اتحاد ملی ایران
38.3K subscribers
69.5K photos
57K videos
225 files
10.3K links
هموطن سکوتت رافریادکن اندیشه ات رابیدارکن وجهلت راکنار بگذار بعد با فنجانی قهوه بسراغم بیا تا ازآزادی سخن بگوییم
ماباآگاهی به آزادی میرسیم!
اینستاگرام
Instagram.com/omidiranazad
X
x.com/OmidIranAzad
Download Telegram
✳️ قهرمان‌سازی از متوسطین!
@OmidIranAzad
در کمتر جایی به اندازه ایران، افراد متوسط و متوسط به پایین، تبدئیل به قهرمان و اسطوره می‌شوند. در هر جایی از جهان، افرادی قهرمان می‌شوند که یک خِیری از آنها به ملت و میهن رسیده باشد. منشأ اثری مثبت باشند. این یک پدیده جدید در ایران است، ایرانیان در طول تاریخ، بزرگان خود را پاس می‌داشتند. اما در یک قرن اخیر به دلایل گوناگون، میان‌مایگان مورد تجلیل واقع می‌شوند. و این یکی از آسیب‌های مهم ایدئولوژی‌زدگی در میان الیت جامعه ایرانی است.
بر سر در مهمترین دانشگاه این کشور (دانشگاه صنعتی شریف) که باهوش‌ترین نخبگان ایران در آنجا درس می‌خوانند، نام فردی درج شده است، که منشأ هیچ اثر علمی یا انسانی یا اخلاقی یا فرهنگی و ... نبوده است. در سال ۱۳۵۳، دو تن از اعضای گروه تروریستی مجاهدین خلق، یعنی مجید شریف واقفی و لیلا زمردیان در ساختمان شرکت جنرال الکتریک بمب‌‌گذاری کردند و سرایدار بدبخت و بیچارۀ آن ساختمان را کشتند. بعد در کادر رهبری این گروه تروریستی، اختلافی رخ داد و شریف واقفی به دست هم‌گروهی‌های خود به طرز فجیعی کشته شد. کل کارنامه این شخص همین است. آیا این قتل فجیع به شریف واقفی، مشروعیت و حقانیت و منزلت می‌دهد؟! هرگز! آن سازمان از اول تأسیس تاکنون، تروریستی بوده و هست. آن قتل فجیع هم، نتیجه دعوای ایدئولوژیک داخل یک سازمان تروریستی بوده و بس! شریف واقفی، دقیقاً چه کاری برای علم و دانش و فرهنگ و اقتصاد و سیاست این مملکت کرده که نامش بر مهمترین دانشگاه این کشور نهاده شده است؟!
مسخِ ایدئولوژی‌شدن و آلوده به ویروس ایدئولوژی‌بودن بد دردی است، دردی بی‌درمان است. حالا از جمهوری اسلامی انتظار زیادی نمی‌رود که نام‌هایی چون شریف‌واقفی و نواب صفوی و خالد اسلامبولی بر دانشگاه و خیابان خود نگذارد. اما دلیل این اسطوره‌سازی از افرادی مثل مرحوم مصدق را در میان کثیری از باشندگان اپوزیسیون درک نمی‌کنم! یک سیاستمدار متوسط و ناکام، دقیقاً چرا باید قهرمان و اسطوره کثیری از باشندگان سیاسی یک کشور باشد؟! آن هم باشندگانی که ادعای مدرن‌بودن آنها گوش فلک را کر کرده است! آیا بخاطر میهن‌دوستی و پاک‌دستی مالی از او اسطوره‌سازی می‌کنند؟ اولاً میهن‌دوست‌تر و پاک‌دست‌تر از او هم در تاریخ معاصر بسیار زیاد هستند. ثانیاً میهن‌دوست‌بودن و پاک‌دست‌بودن، وظیفه و خصلت ذاتی یک دولتمرد است. یک دولتمرد وظیفه دارد که به ملت و میهن خدمت کند و قلبش برای آن بتپد، و ریالی از بیت‌المال را هم به ناحق به جیب نزند (صدالبته این مهم با نظارت دیوانی و مدنی ممکن است). داشتن این خصلت‌های بدیهی، به کسی برتری نمی‌دهد. ثالثاً، برخی از اعمال به ظاهر میهن‌دوستانه او به ضرر میهن هم تمام شد. او جز به یادگار گذاشتن برداشتی مغشوش مبتذل از مفهوم «استقلال»، چه نظام معنایی برای فرهنگ سیاسی ایران تولید کرد؟! حتی قضیه‌ای که از آن به عنوان «ملی شدن صنعت نفت» یاد می‌شود در مجموع به نفع ایران تمام نشد و امکان مدیریت بهتر هم بود. سادگی مصدق و عدم فهم درست مناسبات جهانی و بازی‌های قدرت‌های بزرگ، هم برای خودش فاجعه آفرید و هم کیان ایران را در معرض خطر قرار داد.
