Forwarded from کانال نایین ما
@Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت پنجم،
میر نوروز نایین، از روز سوم عید به مدت ۷ روز در محله پنجاهه بر کرسی حکومت می نشست، حکم شاه بدون چون و چرا به وسیله یکی از وزیران اجرا میشد و اگر کسی سرپیچی می کرد برای او حکم حبس و جریمه صادر میشد، نمایندگان هر محله وظیفه داشتند که اگر در محله ای بین افراد یا خانوادهای کدورتی بود گزارش نمایند. شاه دستور می داد تا آنها را احضار کنند و پس از شنیدن مشکل آنها دستور به صلح و آشتی میداد. یا اگر در محله ای فردی در طول سال باجخواهی کرده بود و شاکی داشت باید مقدار پول یا جنسی که گرفته بود بازپرداخت نماید از این رو هر شهروندی سعی میکرد که در طول سال مرتکب خلاف نشود یا خاطر کسی را بیجهت آزرده نسازد چرا که به یقین در ایام حکومت میر نوروزی در حضور تماشاچیان جریمه میشد و یا اگر کسی بدهکار بود و نمی توانست بدهی خود را پرداخت نماید یکی از وزیران می بایست به طور محرمانه به یکی از ثروتمندان شهر مراجعه و تقاضای کمک برای شخص مقروض نماید که بسیاری از آن انجام می شد. متاسفانه این جشن امروز کاملاً مطرود شده و کمتر کسی آن را به یاد دارد.
این رسم زیبا، باعث میشد که اربابها و خوانین و عموم مردم به خاطر حفظ آبرویشان کمتر مرتکب خطا شوند و در طول سال حقوق دیگران را رعایت کنند.
ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید
👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma
#فرهنگ_نایین
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت پنجم،
میر نوروز نایین، از روز سوم عید به مدت ۷ روز در محله پنجاهه بر کرسی حکومت می نشست، حکم شاه بدون چون و چرا به وسیله یکی از وزیران اجرا میشد و اگر کسی سرپیچی می کرد برای او حکم حبس و جریمه صادر میشد، نمایندگان هر محله وظیفه داشتند که اگر در محله ای بین افراد یا خانوادهای کدورتی بود گزارش نمایند. شاه دستور می داد تا آنها را احضار کنند و پس از شنیدن مشکل آنها دستور به صلح و آشتی میداد. یا اگر در محله ای فردی در طول سال باجخواهی کرده بود و شاکی داشت باید مقدار پول یا جنسی که گرفته بود بازپرداخت نماید از این رو هر شهروندی سعی میکرد که در طول سال مرتکب خلاف نشود یا خاطر کسی را بیجهت آزرده نسازد چرا که به یقین در ایام حکومت میر نوروزی در حضور تماشاچیان جریمه میشد و یا اگر کسی بدهکار بود و نمی توانست بدهی خود را پرداخت نماید یکی از وزیران می بایست به طور محرمانه به یکی از ثروتمندان شهر مراجعه و تقاضای کمک برای شخص مقروض نماید که بسیاری از آن انجام می شد. متاسفانه این جشن امروز کاملاً مطرود شده و کمتر کسی آن را به یاد دارد.
این رسم زیبا، باعث میشد که اربابها و خوانین و عموم مردم به خاطر حفظ آبرویشان کمتر مرتکب خطا شوند و در طول سال حقوق دیگران را رعایت کنند.
ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید
👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma
#فرهنگ_نایین
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت ششم،
حال چرا مراسم میرنوروزی در محله پنجاهه نایین برگزار میشده علتی داشته که برای روشن شدن آن از مطلبی که مرحوم امامی نایینی در کتاب نایین قدیم نوشته مدد می گیریم. ایشان می نویسد:
« در یکی از سال ها اسماعیل نامی که نوکر یکی از رجال و خوانین محله پنجاه بوده به شاهی انتخاب و به نام شاه اسماعیل معروف می شود او دارای هیبتی مردانه بود لذا در ایام پادشاهی خود به عرایض مردم که بیشتر از طرف رعایا و کسبه بود رسیدگی میکرد. اینان از ظلم اربابان و متنفذین شهر شکایت داشتند.
منجمله شخصی به نام حاجی علی از زارعین کوی پنجاهه در میدان آن محله ظاهر میشود و از خان بزرگ محل که ساکن آن محل بود شکایت میکند و مدعی می شود که خوان مزبور کاهم را برده و وجه آن را نمی دهد شاه اسماعیل فوراً امر به احضار خان میدهد خان به ناچار حاضر میشود، شاه اسماعیل میگوید شما چرا کاه این شخص را برده اید و وجه آن را نمی رسانید.
خان پاسخ میدهد: قربان خلاف عرض کرده و من کاه او را نبرده ام، شاه اسماعیل می گوید خان، دروغ چرا ؟ حاملش خودم بودم چرا خلاف عرض می کنید؟
آنگاه به وزیران خود فرمان می دهد که خان را نگه دارید تا موقعی که تمام و کمال پول کاه را بدهد و بعداً مرخص شود خان در می ماند و فوراً ترتیب پرداخت وجه کاه را می دهد تا مرخص شود.
ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید
✍ مرحوم حسین امامی نایینی
📖 نایین قدیم
👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma
#فرهنگ_نایین #نایین_قدیم
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت ششم،
حال چرا مراسم میرنوروزی در محله پنجاهه نایین برگزار میشده علتی داشته که برای روشن شدن آن از مطلبی که مرحوم امامی نایینی در کتاب نایین قدیم نوشته مدد می گیریم. ایشان می نویسد:
« در یکی از سال ها اسماعیل نامی که نوکر یکی از رجال و خوانین محله پنجاه بوده به شاهی انتخاب و به نام شاه اسماعیل معروف می شود او دارای هیبتی مردانه بود لذا در ایام پادشاهی خود به عرایض مردم که بیشتر از طرف رعایا و کسبه بود رسیدگی میکرد. اینان از ظلم اربابان و متنفذین شهر شکایت داشتند.
منجمله شخصی به نام حاجی علی از زارعین کوی پنجاهه در میدان آن محله ظاهر میشود و از خان بزرگ محل که ساکن آن محل بود شکایت میکند و مدعی می شود که خوان مزبور کاهم را برده و وجه آن را نمی دهد شاه اسماعیل فوراً امر به احضار خان میدهد خان به ناچار حاضر میشود، شاه اسماعیل میگوید شما چرا کاه این شخص را برده اید و وجه آن را نمی رسانید.
خان پاسخ میدهد: قربان خلاف عرض کرده و من کاه او را نبرده ام، شاه اسماعیل می گوید خان، دروغ چرا ؟ حاملش خودم بودم چرا خلاف عرض می کنید؟
آنگاه به وزیران خود فرمان می دهد که خان را نگه دارید تا موقعی که تمام و کمال پول کاه را بدهد و بعداً مرخص شود خان در می ماند و فوراً ترتیب پرداخت وجه کاه را می دهد تا مرخص شود.
ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید
✍ مرحوم حسین امامی نایینی
📖 نایین قدیم
👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma
#فرهنگ_نایین #نایین_قدیم
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت هفتم،
مرحوم امامی در کتاب نایین قدیم درمورد وقایع شاه بازی و همچنین حکومت شاه اسماعیل داستان دیگری نیز دارد،او مینویسد:
« وقتی یک نفر ذغال فروش که از خارج نایین آمده و از دروازه پنجاهه وارد میشود نوکران یکی دیگر از خوانین ذغال او را گرفته و وجه آن را نمی دهند. این واقعه در یکی از روزهای حکومت ۱۳ روزه شاه اسماعیل اتفاق میافتد. ذغال فروش در میدان پنجاهه حاضر شده و از خوان و نوکران او شکایت می کند، شاه فرمان احضار خان را صادر میکند که پس از حاضر شدن شاه اسماعیل به او میگوید: شما خان هستید یا دروازهبان ، ذغال این مرد را چرا به یغما برده اند فوراً باید وجه یا عین مال را رد کنید و الا... خان فورا وجه را میدهد.
شاه ساختگی، بسیار جدی بود حتی بعضی را چوب میزد و کسی حق ایرادی بر او نداشت ، این جشن ضمن تفریح و شادی که در بر داشت گاهی بعداً موجب اختلاف و کینه نیز میشد و چه بسا بعد از آنکه حاکم از اریکه قدرت به زیر میافتاد سر و کار او به حاکم و داروغه حکومتی شهر می کشید ولی در مجموع این چند روز وسیله تفریح و شادی اهالی فراهم بود.»
ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید
✍ مرحوم حسین امامی نایینی
📖 نایین قدیم
👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma
#فرهنگ_نایین #نایین_قدیم
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت هفتم،
مرحوم امامی در کتاب نایین قدیم درمورد وقایع شاه بازی و همچنین حکومت شاه اسماعیل داستان دیگری نیز دارد،او مینویسد:
« وقتی یک نفر ذغال فروش که از خارج نایین آمده و از دروازه پنجاهه وارد میشود نوکران یکی دیگر از خوانین ذغال او را گرفته و وجه آن را نمی دهند. این واقعه در یکی از روزهای حکومت ۱۳ روزه شاه اسماعیل اتفاق میافتد. ذغال فروش در میدان پنجاهه حاضر شده و از خوان و نوکران او شکایت می کند، شاه فرمان احضار خان را صادر میکند که پس از حاضر شدن شاه اسماعیل به او میگوید: شما خان هستید یا دروازهبان ، ذغال این مرد را چرا به یغما برده اند فوراً باید وجه یا عین مال را رد کنید و الا... خان فورا وجه را میدهد.
شاه ساختگی، بسیار جدی بود حتی بعضی را چوب میزد و کسی حق ایرادی بر او نداشت ، این جشن ضمن تفریح و شادی که در بر داشت گاهی بعداً موجب اختلاف و کینه نیز میشد و چه بسا بعد از آنکه حاکم از اریکه قدرت به زیر میافتاد سر و کار او به حاکم و داروغه حکومتی شهر می کشید ولی در مجموع این چند روز وسیله تفریح و شادی اهالی فراهم بود.»
ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید
✍ مرحوم حسین امامی نایینی
📖 نایین قدیم
👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma
#فرهنگ_نایین #نایین_قدیم
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت آخر،
حکایت نوروز شاه نایین
(راوی این حکایت مرحوم میرزا حسین آقا امامی نایینی مولف کتاب گرانقدر تاریخ نایین فرزند مرحوم آقا میرزا محمود امام جمعه است که آقای محمد علی امامی آنرا به شعر درآوردند.)
شنیدم این سخن از راستگویی
حبیبی، نکته سنجی، نیکخویی
که مردم را به رسم و راه دیرین
شه نوروز خواندندش به نایین
که در نوروز باشد حاکم شهر
بگیرند از عدالت مردمان بهر
شکایت برد شخصی نزد آن شاه
که این نوروز شاه معدلت خواه
سراسر سال کسی را دادرس نیست
به مظلومان کسی فریادرس نیست
چواینک حکمتیت آورد برگاه
عدالت ورز، ورنه بگذرد گاه
به رسم پادشاهان آن جوانمرد
نظر فرمود او گفتش چیستت درد؟
بگفتا کشتکاری بی پناهم
که برده خان همه انبار کاهم
چو میبردند کاهم را ز انبار
تو گویی جان من می رفت با بار
نه بخت آنکه آرد در حسابم
نه دست آنکه بازویش بتابم
کنم زاری و پروای منش نیست
مرا تاب توان تابیدنش نیست
چوشه بشنید وصف الحال خواهان
بخواند و حاضر آورند آن خان
بدو فرمود شه، ای خان چه گویی
بدین شکوا به گاه دادجویی
بگفت: ای شه به فر دولت تو
خطا رفته است اندر حضرت تو
ندانم زین کلام تهمت آمیز
چه می جوید زمن این فتنه انگیز
چو شه بشنید این پاسخ برآشفت
بدان خان از سر غیرت چنین گفت
نه فَرِّ ما شکن نه حرمت حق
که ما خود شاهد صدقیم مطلق
چون مزدور تو بودم از سر درد
به پشت خود کشیدم کاه این مرد
پس آنگه امر فرمود از ره داد
گرفت و حق ذیحق را بدو داد
بلی بر روی رای مصلحت خیز
بنا شد این رسم حکمت آمیز...
✍ شاعر: محمدعلی امامی نایینی
🌷سپاس از همراهی شما همراهان گرانمهر 🌹
#فرهنگ_نایین
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
#آیین_نوروز_نایین_قدیم
قسمت آخر،
حکایت نوروز شاه نایین
(راوی این حکایت مرحوم میرزا حسین آقا امامی نایینی مولف کتاب گرانقدر تاریخ نایین فرزند مرحوم آقا میرزا محمود امام جمعه است که آقای محمد علی امامی آنرا به شعر درآوردند.)
شنیدم این سخن از راستگویی
حبیبی، نکته سنجی، نیکخویی
که مردم را به رسم و راه دیرین
شه نوروز خواندندش به نایین
که در نوروز باشد حاکم شهر
بگیرند از عدالت مردمان بهر
شکایت برد شخصی نزد آن شاه
که این نوروز شاه معدلت خواه
سراسر سال کسی را دادرس نیست
به مظلومان کسی فریادرس نیست
چواینک حکمتیت آورد برگاه
عدالت ورز، ورنه بگذرد گاه
به رسم پادشاهان آن جوانمرد
نظر فرمود او گفتش چیستت درد؟
بگفتا کشتکاری بی پناهم
که برده خان همه انبار کاهم
چو میبردند کاهم را ز انبار
تو گویی جان من می رفت با بار
نه بخت آنکه آرد در حسابم
نه دست آنکه بازویش بتابم
کنم زاری و پروای منش نیست
مرا تاب توان تابیدنش نیست
چوشه بشنید وصف الحال خواهان
بخواند و حاضر آورند آن خان
بدو فرمود شه، ای خان چه گویی
بدین شکوا به گاه دادجویی
بگفت: ای شه به فر دولت تو
خطا رفته است اندر حضرت تو
ندانم زین کلام تهمت آمیز
چه می جوید زمن این فتنه انگیز
چو شه بشنید این پاسخ برآشفت
بدان خان از سر غیرت چنین گفت
نه فَرِّ ما شکن نه حرمت حق
که ما خود شاهد صدقیم مطلق
چون مزدور تو بودم از سر درد
به پشت خود کشیدم کاه این مرد
پس آنگه امر فرمود از ره داد
گرفت و حق ذیحق را بدو داد
بلی بر روی رای مصلحت خیز
بنا شد این رسم حکمت آمیز...
✍ شاعر: محمدعلی امامی نایینی
🌷سپاس از همراهی شما همراهان گرانمهر 🌹
#فرهنگ_نایین
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma