🔔 محسن کدیور: #اعدام های اوایل انقلاب ! دستور شخص #خمینی بود
🔻 محسن کدیور اسلام شناس و محقق دینی در مطلبی که در وبسایت شخصی خود منتشر کرده، تاکید میکند :
آخوند خمینی بنیانگذار #رژیم اسلامی در ایران دستور تمامی اعدام های اوایل انقلاب ! را قبل از تصویب هر گونه قانونی در جمهوری اسلامی را داده و #خلخالی تنها مجری دستورات او بوده است.
🔻 کدیور از قول اسدالله مبشری وزیر دادگستری وقت در مورد محاکمه #هویدا آورده است : محاکمه ای در کار نبوده آنچه در روزنامه ها نوشتند حرف مفت بود (!) توی زندان او را کشتند بعد گفتند محاکمه اش کردیم
🔻 مهدی هادوی دادستان وقت کل #رژیم نیز معتقد بود هویدا را قبل از اتمام تحقیقات و صدور کیفرخواست اعدام کرده اند !
🔻 در محاکمهی هویدا نه موازین شرع رعایت شد، نه آئین نامه غیرقانونی 12 فروردین 58، و نه موازین متعارف آئین دادرسی.
🔻 اینهمه تخلف جز با اذن و پشتیبانی خمینی ممکن نبود. خمینی از نخستین ساعات پیروزی در بهمن 1357 نصب حکام شرع را شخصا آغاز نمود.
🔻 از پائیز 58 خمینی بدون اعتنا به شورای انقلاب منصوب خود امر خطیر تعیین حاکمان شرع را به دو نفر از شاگردان ارشدش در حوزه میسپارد.
🔻 این افراد نیز نه اهمیت مسئله را درک کرده بودند نه فرصت و نه دانش حقوقی و تجربه قضائی و سابقه مدیریت داشتند این امر مهم را به دو روحانی دیگر سپردند !!
🔻 اسدالله مبشری نخستین وزیر دادگستری #رژیم پس از چهار ماه به اعتراض استعفا کرد. مهدی هاودی نخستین دادستان کل انقلاب و تنها غیرروحانی منصوب هم پس از6 ماه کناره گرفت
🔻 مبشری مگوید: قبل از انقلاب خمینی کسی بود که از کشتن مگس جلوگیری میکرد. او تاکید میکند که: خیال نمیکنم ایشان مخالف اعدامهای دادگاه انقلاب بوده باشد.
🔻 چرا که از کسی که با کشتن مگس مخالف بود تا کسی که با کشتن #آدم ها مثل مگس هیچ مخالف نبود عرض عریضی است. سیاست و قدرت با عرفان و فقه چه میکنند ؟!
🔻 کدیور همچنین در مورد دخالت دادن شرع در قوانین دادگستری که #آخوند خمینی دستور آن را داده بود نوشته : خمینی از آغاز قضاوت شرعی را به موازات دادگستری قانونی تعریف کرد، و بدون هرگونهی برنامه مدونی اولی را تقویت و دومی را بهشدت تضعیف کرد.
🔻 عدم اطلاع خمینی و شاگردانش از علم حقوق، عدالت قضائی، آئین دادرسی و توهمی که ایشان از قضاوت #اسلامی داشتند، عملا تیشه به ریشهی دادگستری زد.
🔻 قوهقضائیه پس از انقلاب تحقیقا #ضعیف ترین بخش جمهوری اسلامی بوده است. تاریخ حکم نصب خلخالی به حاکم شرعی ده روز بعد از اولین محاکمه و اعدامهای اوست!
🔻 در نخستین شب اعدام ها در پشت بام مدرسه رفاه اول اعدام کردند بعد کیفرخواست نوشتند! خمینی معدومین دادگاه انقلاب را متهم نمیدانست تا نیازی به محاکمه داشته باشند، آنها چون جرم مشهود مرتکب شدهاند محکوم بودند و کار دادگاه چیزی جز احراز هویت محکوم نیست.
@OmidIranAzad
🔻 محسن کدیور اسلام شناس و محقق دینی در مطلبی که در وبسایت شخصی خود منتشر کرده، تاکید میکند :
آخوند خمینی بنیانگذار #رژیم اسلامی در ایران دستور تمامی اعدام های اوایل انقلاب ! را قبل از تصویب هر گونه قانونی در جمهوری اسلامی را داده و #خلخالی تنها مجری دستورات او بوده است.
🔻 کدیور از قول اسدالله مبشری وزیر دادگستری وقت در مورد محاکمه #هویدا آورده است : محاکمه ای در کار نبوده آنچه در روزنامه ها نوشتند حرف مفت بود (!) توی زندان او را کشتند بعد گفتند محاکمه اش کردیم
🔻 مهدی هادوی دادستان وقت کل #رژیم نیز معتقد بود هویدا را قبل از اتمام تحقیقات و صدور کیفرخواست اعدام کرده اند !
🔻 در محاکمهی هویدا نه موازین شرع رعایت شد، نه آئین نامه غیرقانونی 12 فروردین 58، و نه موازین متعارف آئین دادرسی.
🔻 اینهمه تخلف جز با اذن و پشتیبانی خمینی ممکن نبود. خمینی از نخستین ساعات پیروزی در بهمن 1357 نصب حکام شرع را شخصا آغاز نمود.
🔻 از پائیز 58 خمینی بدون اعتنا به شورای انقلاب منصوب خود امر خطیر تعیین حاکمان شرع را به دو نفر از شاگردان ارشدش در حوزه میسپارد.
🔻 این افراد نیز نه اهمیت مسئله را درک کرده بودند نه فرصت و نه دانش حقوقی و تجربه قضائی و سابقه مدیریت داشتند این امر مهم را به دو روحانی دیگر سپردند !!
🔻 اسدالله مبشری نخستین وزیر دادگستری #رژیم پس از چهار ماه به اعتراض استعفا کرد. مهدی هاودی نخستین دادستان کل انقلاب و تنها غیرروحانی منصوب هم پس از6 ماه کناره گرفت
🔻 مبشری مگوید: قبل از انقلاب خمینی کسی بود که از کشتن مگس جلوگیری میکرد. او تاکید میکند که: خیال نمیکنم ایشان مخالف اعدامهای دادگاه انقلاب بوده باشد.
🔻 چرا که از کسی که با کشتن مگس مخالف بود تا کسی که با کشتن #آدم ها مثل مگس هیچ مخالف نبود عرض عریضی است. سیاست و قدرت با عرفان و فقه چه میکنند ؟!
🔻 کدیور همچنین در مورد دخالت دادن شرع در قوانین دادگستری که #آخوند خمینی دستور آن را داده بود نوشته : خمینی از آغاز قضاوت شرعی را به موازات دادگستری قانونی تعریف کرد، و بدون هرگونهی برنامه مدونی اولی را تقویت و دومی را بهشدت تضعیف کرد.
🔻 عدم اطلاع خمینی و شاگردانش از علم حقوق، عدالت قضائی، آئین دادرسی و توهمی که ایشان از قضاوت #اسلامی داشتند، عملا تیشه به ریشهی دادگستری زد.
🔻 قوهقضائیه پس از انقلاب تحقیقا #ضعیف ترین بخش جمهوری اسلامی بوده است. تاریخ حکم نصب خلخالی به حاکم شرعی ده روز بعد از اولین محاکمه و اعدامهای اوست!
🔻 در نخستین شب اعدام ها در پشت بام مدرسه رفاه اول اعدام کردند بعد کیفرخواست نوشتند! خمینی معدومین دادگاه انقلاب را متهم نمیدانست تا نیازی به محاکمه داشته باشند، آنها چون جرم مشهود مرتکب شدهاند محکوم بودند و کار دادگاه چیزی جز احراز هویت محکوم نیست.
@OmidIranAzad
۴۵ سال باخت
۴۵ سال خرج کشور
۴۵ سال رویای ابلهانه در منطقه
۴۵ سال تحویل خون به جای نفت درب منازل
۴۵ سال دروغ و فریب و سیاست های کاملا اشتباه
۴۵ سال #چمدانهای_دلار
۴۵ سال فساد و جنایت
۴۵ سال نماز بی غسل جنابت!
و نهایتا:
غزه
لبنان
و سوریه
را در کمتر از ۴۵ روز از دست داد.
جمهوری اسلامی سالهاست که سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" را در پیش گرفته و با استفاده از فرقهسازی، قومگرایی مذهبی، و حمایت از گروههای شبهنظامی، به دنبال نفوذ و تسلط بر کشورهای منطقه بوده است. نمونههای بارز این سیاست را میتوان در لبنان (حمایت از حزبالله)، غزه (حمایت از حماس و جهاد اسلامی)، و سوریه (حمایت از رژیم اسد و گروههای شبهنظامی شیعه) دید.
اما شکستهای اخیر جمهوری اسلامی در این کشورها نشاندهنده تغییراتی در معادلات منطقهای است. در یک ماه و نیم اخیر:
۱-لبنان: حزبالله به دلیل فساد داخلی و ناتوانی در مدیریت بحرانها، بهویژه اقتصادی، مشروعیت خود را از دست داده است.
۲-غزه: اقدامات نظامی اخیر نشان داد که حتی گروههای همپیمان جمهوری اسلامی نمیتوانند روی کمک عملی آن حساب کنند.
۳-سوریه: نفوذ جمهوری اسلامی با کاهش حمایت مردم سوریه و فشارهای بینالمللی روبهرو شده است.
(نکته ی #مهم این است که کشورها و مناطق نام برده شده،در فقدان #ملی_گرایی اینچنین به دامان جمهوری اسلامی خزیدند و به قول معروف قافیه را باختند،امری که پیش تر در کشور همسایه ی شرقی مان ملاحظه کردیم و عدم وجود جامعه ی ملی گرا و حضور یک قومگرایی قوی، پشتون و هزاره و تاجیک و...را به اختلافات سقوط کشور مجاب کرد که این بحث را به زمان دیگری میسپاریم)
این شکستها نشان میدهد که سیاستهای جمهوری اسلامی نهتنها باعث بیثباتی منطقه شده، بلکه توان آن برای اعمال نفوذ نیز کاهش یافته است و رژیم مستقر در تهران #ضعیف ترین دوران ۴۵ سال گذشته ی خود را تجربه میکند،اوضاع نا بسامانی که جبرانش را میشود غیر ممکن دانست چراکه نه در داخل و نه در خارج و روابط بین المللی تمامی ظرفیت های خود را از دست داده و مشروعیتش به پایان رسیده.
بی شک جمهوری اسلامی اعمال فشار و زور و ادامه ی سیاست های پیشین را در داخل بیشتر و با شدت و حدت اعمال میکند تا بقای خود را تثبیت نماید،امری که سرعت سرنگونی اش را سرعت بخشیده و عبارت «یک قدم مانده به سرنگونی» را امیدوارانه تر در ذهن و اراده ی جامعه ی آزادیخواه القاء و صرف میکند(و امیدواریم که اپوزوسیون از این فرصت استفاده ی صحیح تر نماید).
جمهوری اسلامی یک گام بلند دیگر به سرنگونی نزدیکتر شده.
#پسرعاقل_نوح
۴۵ سال خرج کشور
۴۵ سال رویای ابلهانه در منطقه
۴۵ سال تحویل خون به جای نفت درب منازل
۴۵ سال دروغ و فریب و سیاست های کاملا اشتباه
۴۵ سال #چمدانهای_دلار
۴۵ سال فساد و جنایت
۴۵ سال نماز بی غسل جنابت!
و نهایتا:
غزه
لبنان
و سوریه
را در کمتر از ۴۵ روز از دست داد.
جمهوری اسلامی سالهاست که سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" را در پیش گرفته و با استفاده از فرقهسازی، قومگرایی مذهبی، و حمایت از گروههای شبهنظامی، به دنبال نفوذ و تسلط بر کشورهای منطقه بوده است. نمونههای بارز این سیاست را میتوان در لبنان (حمایت از حزبالله)، غزه (حمایت از حماس و جهاد اسلامی)، و سوریه (حمایت از رژیم اسد و گروههای شبهنظامی شیعه) دید.
اما شکستهای اخیر جمهوری اسلامی در این کشورها نشاندهنده تغییراتی در معادلات منطقهای است. در یک ماه و نیم اخیر:
۱-لبنان: حزبالله به دلیل فساد داخلی و ناتوانی در مدیریت بحرانها، بهویژه اقتصادی، مشروعیت خود را از دست داده است.
۲-غزه: اقدامات نظامی اخیر نشان داد که حتی گروههای همپیمان جمهوری اسلامی نمیتوانند روی کمک عملی آن حساب کنند.
۳-سوریه: نفوذ جمهوری اسلامی با کاهش حمایت مردم سوریه و فشارهای بینالمللی روبهرو شده است.
(نکته ی #مهم این است که کشورها و مناطق نام برده شده،در فقدان #ملی_گرایی اینچنین به دامان جمهوری اسلامی خزیدند و به قول معروف قافیه را باختند،امری که پیش تر در کشور همسایه ی شرقی مان ملاحظه کردیم و عدم وجود جامعه ی ملی گرا و حضور یک قومگرایی قوی، پشتون و هزاره و تاجیک و...را به اختلافات سقوط کشور مجاب کرد که این بحث را به زمان دیگری میسپاریم)
این شکستها نشان میدهد که سیاستهای جمهوری اسلامی نهتنها باعث بیثباتی منطقه شده، بلکه توان آن برای اعمال نفوذ نیز کاهش یافته است و رژیم مستقر در تهران #ضعیف ترین دوران ۴۵ سال گذشته ی خود را تجربه میکند،اوضاع نا بسامانی که جبرانش را میشود غیر ممکن دانست چراکه نه در داخل و نه در خارج و روابط بین المللی تمامی ظرفیت های خود را از دست داده و مشروعیتش به پایان رسیده.
بی شک جمهوری اسلامی اعمال فشار و زور و ادامه ی سیاست های پیشین را در داخل بیشتر و با شدت و حدت اعمال میکند تا بقای خود را تثبیت نماید،امری که سرعت سرنگونی اش را سرعت بخشیده و عبارت «یک قدم مانده به سرنگونی» را امیدوارانه تر در ذهن و اراده ی جامعه ی آزادیخواه القاء و صرف میکند(و امیدواریم که اپوزوسیون از این فرصت استفاده ی صحیح تر نماید).
جمهوری اسلامی یک گام بلند دیگر به سرنگونی نزدیکتر شده.
#پسرعاقل_نوح