رادیوگیلان 📡
237K subscribers
31.5K photos
12.7K videos
44 files
34.5K links
رادیوگیلان در راستای اهداف حقوق بشری فعالیت مینماید.
شما میتوانید برای ارسال پیام با ما در ارتباط باشید👇👇

@Namayandeh3
Download Telegram
#رادیوگیلان 🔴🔴🔴


#گاز_استان

سلام اقا پیمان عزیز
من بعنوان یکی از پیمانکارایی که سالهای سال تو گیلان کار
گاز میکردم  میخاستم داستان جالبی رو براتون از کثافت کاری های پرسنل این سازمان از رئیس شهرستان  تا اکبر مدیرعامل فاسد بگم بخصوص تو پروژه های میلیاردی که بهش بند قاف میگفتن.
 شرکت ما چون شرکت قدری بود و گیلانی نبودیم زیاد از تهدیدهای این گروه ترسی نداشتیم بخاطر همین تو خیلی از شهرستانها با خیلی از روءسا و مدیر پروژه ها کار کردیم. از شرقی ترین شهرستانهای گیلان  تا تالش و آستارا و رودبار منجیل ولوشان.
وقتی پیام قبلی در مورد شرکت گاز رو تو رادیو گیلان خوندم واسم جالب اومد که  بهت در مورد گاز گیلان بگم تا مردم هم بیشتر بدونن.‌ یا لاقل مسیولین کشوری و بازرسهای شرکت ملی گاز بیشتر رسیدگی کنن.
از مدیر پروژهایی که رشوهای چندصد میلیونی میگرفتن تا پرسنل داخل اداره که خیلی راحت صورت وضعیتهای مارو نگه میداشتن تا چکهای میلیونی بگیرن.
مثلا توی سیاهکل و دیلمان مدیر پروژه ای  داشتیم که صورت وضعیتش با ناهار خانوادگی بود. یعنی علاوه بر خودش خانوادشم باید ناهار میخورد وگرنه کار و صورت وصعیت همه پیمانکارا تعطیل میشد.
تو فومن فردی بنام اسدی بود که از فرط اعتیاد کلا چرت میزد این بشر تا پیش پیش چک رو نقد نمیکرد صورت وضعیت امضا نمیکرد که بعدها شنیدیم ازین راه تو گلسار خونه و ماشین پلاک منطقه ازاد برای زنش خرید.
 شفت معاونی بنام محبوب داشت  که به صغیر و کبیر رحم نمیکرد از آفتابه دزدی تا شتر دزدی.  از پیمانکارای بند ق تا پیمانکارای نصب انشعاب حتی از خریدهای اداره هم فاکتور سازی میکرد تا پولی بجیب بزنه.  مثلا ی بار شنیدیم گفتن پول سی ان جی رو بالا کشیده ی بار گفتن تو بند ق پژو خریده   با ی زن شوهر دار مغازه دار جلوی اداره گاز  ارتباط نا مشروع داره تهشم شنیدیم که با این همه سابقه درخشان اخراجش نکردن که هیچ  قرار بود با سفارش نماینده ء شفت رئیس گاز بشه.
تو رودسر که دیگه نگو و نپرس هر کدوم از پرسنل  از معاون تا امداد که پول نیاز داشت میومد سر سایت تهدید میکرد اگه فلان مبلغ بما نرسه بازرس فلانی فلان روز سر سایته حالا کی باید شکم بازرسارو سیر میکرد خدا میدونه بازرسایی که از گرسنگی  به لباس کارگرا هم  گیر میدادن. بناچار اندک پول خردی بجیب اونا میریختیم و میرفتن. 
توی صومعه سرا اون پیمانکارایی برنده میشدن که با قاسمی  امور مالی و قلی زاده ء امور  قراردادها آشنا بودن و دیگه بعد ی مدت  میدونستیم کدوم پروژه سهم قلی زادست کدوم قاسمی و کدوم اکبر .
 توی رودبار و لوشان که معمولا بخاطر سختیهای کاریش بدلیل کوهستانی بودن مسیر و وجود میراث فرهنگی و... هیچ کس قبول نمیکرد تو مناقصاتش شرکت کنه اینجا مدیر عامل اکبر خائن پیمانکارای زیر دست خودش رو با ضرایب مثبت تو مناقصه ها شرکت میداد تا درصدای بالاتری بگیره و گاها این مناقصات به بالای ده میلیارد میرسید.
جالب این بودکه هیچ کدوم  ازین تخلفات هیچ جا پیگیری هم نشد و هیچ کس عزل و نصب نشد بر خلاف گیلان شرکت ما تو کردستان  پروژه ای برنده شد که ناظرش درخواست پولی از پیمانکارش کرده بود که نهایتا علاوه بر اخراج ناظر  مجموعه مشاورش جریمه  خورد
بعد تو گیلان مدیر عامل به شرکتمون گفته بود  تا فلان درصد از پروژه رو ندین اجازه خرید کالا و بازرسی رو نمیدم.
جالب این مسایل اینه که خیلیا رو فراموش کردم واینا اندک خاطرات ما توی تجربه کاری تو پروژههای گیلان بود.
 

https://t.me/Namayandeh3oma/5515