❇️✴️ ترامپ نسخهی ۱۲ روزهی سوریه را برای ایران هم خواهد پیچید
به احتمال فراوان ترامپ عزم خود برای ساخت خاورمیانه جدید جزم کرده و حتی با وجود توافق هم جمهوری اسلامی را تحمل نمیکند و در نهایت ترکیبی از نسخهی لیبی و نسخهی ۱۲ روزهی سوریه را برای ایران هم خواهد پیچید.
✍ #محسن_زینلیپور
بخش بزرگی از تحلیلگران برمبنای رویدادهای هفتههای اخیر، منتظر شکلگیری توافق با هدف کاهش تنشها هستند و توافق احتمالی را پایان خوش دشمنیها و برقراری روابط دوستانه ایران و آمریکا قلمداد میکنند.
حال آنکه که سیاستمداران عاقل هیچگاه نقشههای حقیقی خود را بر زبان نرانده و هدفهای کلان خود را به دور از گفتار و کردار ظاهری خود دنبال میکنند. به ویژه در مواردی مانند ایران که هر حرکتی در قبال آن ذینفعان و متضرران خاص خود را داشته و توجه یا واکنش موثر چین و روسیه، اروپا و کشورهای عرب منطقه و... را در پی دارد.
بر مبنای شواهد و قرائن امروز و سابقهی تاریخی طرفین، در قالب چند دلیل بیان خواهم کرد که چرا ترامپ به کمتر از نابودی کامل جمهوری اسلامی رضایت نخواهد داد و عزم خود را جزم کرده و در حال اجرای طرح کلان خود و جلب همراهی اروپاست.
🔸اول: ترامپ میخواهد راه نفوذ و سوءاستفادهی چین، روسیه و تا حدودی هند از ایران را بسته و ایران را متحد سیاسی اقتصادی خود کند و از منفعت اقتصادی این اتحاد استفاده ببرد. امری که با وجود جمهوری اسلامی، حتی یک درصد شانس موفقیت ندارد. (بحث سرمایهگذاری آمریکا در ایران، با وجود نبود ابتداییترین زیرساختها و نیاز به تامین آنها، نبود سیستم بوروکراسی و اجرایی سالم، فساد سیستماتیک یا سلولی، وجود رانت و عدم شایستهسالاری و از همه مهمتر بالا بودن دز آمریکاستیزی در میان قشر انقلابی، فقط مصرف تبلیغاتی داشته و تا آخرین روز حیات جمهوری اسلامی، امکانپذیر نخواهد بود)
🔸دوم: آمریکا خاورمیانهی جدید را کاملا یکدست، تحت نفوذ، متحد خود و عاری از اختلاف و تنش میخواهد و حکومتی که نتواند با اسرائیل دوستی پایدار و حقیقی داشته باشد، جایی در آن نخواهد داشت چون نمیخواهد همچنان برای ژاندارم ماندن منطقه هزینه بدهد.(امری که اعراب خیلی زودتر آن را دریافته و پایهی اصلی پیمان ابراهیم است)
🔸سوم:ترامپ میخواهد برای همیشه آمریکا را از زیر بار حمایتهای سنگین سیاسی، مالی و نظامی از اسرائیل خلاص کند، همانگونه که دربارهی اروپا و ناتو نیز چنین هدفی را دارد. بنابراین استخوان جمهوری اسلامی را لای زخم منطقه خاورمیانه و در چشم متحد و پرخرجی چون اسرائیل نگه نمیدارد
🔸چهارم:ترامپ میخواهد خودش را در تاریخ آمریکا متمایز و درخشان ثبت کند. از آنجا که وجهه رسانهای و شخصیت تاریخیاش برایش مهم است، نمیخواهد همان کاری را بکند که اوباما هم انجام داده. یعنی صرفا توافق با جمهوری اسلامی (ولو محکمتر و سختتر) او به دنبال موفقیتهایی بزرگتر از کارهای روسای جمهور قبلی است (جنگ تعرفهها و ادعاهایش برای پاناما و غزه و تلاش برای تضعیف چین و اروپا به این دلیل شکل گرفته)
🔸پنجم:انجام توافق با جمهوری اسلامی باعث کاهش تمرکز و مشغولیت آمریکا نسبت به ایران نخواهد شد.چرا که اجرای آن و نظارت بر آن و مراقبت از تخطی ایران ممکن است کل دوره چهارساله ترامپ را درگیر کند. ترامپ میداند که از فردای توافق، جمهوری اسلامی در آفرینش چالشهای ساختگی و رسانهای و کلامی و حتی آزار و اذیتهای کوچک در گوشه و کنار و وادار ساختن آنها به واکنش،مهارت تام و تمام دارد.(او به دنبال راحت شدن خیالش از خاورمیانه و ایران و رفتن سراغ چین و هند است)
🔸ششم:ترامپ میخواهد کارت ایران را برای همیشه از روسیه بگیرد. حتی با وجود توافق هم جمهوری اسلامی به روابط دوستانه با روسیه و چین ادامه خواهد داد. فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی با چین و روسیه قرارداد راهبردی ۲۵ ساله دارد
🔸هفتم:حتی با وجود توافق هم آمریکا نمیتواند پایگاههای نظامی خود در کشورهای همسایه ایران را به کلی تعطیل کند و به حضور پرشمار نظامیان خود در منطقه پایان دهد.امری که هزینهی سنگینی را بر بودجهی سالانهی آمریکا تحمیل کرده است و ترامپ به دنبال کاهش آن است
🔸هشتم:ترامپ عربستان را متحد استراتژیک جدید خود در منطقه میداند و نمیخواهد جمهوریاسلامی به عنوان تهدیدی بالقوه برای سعودیها باقی بماند.(امری که بعید نیست همین الان به عربها خبر داده شده و آسودهخاطرشان ساخته است)
به نظر میرسد ترامپ تصمیم خود را گرفته و امروز در فرانسه کنفرانسی مشابه گوادلوپ با اروپاییها برگزار کرده و میکوشد با توافق، ج.ا را تا جای ممکن تضعیف کند وعلاوه بر نشان دادن وجهه ضدجنگ از خود، خود را ناگزیر از حمله نشان دهد و با یک حملهی نظامی محدود با کمترین خسارت به زیرساختهای ایران و همراهی مردم ایران، ترکیبی از نسخهی لیبی و سوریه را برای ایران بپیچد
@OmidIranAzad
به احتمال فراوان ترامپ عزم خود برای ساخت خاورمیانه جدید جزم کرده و حتی با وجود توافق هم جمهوری اسلامی را تحمل نمیکند و در نهایت ترکیبی از نسخهی لیبی و نسخهی ۱۲ روزهی سوریه را برای ایران هم خواهد پیچید.
✍ #محسن_زینلیپور
بخش بزرگی از تحلیلگران برمبنای رویدادهای هفتههای اخیر، منتظر شکلگیری توافق با هدف کاهش تنشها هستند و توافق احتمالی را پایان خوش دشمنیها و برقراری روابط دوستانه ایران و آمریکا قلمداد میکنند.
حال آنکه که سیاستمداران عاقل هیچگاه نقشههای حقیقی خود را بر زبان نرانده و هدفهای کلان خود را به دور از گفتار و کردار ظاهری خود دنبال میکنند. به ویژه در مواردی مانند ایران که هر حرکتی در قبال آن ذینفعان و متضرران خاص خود را داشته و توجه یا واکنش موثر چین و روسیه، اروپا و کشورهای عرب منطقه و... را در پی دارد.
بر مبنای شواهد و قرائن امروز و سابقهی تاریخی طرفین، در قالب چند دلیل بیان خواهم کرد که چرا ترامپ به کمتر از نابودی کامل جمهوری اسلامی رضایت نخواهد داد و عزم خود را جزم کرده و در حال اجرای طرح کلان خود و جلب همراهی اروپاست.
🔸اول: ترامپ میخواهد راه نفوذ و سوءاستفادهی چین، روسیه و تا حدودی هند از ایران را بسته و ایران را متحد سیاسی اقتصادی خود کند و از منفعت اقتصادی این اتحاد استفاده ببرد. امری که با وجود جمهوری اسلامی، حتی یک درصد شانس موفقیت ندارد. (بحث سرمایهگذاری آمریکا در ایران، با وجود نبود ابتداییترین زیرساختها و نیاز به تامین آنها، نبود سیستم بوروکراسی و اجرایی سالم، فساد سیستماتیک یا سلولی، وجود رانت و عدم شایستهسالاری و از همه مهمتر بالا بودن دز آمریکاستیزی در میان قشر انقلابی، فقط مصرف تبلیغاتی داشته و تا آخرین روز حیات جمهوری اسلامی، امکانپذیر نخواهد بود)
🔸دوم: آمریکا خاورمیانهی جدید را کاملا یکدست، تحت نفوذ، متحد خود و عاری از اختلاف و تنش میخواهد و حکومتی که نتواند با اسرائیل دوستی پایدار و حقیقی داشته باشد، جایی در آن نخواهد داشت چون نمیخواهد همچنان برای ژاندارم ماندن منطقه هزینه بدهد.(امری که اعراب خیلی زودتر آن را دریافته و پایهی اصلی پیمان ابراهیم است)
🔸سوم:ترامپ میخواهد برای همیشه آمریکا را از زیر بار حمایتهای سنگین سیاسی، مالی و نظامی از اسرائیل خلاص کند، همانگونه که دربارهی اروپا و ناتو نیز چنین هدفی را دارد. بنابراین استخوان جمهوری اسلامی را لای زخم منطقه خاورمیانه و در چشم متحد و پرخرجی چون اسرائیل نگه نمیدارد
🔸چهارم:ترامپ میخواهد خودش را در تاریخ آمریکا متمایز و درخشان ثبت کند. از آنجا که وجهه رسانهای و شخصیت تاریخیاش برایش مهم است، نمیخواهد همان کاری را بکند که اوباما هم انجام داده. یعنی صرفا توافق با جمهوری اسلامی (ولو محکمتر و سختتر) او به دنبال موفقیتهایی بزرگتر از کارهای روسای جمهور قبلی است (جنگ تعرفهها و ادعاهایش برای پاناما و غزه و تلاش برای تضعیف چین و اروپا به این دلیل شکل گرفته)
🔸پنجم:انجام توافق با جمهوری اسلامی باعث کاهش تمرکز و مشغولیت آمریکا نسبت به ایران نخواهد شد.چرا که اجرای آن و نظارت بر آن و مراقبت از تخطی ایران ممکن است کل دوره چهارساله ترامپ را درگیر کند. ترامپ میداند که از فردای توافق، جمهوری اسلامی در آفرینش چالشهای ساختگی و رسانهای و کلامی و حتی آزار و اذیتهای کوچک در گوشه و کنار و وادار ساختن آنها به واکنش،مهارت تام و تمام دارد.(او به دنبال راحت شدن خیالش از خاورمیانه و ایران و رفتن سراغ چین و هند است)
🔸ششم:ترامپ میخواهد کارت ایران را برای همیشه از روسیه بگیرد. حتی با وجود توافق هم جمهوری اسلامی به روابط دوستانه با روسیه و چین ادامه خواهد داد. فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی با چین و روسیه قرارداد راهبردی ۲۵ ساله دارد
🔸هفتم:حتی با وجود توافق هم آمریکا نمیتواند پایگاههای نظامی خود در کشورهای همسایه ایران را به کلی تعطیل کند و به حضور پرشمار نظامیان خود در منطقه پایان دهد.امری که هزینهی سنگینی را بر بودجهی سالانهی آمریکا تحمیل کرده است و ترامپ به دنبال کاهش آن است
🔸هشتم:ترامپ عربستان را متحد استراتژیک جدید خود در منطقه میداند و نمیخواهد جمهوریاسلامی به عنوان تهدیدی بالقوه برای سعودیها باقی بماند.(امری که بعید نیست همین الان به عربها خبر داده شده و آسودهخاطرشان ساخته است)
به نظر میرسد ترامپ تصمیم خود را گرفته و امروز در فرانسه کنفرانسی مشابه گوادلوپ با اروپاییها برگزار کرده و میکوشد با توافق، ج.ا را تا جای ممکن تضعیف کند وعلاوه بر نشان دادن وجهه ضدجنگ از خود، خود را ناگزیر از حمله نشان دهد و با یک حملهی نظامی محدود با کمترین خسارت به زیرساختهای ایران و همراهی مردم ایران، ترکیبی از نسخهی لیبی و سوریه را برای ایران بپیچد
@OmidIranAzad
✴️❇️ لشکرکشی آمریکا به منطقه فراتر از تهدید نظامی به نظر میرسد
✍ #محسن_زینلیپور
رئیسجمهور آمریکا در نامهای به سران مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا اعلام کرد به پنتاگون دستور داده نیروهای بیشتری عازم منطقه غرب آسیا شوند. طبق اعلام کاخ سفید نیروهایی که به خاورمیانه اعزام شدهاند توانمندیهای دفاعی و موشکی برای اسراییل و پایگاههای میزبان نیروهای آمریکایی را شامل میشود.
به نظر میرسد که این حد از فراهم آوردن تمهیدات نظامی در منطقه و لشکرکشی عظیم آمریکا که:
اول: هر روز ابعاد گستردهتری پیدا میکند و تقریبا تمامی پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را شامل میشود،
دوم: هزینهی بسیاری را بر آمریکا تحمیل میکند (آن هم از سوی ترامپی که به هر دری میزند تا صرفهجویی کرده و هزینههای دولت فدرال را کاهش دهد)
سوم: درست در میانهی مذاکراتی که طرفین تا اینجای کار همهجوره آن را مثبت و رو به جلو ارزیابی میکنند،
بسیار فراتر از یک تهدید صرف نظامی و بهکارگیری آنها به عنوان اهرم فشار بر جمهوری اسلامی در مذاکرات جاری بوده و با هدف یک حملهی جدی نظامی انجام گرفته باشد.
از سوی دیگر اسرائیل نیز از مانورهای حمله به اهدافی در ایران گذر کرده و آن گونه که شبکه کان خبر داده ارتش این رژیم روز دوشنبه ۲۱ آوریل طی رزمایشی حمله موشکی ایران به پایگاههای نیروی هوایی اسرائیل را شبیهسازی کرده و اهدافی که حمله به آنها شبیهسازی شده، همان سایتهایی بودند که ایران در فروردین و مهر سال گذشته به آنها حمله کرده بود.
به این نکته نیز باید توجه کرد که یکی از عوامل مهم موفقیت در یک حملهی نظامی، اصل غافلگیری است و یک حملهی درست و موفق هنگامی انجام میشود که کمتر کسی احتمال وقوع آن را میدهد.
علاوه بر این، در شرایطی که آمریکا در موارد متعددی با جمهوری اسلامی دچار تنش بوده و هست، خیلی بعید و غیر منطقی به نظر میرسد که ترامپ تمامیتخواه و جاهطلب فقط انگشت بر بحث سلاح اتمی گذاشته و به دیگر موارد کاملا بیاعتنا باشد. آن هم در بهترین موقعیت زمانی برای تحمیل خواستههای خود به طرف مقابل و در شرایطی که بهتر از هر کسی میداند که باقی ماندن سایر کانونهای اختلاف ایران و آمریکا، تهدیدی جدی برای دوام هرگونه توافق احتمالی و کاهش تنشها خواهد بود و هر یکی از آنها میتواند سنگی گران بر آبگینهی توافق هستهای آتی باشد.
همچنین ترامپ خوب میداند که حتی اگر توافق احتمالی از این تهدیدات جان به در برده و در نهایت صداقت و حسن نیت از جانب طرفین اجرا هم بشود، به دلیل وجود تحریمهای غیرهستهای و اختلافاتی که باقی میماند، احتمال بهرهگیری اقتصادی آمریکا از این توافق، تقریبا صفر است.
خدا کند که این گونه نباشد و واقعا خیال حمله در سر نداشته باشد اما این تدارکات گستردهی نظامی با وجود شکاف بزرگ بیاعتمادی به آینده، خیلی شبیه به این است که او با انجام مذاکرات، قصد خریدن وقت برای آمادگی بیشتر برای حمله و رعایت اصل غافلگیری داشته باشد.
سنگ بزرگ همیشه علامت نزدن نیست آن هم با این هزینهی هنگفت از جانب یکی از خسیسترین روسای جمهور آمریکا که بزرگترین دوست و مشاور خود یعنی ایلان ماسک را مامور صرفهجویی به هر قیمت در هزینههای دولتش کرده و حتی تن به تعطیلی رسانههایی چون صدای آمریکا و اخراج هزاران کارمند دولتی داده است.
در پایان این خبر هم جای بسی تامل دارد که پولتیکو منتشر کرده است: مشاور برکنار شده وزیر دفاع آمریکا می گوید به دلیل مخالفت با حمله به ایران و تهدیداتی که علیه منافع برخی داشته، برکنار شده است.
✍ #محسن_زینلیپور
رئیسجمهور آمریکا در نامهای به سران مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا اعلام کرد به پنتاگون دستور داده نیروهای بیشتری عازم منطقه غرب آسیا شوند. طبق اعلام کاخ سفید نیروهایی که به خاورمیانه اعزام شدهاند توانمندیهای دفاعی و موشکی برای اسراییل و پایگاههای میزبان نیروهای آمریکایی را شامل میشود.
به نظر میرسد که این حد از فراهم آوردن تمهیدات نظامی در منطقه و لشکرکشی عظیم آمریکا که:
اول: هر روز ابعاد گستردهتری پیدا میکند و تقریبا تمامی پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را شامل میشود،
دوم: هزینهی بسیاری را بر آمریکا تحمیل میکند (آن هم از سوی ترامپی که به هر دری میزند تا صرفهجویی کرده و هزینههای دولت فدرال را کاهش دهد)
سوم: درست در میانهی مذاکراتی که طرفین تا اینجای کار همهجوره آن را مثبت و رو به جلو ارزیابی میکنند،
بسیار فراتر از یک تهدید صرف نظامی و بهکارگیری آنها به عنوان اهرم فشار بر جمهوری اسلامی در مذاکرات جاری بوده و با هدف یک حملهی جدی نظامی انجام گرفته باشد.
از سوی دیگر اسرائیل نیز از مانورهای حمله به اهدافی در ایران گذر کرده و آن گونه که شبکه کان خبر داده ارتش این رژیم روز دوشنبه ۲۱ آوریل طی رزمایشی حمله موشکی ایران به پایگاههای نیروی هوایی اسرائیل را شبیهسازی کرده و اهدافی که حمله به آنها شبیهسازی شده، همان سایتهایی بودند که ایران در فروردین و مهر سال گذشته به آنها حمله کرده بود.
به این نکته نیز باید توجه کرد که یکی از عوامل مهم موفقیت در یک حملهی نظامی، اصل غافلگیری است و یک حملهی درست و موفق هنگامی انجام میشود که کمتر کسی احتمال وقوع آن را میدهد.
علاوه بر این، در شرایطی که آمریکا در موارد متعددی با جمهوری اسلامی دچار تنش بوده و هست، خیلی بعید و غیر منطقی به نظر میرسد که ترامپ تمامیتخواه و جاهطلب فقط انگشت بر بحث سلاح اتمی گذاشته و به دیگر موارد کاملا بیاعتنا باشد. آن هم در بهترین موقعیت زمانی برای تحمیل خواستههای خود به طرف مقابل و در شرایطی که بهتر از هر کسی میداند که باقی ماندن سایر کانونهای اختلاف ایران و آمریکا، تهدیدی جدی برای دوام هرگونه توافق احتمالی و کاهش تنشها خواهد بود و هر یکی از آنها میتواند سنگی گران بر آبگینهی توافق هستهای آتی باشد.
همچنین ترامپ خوب میداند که حتی اگر توافق احتمالی از این تهدیدات جان به در برده و در نهایت صداقت و حسن نیت از جانب طرفین اجرا هم بشود، به دلیل وجود تحریمهای غیرهستهای و اختلافاتی که باقی میماند، احتمال بهرهگیری اقتصادی آمریکا از این توافق، تقریبا صفر است.
خدا کند که این گونه نباشد و واقعا خیال حمله در سر نداشته باشد اما این تدارکات گستردهی نظامی با وجود شکاف بزرگ بیاعتمادی به آینده، خیلی شبیه به این است که او با انجام مذاکرات، قصد خریدن وقت برای آمادگی بیشتر برای حمله و رعایت اصل غافلگیری داشته باشد.
سنگ بزرگ همیشه علامت نزدن نیست آن هم با این هزینهی هنگفت از جانب یکی از خسیسترین روسای جمهور آمریکا که بزرگترین دوست و مشاور خود یعنی ایلان ماسک را مامور صرفهجویی به هر قیمت در هزینههای دولتش کرده و حتی تن به تعطیلی رسانههایی چون صدای آمریکا و اخراج هزاران کارمند دولتی داده است.
در پایان این خبر هم جای بسی تامل دارد که پولتیکو منتشر کرده است: مشاور برکنار شده وزیر دفاع آمریکا می گوید به دلیل مخالفت با حمله به ایران و تهدیداتی که علیه منافع برخی داشته، برکنار شده است.
❇️✴️ گامی دیگر به سوی خاورمیانهی جدید
🔰در هفته گذشته آمریکا و اروپا به طور تصادفی و یا با هماهنگی، مقدمات فعالسازی مکانیسم ماشه را چیدند.
✍ #محسن_زینلیپور
خاورمیانهی جدید، بدون حضور دشمن اسرائیل، به دور از تنشهای منطقهای، امن و مطمئن برای سرمایهگذاری، تامین کنندهی منافع آمریکا و ایفاگر نقش فعلی اروپا برای آمریکا با کمترین میزان نفوذ چین و بستن راه سواستفادهی چینیها، به احتمال فراوان شکل خواهد گرفت. هدفی که ترامپ نهایت تلاش خود را به کار میگیرد که بدون استفاده از گزینهی نظامی بدان دست یابد، اما اگر مطمئن شود که بدون جنگ به این هدف نمیرسد، در استفاده از گزینهی نظامی و به راه انداختن حملهی محدود تردید نخواهد کرد.
هفته ای که گذشت، همزمان با آنکه ایرانیان صاحب عزایی دیگر شده و بیشتر افکار عمومی و محافل رسانهای متمرکز بر انفجار بندرعباس بودند، در آمریکا بحث مذاکرات با جمهوری اسلامی بسیار داغتر از پیش بوده و رویدادهای مرتبط با آن شتاب بیشتری پیدا کرده است.
به نظر میرسد که رافائل گروسی در سفر اخیر خود و معاونش به ایران، دسترسی لازم به تمام ابعاد برنامه هستهای جمهوری اسلامی پیدا نکرده و پاسخ سوالاتش را آن گونه که مدنظرش بوده نگرفته و گزارش فنی او به شورای حکام آژانس و به تبع آن به آمریکا و تروئیکای اروپایی، چندان مثبت و خوشبینانه نبوده است. اگر اینگونه باشد، این گزارش چند پیامد فوری در همین هفته به دنبال داشته است:
۱.لغو چهارمین جلسه از مذاکرات جاری از سوی آمریکا
۲. لغو جلسهی ملاقات عراقچی با مقامات عالی سه کشور اروپایی در روز جمعه
۳. ابراز نگرانی اروپا از کمک نظامی جمهوری اسلامی به روسیه در جنگ اوکراین در نشست مقدماتی کنوانسیون منع اشاعهی سلاحهای اتمی
۴. تاکید صریح ترامپ بر تحریمهای ثانویه و تهدید به قطع تجارت آمریکا با هر کشوری که نفت یا محصولات پتروشیمی ایران را بخرد
۵. هشدار شدید و کمسابقهی وزیر دفاع آمریکا به جمهوری اسلامی و وعدهی تلافی حمایت از حوثیها
۶. گماشتن مایک والتز به نمایندگی آمریکا در سازمان ملل با دو هدف: الف)دور کردن او از کابینه به جهت ناراحتی ترامپ از ماجرای "سیگنال گیت" و ب) حضور یک چهره جنگطلب و ضد جمهوری اسلامی در سازمان ملل و شورای امنیت جهت توجیه و پشتیبانی دیپلماتیک هر گونه حملهی احتمالی از جانب آمریکا یا اسرائیل در آینده.
۷. دو سخنرانی نتانیاهو که طی آنها با تشریح رویارویی با هواپیماهای جمهوری اسلامی در جریان سقوط اسد در سوریه و روند انجام حمله به محل حضور سیدحسن نصرالله، کوشیده است تا این گونه وانمود کند که اسرائیلیها لزوما تصمیمگیریهای حساس خود را با آمریکا هماهنگ نمیکنند و توان حمله به تاسیسات هستهای ایران را بدون هماهنگی و حتی اطلاع آمریکا را دارد. (دو موضوعی که بعید و دور از واقعیت به نظر میرسد) این حرفهای نتانیاهو ممکن است دست پیشی باشد که او گرفته تا اگر حملهای انجام داد، پس نیفتد و بتواند مسئولیت آن را به تمامی بر عهده بگیرد تا خدشهای به جایگاه ترامپی که خود را ضد جنگ و طرفدار دیپلماسی جا زده، نیفتد.
۸. انتشار مقالهای در روزنامهی نیویورکپست که علیه ویتکاف بوده و سیاستهای مسالمتآمیز او در قبال جمهوری اسلامی را به شدت مورد انتقاد قرار داده است. ( نیویورک پست رسانهی مهمی نیست اما بسیارنزدیک به ترامپ بوده و مورد توجه اوست)
هرچند به طور حتم نمیتوان این رویدادها را با برنامهریزی قبلی و بخشی از یک طرح بزرگتر ارزیابی کرد اما به هر حال، چه از روی تصادف و چه با طرح و برنامهی قبلی، در پایان هفتهای که گذشت، پازل مورد نظر آمریکا و اسرائیل برای خاورمیانه جدید، یک گام تکمیلتر شده و خطر بحرانیترشدن شرایط با فعال شدن مکانیسم افزایش یافته است.
🔰همچنین سه مورد زیر به صورت فزایندهای احتمال استفاده از مکانیسم ماشه و حمله به تاسیسات هستهای را افزایش میدهد:
۱. فشار بخش عمدهای از جمهوریخواهان و نئوکانها و حتی طیفی از دموکراتها که توافقی شبیه برجام را به صراحت رد کرده و توافق احتمالی را بسیار محکمتر از برجام میخواهند به گونهای که امکان دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی را برای همیشه از میان بردارد. (خواستهای که شدنی نیست و با رفتن ترامپ ممکن است توافق او نیز به سرنوشت برجام مبتلا شود)
۲. تمایل و تلاش وافر اسرائیل برای برهمزدن مذاکرات و توافق احتمالی و استفاده از گزینهی نظامی. آتشسوزی این هفته در اورشلیم هم بهانه خوبی است
۳. روزنامه جروزالمپست در اسرائیل ادعا کرده که عربستان سعودی از حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران به شرطی استقبال میکند که این حمله کاملا موفقیتآمیز بوده و راه دسترسی به سلاح اتمی را برای همیشه ببندد، نه اینکه این حمله باعث تلاش بیشتر جمهوری اسلامی برای رسیدن به بمب هستهای شود
🔰در هفته گذشته آمریکا و اروپا به طور تصادفی و یا با هماهنگی، مقدمات فعالسازی مکانیسم ماشه را چیدند.
✍ #محسن_زینلیپور
خاورمیانهی جدید، بدون حضور دشمن اسرائیل، به دور از تنشهای منطقهای، امن و مطمئن برای سرمایهگذاری، تامین کنندهی منافع آمریکا و ایفاگر نقش فعلی اروپا برای آمریکا با کمترین میزان نفوذ چین و بستن راه سواستفادهی چینیها، به احتمال فراوان شکل خواهد گرفت. هدفی که ترامپ نهایت تلاش خود را به کار میگیرد که بدون استفاده از گزینهی نظامی بدان دست یابد، اما اگر مطمئن شود که بدون جنگ به این هدف نمیرسد، در استفاده از گزینهی نظامی و به راه انداختن حملهی محدود تردید نخواهد کرد.
هفته ای که گذشت، همزمان با آنکه ایرانیان صاحب عزایی دیگر شده و بیشتر افکار عمومی و محافل رسانهای متمرکز بر انفجار بندرعباس بودند، در آمریکا بحث مذاکرات با جمهوری اسلامی بسیار داغتر از پیش بوده و رویدادهای مرتبط با آن شتاب بیشتری پیدا کرده است.
به نظر میرسد که رافائل گروسی در سفر اخیر خود و معاونش به ایران، دسترسی لازم به تمام ابعاد برنامه هستهای جمهوری اسلامی پیدا نکرده و پاسخ سوالاتش را آن گونه که مدنظرش بوده نگرفته و گزارش فنی او به شورای حکام آژانس و به تبع آن به آمریکا و تروئیکای اروپایی، چندان مثبت و خوشبینانه نبوده است. اگر اینگونه باشد، این گزارش چند پیامد فوری در همین هفته به دنبال داشته است:
۱.لغو چهارمین جلسه از مذاکرات جاری از سوی آمریکا
۲. لغو جلسهی ملاقات عراقچی با مقامات عالی سه کشور اروپایی در روز جمعه
۳. ابراز نگرانی اروپا از کمک نظامی جمهوری اسلامی به روسیه در جنگ اوکراین در نشست مقدماتی کنوانسیون منع اشاعهی سلاحهای اتمی
۴. تاکید صریح ترامپ بر تحریمهای ثانویه و تهدید به قطع تجارت آمریکا با هر کشوری که نفت یا محصولات پتروشیمی ایران را بخرد
۵. هشدار شدید و کمسابقهی وزیر دفاع آمریکا به جمهوری اسلامی و وعدهی تلافی حمایت از حوثیها
۶. گماشتن مایک والتز به نمایندگی آمریکا در سازمان ملل با دو هدف: الف)دور کردن او از کابینه به جهت ناراحتی ترامپ از ماجرای "سیگنال گیت" و ب) حضور یک چهره جنگطلب و ضد جمهوری اسلامی در سازمان ملل و شورای امنیت جهت توجیه و پشتیبانی دیپلماتیک هر گونه حملهی احتمالی از جانب آمریکا یا اسرائیل در آینده.
۷. دو سخنرانی نتانیاهو که طی آنها با تشریح رویارویی با هواپیماهای جمهوری اسلامی در جریان سقوط اسد در سوریه و روند انجام حمله به محل حضور سیدحسن نصرالله، کوشیده است تا این گونه وانمود کند که اسرائیلیها لزوما تصمیمگیریهای حساس خود را با آمریکا هماهنگ نمیکنند و توان حمله به تاسیسات هستهای ایران را بدون هماهنگی و حتی اطلاع آمریکا را دارد. (دو موضوعی که بعید و دور از واقعیت به نظر میرسد) این حرفهای نتانیاهو ممکن است دست پیشی باشد که او گرفته تا اگر حملهای انجام داد، پس نیفتد و بتواند مسئولیت آن را به تمامی بر عهده بگیرد تا خدشهای به جایگاه ترامپی که خود را ضد جنگ و طرفدار دیپلماسی جا زده، نیفتد.
۸. انتشار مقالهای در روزنامهی نیویورکپست که علیه ویتکاف بوده و سیاستهای مسالمتآمیز او در قبال جمهوری اسلامی را به شدت مورد انتقاد قرار داده است. ( نیویورک پست رسانهی مهمی نیست اما بسیارنزدیک به ترامپ بوده و مورد توجه اوست)
هرچند به طور حتم نمیتوان این رویدادها را با برنامهریزی قبلی و بخشی از یک طرح بزرگتر ارزیابی کرد اما به هر حال، چه از روی تصادف و چه با طرح و برنامهی قبلی، در پایان هفتهای که گذشت، پازل مورد نظر آمریکا و اسرائیل برای خاورمیانه جدید، یک گام تکمیلتر شده و خطر بحرانیترشدن شرایط با فعال شدن مکانیسم افزایش یافته است.
🔰همچنین سه مورد زیر به صورت فزایندهای احتمال استفاده از مکانیسم ماشه و حمله به تاسیسات هستهای را افزایش میدهد:
۱. فشار بخش عمدهای از جمهوریخواهان و نئوکانها و حتی طیفی از دموکراتها که توافقی شبیه برجام را به صراحت رد کرده و توافق احتمالی را بسیار محکمتر از برجام میخواهند به گونهای که امکان دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی را برای همیشه از میان بردارد. (خواستهای که شدنی نیست و با رفتن ترامپ ممکن است توافق او نیز به سرنوشت برجام مبتلا شود)
۲. تمایل و تلاش وافر اسرائیل برای برهمزدن مذاکرات و توافق احتمالی و استفاده از گزینهی نظامی. آتشسوزی این هفته در اورشلیم هم بهانه خوبی است
۳. روزنامه جروزالمپست در اسرائیل ادعا کرده که عربستان سعودی از حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران به شرطی استقبال میکند که این حمله کاملا موفقیتآمیز بوده و راه دسترسی به سلاح اتمی را برای همیشه ببندد، نه اینکه این حمله باعث تلاش بیشتر جمهوری اسلامی برای رسیدن به بمب هستهای شود
❇️✴️ فرسایشی شدن مذاکرات؛ چرا و با چه هدفی؟!
آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با توافق و چه بدون توافق.
تجربههای پیشین نشان داده که جمهوری اسلامی تبحر و مهارت تام و تمامی در فرسایشی کردن مذاکرات دارد و به رموز پیچیدهی بازی دادن طرف مقابل و منتظر گذاردن مجامع و افکار عمومی به خوبی آگاه است. با توجه به فواصل زمانی یک هفتهای میان جلسات مذاکره و شواهد و قرائن موجود به نظر میرسد که این بار هم تا جای ممکن همین شیوه انتخاب شده و دنبال میشود. اینکه طولانی شدن روند مذاکرات چه منفعتهایی ممکن است برای این طرف ماجرا داشته باشد، قطعا قابل بررسی دقیق نیست ولی میتوان حدسهایی در این باره زد که برخی از آنها را در اینجا میآورم:
۱. انتظار طولانی مدت افکار عمومی، بازارهای مالی و فعالان صنعت و تجارت و در نتیجه بیتفاوتی نسبی به نتیجهی نهایی. این بی تفاوتی باعث میشود که در صورت توافق، انتظار زیادی از آن برای تغییر اوضاع دهشتناک جاری وجود نداشته باشد و در صورت شکست و عدم مذاکرات، این امر خیلی غیرقابل پذیرش نبوده و شوک بزرگی ایجاد نکند.
۲. بلاتکلیف ماندن اروپاییها و تردید آنها در فعال کردن مکانیسم ماشه تا لحظهی آخر و استفاده از تاکتیک خریدن زمان برای از دست رفتن اندک فرصت باقیمانده برای اروپاییها و حساب کردن بر روی اینکه ممکن است به جهت اختلافنظر آنها با ترامپ و به میان بودن مسالهی روسیه و اوکراین ممکن است فرجی بشود. (البته احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه بسیار بالاست و بعید است اروپاییها این فرصت را از دست بدهند.)
۳. حساب کردن بیش از حد روی اختلاف نظرهای موجود میان آمریکا و اسرائیل و اینکه شاید بالاخره با بالا گرفتن این اختلافات، ترامپ عجول و کمطاقت، از خواستههای خود عقبنشینی کرده و اندکی کوتاه بیاید که آن هم غنیمت است.
۴. منفعت کاسبان تحریم در داخل و تندروهایی که خواهان توافق نیستند و هر یک روز ادامهی تحریمها را برابر با ادامه یافتن سواستفادهی بیشتر از تجارت تحریمزده میبینند و به حیلههای گوناگون تلاش میکنند تا مذاکرات طولانیتر شود.
۵. همچنین به زعم جمهوری اسلامی فرسایشی شدن #مذاکرات میتواند با نگه داشتن کورسوی امید در #بازار_ارز و بورس، لااقل برای چند صباحی وضعیت ثبات نسبی را در این حوزه رقم بزند و حتی همین روزمرگی هم در شرایط فعلی خودش نعمت کمی نیست.
۶. با وجود انواع ناترازیها و کمبودها به ویژه در حوزهی آب و برق و بالا گرفتن اعتراضات از گوشه و کنار کشور، به هر حال تا هنگامی که بساط مذاکرات به میان باشد، جمهوری اسلامی امیدوار است که بخش بزرگی از وقت و توان مردم، نخبگان، اصحاب رسانه و فعالان سیاسی معطوف به مذاکرات و دنبال کردن اخبار پیرامونی و حواشی آن (که البته کم هم نیستند) میگذرد و تمرکز کمتری بر ناکارآمدی ویرانگر و وحشتناک حکومت در تامین نیازهای اولیهی جامعه وجود خواهد داشت یا دستکم به موج اعتراضی وسیع تبدیل نمیشود. (تصور کنید اگر خبرهای مربوط به مذاکرات نبود و بحث شیرین خلیج فارس مدد نمیکرد، اخبار و پرسشها و مطالبات دربارهی فاجعهی بندر رجایی تا کی میتوانست ادامه پیدا کند؟)
۷. هزینهی سنگین لشکرکشی آمریکا به منطقه و نگهداری آنها، در صورت به درازا کشیده شدن مذاکرات، میتواند اهرم فشاری بر دولت ترامپ باشد که با کوتاه آمدن از برخی خواستههای اولیه، به توافقی نه چندان ایدهآل تن بدهد.
البته که در کش دادن مذاکرات ممکن است نتایج و هدفهای دیگری هم برای جمهوری اسلامی نهفته باشد که از ذهن دور مانده باشد همانگونه که به نظر میرسد فعلا آمریکا هم با این کش دادن موافق است و دلایل آن را باید در جای خود مورد تامل و بررسی قرار داد.
