میگذارند.
هاول در قدرت بیقدرتان به مخاطبانش نشان میدهد که ریشه اغلب جنبشها و اعتراضات که علیه رژیمهای پساتوتالیتر شکل میگیرد از انسانهای بیقدرت غیرسیاسی است و بر اساس مسایل غیرسیاسی به وجود میآید، زیرا، زندگی تحت اسارت رژیمهای پساتوتالیتر به جایی میرسد که هرعمل صادقانه و مسئولانه غیرسیاسی هم به معنای مقابله با نظام تلقی میشود. واتسلاف هاول در بخشهای پایانی کتاب نشان میدهد که نه تنها از نظامهای پساتوتالیتر گریزان است، بلکه از تحقق نظامهای دموکراتیک پارلمانی سنتیای هم که میتوانند انسانها را «فوقالعاده ظریفتر و تلطیفشدهتر، در مقایسه با شیوههای خشن جوامع پساتوتالیتر» فریب دهند و بازیچه خودشان کنند نگران است.
@Library_Telegram
✍ #واتسلاف_هاول
🔄 #احسان_کیانی_خواه
موضوع : سیاست جهانی , علوم سیاسی و روابط بینالملل ,
🚫 #بدون_سانسور ⛔️
واتسلاف هاول در کتاب قدرت بیقدرتان که در سال ۱۹۷۸ و پس از سرکوبی بهار اصلاحطلبی در پراگ منتشر شد، درباره ماهیت یک نظام ایدئولوژیک جدید به اسم «پساتوتالیتر» حرف میزند. موضوعی که از عوامل بیداری مردم چکسلواکی و وقوع انقلاب مخملین به رهبری هاول شد.
واتسلاف هاول در این اثر نظام پساتوتالیتر را نوعی از رژیم تمامیتخواه توصیف کرده است که از پایه و اساس با دیکتاتوری کلاسیک فاصله و با دریافت معمول از توتالیتریسم (تمامیتخواهی) تفاوت دارد. او ماهیت این نوع رژیم را شگفتانگیز میداند چون به اسم آزادی، کارگران و انسانها، آنها را به بردگی میگیرد و بهنام دموکراسی انتخاباتی نمایشی برگزار میکند و به نام جریان آزاد، اطلاعات و آزادی بیان، انسانها را از شنیدن و خواندن دیدگاههای مختلف محروم میکند. این رژیم همهچیز را جعل و وارونه نشان میدهد و وانمود میکند به حقوق بشر احترام میگذارد؛ اما درواقع همیشه در حال وانمود کردن با دستانی پوشیده در دستکشهای ایدئولوژیک است. برای همین است که زندگی در چنین نظامی، آکنده از دورویی و ریا و دروغ است. لازم نیست مردم همهٔ دروغها و مغلطههای این نظام را باور کنند، اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند، یا دست کم در سکوت از کنارشان بگذرند. لزومی ندارد این دروغها را بپذیرند. کافی است بپذیرند که با این دروغها و در بطن آنها زندگی کنند، زیرا بدینترتیب بر نظام صحه میگذارند.
هاول در قدرت بیقدرتان به مخاطبانش نشان میدهد که ریشه اغلب جنبشها و اعتراضات که علیه رژیمهای پساتوتالیتر شکل میگیرد از انسانهای بیقدرت غیرسیاسی است و بر اساس مسایل غیرسیاسی به وجود میآید، زیرا، زندگی تحت اسارت رژیمهای پساتوتالیتر به جایی میرسد که هرعمل صادقانه و مسئولانه غیرسیاسی هم به معنای مقابله با نظام تلقی میشود. واتسلاف هاول در بخشهای پایانی کتاب نشان میدهد که نه تنها از نظامهای پساتوتالیتر گریزان است، بلکه از تحقق نظامهای دموکراتیک پارلمانی سنتیای هم که میتوانند انسانها را «فوقالعاده ظریفتر و تلطیفشدهتر، در مقایسه با شیوههای خشن جوامع پساتوتالیتر» فریب دهند و بازیچه خودشان کنند نگران است.
@Library_Telegram