نمونه دیگر مرحوم حسین فاطمی است، او دقیقاً چه خصلتی داشت که تبدیل به قهرمان و شهید راه آزادی! برای بسیاری از باشندگان سیاسی شده است؟! من دوره کامل روزنامه باختر امروز را دارم، تمامی کتاب‌های حاوی مجموعه مقالات و یادداشت‌های مرحوم فاطمی را جمع کردم، و تقریباً هیچ نوشتاری از او نیست که من نخوانده باشم، با جرأت می‌توانم بگویم که او هیچ چیزی برای تبدیل شدن به یک قهرمان را نداشت. یک جوان پرشور و سطحی و کم‌سواد بود. نه مصلحت مملکت را می‌دانست و نه حتی مصلحت مصدق و خودش را! و اتفاقاً یکی از دلایل سقوط دولت مصدق، تندروی‌های او بود. گرچه مجازات اعدام، غیر از موارد قتل و جنایت، از دید من در هر زمانی کاملاً ناعادلانه است، اما اعدام او با استناد به قانون آن زمان، زیاد سخت‌گیرانه نبود، اعدام او در سال 1953، با توجه به استانداردهای بین‌المللی و فضای آن دوره هم سخت‌گیرانه نبود. شما حساب کنید، یک وزیر مملکت که طبق اصل 46 متمم قانون اساسی، به موجب حکم و امضای پادشاه به این مقام دست یافته و سوگند وفاداری یاد کرده، در یک بحران به یکباره اعلام اسقاط نظام پادشاهی مشروطه کند و خواهان اعدام انقلابی پادشاه و مقامات کشور شود! در هر جای دنیا و با هر نظام حقوقی در آن عصر، حکم او اعدام می‌بود. و این یک واقعیت تلخ است، بازی قدرت شوخی‌بردار نیست. این اعدام (حتی اگر ظالمانه هم تلقی شود)، به هیچ عنوان به وی مشروعیت و حقانیت نمی‌دهد. او خربزه‌ای خورد و پای لرز آن هم ایستاد، خدایش بیامرزد. دیگر قهرمان‌سازی از او معنایی ندارد!

#دکتر_محمد_محبی
@OmidIranAzad
✳️ تنها عامل وضع اسف‌بار ایران، و تنها مشوقِ تحریم و جنگ، جمهوری اسلامی است و بس.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی، یک نظام عادی و نرمال نیست، و اگر با نگاه حقوقی (قواعد فلسفه حقوق) تأمل کنیم، اساساً «نظام» نیست و باید با تسامح آن را «نظام» بنامیم. جمهوری اسلامی نمی‌خواهد (و احتمالاً نمی‌تواند و نخواهد توانست) که عضو عادی نظم بین‌المللی شود. شاید بعد از نظام قذافی لیبی، غیرعادی‌ترین عضو جامعه بین‌المللی، همین جمهوری اسلامی است. در نظم بین‌المللی، بی‌طرف‌بودن بی‌معناست، در نظم بین‌الملل، در هر موضعی که ایستادی، باید به منطق آن و هزینه آن تن بدهی. اگر این نظم را قبول نداری، باید تاوان و هزینه به‌چالش‌کشیدن آن را هم پرداخت کنی. و اگر توان پرداخت هزینه را نداری، لاجرم باید در همین میدان و با همین قواعد، بازی کنی. وگرنه بازی‌ات می‌دهند. البته اگر سران جمهوری اسلامی می‌خواهند این شیوه را ادامه دهند، و هزینه آن را هم طبعاً از جیب ملت ایران پرداخت کنند، باید ملت ایران را مجاب نمایند، وگرنه صرف هزینه ستیز با نظام بین‌الملل از جیب ملت ایران، بدون کسب همراهی آنها، علاوه بر غیراخلاقی بودن، غیرعقلانی و مخرب هم هست و باعث جلوافتادن انفجار جامعه ایران می‌شود. بگذریم که ده برابر امکانات ایران هم کفاف هزینه‌های ستیز با نظام بین‌المللی را نمی‌دهد، و اصل تصمیم برای این ستیز، احمقانه است. از همه مهم‌تر، جمهوری اسلامی باید ثابت کند که ایده‌ای، بهتر و عادلانه‌تر برای نظم جهان دارد، که مثل روز روشن است که ندارد، برعکس، این نظام کارنامه بسیار فاجعه‌باری دارد. بنابراین ایستادن در کنار جمهوری اسلامی (با هر نیتّی و در هر موضعی)، در میدان مبارزه با قدرت‌های جهانی و نظم بین‌الملل، نه مبنای عقلانی دارد و نه مبنای اخلاقی، و از همه مهمتر، خلاف منافع عالیه میهن هم است.