اما آنچه که از کلیت ماجرا برداشت میشود، آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با #توافق و چه بدون توافق.
این دفعه و با وجود شرایط حساس کنونی در داخل و خارج، از این ستون تا آن ستون فرجی نمیتواند در کار باشد.
✍ #محسن_زینلیپور
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با توافق و چه بدون توافق.
تجربههای پیشین نشان داده که جمهوری اسلامی تبحر و مهارت تام و تمامی در فرسایشی کردن مذاکرات دارد و به رموز پیچیدهی بازی دادن طرف مقابل و منتظر گذاردن مجامع و افکار عمومی به خوبی آگاه است. با توجه به فواصل زمانی یک هفتهای میان جلسات مذاکره و شواهد و قرائن موجود به نظر میرسد که این بار هم تا جای ممکن همین شیوه انتخاب شده و دنبال میشود. اینکه طولانی شدن روند مذاکرات چه منفعتهایی ممکن است برای این طرف ماجرا داشته باشد، قطعا قابل بررسی دقیق نیست ولی میتوان حدسهایی در این باره زد که برخی از آنها را در اینجا میآورم:
۱. انتظار طولانی مدت افکار عمومی، بازارهای مالی و فعالان صنعت و تجارت و در نتیجه بیتفاوتی نسبی به نتیجهی نهایی. این بی تفاوتی باعث میشود که در صورت توافق، انتظار زیادی از آن برای تغییر اوضاع دهشتناک جاری وجود نداشته باشد و در صورت شکست و عدم مذاکرات، این امر خیلی غیرقابل پذیرش نبوده و شوک بزرگی ایجاد نکند.
۲. بلاتکلیف ماندن اروپاییها و تردید آنها در فعال کردن مکانیسم ماشه تا لحظهی آخر و استفاده از تاکتیک خریدن زمان برای از دست رفتن اندک فرصت باقیمانده برای اروپاییها و حساب کردن بر روی اینکه ممکن است به جهت اختلافنظر آنها با ترامپ و به میان بودن مسالهی روسیه و اوکراین ممکن است فرجی بشود. (البته احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه بسیار بالاست و بعید است اروپاییها این فرصت را از دست بدهند.)
۳. حساب کردن بیش از حد روی اختلاف نظرهای موجود میان آمریکا و اسرائیل و اینکه شاید بالاخره با بالا گرفتن این اختلافات، ترامپ عجول و کمطاقت، از خواستههای خود عقبنشینی کرده و اندکی کوتاه بیاید که آن هم غنیمت است.
۴. منفعت کاسبان تحریم در داخل و تندروهایی که خواهان توافق نیستند و هر یک روز ادامهی تحریمها را برابر با ادامه یافتن سواستفادهی بیشتر از تجارت تحریمزده میبینند و به حیلههای گوناگون تلاش میکنند تا مذاکرات طولانیتر شود.
۵. همچنین به زعم جمهوری اسلامی فرسایشی شدن #مذاکرات میتواند با نگه داشتن کورسوی امید در #بازار_ارز و بورس، لااقل برای چند صباحی وضعیت ثبات نسبی را در این حوزه رقم بزند و حتی همین روزمرگی هم در شرایط فعلی خودش نعمت کمی نیست.
۶. با وجود انواع ناترازیها و کمبودها به ویژه در حوزهی آب و برق و بالا گرفتن اعتراضات از گوشه و کنار کشور، به هر حال تا هنگامی که بساط مذاکرات به میان باشد، جمهوری اسلامی امیدوار است که بخش بزرگی از وقت و توان مردم، نخبگان، اصحاب رسانه و فعالان سیاسی معطوف به مذاکرات و دنبال کردن اخبار پیرامونی و حواشی آن (که البته کم هم نیستند) میگذرد و تمرکز کمتری بر ناکارآمدی ویرانگر و وحشتناک حکومت در تامین نیازهای اولیهی جامعه وجود خواهد داشت یا دستکم به موج اعتراضی وسیع تبدیل نمیشود. (تصور کنید اگر خبرهای مربوط به مذاکرات نبود و بحث شیرین خلیج فارس مدد نمیکرد، اخبار و پرسشها و مطالبات دربارهی فاجعهی بندر رجایی تا کی میتوانست ادامه پیدا کند؟)
۷. هزینهی سنگین لشکرکشی آمریکا به منطقه و نگهداری آنها، در صورت به درازا کشیده شدن مذاکرات، میتواند اهرم فشاری بر دولت ترامپ باشد که با کوتاه آمدن از برخی خواستههای اولیه، به توافقی نه چندان ایدهآل تن بدهد.
البته که در کش دادن مذاکرات ممکن است نتایج و هدفهای دیگری هم برای جمهوری اسلامی نهفته باشد که از ذهن دور مانده باشد همانگونه که به نظر میرسد فعلا آمریکا هم با این کش دادن موافق است و دلایل آن را باید در جای خود مورد تامل و بررسی قرار داد.
اما آنچه که از کلیت ماجرا برداشت میشود، آوردگاه مذاکرات فعلی، میدان دستاورد دندانگیر برای جمهوری اسلامی نخواهد بود و با توجه به عدم توازن دو طرف مذاکره، تحمیل خواستههای طرف قدرتمند کاملا قابل پیشبینی است حال چه با #توافق و چه بدون توافق.
این دفعه و با وجود شرایط حساس کنونی در داخل و خارج، از این ستون تا آن ستون فرجی نمیتواند در کار باشد.
✍ #محسن_زینلیپور
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad