اتحاد ملی ایران
42.4K subscribers
78.7K photos
63.2K videos
242 files
12.5K links
هموطن سکوتت رافریادکن اندیشه ات رابیدارکن وجهلت راکنار بگذار بعد با فنجانی قهوه بسراغم بیا تا ازآزادی سخن بگوییم
ماباآگاهی به آزادی میرسیم!
اینستاگرام
Instagram.com/OmidIranAzad
X
x.com/OmidIranAzad
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«فائزه هاشمی» توله بابا اکبر؛ برای اولین بار مرگ پدرشو به صورت غیرمستقیم انداخت گردن رهبر جنایتکار جمهوری تروریستی اسلامی

+ دختر آخوند فاسد به درک واصل شده هاشمی رفسنجانی:
پدرمو کشتن.
- خبرنگار:
کی کشتش؟!
+ دخترهاشمی رفسنجانی:
امیرکبیر رو کی کشت؟!

#CyrusAccords
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇
@OmidIranAzad
🖕325😁7713👍6🍾3👎1😡1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منم کوروش....
شاه شاهان....
شاه بزرگ...
شاه راستین....
شاهی که
به خواست اهورامزدا شاه شد...
شاه ایران...
شاه بابل..
شاه سومر…
شاه چهار مرز گیتی...

۷ آبان روز بزرگداشت کوروش بزرگ فرخنده و گرامی باد ...❤️❤️

#CyrusAccords
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇
@OmidIranAzad
416🫡14❤‍🔥3👍3🖕3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۷ آبان ماه، سالروز کوروش بزرگ گرامی باد

#کوروش_بزرگ
#۷_آبان
#جاوید_شاه
#CyrusAccords
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇
@OmidIranAzad
452🫡24😢8❤‍🔥3🖕3👍2😁2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نبرد آخر: رونمایی شاهزاده رضا پهلوی از دفترچه «گارد جاویدان ایران؛ راهنمای آغاز» | پادکست محتوای دفترچه

شاهزاده رضا پهلوی شامگاهِ سه‌شنبه، ۶ آبان‌ماه با انتشار پیامی در صفحات رسمی خود از انتشار دفترچه «گارد جاویدان ایران؛ راهنمای آغاز» برای گسترش گروه‌های کوچک مبارزه برای نبرد آخر خبر دادند. شاهزاده رضا پهلوی همزمان با انتشار این پیام، لینکی را معرفی نموده‌اند که هم‌میهنان می‌توانند از طریق این لینک به فایل پی‌دی‌اف این دفترچه دسترسی داشته باشند. آنچه در این برنامه می‌بینید و می‌شنوید، محتوای این دفترچه است که به صورت پادکست آوایی با شما همراهان به اشتراک گذاشته می‌‌شود.

#شاهزاده_رضا_پهلوی #ایران_را_پس_میگیریم #نبردباتاریکی #نبرد_آخر #گارد_جاویدان_ایران
@Unikador
286👍21🫡13🖕4🤝3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👑جنبش ملی ایران از اینجا استارت خورد، حماسه‌ی هفت آبان ۹۵


#روز_کوروش_بزرگ
#CyrusAccords
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇
@OmidIranAzad
1372👏41🫡11🖕3🤝2
Iran-Immortal-Guard-Guide.pdf
1.4 MB
فایل PDF
دانلود شده خدمت میهن پرستان


🔴امروز دفترچه «گارد جاویدان ایران؛ راهنمای آغاز» را با هدف گسترش و سازماندهی غیرمتمرکز گروه‌های کوچک برای خیزش بزرگ ملی منتشر می‌کنیم.

این دفترچه آموزشی، با زبانی ساده و کاربردی، شما را با ضرورت و چگونگی این شکل سازماندهی آشنا می‌کند.

هدف این است که پس از مطالعهٔ دقیق این راهنما، بتوانید نخستین گام‌ها را بردارید، گروه خود را تشکیل دهید و سپس با کارزار #ایران_را_پس_میگیریم ارتباط بگیرید.

نبرد نهایی نزدیک است و شما گارد جاویدان ایران هستید. تن و ذهن خود را آماده کنید؛ همفکران خود را پیدا کنید؛ و سازمان یابید.

پاینده ایران

راهنمای آموزشی ساخت گروه‌های کوچک در لینک زیر قابل مشاهده و دانلود است:

https://iranopasmigirim.com/fa/immortal-guard-of-iran

@OfficialRezaPahlavi
10👍22040🤝10🫡8🖕3
‌‏تا همین پارسال جمهوری اسلامی میگفت کوروش حقیقت نداره و ساخت انگلیسه
الان اومدن منشور رو بیلبورد کردن

تسمه تایم پاره نکنيد با اینهمه سرعت رنگ‌ عوض کردنه نمایشی



#CyrusAccords
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇
@OmidIranAzad
😡291👍32😁198👎3🖕3
Forwarded from اَشو
🔹 فلسفه گارد جاویدان: ساختن بنای ملت از همبستگی‌های کوچک

https://t.me/OfficialRezaPahlavi/1651

فایل گارد جاویدان ایران؛ راهنمای آغاز، نه سندی از خیزش آنی ، که متنی فاخر در باب مهندسی استراتژی استقامت بلندمدت است. این راهنما، با زبانی دقیق و ریشه‌دار، به ملت می‌آموزد که قدرت حقیقی در میان پایگاه مردمی نهفته است، قدرتی که با نادیده گرفتن ساختارهای رسمی و تکیه بر شبکه‌های خُرد و مورد اعتماد شکل می‌گیرد. هسته این نگرش، اولویت مطلق امنیت بر شهرت و پایداری بر هیجان است.

این اوراق شرحی است بر بنیادگذاری یک مقاومت بنیادین که قوام آن نه در فریاد، که در سکوت مصمم نهفته است. در این منظومه فکری، سرشت بقا و پیروزی در گرو تشکیل حلقه‌های کوچک و اعتماد متقابل است؛ هسته‌هایی که چونان گردان پنهان، در خفا به انسجام می‌رسند و از گزند بدخواهان مصون می‌مانند.

اصل بنیادین این است که حرکت باید صابرانه باشد؛ چرا که خیزش نابهنگام و عجولانه، همچون شعله‌ای زودگذر است که به سرعت خاموش می‌شود.

🔻بخوانید:
https://t.me/ASHOOZA/405


در پهنه گارد جاویدان ایران رهنمودی برای آغاز کار، حکایتی است از مقاومت بنیادین و استراتژی بقا در بستر کنشگری نهفته؛ نظامی که به زیبایی، ظرافت حفظ حیات را با ضرورت اقدام در هم می‌آمیزد. این منشور، نام و آوازه و نمود را نه مقصد، که مانعی بر سر راه پایداری حقیقی می‌داند؛ چه آنکه قوت حقیقی در توانایی دوام آوردن در میان آشوب است، نه در غوغای لحظه.

این راهنما، طرح‌واره‌ای از شبکه‌ای ناگسترده را ترویج می‌نماید که در آن، هسته‌های خُرد و مبتنی بر اعتماد دیرینه، چونان سلول‌های ریشه عمل می‌کنند. اصل‌ترین اندیشه، پرهیز از خیزش شتاب‌آلود است؛ این رویش آرام و استوار نه به معنای ایستایی، بلکه تلاشی آگاهانه جهت دوری از رخنه و آسیب‌پذیری است. ایمنی در این بستر، تابعی از انضباط فردی و بینش عملی است؛ عضو باید همواره با منش نگهبان امنیتی، پیش‌بین راه‌های ضربه باشد و با آفریدن کنش‌های خلاقانه، یک گام از رصدکنندگان فراتر رود.

از منظر اخلاق عملی، این ساختار، بر اصول ارتباطی سخت‌گیرانه پایبند است؛ اخبار، نه بر مبنای دوستی و یگانگی، که صرفا در مدار ناگزیر مطلق داد و ستد می‌شود و هرگونه ثبت الکترونی یا نوشتاری که حاوی زوایای شناسایی باشد، سزاوار نیستی است. این نگرش، تعاملات رودررو و ایمن در خلوت‌گاه‌ها را عالی‌ترین شکل مکالمه می‌شمارد و بر اهمیت خوی ملی و کرامت انسانی به مثابه مایه و سوخت روانی تاکید می‌ورزد.

در فرجام، این سند، نه صرفا فرمانی فنی، که فلسفه استواری است؛ گواهی بر آنکه هزاران گروه کوچک و بی‌نام و نشان، در کنار هم می‌توانند ساختاری از تاب‌آوری ملی را بنیان نهند که در برابر هر نیروی ستم‌گستر، پابرجا و دست‌نیافتنی خواهد بود. این، میثاق پیروزی است برای صابران و منضبطانی که می‌دانند در این کارزار تاریخی، حضور پنهانشان، بزرگترین گنجینه میهن است.

#اشو

میکشن ایست
راهتو برو با تو نیست
نترس ادامه بده با گریز
راهتو برو با توبیخ راهتو برو تا بیخ




جوین شو کانال خودت هموطن👇❤️:

https://t.me/ASHOOZA
🤝190👍3623🖕5
Forwarded from اَشو
🔹نفوذی- سایه‌ها در آیینه‌ی غبارگرفته

سرد بود و تنها...

نه فقط سرمای بیرون، بلکه انجمادِ عمیقی که از استخوان‌های شهر به درون می‌خزید. چراغ‌های شهر یخ زده بودند؛ خاموش، یا شاید هم کور از دیدن آنچه حقیقت بود. من در میان لکه‌های خونِ ناخوانده‌ای که برفِ بی‌تفاوت بر آن‌ها نشسته بود، راه می‌رفتم. هر قدم، انعکاسِ بلوک‌های سیمانیِ بی‌صورت بود؛ خانه‌هایی که روح از آن‌ها گریخته و فقط سایه‌ی سکوت باقی مانده بود.

این زمستان، تیز و برنده، قلب را به ریشه می‌سوزاند. هوایِ خیس و آلوده، بوی زنگار و کهنگی می‌داد. تنها نوری که چشم را می‌آزرد، نور کم‌سویی بود که از ته یک دالانی بلند می‌تابید، نوری که بر روی تابوتی متروک افتاده بود. دردِ بودن، کم‌کم به دندان‌هایم ضربه می‌زد؛ یک کوبشِ ریتمیک که می‌گفت: اینجا پایانِ توست.

برای فرار از خود، الکل نوشیدم، نه برای مستی، بلکه برای پوشاندنِ خویشتن از خویشتن.

زیر لب زمزمه کردم، صدایی که در این سکوتِ عظیم گم شد: آدما همه مثل هم می‌افتن از پا… و پلک‌هایم سنگین شدند.

چشمانم که بسته شد، جهان تغییر شکل داد. دیگر برف و سنگ نبود؛ فضایی شبیه به اتاق‌های گاز، اما پر از طنینِ آگاهی بود. صدای سایشِ ناخنِ جذامیانی بر روی گناهانِ انباشته شده، گوشِ درونم را می‌خراشید. درِ فولادیِ این کابوس بسته بود و خفگی جمعی حکم‌فرما بود.

آیا کسی بود که مرهمی بر زخم‌های ما بگذارد؟

از دور، یک نفر پیدا شد.

او سرگرد بود.❗️

برقِ سردِ درجاتِ مرگ از روی شانه‌هایش ساطع بود، نه از نشانِ افتخار. او فرمانِ اعدام می‌داد؛ نفرات به صف می‌شدند، صف پشتِ صف، قربانیانِ خفقان و تب. سرگرد فرمان می‌داد و صف‌ها کوتاه می‌شدند. این روند ادامه داشت تا روز بعد، تا بازگشت او به خانه‌اش برای تکرارِ اعدامِ نفراتِ جدید. تصویر جابه‌جا شد. نه اتاق گاز، بلکه یک کلبه‌ی چوبی در دل جنگل. زنی پشت پنجره‌ای، خیره به منظره‌ای که شاید وجود نداشت. صدای قدمی آشنا آمد. زن چرخید. صدای چرخیدن یک کلید در قفل در، مانند صدای مرگ بود که دروازه را می‌گشود. در باز شد. سرگرد وارد شد. ترفیعش بر شانه‌اش سنگینی می‌کرد. او با همان پوتین‌های سنگین و لباسِ نظامی سر میز شام نشست. اسلحه در کنارش بود. اضطراب، لباس خانگی را بر تن او ناممکن می‌ساخت؛ انگار هر حرکت اشتباهی در این خانه، او را بر روی مین می‌فرستاد. بعد از شام، همه چیز تکرار شد. هم‌آغوشی اجباری بود، نه از سر میل، بلکه از سر وظیفه‌ای سنگین‌تر از خودِ اعدام. زن نگاه کرد، نگاهی بی‌احساس. او می‌دانست؛ با پوتین نمی‌توان بوسید.

ناگهان، سرگرد با یک فریاد از تخت پرید. بیدار شد. یا شاید، فقط از یک لایه خواب عمیق‌تر به لایه‌ای سطحی‌تر پرتاب شد. نرم و ساکت به سمت پنجره‌ها رفت. دستش را به سوی اسلحه برد. اما این بار، صدایی شنید: صدای باد بود که در سطل حیاط می‌پیچید. در آن لحظه، سرگرد حل شد. در زخمِ روتینش حل شد، در سفتی بندهای پوتینش که هرگز شل نمی‌شدند. اشک ریخت، مست از این تکرار بی‌معنی. او فهمید: در لحظه‌های جنگیدن برای بقا، برای بوسیدنِ یک لحظه آرامش، باید اسلحه داشت. و سپس، دوباره فرو رفت. به خواب.

دوباره اتاق‌های گاز، اما این بار لحن فرق داشت.

صدای سایشِ ناخنِ خودِ سرگرد بر گناهانش شنیده می‌شد. ❗️

خفگی این بار فردی بود. این بار او بود که پرسید: کسی اینجا هست برای مداوای من؟

برقِ درجاتِ مرگ هنوز بر شانه‌اش بود، اما این بار او نبود که فرمان می‌داد. یک سرهنگ او را به صف کشید. صفِ سرگردها، در برابر سرهنگ. اعدامِ خفقان و تب.

این چرخه، تا بازگشت سرهنگ به خانه و روز بعد ادامه داشت. سر میز شام، سرهنگ با اسلحه، با تنهایی و با سردوشی‌اش نشسته بود. تکرار، لباس خانه را بر تن او پوشانده بود، و اجبار، جایگزین میل شده بود. سرهنگِ بی‌احساس، با همان پوتین‌ها... و کسی نمی‌توانست او را ببوسد. و اینگونه بود که چرخه ادامه یافت، در سلسله مراتبی چرک‌آلود که بر لبه‌ی گسل زلزله‌ی فردا بنا شده بود؛ تکرار بی‌پایانِ خواب در خواب، در تنگنایی بی‌پایان.

https://t.me/C_B_SHAHZADEH/198698

#الف

چرک کرده تو سلسه مراتب
رو گسل زلزله فردا
خواب …خواب در خواب
تنگنا در تنگنا در تنگنا در تنگنا


جوین شو کانال خودت هموطن👇❤️:

https://t.me/ASHOOZA
148👍20🖕5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ورود پرزیدنت ترامپ به کره جنوبی


#CyrusAccords
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇
@OmidIranAzad
231👍29👏8🖕4👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه افشاگری اسماعیل....
نخواستند ساختمان صداوسیما را خاموش کنند.
اموال ملت دست چه کسانی به اسارت است


#CyrusAccords
#اتحاد_ملی_ایران 🤝
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇
@OmidIranAzad
133👍46😢9😡7🖕6💯5