مربوط به مطلب بالا
قصد داشتم امشب کمی زودتر بخوابم که تا به خودم اومدم،دیدم طبق معمول لپتاب باز هست و وسط کلی موضوع دارم سرچ میکنم!
لادن بازرگان رو بعنوان بخشی از یک اندیشه ی مخرب اگر بخواهیم مورد نقد قرار بدیم از قلم بنده باید گفت:
ایشون تلاش دارد با ارجاع به نمونههایی مثل ایرلند شمالی و آرژانتین، اقدامات تروریستی پکک را در چارچوب «درگیری مسلحانه» عادیسازی کند و پیشنهاد دهد که پذیرش گذشته و مذاکره میتواند به صلح منجر شود. اما این تحلیل با سادهسازی بیش از حد و نادیده گرفتن تفاوتهای اساسی میان این موارد، به نوعی سفیدشویی خشونت پکک میرسد. در ادامه نقد این دیدگاه و مثال نقض ارائه میشود:
ابتدا تفاوت در اهداف و روشها:
در ایرلند شمالی هدف IRA عمدتاً سیاسی بود؛ اتحاد ایرلند و پایان سلطه بریتانیا. هرچند اقدامات خشونتآمیز آنها محکوم بود، اما دامنه عملیاتشان بیشتر نظامیان و نهادهای دولتی را هدف میگرفت تا غیرنظامیان تصادفی. پکک اما بهطور گسترده به بمبگذاری در مناطق شهری، مینگذاری در مسیرهای عمومی، و استفاده از کودکان در عملیات تروریستی روی آورده که نشاندهنده بیتوجهی به جان غیرنظامیان است.
در مورد IRA، توافق گودفرایدی زمانی ممکن شد که خشونت علیه غیرنظامیان کاهش یافت و جامعه خواستار صلح شد. پکک اما هنوز به خشونت کور ادامه میدهد و شواهد کمی از تغییر رویکرد واقعی نشان داده است.
آرژانتین ،مونتونروس و ERP:
این گروهها در برابر دیکتاتوری نظامی عمل میکردند و با بازگشت دموکراسی، زمینه فعالیت مسلحانهشان از بین رفت. پکک اما در برابر دولتی دموکراتیک (هرچند ناقص) مثل ترکیه عمل میکند و هدفش نه دموکراسی، بلکه تجزیهطلبی است که با خواست عمومی کردهای ترکیه همراستا نیست.
نادیده گرفتن جنایات سیستماتیک:
بازرگان به بمبگذاری و مینگذاری پکک اشاره میکند، اما از جنایاتی مثل ترور معلمان، ربودن کودکان برای سربازگیری، و حملات کور به غیرنظامیان (مثل بمبگذاری ۲۰۱۶ در آنکارا با ۳۷ کشته) سخنی نمیگوید. اینها فراتر از «عملیات نظامی» است و نمیتوان بهسادگی با «پذیرش گذشته» از آن گذشت.
شرایط مذاکره:
لادن بازرگان فرض میکند اوجالان یا پکک مسیر جدیدی پیشنهاد کردهاند، اما برخلاف جرج آدامز (رهبر سیاسی IRA)، اوجالان همچنان از زندان پیامهایی دوپهلو میدهد که گاهی خشونت را توجیه میکند. در آرژانتین هم، گذار به دموکراسی نتیجه سقوط دیکتاتوری بود، نه پیشنهاد صلح از سوی چریکها. در مورد پکک، دولت ترکیه بارها مذاکره را آزموده (مثل فرآیند صلح ۲۰۱۳-۲۰۱۵)، اما پکک با ازسرگیری حملات، اعتماد را از بین برد.
مثال نقض:
فارک (FARC):گروه چریکی فارک در کلمبیا دههها با بمبگذاری، آدمربایی، و قاچاق مواد مخدر درگیر بود. مذاکرات صلح ۲۰۱۶ با دولت کلمبیا زمانی موفق شد که فارک بهطور علنی خلع سلاح شد، مسئولیت جنایاتش را پذیرفت، و بهعنوان حزب سیاسی وارد سیستم دموکراتیک شد. اما پکک نه خلع سلاح شده، نه مسئولیت جنایاتش را پذیرفته، و نه نشان داده که از هدف تجزیهطلبی دست کشیده است. این تفاوت نشان میدهد که صرف داشتن «گذشته خشن» کافی نیست؛ تغییر واقعی در عمل لازم است.
اسپانیا و گروه باسکی ETA هم دههها با بمبگذاری و ترور (بیش از ۸۰۰ کشته) فعال بود. اما وقتی در ۲۰۱۸ خلع سلاح شد، این تصمیم پس از فشار اجتماعی و سیاسی سنگین و بدون تطهیر گذشتهاش بود. پکک اما هنوز در برابر چنین فشاری مقاومت میکند و خشونت را کنار نگذاشته است.
درنهایت: بازرگان با ارجاع به ایرلند و آرژانتین، سعی در عادیسازی اقدامات پکک دارد، اما این مقایسهها به دلیل تفاوت در زمینه تاریخی، اهداف، و نتایج نادرست است. صلح واقعی نیازمند توقف خشونت، پذیرش مسئولیت، و اعتمادسازی است—چیزهایی که پکک تاکنون نشان نداده. تکیه بر «پذیرش گذشته» بدون نقد جنایات، نه تنها سفیدشویی تروریسم است، بلکه راه را برای صلح پایدار هموار نمیکند. اگر قرار است لحظه تاریخی شکل بگیرد، پکک باید ابتدا دست از خشونت بکشد، نه اینکه ترکیه را صرفاً متهم به بدقولی کنیم.
ضمیر ناخوداگاه و عدم اعتماد به نفس و نبود مهارت سیاسی در بهترین حالت از افرادی مثل لادن بازرگان یک تروریست یا حامی تروریست میسازد با اندیشه ی تلافی جویانه ی خون برادر،نه آبادی پس از آزادی ایران و سعادت و تعالی جامعه،خون است که ایشان را ارام و ارضاء میکند،چه مقدارش را کسی نمیداند،دوره ی پسا قدرت خمینی شاید جواب این سوال باشد.
#پسرعاقل_نوح
قصد داشتم امشب کمی زودتر بخوابم که تا به خودم اومدم،دیدم طبق معمول لپتاب باز هست و وسط کلی موضوع دارم سرچ میکنم!
لادن بازرگان رو بعنوان بخشی از یک اندیشه ی مخرب اگر بخواهیم مورد نقد قرار بدیم از قلم بنده باید گفت:
ایشون تلاش دارد با ارجاع به نمونههایی مثل ایرلند شمالی و آرژانتین، اقدامات تروریستی پکک را در چارچوب «درگیری مسلحانه» عادیسازی کند و پیشنهاد دهد که پذیرش گذشته و مذاکره میتواند به صلح منجر شود. اما این تحلیل با سادهسازی بیش از حد و نادیده گرفتن تفاوتهای اساسی میان این موارد، به نوعی سفیدشویی خشونت پکک میرسد. در ادامه نقد این دیدگاه و مثال نقض ارائه میشود:
ابتدا تفاوت در اهداف و روشها:
در ایرلند شمالی هدف IRA عمدتاً سیاسی بود؛ اتحاد ایرلند و پایان سلطه بریتانیا. هرچند اقدامات خشونتآمیز آنها محکوم بود، اما دامنه عملیاتشان بیشتر نظامیان و نهادهای دولتی را هدف میگرفت تا غیرنظامیان تصادفی. پکک اما بهطور گسترده به بمبگذاری در مناطق شهری، مینگذاری در مسیرهای عمومی، و استفاده از کودکان در عملیات تروریستی روی آورده که نشاندهنده بیتوجهی به جان غیرنظامیان است.
در مورد IRA، توافق گودفرایدی زمانی ممکن شد که خشونت علیه غیرنظامیان کاهش یافت و جامعه خواستار صلح شد. پکک اما هنوز به خشونت کور ادامه میدهد و شواهد کمی از تغییر رویکرد واقعی نشان داده است.
آرژانتین ،مونتونروس و ERP:
این گروهها در برابر دیکتاتوری نظامی عمل میکردند و با بازگشت دموکراسی، زمینه فعالیت مسلحانهشان از بین رفت. پکک اما در برابر دولتی دموکراتیک (هرچند ناقص) مثل ترکیه عمل میکند و هدفش نه دموکراسی، بلکه تجزیهطلبی است که با خواست عمومی کردهای ترکیه همراستا نیست.
نادیده گرفتن جنایات سیستماتیک:
بازرگان به بمبگذاری و مینگذاری پکک اشاره میکند، اما از جنایاتی مثل ترور معلمان، ربودن کودکان برای سربازگیری، و حملات کور به غیرنظامیان (مثل بمبگذاری ۲۰۱۶ در آنکارا با ۳۷ کشته) سخنی نمیگوید. اینها فراتر از «عملیات نظامی» است و نمیتوان بهسادگی با «پذیرش گذشته» از آن گذشت.
شرایط مذاکره:
لادن بازرگان فرض میکند اوجالان یا پکک مسیر جدیدی پیشنهاد کردهاند، اما برخلاف جرج آدامز (رهبر سیاسی IRA)، اوجالان همچنان از زندان پیامهایی دوپهلو میدهد که گاهی خشونت را توجیه میکند. در آرژانتین هم، گذار به دموکراسی نتیجه سقوط دیکتاتوری بود، نه پیشنهاد صلح از سوی چریکها. در مورد پکک، دولت ترکیه بارها مذاکره را آزموده (مثل فرآیند صلح ۲۰۱۳-۲۰۱۵)، اما پکک با ازسرگیری حملات، اعتماد را از بین برد.
مثال نقض:
فارک (FARC):گروه چریکی فارک در کلمبیا دههها با بمبگذاری، آدمربایی، و قاچاق مواد مخدر درگیر بود. مذاکرات صلح ۲۰۱۶ با دولت کلمبیا زمانی موفق شد که فارک بهطور علنی خلع سلاح شد، مسئولیت جنایاتش را پذیرفت، و بهعنوان حزب سیاسی وارد سیستم دموکراتیک شد. اما پکک نه خلع سلاح شده، نه مسئولیت جنایاتش را پذیرفته، و نه نشان داده که از هدف تجزیهطلبی دست کشیده است. این تفاوت نشان میدهد که صرف داشتن «گذشته خشن» کافی نیست؛ تغییر واقعی در عمل لازم است.
اسپانیا و گروه باسکی ETA هم دههها با بمبگذاری و ترور (بیش از ۸۰۰ کشته) فعال بود. اما وقتی در ۲۰۱۸ خلع سلاح شد، این تصمیم پس از فشار اجتماعی و سیاسی سنگین و بدون تطهیر گذشتهاش بود. پکک اما هنوز در برابر چنین فشاری مقاومت میکند و خشونت را کنار نگذاشته است.
درنهایت: بازرگان با ارجاع به ایرلند و آرژانتین، سعی در عادیسازی اقدامات پکک دارد، اما این مقایسهها به دلیل تفاوت در زمینه تاریخی، اهداف، و نتایج نادرست است. صلح واقعی نیازمند توقف خشونت، پذیرش مسئولیت، و اعتمادسازی است—چیزهایی که پکک تاکنون نشان نداده. تکیه بر «پذیرش گذشته» بدون نقد جنایات، نه تنها سفیدشویی تروریسم است، بلکه راه را برای صلح پایدار هموار نمیکند. اگر قرار است لحظه تاریخی شکل بگیرد، پکک باید ابتدا دست از خشونت بکشد، نه اینکه ترکیه را صرفاً متهم به بدقولی کنیم.
ضمیر ناخوداگاه و عدم اعتماد به نفس و نبود مهارت سیاسی در بهترین حالت از افرادی مثل لادن بازرگان یک تروریست یا حامی تروریست میسازد با اندیشه ی تلافی جویانه ی خون برادر،نه آبادی پس از آزادی ایران و سعادت و تعالی جامعه،خون است که ایشان را ارام و ارضاء میکند،چه مقدارش را کسی نمیداند،دوره ی پسا قدرت خمینی شاید جواب این سوال باشد.
#پسرعاقل_نوح
هنوز باید بگوییم که در پس خیال باطلشان و با شعارهای قشنگ چه برای ایران میخواهند؟
این نظر یکی از همین اعضای فرقه ی جنون و تجزیه که مسلم است با ایران چگونه مشکلی دارد.
بزودی مدارک و اسناد را در قسمت دوم به منظور تکمیل این قسمت ارائه میدهیم.
#ایران_یکپارچه
#پسرعاقل_نوح
این نظر یکی از همین اعضای فرقه ی جنون و تجزیه که مسلم است با ایران چگونه مشکلی دارد.
بزودی مدارک و اسناد را در قسمت دوم به منظور تکمیل این قسمت ارائه میدهیم.
#ایران_یکپارچه
#پسرعاقل_نوح
در این رشتو،یک کلی گویی را بیان کردیم و جزییات را پیش تر در اطلاعات فراوان بیان کرده ایم.
نفرات و اعضایی که در ارگانهای مختلف به محض دریافت فاند به گروههایی وصل شدند و مسیری «جیمز پرنس» را در پیش گرفتند.
تمامی اسامی ذکر شده،به کشتن چراغ امده اند.
#پسرعاقل_نوح
نفرات و اعضایی که در ارگانهای مختلف به محض دریافت فاند به گروههایی وصل شدند و مسیری «جیمز پرنس» را در پیش گرفتند.
تمامی اسامی ذکر شده،به کشتن چراغ امده اند.
#پسرعاقل_نوح
https://t.me/OmidIranAzad/158253?single
در این دو سال چه ها که ندیدیم،
چه مردانی به مردانگی و چه زنانی به بزرگی زنان بزرگ تاریخ که نامشان پر از غرور و افتخار است و خواب را بر انیرانیان کابوس کرده.
طی این دو سال:
هر چه در برلین پرچم ایران را قدغن و لگدمال کردند،
هرچه در کنفرانس ها، این نماد #ملی توسط فاندگیرهای رنگین کمانی ممنوع شد،
و یا هرچه در واشنگتن فرزندان توده ای اصلاحطلب همچو سیامک آرام ها ، پرچم شیروخورشید را با تهدید ممنوع میکردند و یا فرقه ی جنون هرچه سعی در جنسیتی کردن انقلاب داشت به دور از پرچم و نماد و نشان سه رنگ ملی مزین به شیروخورشید،
مردانی در ایران و شهر ایذه ،قلب شجاع ایران،پرتکرار تر از همیشه بر دست و تن حدیث جاودانگی را فقط با پرچم ایران بود که می سرودند.
من دیدم مردانی در شرایط سخت و زندگی مخفیانه،در حال مبارزه با جلادان جمهوری اسلامی بودند به قیمت جان در حالی که شجاعت را جهان وطنی های بی نشان در بلاهتشان با فریب و دروغ سعی در تزریق داشتند؛
شجاعت به کافه گردی،لخت شدن و لب دوزی نیست،
شجاعت به تف کردن و کت و دامن پوشیدن نیست،
شجاعت به رقصیدن و سرودن شعر چریکی های فدایی از سوی نمایندگان فرقه ی رجوی نیست
شجاعت به گرفتن فاند از خون مردان و زنان نیست
شجاعت عِرق میخواهد،عشق میخواهد و تپش قلبی برای خاک میخواهد که #ایران همه چیز است و نیازی به تبلیغ شبکه های تجزیه طلب ندارد،نیازی به معامله کردن های پشت پرده ندارد.
مبارزه به تکرار شعارهای تروریستی و سفید شویی فرقه ی آپو نیست،
مبارزه به غرامت گیری اموال مردم #ایذه نیست،
مبارزه به فیگور و پشت بازو ساختن با جارو و خاک انداز دروغین زندان نیست
مبارزه به شایعه ی شکستن دست و پا و عصب کشی دندان در حین ادم فروشی نیست،راستی گفتم «آدم فروشی»
چه شد که ابول کور کور پس از دو سال مخفیگاهش لو رفت؟
در مجازی پرسشی جاریست :چه کسانی به دیدنشان رفته بودند با تجربه ی ادم فروشی در کارنامه ی شان که ذات ادم فروش تغییر ناپذیر است،به ویژه که قبلتر ازادی را به این قیمت دریافت کرده اند.
امروز شجاعت را بر تن آنانی دیدیم که کفنشان پرچم ایران بود و با سوز دل «خداحافظ ایران» گفتن و امروز نام ایران و پرچم عزیز این خاک پر صلابت تر از همیشه است و«ابول کورکور»نامش در کنار بزرگان این خاک،جاودانه شد.
ابول کورکور گرچه از ایران خداحافظی کرد،اما ایران تا ابد بنام تمام عزیزانش،ایران میماند.
#پسرعاقل_نوح
در این دو سال چه ها که ندیدیم،
چه مردانی به مردانگی و چه زنانی به بزرگی زنان بزرگ تاریخ که نامشان پر از غرور و افتخار است و خواب را بر انیرانیان کابوس کرده.
طی این دو سال:
هر چه در برلین پرچم ایران را قدغن و لگدمال کردند،
هرچه در کنفرانس ها، این نماد #ملی توسط فاندگیرهای رنگین کمانی ممنوع شد،
و یا هرچه در واشنگتن فرزندان توده ای اصلاحطلب همچو سیامک آرام ها ، پرچم شیروخورشید را با تهدید ممنوع میکردند و یا فرقه ی جنون هرچه سعی در جنسیتی کردن انقلاب داشت به دور از پرچم و نماد و نشان سه رنگ ملی مزین به شیروخورشید،
مردانی در ایران و شهر ایذه ،قلب شجاع ایران،پرتکرار تر از همیشه بر دست و تن حدیث جاودانگی را فقط با پرچم ایران بود که می سرودند.
من دیدم مردانی در شرایط سخت و زندگی مخفیانه،در حال مبارزه با جلادان جمهوری اسلامی بودند به قیمت جان در حالی که شجاعت را جهان وطنی های بی نشان در بلاهتشان با فریب و دروغ سعی در تزریق داشتند؛
شجاعت به کافه گردی،لخت شدن و لب دوزی نیست،
شجاعت به تف کردن و کت و دامن پوشیدن نیست،
شجاعت به رقصیدن و سرودن شعر چریکی های فدایی از سوی نمایندگان فرقه ی رجوی نیست
شجاعت به گرفتن فاند از خون مردان و زنان نیست
شجاعت عِرق میخواهد،عشق میخواهد و تپش قلبی برای خاک میخواهد که #ایران همه چیز است و نیازی به تبلیغ شبکه های تجزیه طلب ندارد،نیازی به معامله کردن های پشت پرده ندارد.
مبارزه به تکرار شعارهای تروریستی و سفید شویی فرقه ی آپو نیست،
مبارزه به غرامت گیری اموال مردم #ایذه نیست،
مبارزه به فیگور و پشت بازو ساختن با جارو و خاک انداز دروغین زندان نیست
مبارزه به شایعه ی شکستن دست و پا و عصب کشی دندان در حین ادم فروشی نیست،راستی گفتم «آدم فروشی»
چه شد که ابول کور کور پس از دو سال مخفیگاهش لو رفت؟
در مجازی پرسشی جاریست :چه کسانی به دیدنشان رفته بودند با تجربه ی ادم فروشی در کارنامه ی شان که ذات ادم فروش تغییر ناپذیر است،به ویژه که قبلتر ازادی را به این قیمت دریافت کرده اند.
امروز شجاعت را بر تن آنانی دیدیم که کفنشان پرچم ایران بود و با سوز دل «خداحافظ ایران» گفتن و امروز نام ایران و پرچم عزیز این خاک پر صلابت تر از همیشه است و«ابول کورکور»نامش در کنار بزرگان این خاک،جاودانه شد.
ابول کورکور گرچه از ایران خداحافظی کرد،اما ایران تا ابد بنام تمام عزیزانش،ایران میماند.
#پسرعاقل_نوح
Telegram
اتحاد ملی ایران
در این دو سال چه ها که ندیدیم،
چه مردانی به مردانگی و چه زنانی به بزرگی زنان بزرگ تاریخ که نامشان پر از غرور و افتخار است و خواب را بر انیرانیان کابوس کرده.
طی این دو سال:
هر چه در برلین پرچم ایران را قدغن و لگدمال کردند،
هرچه در کنفرانس ها، این نماد #ملی توسط فاندگیرهای رنگین کمانی ممنوع شد،
و یا هرچه در واشنگتن فرزندان توده ای اصلاحطلب همچو سیامک آرام ها ، پرچم شیروخورشید را با تهدید ممنوع میکردند و یا فرقه ی جنون هرچه سعی در جنسیتی کردن انقلاب داشت به دور از پرچم و نماد و نشان سه رنگ ملی مزین به شیروخورشید،
مردانی در ایران و شهر ایذه ،قلب شجاع ایران،پرتکرار تر از همیشه بر دست و تن حدیث جاودانگی را فقط با پرچم ایران بود که می سرودند.
من دیدم مردانی در شرایط سخت و زندگی مخفیانه،در حال مبارزه با جلادان جمهوری اسلامی بودند به قیمت جان در حالی که شجاعت را جهان وطنی های بی نشان در بلاهتشان با فریب و دروغ سعی در تزریق داشتند؛
شجاعت به کافه گردی،لخت شدن و لب دوزی نیست،
شجاعت به تف کردن و کت و دامن پوشیدن نیست،
شجاعت به رقصیدن و سرودن شعر چریکی های فدایی از سوی نمایندگان فرقه ی رجوی نیست
شجاعت به گرفتن فاند از خون مردان و زنان نیست
شجاعت عِرق میخواهد،عشق میخواهد و تپش قلبی برای خاک میخواهد که #ایران همه چیز است و نیازی به تبلیغ شبکه های تجزیه طلب ندارد،نیازی به معامله کردن های پشت پرده ندارد.
مبارزه به تکرار شعارهای تروریستی و سفید شویی فرقه ی آپو نیست،
مبارزه به غرامت گیری اموال مردم #ایذه نیست،
مبارزه به فیگور و پشت بازو ساختن با جارو و خاک انداز دروغین زندان نیست
مبارزه به شایعه ی شکستن دست و پا و عصب کشی دندان در حین ادم فروشی نیست،راستی گفتم «آدم فروشی»
چه شد که ابول کور کور پس از دو سال مخفیگاهش لو رفت؟
در مجازی پرسشی جاریست :چه کسانی به دیدنشان رفته بودند با تجربه ی ادم فروشی در کارنامه ی شان که ذات ادم فروش تغییر ناپذیر است،به ویژه که قبلتر ازادی را به این قیمت دریافت کرده اند.
امروز شجاعت را بر تن آنانی دیدیم که کفنشان پرچم ایران بود و با سوز دل «خداحافظ ایران» گفتن و امروز نام ایران و پرچم عزیز این خاک پر صلابت تر از همیشه است و«ابول کورکور»نامش در کنار بزرگان این خاک،جاودانه شد.
ابول کورکور گرچه از ایران خداحافظی کرد،اما ایران تا ابد بنام تمام عزیزانش،ایران میماند.
#پسرعاقل_نوح
چه مردانی به مردانگی و چه زنانی به بزرگی زنان بزرگ تاریخ که نامشان پر از غرور و افتخار است و خواب را بر انیرانیان کابوس کرده.
طی این دو سال:
هر چه در برلین پرچم ایران را قدغن و لگدمال کردند،
هرچه در کنفرانس ها، این نماد #ملی توسط فاندگیرهای رنگین کمانی ممنوع شد،
و یا هرچه در واشنگتن فرزندان توده ای اصلاحطلب همچو سیامک آرام ها ، پرچم شیروخورشید را با تهدید ممنوع میکردند و یا فرقه ی جنون هرچه سعی در جنسیتی کردن انقلاب داشت به دور از پرچم و نماد و نشان سه رنگ ملی مزین به شیروخورشید،
مردانی در ایران و شهر ایذه ،قلب شجاع ایران،پرتکرار تر از همیشه بر دست و تن حدیث جاودانگی را فقط با پرچم ایران بود که می سرودند.
من دیدم مردانی در شرایط سخت و زندگی مخفیانه،در حال مبارزه با جلادان جمهوری اسلامی بودند به قیمت جان در حالی که شجاعت را جهان وطنی های بی نشان در بلاهتشان با فریب و دروغ سعی در تزریق داشتند؛
شجاعت به کافه گردی،لخت شدن و لب دوزی نیست،
شجاعت به تف کردن و کت و دامن پوشیدن نیست،
شجاعت به رقصیدن و سرودن شعر چریکی های فدایی از سوی نمایندگان فرقه ی رجوی نیست
شجاعت به گرفتن فاند از خون مردان و زنان نیست
شجاعت عِرق میخواهد،عشق میخواهد و تپش قلبی برای خاک میخواهد که #ایران همه چیز است و نیازی به تبلیغ شبکه های تجزیه طلب ندارد،نیازی به معامله کردن های پشت پرده ندارد.
مبارزه به تکرار شعارهای تروریستی و سفید شویی فرقه ی آپو نیست،
مبارزه به غرامت گیری اموال مردم #ایذه نیست،
مبارزه به فیگور و پشت بازو ساختن با جارو و خاک انداز دروغین زندان نیست
مبارزه به شایعه ی شکستن دست و پا و عصب کشی دندان در حین ادم فروشی نیست،راستی گفتم «آدم فروشی»
چه شد که ابول کور کور پس از دو سال مخفیگاهش لو رفت؟
در مجازی پرسشی جاریست :چه کسانی به دیدنشان رفته بودند با تجربه ی ادم فروشی در کارنامه ی شان که ذات ادم فروش تغییر ناپذیر است،به ویژه که قبلتر ازادی را به این قیمت دریافت کرده اند.
امروز شجاعت را بر تن آنانی دیدیم که کفنشان پرچم ایران بود و با سوز دل «خداحافظ ایران» گفتن و امروز نام ایران و پرچم عزیز این خاک پر صلابت تر از همیشه است و«ابول کورکور»نامش در کنار بزرگان این خاک،جاودانه شد.
ابول کورکور گرچه از ایران خداحافظی کرد،اما ایران تا ابد بنام تمام عزیزانش،ایران میماند.
#پسرعاقل_نوح
اطلاعاتی از سفرای فلسطین و انگلیس در ایران و احمدی نژاد و نفتی که غارت شد!
واقعا حرفهای محسن رفیق دوست رو #باور کردید که اعضای «اتا»
Euskadi Ta Askatasuna یا همون شورشی های باسک پول میگرفتند و ترور میکردند؟
این وسط هم هیچ اسمی از «کنفدراسیون دانشجویی» و اعضای گروههای مسلح فلسطینی مثل (PLO) یا PLFP یا حماس و ...هم نیاورده!
این بخشی از توییت قدیمی ما است:
رفیق دوست چند كتاب از خاطراتش نوشته كه از چند جهت قابل توجّه و تأمّل است:
او را میتوان بخشی از مغز استخوانهای راست سنتی و هستۀ اصلی قدرت در کشور برشمرد، لذا فارغ از هر داوری خطی و جناحی، باید در اطلاعاتی که داده است به دیدۀ تأمّل نگریست.
بعلاوه، رفیقدوست در گزارشی که ذیلاً به روایت او امده، نام شخصیتهایی را ذکر میکند که زنده و رسمیاند و خبرهایی از آنها نقل میکند که هرچه قابل تأمّل ترند، غیر قابل تکذیبتر!
در بخشي مينويسد:
مهندس باهنر به من زنگ زد، گفت آقای ثمرۀ هاشمی که خواهرزادۀ من است و آقای احمدینژاد و... ، اینها آدمهای خوبیاند و بیکارند، اگر بشود در بنیاد به آنها کار بده!
هیأت مدیرۀ شرکت آتیساز را تغییر دادند و آقای احمدینژاد و هاشمی ثمره و... شدند هیأت مدیرۀ شرکت آتی ساز
چند بار گزارشهایی راجع به عدم پیشرفت آنجا به من شد. تا یک روز از آقای علیزاده پرسیدم: با اینها چکار کردی؟
گفت: عوضشان کردم، چون واقعاً نمیتوانستند کار کنند.
بعد، یکهو ایشان شد شهردار تهران...!
و اما گزارش اصلی:
سفیر فلسطین با من رفیق است. آمد پیش من، گفت: فلانی، دیشب جلسۀ همۀ سفرا(ی خارجی مقیم ایران) بود و بحث انتخابات(۱۳۸۴) ایران شد، هر کس چیزی میگفت، یکی میگفت آقای هاشمی میشود، دیگری میگفت قالیباف، یکی هم میگفت آقای لاریجانی...
سفیر انگلیس سرش پایین بود چیزی نمیگفت. از ایشون سوال کردیم، شما چرا حرف نمیزنید؟
سرش را بلند کرد گفت: همهتون اشتباه میکنید! رئیسجمهور ایران، شهردار تهران است!
ما با تعجب به همدیگر نگاه کردیم و درحالیکه سعی میکردیم بابت این گاف بزرگ سفیر انگلیس جلوی خنده خود را بگیریم به او گفتیم: او که ثبت نام نکرده؟
گفت: خب ثبت نام میکند خواستم این خبر را به تو بدهم...
چند روز بعد قبل از اینکه مرحلۀ دوم انجام شود، زواوی [سفیر فلسطین] آمد، گفت: دیشب جلسه تشکیل شد، قبل از اینکه وارد بحث شویم، به سفیر انگلیس گفتیم: احمدینژاد ثبت نام کرد و جزو دو نفر دور دوم شد، اما رأی آقای هاشمی بیشتر است؟
گفت "همان که اول
گفتم، رئیس جمهور ایران، شهردار تهران است!
پس از این مصاحبهگر به رغم سخنان رفیقدوست، نقل قولی را از آقای مصباح یزدی میآورد:
دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد که قبل از برگزاری مرحلۀ اول انتخابات، محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفته بود شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن!
وجود نورانی دارند، برای احمدینژاد دعا میکنند. میگوید: من حتی اسم احمدینژاد را هم نشنیده بودم...!
و رفیقدوست پاسخ میدهد:
حالا شما، هم حرف مرا بنویسید، هم حرف ایشان را، حرف من خوابی نیست، در بیداری است (خنده)
در تکمله، رفیقدوست به نکتۀ دیگری نیز اشاره میکند:
با آمدن آقای احمدینژاد در ریاست جمهوری، قیمت نفت یکباره از حدود ۴۰ دلار به حدود ۱۴۰ دلار رسید، بعد از رفتن ایشان، یک مرتبه به ۲۰ دلار سقوط کرد!
بنده متوجه نشدم چرا؟
. درآمد نفتی در این ۸ سال [دورۀ احمدینژاد] بیشتر از ۱۰۰سال فروش نفت ایران است... آقای احمدی نژاد با این ۷۰۰میلیارد دلار چه کرد؟ مشکوک میدانم... این را تصادفی نمیدانم. نسبت به این موضوع بدبین هستم.
وقتی رفیقدوست که از ارکان انقلاب هست صراحتا میگوید که آن ۷۰۰ میلیارد دلار سر از خزانه بریتانیای کبیر درآورده است باید به حال این مملکت گریست...
این عدد عظیم و باورنکردنی ( ۷۰۰ میلیارد دلاری) فقط یک برش از دوران صدرات احمدی نژاد بود
شما تصور کنید در طول ۴۴ سال چه برسر منابع و ثروت این مملکت آمده است..
بی دلیل نیست که بالای ۸۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند.
در جايي ديگر،رفيق دوست به وزير اطلاعات وقت حكومت ميگويد:يكي از شيوخ كشورهاي عربي،چند ميليون دلار مرا نميدهد،ايا ميتوانيد زن و دخترش را بدزديد و تهديدش كنيم تا پول مرا پس دهد؟
اين مصاحبه نيز موجود است.
برداشت شده
#پايان
#پسرعاقل_نوح
واقعا حرفهای محسن رفیق دوست رو #باور کردید که اعضای «اتا»
Euskadi Ta Askatasuna یا همون شورشی های باسک پول میگرفتند و ترور میکردند؟
این وسط هم هیچ اسمی از «کنفدراسیون دانشجویی» و اعضای گروههای مسلح فلسطینی مثل (PLO) یا PLFP یا حماس و ...هم نیاورده!
این بخشی از توییت قدیمی ما است:
رفیق دوست چند كتاب از خاطراتش نوشته كه از چند جهت قابل توجّه و تأمّل است:
او را میتوان بخشی از مغز استخوانهای راست سنتی و هستۀ اصلی قدرت در کشور برشمرد، لذا فارغ از هر داوری خطی و جناحی، باید در اطلاعاتی که داده است به دیدۀ تأمّل نگریست.
بعلاوه، رفیقدوست در گزارشی که ذیلاً به روایت او امده، نام شخصیتهایی را ذکر میکند که زنده و رسمیاند و خبرهایی از آنها نقل میکند که هرچه قابل تأمّل ترند، غیر قابل تکذیبتر!
در بخشي مينويسد:
مهندس باهنر به من زنگ زد، گفت آقای ثمرۀ هاشمی که خواهرزادۀ من است و آقای احمدینژاد و... ، اینها آدمهای خوبیاند و بیکارند، اگر بشود در بنیاد به آنها کار بده!
هیأت مدیرۀ شرکت آتیساز را تغییر دادند و آقای احمدینژاد و هاشمی ثمره و... شدند هیأت مدیرۀ شرکت آتی ساز
چند بار گزارشهایی راجع به عدم پیشرفت آنجا به من شد. تا یک روز از آقای علیزاده پرسیدم: با اینها چکار کردی؟
گفت: عوضشان کردم، چون واقعاً نمیتوانستند کار کنند.
بعد، یکهو ایشان شد شهردار تهران...!
و اما گزارش اصلی:
سفیر فلسطین با من رفیق است. آمد پیش من، گفت: فلانی، دیشب جلسۀ همۀ سفرا(ی خارجی مقیم ایران) بود و بحث انتخابات(۱۳۸۴) ایران شد، هر کس چیزی میگفت، یکی میگفت آقای هاشمی میشود، دیگری میگفت قالیباف، یکی هم میگفت آقای لاریجانی...
سفیر انگلیس سرش پایین بود چیزی نمیگفت. از ایشون سوال کردیم، شما چرا حرف نمیزنید؟
سرش را بلند کرد گفت: همهتون اشتباه میکنید! رئیسجمهور ایران، شهردار تهران است!
ما با تعجب به همدیگر نگاه کردیم و درحالیکه سعی میکردیم بابت این گاف بزرگ سفیر انگلیس جلوی خنده خود را بگیریم به او گفتیم: او که ثبت نام نکرده؟
گفت: خب ثبت نام میکند خواستم این خبر را به تو بدهم...
چند روز بعد قبل از اینکه مرحلۀ دوم انجام شود، زواوی [سفیر فلسطین] آمد، گفت: دیشب جلسه تشکیل شد، قبل از اینکه وارد بحث شویم، به سفیر انگلیس گفتیم: احمدینژاد ثبت نام کرد و جزو دو نفر دور دوم شد، اما رأی آقای هاشمی بیشتر است؟
گفت "همان که اول
گفتم، رئیس جمهور ایران، شهردار تهران است!
پس از این مصاحبهگر به رغم سخنان رفیقدوست، نقل قولی را از آقای مصباح یزدی میآورد:
دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد که قبل از برگزاری مرحلۀ اول انتخابات، محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفته بود شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن!
وجود نورانی دارند، برای احمدینژاد دعا میکنند. میگوید: من حتی اسم احمدینژاد را هم نشنیده بودم...!
و رفیقدوست پاسخ میدهد:
حالا شما، هم حرف مرا بنویسید، هم حرف ایشان را، حرف من خوابی نیست، در بیداری است (خنده)
در تکمله، رفیقدوست به نکتۀ دیگری نیز اشاره میکند:
با آمدن آقای احمدینژاد در ریاست جمهوری، قیمت نفت یکباره از حدود ۴۰ دلار به حدود ۱۴۰ دلار رسید، بعد از رفتن ایشان، یک مرتبه به ۲۰ دلار سقوط کرد!
بنده متوجه نشدم چرا؟
. درآمد نفتی در این ۸ سال [دورۀ احمدینژاد] بیشتر از ۱۰۰سال فروش نفت ایران است... آقای احمدی نژاد با این ۷۰۰میلیارد دلار چه کرد؟ مشکوک میدانم... این را تصادفی نمیدانم. نسبت به این موضوع بدبین هستم.
وقتی رفیقدوست که از ارکان انقلاب هست صراحتا میگوید که آن ۷۰۰ میلیارد دلار سر از خزانه بریتانیای کبیر درآورده است باید به حال این مملکت گریست...
این عدد عظیم و باورنکردنی ( ۷۰۰ میلیارد دلاری) فقط یک برش از دوران صدرات احمدی نژاد بود
شما تصور کنید در طول ۴۴ سال چه برسر منابع و ثروت این مملکت آمده است..
بی دلیل نیست که بالای ۸۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند.
در جايي ديگر،رفيق دوست به وزير اطلاعات وقت حكومت ميگويد:يكي از شيوخ كشورهاي عربي،چند ميليون دلار مرا نميدهد،ايا ميتوانيد زن و دخترش را بدزديد و تهديدش كنيم تا پول مرا پس دهد؟
اين مصاحبه نيز موجود است.
برداشت شده
#پايان
#پسرعاقل_نوح
#بخوانید
دنیای دارک #سفیران_تباهی فعالان حقوق بشر!!
توطئه بر علیه ی مرد بیچاره!!!
دیگر کار به جایی رسیده که تا اسمی از فعالان حقوق بشری میشنویم، ناخواسته در اغلب مواقع گارد میگیریم.
این یک نمونه اش است که فقط در یک فقره،این دو زن مبلغ۱۲۳هزار یورو را که از مسیر فاندهای مدافع جامعه ی #LGBTQ بدست اورده اند،بالا کشیده و به یکدیگر ایمیل عجولانه میزنند تا سر حسابدار را به اصطلاح به طاق بکوبند، حسابدار کسی نیست جز همکار شیما بابایی و دوست صمیمی علینژاد و کامبیز فروهر!! اقای «احد قنبری» که ایشان هم
در دستگاه علینژاد از فاندهای خوبی برخوردار است و در کنار شیما دکان بازاری سه نبش دارد!
اما این بخش خوب داستان است، بیایید برویم سراغ قصه ی بیچاره کردن مردی که با همسر و دختر خود به المان میاید(همسر شادی صدر) و شبانه توطئه ای توسط دو شادی اجرا میشود (نقشه ای که میان این دو از ایران کشیده شده بود) و صبح فردا شادی امین با فریاد و هیاهو در محل اقامت صدر و همسرش بر پا میکند که:
با ایهالناس کجایید که شادی را کشتند!!! و دیشب همسرش قصد داشته که او را در خواب خفه کند!!
پلیس سر میرسد و چند شاهد هم که از قبل فراهم گردیده اند،مرد نگون بخت بازداشت و نه تنها از المان که از حوزه ی شینگن اخراج میشود و به ایران دیپورت،اما در ایران هم خانه اش به مصادره ی دادگاه برای همسرش بوده و باز زندگی یک مرد توسط حامیان #زن_زندگی_آزادی بفنا میرود!
تا دو شادی بهمدیگر رسیده و باهم ازدواج کنند و سنگ بنای شش رنگ و حامیان رنگین کمونی چیده و پیوند دو کبوتر لزبین مهیا شده ،تا کاسبی شان رونق گیرد!!
موضوع ایمیل ها را شادی امین ادعا میکند که جعلی است که در اینصورت ما میتوانیم حق شکایت را برای ایشان قائل شویم که اگر این ایمیل جعلی باشد که بهرحال شیادان هم حق قانونی خود را خواهند داشت و حتما منبع اصلی این ایمیل نیز مشخص است!
موضوع بیچاره کردن مرد نکون بخت را از زبان اقای ایرج مصداقی بصورت کاملا خلاصه نوشتم تا با حجم کثافتی که بخش کثیری از به اصطلاح فعالان حقوق بشری در نهایت طمع و ثروت اندوزی در پیش گرفته اند، مشخص گردد.
هرکجا نام فعالان این عرصه را شنیدید به ویژه قسمت رنگ رنگی ها را،جان و مالتان را سفت گرفته و از محل فرسنگها دور شوید،چرا که «شادی امین» ها را دزدان دیگر حمایت میکنند و فعلا در پناه پرچم هایی مشغول تاراجند!
#فاند_گیت
#غرامت_گیت
#پسرعاقل_نوح
دنیای دارک #سفیران_تباهی فعالان حقوق بشر!!
توطئه بر علیه ی مرد بیچاره!!!
دیگر کار به جایی رسیده که تا اسمی از فعالان حقوق بشری میشنویم، ناخواسته در اغلب مواقع گارد میگیریم.
این یک نمونه اش است که فقط در یک فقره،این دو زن مبلغ۱۲۳هزار یورو را که از مسیر فاندهای مدافع جامعه ی #LGBTQ بدست اورده اند،بالا کشیده و به یکدیگر ایمیل عجولانه میزنند تا سر حسابدار را به اصطلاح به طاق بکوبند، حسابدار کسی نیست جز همکار شیما بابایی و دوست صمیمی علینژاد و کامبیز فروهر!! اقای «احد قنبری» که ایشان هم
در دستگاه علینژاد از فاندهای خوبی برخوردار است و در کنار شیما دکان بازاری سه نبش دارد!
اما این بخش خوب داستان است، بیایید برویم سراغ قصه ی بیچاره کردن مردی که با همسر و دختر خود به المان میاید(همسر شادی صدر) و شبانه توطئه ای توسط دو شادی اجرا میشود (نقشه ای که میان این دو از ایران کشیده شده بود) و صبح فردا شادی امین با فریاد و هیاهو در محل اقامت صدر و همسرش بر پا میکند که:
با ایهالناس کجایید که شادی را کشتند!!! و دیشب همسرش قصد داشته که او را در خواب خفه کند!!
پلیس سر میرسد و چند شاهد هم که از قبل فراهم گردیده اند،مرد نگون بخت بازداشت و نه تنها از المان که از حوزه ی شینگن اخراج میشود و به ایران دیپورت،اما در ایران هم خانه اش به مصادره ی دادگاه برای همسرش بوده و باز زندگی یک مرد توسط حامیان #زن_زندگی_آزادی بفنا میرود!
تا دو شادی بهمدیگر رسیده و باهم ازدواج کنند و سنگ بنای شش رنگ و حامیان رنگین کمونی چیده و پیوند دو کبوتر لزبین مهیا شده ،تا کاسبی شان رونق گیرد!!
موضوع ایمیل ها را شادی امین ادعا میکند که جعلی است که در اینصورت ما میتوانیم حق شکایت را برای ایشان قائل شویم که اگر این ایمیل جعلی باشد که بهرحال شیادان هم حق قانونی خود را خواهند داشت و حتما منبع اصلی این ایمیل نیز مشخص است!
موضوع بیچاره کردن مرد نکون بخت را از زبان اقای ایرج مصداقی بصورت کاملا خلاصه نوشتم تا با حجم کثافتی که بخش کثیری از به اصطلاح فعالان حقوق بشری در نهایت طمع و ثروت اندوزی در پیش گرفته اند، مشخص گردد.
هرکجا نام فعالان این عرصه را شنیدید به ویژه قسمت رنگ رنگی ها را،جان و مالتان را سفت گرفته و از محل فرسنگها دور شوید،چرا که «شادی امین» ها را دزدان دیگر حمایت میکنند و فعلا در پناه پرچم هایی مشغول تاراجند!
#فاند_گیت
#غرامت_گیت
#پسرعاقل_نوح
#ژن_ژیان_ئازادی دست بوس رجب طیب اردوغان!!!تجزیه طلب را اصولا میتوان یک #فاحشه ی سیاسی -نظامی نامید،حالا چه در کردستان ،چه خوزستان و چه هرکجای دیگر،اینان بی وطن و مزدور هستند و هر روز آبستن از یک جریان سیاسی،هر شب توسط یک تفکر حامله میشوند،یک شب در اغوش اسد،دوازده سال در اغوش سپاه پاسداران،بوسه زنان بر پای امریکا و چند شبی هم در آغوش تلاویو و حالا در اغوش جولانی آرام خفته اند،شاهد باشیم که بزودی زانو زنان در خدمت #هاکان_فیدان باشند.
حال تصور کنید چه کسانی به این «فاحشه»دل بسته اند ، اپوزوسیون فیک که از تهران تابلوی ژن ژیان بالا میبرند(به لطف جمهوری اسلامی) و در توهم موهای بافته و شعرهای زن ازادی و حرف های قشنگ مدتی امورات خود را میگذرانند.
چهل هزار کشته در ترکیه،صدها هزار کشته در سوریه
و آوارگی میلیونها نفر در جهان،نتیجه ی طرفداری از عبدالله اوجالان«خادم دولت ترکیه»!!! و مدینه ی فاضله ی متکی بر سیستم سوسیالیستی دروغین و تروریست.
گلشیفته،علینژاد و نرگس محمدی ها،
فرقه ی رجوی
جمهوری اسلامی و کردهای تجزیه طلب و در راس، #رژاوا
دست بوس تروریست دیروز، بابای امروز!
این است نتیجه ی تجزیه طلبی حتی اگر تمام دنیا تو را مدتی حمایت ها کنند و میلیاردها دلار خرج تجهیز،اما با یک تلنگر قدرت جهانی باید لباس ر از تن دراورده،خود را رنگ و لعابی دهید و از پله های اتاق خواب کسانی بالا بروید که تا دیروز بر علیه ی شان سخن میگفتید.
دیشب دست نوشته ی قدرتهای بالا و دستور ادغام تمامی نهادهای مدنی و نظامی در شمال شرق سوریه در چهارچوب اداره ی «جمهوری عربی سوریه»(بخوانید ترکیه)امضاء شد و مظلوم عبدی پذیرفت که رد تمامی فراخوانهای تجزیه طلبانه و تلاش برای ایجاد تفرقه بین اقوام سوریه را اعمال کند.
یعنی:
امروز دکان بازار #زن_زندگی_آزادی بسته و تجارتش نیز ورشکسته شد!!
حالا جنس های بنجل مانده در سوریه را به ایران صادر میکنند و PKK بار دیگر در اغوش ملایان جمهوری اسلامی در پادگان نزدیک به شهر ارومیه قرار است چند قلو حامله شود و نقش اپوزوسیون و روشنفکر را بازی کند.
پ ن:
کسانی که به بحث تجزیه طلبان کردستان وارد نیستند بدانند که کاسبی و بیزینس زن زندگی ازادی ورشکسته شد،دیگر کلید واژه های مددکار اجتماعی و آپو و زبان مادری و استقلال طلبی و...واژه هایی نیستند که بتوان آویزانشنان شد،آپو راست گفته بود:اسلحه هایتان را زمین گذارده چرا که ایشان لایق سرزمین مستقل نیستند!
#پسرعاقل_نوح
حال تصور کنید چه کسانی به این «فاحشه»دل بسته اند ، اپوزوسیون فیک که از تهران تابلوی ژن ژیان بالا میبرند(به لطف جمهوری اسلامی) و در توهم موهای بافته و شعرهای زن ازادی و حرف های قشنگ مدتی امورات خود را میگذرانند.
چهل هزار کشته در ترکیه،صدها هزار کشته در سوریه
و آوارگی میلیونها نفر در جهان،نتیجه ی طرفداری از عبدالله اوجالان«خادم دولت ترکیه»!!! و مدینه ی فاضله ی متکی بر سیستم سوسیالیستی دروغین و تروریست.
گلشیفته،علینژاد و نرگس محمدی ها،
فرقه ی رجوی
جمهوری اسلامی و کردهای تجزیه طلب و در راس، #رژاوا
دست بوس تروریست دیروز، بابای امروز!
این است نتیجه ی تجزیه طلبی حتی اگر تمام دنیا تو را مدتی حمایت ها کنند و میلیاردها دلار خرج تجهیز،اما با یک تلنگر قدرت جهانی باید لباس ر از تن دراورده،خود را رنگ و لعابی دهید و از پله های اتاق خواب کسانی بالا بروید که تا دیروز بر علیه ی شان سخن میگفتید.
دیشب دست نوشته ی قدرتهای بالا و دستور ادغام تمامی نهادهای مدنی و نظامی در شمال شرق سوریه در چهارچوب اداره ی «جمهوری عربی سوریه»(بخوانید ترکیه)امضاء شد و مظلوم عبدی پذیرفت که رد تمامی فراخوانهای تجزیه طلبانه و تلاش برای ایجاد تفرقه بین اقوام سوریه را اعمال کند.
یعنی:
امروز دکان بازار #زن_زندگی_آزادی بسته و تجارتش نیز ورشکسته شد!!
حالا جنس های بنجل مانده در سوریه را به ایران صادر میکنند و PKK بار دیگر در اغوش ملایان جمهوری اسلامی در پادگان نزدیک به شهر ارومیه قرار است چند قلو حامله شود و نقش اپوزوسیون و روشنفکر را بازی کند.
پ ن:
کسانی که به بحث تجزیه طلبان کردستان وارد نیستند بدانند که کاسبی و بیزینس زن زندگی ازادی ورشکسته شد،دیگر کلید واژه های مددکار اجتماعی و آپو و زبان مادری و استقلال طلبی و...واژه هایی نیستند که بتوان آویزانشنان شد،آپو راست گفته بود:اسلحه هایتان را زمین گذارده چرا که ایشان لایق سرزمین مستقل نیستند!
#پسرعاقل_نوح
از هر کسی که بو و نشانی از ۵۷ داره، متنفرم.
از اون انقلابیونی که با شعار آزادی و عدالت اومدن، ولی قفس و طناب دار تحویل دادن،از اونایی که هنوزم توهم اون روزا رو دارن و فکر میکنن تاریخ قراره براشون دست بزنه،از اون جا*ش هایی که میگن: انقلابمون دزدیده شد،متنفرم.
از مجاهد و تجزیهطلب و فاندخور ،از سازمان مجاهدین که خون جوونای این مملکت رو ریختن و حالا تو آلبانی با دلارهای سعودی و آمریکایی ادای اپوزیسیون درمیارن،از تجزیهطلبایی که به اسم قومگرایی، تیشه به ریشهی ایران میزنن و از جیب خارجیها ارتزاق میکنن،از همین جانورانی که زنهاشون رو ختنه میکنن و بزرگترین قبرستان ناموسی دنیا رو صاحب هستند،اما پس از هر بار تجاوز به کودکانشون ،در حالی که شلوارشونو بالا میکشن فریاد #زن_زندگی_آزادی سر میدن،متنفرم.
از کلاهبرداران حوزهی حقوق بشر و برندهی جایزهی نوبل که از رژاوایی و تروریست منسوب به مددکار اجتماعی دفاع میکنه، متنفرم. از اونایی که با ژست روشنفکری و جایزههای فرنگی، جنایتکار رو قهرمان جلوه میدن و خون مردم رو زیر فرش قایم میکنن،از شیرین عبادی که با نوبلش، به جای ایران، برای کردستان سوریه سینه سپر کرد، حالم به هم میخوره.
از مریم رجوی که همنشین دیروز صدام حسین عرب و امروز جولیانی آمریکایی با روسری قرمز که یه روز زیر پرچم بعثیها بود و حالا کنار وکیلهای جنگطلب آمریکایی ژست دموکراسی میگیره،از اون ادعاهای دموکراتیمش که به جای نماد آزادی، بوی خیانت و معامله میده،متنفرم.
از قبیلهگرایان سیاسی و حامیان انقلاب ایدئولوژیک که زنهاشونو طلاق دادن تا مسعود رجوی باهاشون بخوابه، متنفرم. از اونایی که به اسم رهایی خلق، زندگی آدما رو نابود کردن و هنوزم توهم رهبری دارن.،از اون دیکتاتوری سازمانی که به اسم مبارزه، انسانیت رو ذبح کرد،
از اون جبههی ملی که در برابر #غرامت_گیت سکوت کرده،متنفرم. از اونایی که ادعای میهنپرستی دارن، ولی وقتی پای غارت بیتالمال و خیانت به ملت میرسه، زبونشون قفل میشه،از ملیمذهبیهایی که با شعار دین و وطن، هم به خدا خیانت کردن هم به ایران،حالم بهم میخوره.
از خمینی که با وعدهی آب و برق مجانی، جهل و استبداد آورد،از خامنهای که با چنگ و دندون قدرت رو نگه داشته و خون جوونا رو پای خودش ریخته.،از بسیجی و سپاهی که به اسم دفاع از انقلاب، به مردم خودشون شلیک میکنن،از سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و لباس شخصی که موقع سرکوب مردم،نمیدونه زن و دخترهاش کجا دارن سرویس میدن متنفرم.
از هنرمند و سلبریتی در اختیار حکومت جمهوری اسلامی متنفرم. از اونایی که با پول بیتالمال و زیر سایهی سانسور، نقش بازی میکنن و تو خیابونای تهران ادای روشنفکر درمیارن،از اون خواننده و بازیگری که تو بزم حکومتی میرقصن، ولی تو سکوتمون فریاد نمیزنن،من از اون دوزاری کمونیستی که تا دیروز سبیل قرامساقی استالین رو صورتش بود،اما تا فهمید فقط با پهلوی دوستی هست که سالن کنسرتاش پُر میشه،استفراغم میگیره.
من از اصلاحطلب الدنگی که تا دیروز جزیی از افراطی ترین ها بود،از خاتمی و روحانی و احمدی نژاد بی بوته،از ابراهیم رییسی که بالاخره نشون داد میشه عدالت در مورد یک جلاد اجرا بشه و قبل از مرگ،توسط خرس تکه و پاره بشه،از لاشی ترین رییس جمهوری ایران،همین مسعود پزشکیان و اون جلیلی قح*ه طینت متنفرم.
من از اون دزد و خائن و VPN فروش،از اون و اون بچه توده ای که زده تو کار AI و از اون متقلبی که بهمراه پدرش مسبب وضع امروز ایران هست،از رسانه ی مغرض و بنجلی که مهمانانش رو عمدا از قومگرایان انتخاب میکنه یا اونیکه میخواد باز بساطشو جمع بکنه،دنبال بهونه میگرده و توییت دو پهلو میزنه،بد جور متنفرم.
من از این چرخهی دروغ و خیانت ،از هر کی که به اسم مردم، به جیب خودش و آرمانهای پوچش فکر میکنه،از این تاریخ پر از زخم که هر روز یه نقاب جدید بهش میزنن،از این همه ادعا و این همه پوچی، و از این انگل هایی که بجای جمهوری اسلامی تمام انرژیشونو گذاشتند تا با پهلوی مبارزه کنند،حالم به هم میخوره.
#پسرعاقل_نوح
از اون انقلابیونی که با شعار آزادی و عدالت اومدن، ولی قفس و طناب دار تحویل دادن،از اونایی که هنوزم توهم اون روزا رو دارن و فکر میکنن تاریخ قراره براشون دست بزنه،از اون جا*ش هایی که میگن: انقلابمون دزدیده شد،متنفرم.
از مجاهد و تجزیهطلب و فاندخور ،از سازمان مجاهدین که خون جوونای این مملکت رو ریختن و حالا تو آلبانی با دلارهای سعودی و آمریکایی ادای اپوزیسیون درمیارن،از تجزیهطلبایی که به اسم قومگرایی، تیشه به ریشهی ایران میزنن و از جیب خارجیها ارتزاق میکنن،از همین جانورانی که زنهاشون رو ختنه میکنن و بزرگترین قبرستان ناموسی دنیا رو صاحب هستند،اما پس از هر بار تجاوز به کودکانشون ،در حالی که شلوارشونو بالا میکشن فریاد #زن_زندگی_آزادی سر میدن،متنفرم.
از کلاهبرداران حوزهی حقوق بشر و برندهی جایزهی نوبل که از رژاوایی و تروریست منسوب به مددکار اجتماعی دفاع میکنه، متنفرم. از اونایی که با ژست روشنفکری و جایزههای فرنگی، جنایتکار رو قهرمان جلوه میدن و خون مردم رو زیر فرش قایم میکنن،از شیرین عبادی که با نوبلش، به جای ایران، برای کردستان سوریه سینه سپر کرد، حالم به هم میخوره.
از مریم رجوی که همنشین دیروز صدام حسین عرب و امروز جولیانی آمریکایی با روسری قرمز که یه روز زیر پرچم بعثیها بود و حالا کنار وکیلهای جنگطلب آمریکایی ژست دموکراسی میگیره،از اون ادعاهای دموکراتیمش که به جای نماد آزادی، بوی خیانت و معامله میده،متنفرم.
از قبیلهگرایان سیاسی و حامیان انقلاب ایدئولوژیک که زنهاشونو طلاق دادن تا مسعود رجوی باهاشون بخوابه، متنفرم. از اونایی که به اسم رهایی خلق، زندگی آدما رو نابود کردن و هنوزم توهم رهبری دارن.،از اون دیکتاتوری سازمانی که به اسم مبارزه، انسانیت رو ذبح کرد،
از اون جبههی ملی که در برابر #غرامت_گیت سکوت کرده،متنفرم. از اونایی که ادعای میهنپرستی دارن، ولی وقتی پای غارت بیتالمال و خیانت به ملت میرسه، زبونشون قفل میشه،از ملیمذهبیهایی که با شعار دین و وطن، هم به خدا خیانت کردن هم به ایران،حالم بهم میخوره.
از خمینی که با وعدهی آب و برق مجانی، جهل و استبداد آورد،از خامنهای که با چنگ و دندون قدرت رو نگه داشته و خون جوونا رو پای خودش ریخته.،از بسیجی و سپاهی که به اسم دفاع از انقلاب، به مردم خودشون شلیک میکنن،از سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و لباس شخصی که موقع سرکوب مردم،نمیدونه زن و دخترهاش کجا دارن سرویس میدن متنفرم.
از هنرمند و سلبریتی در اختیار حکومت جمهوری اسلامی متنفرم. از اونایی که با پول بیتالمال و زیر سایهی سانسور، نقش بازی میکنن و تو خیابونای تهران ادای روشنفکر درمیارن،از اون خواننده و بازیگری که تو بزم حکومتی میرقصن، ولی تو سکوتمون فریاد نمیزنن،من از اون دوزاری کمونیستی که تا دیروز سبیل قرامساقی استالین رو صورتش بود،اما تا فهمید فقط با پهلوی دوستی هست که سالن کنسرتاش پُر میشه،استفراغم میگیره.
من از اصلاحطلب الدنگی که تا دیروز جزیی از افراطی ترین ها بود،از خاتمی و روحانی و احمدی نژاد بی بوته،از ابراهیم رییسی که بالاخره نشون داد میشه عدالت در مورد یک جلاد اجرا بشه و قبل از مرگ،توسط خرس تکه و پاره بشه،از لاشی ترین رییس جمهوری ایران،همین مسعود پزشکیان و اون جلیلی قح*ه طینت متنفرم.
من از اون دزد و خائن و VPN فروش،از اون و اون بچه توده ای که زده تو کار AI و از اون متقلبی که بهمراه پدرش مسبب وضع امروز ایران هست،از رسانه ی مغرض و بنجلی که مهمانانش رو عمدا از قومگرایان انتخاب میکنه یا اونیکه میخواد باز بساطشو جمع بکنه،دنبال بهونه میگرده و توییت دو پهلو میزنه،بد جور متنفرم.
من از این چرخهی دروغ و خیانت ،از هر کی که به اسم مردم، به جیب خودش و آرمانهای پوچش فکر میکنه،از این تاریخ پر از زخم که هر روز یه نقاب جدید بهش میزنن،از این همه ادعا و این همه پوچی، و از این انگل هایی که بجای جمهوری اسلامی تمام انرژیشونو گذاشتند تا با پهلوی مبارزه کنند،حالم به هم میخوره.
#پسرعاقل_نوح
تا به این لحظه نه دادخواهان انجمن پرواز و نه تیم علینژاد،نه حامیان گروه های مختلف حقوق های متعدد اعم از ازادی بیان و سلیقه و پارتنر و غذا و تفریح و.....!!!!هیچ نامی از #ابول_کورکور نبرده اند،
مگر قرار نبود که اینان علاوه بر حمایت از مردم ایران، دادخواه خون مردان و زنان درون کشور هم باشند؟
از طرفی در کیهان لندن هم،پرچمی #شبیه به پرچم فرقه ی تروریستی مجاهدین خلق را بجای پرچم اصلی شیروخورشید جایگزین کرده اند و تاج آنرا حذف نموده اند!!!!چیزی شبیه به تخریب و یا مصادره ی خون و شجاعت جوان ایذه ای.
براستی اینهمه کینه و عقده و ناسازگاری از کجا می آید؟
اینهمه بی شرافتی و فراموشی شعارهای تهی از شعورتان،فقط بخاطر گرایش سیاسی ابول؟
این دسته بندی هایتان بر اساس چه معیاریست؟بی طرفی در امر دادخواهی و حقوق بشر و رسانه را چگونه توانستید این بار در ملاء عام ذبح کنید؟
جوانی جنگید و شجاعانه تسلیم نشد و با تمام خود که یک #ایران بود،بدرور گفت،این دشمنی تان با میهنی اینگونه زخمی اما همچنان پابرجا و محکم دقیقا ازبرای چیست؟
چه عاملی باعث شده «که کیهان در لندن» افراطی تر از «کیهان شریعتمداری در تهران»شود و چرا دادخواه مدعی و فعال دروغین حقوق بشر،چنان خشم و کینی دارند که حتی حاضر نیستند کمافی سابق سعی به تظاهر کنند؟
فقط بخاطر یک تاج و نام خاندان #پهلوی که پیوندشان با ملت،ناگسستنی ترین پیوند ممکنه در طول تاریخ این مرز و بوم است؟
نتیجه ی این رفتارهایتان ادامه ی همان کنار رفتن نقاب هاییست که طی این دو سال بر چهره زده بودید،
اینگونه سانسور هایتان کمک شایانی میکند تا آن درصد ناچیزی از به اصطلاح جماعت خاکستری،چاره ای به جز اعتراف به مشاهداتشان نداشته باشند و ما نیز خوشحالیم که با همچو شما بد نامهایی هیچ عهد مودتی نبستیم چرا که ذاتتان با ذات جمهوری اسلامی و جماعت رسوای ۵۷ عجین گشته.
شرمتان باد.
پ ن:
نقدهایمان را گله میکنند که چه وقت اعتراض است و بیایید متحد شویم!!
جواب:متحد با که و چه و بدانید که اینان دست در دست مریم رجوی و سید علی خامنه ای خواهند گذاشت به وقت لازم.
#کیهان_لندن
#پسرعاقل_نوح
مگر قرار نبود که اینان علاوه بر حمایت از مردم ایران، دادخواه خون مردان و زنان درون کشور هم باشند؟
از طرفی در کیهان لندن هم،پرچمی #شبیه به پرچم فرقه ی تروریستی مجاهدین خلق را بجای پرچم اصلی شیروخورشید جایگزین کرده اند و تاج آنرا حذف نموده اند!!!!چیزی شبیه به تخریب و یا مصادره ی خون و شجاعت جوان ایذه ای.
براستی اینهمه کینه و عقده و ناسازگاری از کجا می آید؟
اینهمه بی شرافتی و فراموشی شعارهای تهی از شعورتان،فقط بخاطر گرایش سیاسی ابول؟
این دسته بندی هایتان بر اساس چه معیاریست؟بی طرفی در امر دادخواهی و حقوق بشر و رسانه را چگونه توانستید این بار در ملاء عام ذبح کنید؟
جوانی جنگید و شجاعانه تسلیم نشد و با تمام خود که یک #ایران بود،بدرور گفت،این دشمنی تان با میهنی اینگونه زخمی اما همچنان پابرجا و محکم دقیقا ازبرای چیست؟
چه عاملی باعث شده «که کیهان در لندن» افراطی تر از «کیهان شریعتمداری در تهران»شود و چرا دادخواه مدعی و فعال دروغین حقوق بشر،چنان خشم و کینی دارند که حتی حاضر نیستند کمافی سابق سعی به تظاهر کنند؟
فقط بخاطر یک تاج و نام خاندان #پهلوی که پیوندشان با ملت،ناگسستنی ترین پیوند ممکنه در طول تاریخ این مرز و بوم است؟
نتیجه ی این رفتارهایتان ادامه ی همان کنار رفتن نقاب هاییست که طی این دو سال بر چهره زده بودید،
اینگونه سانسور هایتان کمک شایانی میکند تا آن درصد ناچیزی از به اصطلاح جماعت خاکستری،چاره ای به جز اعتراف به مشاهداتشان نداشته باشند و ما نیز خوشحالیم که با همچو شما بد نامهایی هیچ عهد مودتی نبستیم چرا که ذاتتان با ذات جمهوری اسلامی و جماعت رسوای ۵۷ عجین گشته.
شرمتان باد.
پ ن:
نقدهایمان را گله میکنند که چه وقت اعتراض است و بیایید متحد شویم!!
جواب:متحد با که و چه و بدانید که اینان دست در دست مریم رجوی و سید علی خامنه ای خواهند گذاشت به وقت لازم.
#کیهان_لندن
#پسرعاقل_نوح