جمهوری اسلامی، یا باید مانند جمهوری خلق چین استحاله شده و تبدیل به یک بازیگر در نظم بین‌المللی شود و رفته‌رفته، سهم خود را از کیک جهان بیشتر کتند. و یا مثل اتحاد جماهیر شوروی فروبپاشد. راه سومی وجود ندارد. تازه جمهوری اسلامی، یک صدم قدرت، دو حکومت یادشده را هم ندارد. بسیار غیرمنصفانه است که کسی مستقیم و غیرمستقیم، آب به آسیاب جمهوری اسلامی بریزد. در چند روز اخیر، عده‌ای به عناصر اپوزیسیون می‌تازند و آنها را عامل تحریم و خراب شدن وضعیت کشور و ... معرفی می‌کنند! در حالی‌که مقصر اول و آخر، همین جمهوری اسلامی است. نه یک عده افرادی که نام اپوزیسیون بر آنها نهاده شده است. حتی فردی مثل محمدرضا نیکفر هم به این مغلطه دامن می‌زند. این افراد اگر اندک اطلاعی از نظام تصمیم‌گیری آمریکا داشتند، این حرفها را نمی‌زدند.
«ما فقط یک نوع مشوق تحریم/جنگ داریم و آن کسانی است که به هر نحو جمهوری اسلامی را به ادامه رفتار غیرطبیعی‌اش تشویق می‌کنند. سیاست خارجی قدرت بزرگی مثل ایالات متحده تابع متغیرهایی است که اصولاً تشویق یا درخواست مخالفان جمهوری اسلامی توان تاثیرگذاری بر آن ندارد. مثال: پنتاگون معتقد است (به درستی یا نادرستی‌اش کاری ندارم) جمهوری اسلامی مسئول قتل ۶۰۳ نظامی آمریکایی در عراق است. این وقایع در بهار 2011 با قتل 15 نظامی در یک ماه کار را به جایی رسانده بود که ژنرال جیمز متیس فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه (که تا چندی پیش وزیر دفاع دولت ترامپ بود) با پشتیبانی سفیر و دیگر فرماندهان مستقر در عراق طرحی را برای حمله تنبیهی محدود شبانه به مواضعی در ایران پیشنهاد کند. آیا آن پیشنهاد به جایی رسید؟ خیر. وقتی یکی از برجسته‌ترین فرماندهان ارتش آمریکا در موضوعی به اهمیت قتل سربازان آمریکایی با پشتیبانی بخشی از دستگاه دیپلماتیک از آغاز درگیری محدود هم ناتوان است، متهم کردن اپوزیسیون مغلطه زشتی است. تصمیمات قدرتهای بزرگ در اموری مثل مداخله یا تحریم ایران تابع سالها گردآوری داده و تحلیل (درست یا نادرست) آنهاست و سرمنشا را باید در تعاملات «بازیگران صاحب قدرت» از گروگان‌گیری سفارت تا انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت 1983 و پرواز 655 تا راکت‌پراکنی به منطقه سبز بغداد جست، نه اعلام نظر تماشاچیان!» (توییتر SnakeDocTop).
برخی هم که در این قبیل مغالطه، بلاهت را به حد اعلای خود می‌رسانند و مدعی می‌شوند که عامل سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت در داخل و سیاست‌های احمقانه در خارج هم، رفتار اپوزیسیون است! البته آنهایی که درآمدشان در اظهار اینگونه مغالطات است، تکلیف‌شان روشن است، اما کسانی که از روی سادگی و سطحی‌نگری، این حرف‌ها را می‌زنند. مشکل‌شان این است که ماهیت ایدئولوژیک و ضدایرانی و ضدتجدد این نظام را درک نکرده‌اند. این نظام را یک نظام «عادی» و نرمال می‌دانند و مشکل را در مقامات می‌بینند، در حالیکه، مشکل از اصل نظام و ایدئولوژی این نظام است. این نظام به هیچ‌وجه عادی و نرمال نیست.

#دکتر_محمد_محبی

@OmidIranAzad