#نرماندی
عملیات خدای خدایان
(Operation Overlord)
سوال میکنند از حمله ی دیشب به خاک ایران خوشحالم؟
قطعا خیر،هیچ انسان میهن دوست و عاشقی نمیتونه از تجاوز به خاکش خوشحال باشه ازبرای تخریب و کشته شدن هم میهنانش مخصوصا افراد بی دفاع به ویژه تحت حکمیت بخشی ابله سیاسی و ملای بد طینت.
اما واقعیت چیست؟
بگذارید شمارو ببرم به دوران جنگ جهانی دوم که نازی ها چندین کشور رو اشغال کردند اما مردان و زنانی که نگران بودند حمله نیروهای متفقین به خاکشان به منظور آزادسازی از دست اشغالگران، ممکن است باعث تخریب گستردهتر و آسیب به زیرساختها و شهروندان خودشان شود. به همین دلیل، بعضی از گروههای مقاومت در این کشورها با حملات نظامی متفقین به خاک کشور خودشان مخالف بودند و ترجیح میدادند راهحلهای دیگری برای بیرون راندن اشغالگران به کار گرفته شود.
( هرچند در ادامه دخالت متفقین اجتناب ناپذیر شد و با وجود نگرانیهای گروههای مقاومتی در کشورهای اشغالشده، متفقین در نهایت مجبور به دخالت مستقیم شدند تا آلمان نازی را شکست دهند و سرزمینهای اشغالشده را آزاد کنند که در بخش دوم خواهم نوشت و نرماندی از مهمترین های تاریخ لقب گرفت)
۱-لهستان: گروههایی در لهستان به ویژه ارتش مخفی لهستان (آرمییا کرایووا) نگران بودند که آزادسازی نظامی مستقیم توسط متفقین به نابودی شهرها و کشتار غیرنظامیان منجر شود. به همین دلیل، تلاش میکردند با مقاومت داخلی آلمانها را تضعیف کنند و منتظر زمان مناسبی برای بازپسگیری بودند.
۲-فرانسه: برخی از گروههای مقاومت فرانسه نیز از آزادسازی نظامی گسترده توسط متفقین، که ممکن بود به تخریب بیشتر منجر شود، نگرانی داشتند. به همین دلیل، تمرکزشان بیشتر بر خرابکاریهای موضعی و اقدامات پارتیزانی بود تا مانع نفوذ آلمانها در عمق خاکشان شوند.
۳-یونان: در یونان نیز برخی گروههای مقاومت که به دنبال آزادی بودند، با حملات هوایی گسترده و عملیاتهای نظامی در مناطق شهری خودشان مخالف بودند، چون احتمال داشت خسارات زیادی به مناطق شهری و روستایی وارد شود.
اینان بخشی از تاریخ هستند و نمیتوان گفت:دوره عوض شده و حالا جریان متفاوت است،عشق به میهن حالت دومی ندارد.👇
عملیات خدای خدایان
(Operation Overlord)
سوال میکنند از حمله ی دیشب به خاک ایران خوشحالم؟
قطعا خیر،هیچ انسان میهن دوست و عاشقی نمیتونه از تجاوز به خاکش خوشحال باشه ازبرای تخریب و کشته شدن هم میهنانش مخصوصا افراد بی دفاع به ویژه تحت حکمیت بخشی ابله سیاسی و ملای بد طینت.
اما واقعیت چیست؟
بگذارید شمارو ببرم به دوران جنگ جهانی دوم که نازی ها چندین کشور رو اشغال کردند اما مردان و زنانی که نگران بودند حمله نیروهای متفقین به خاکشان به منظور آزادسازی از دست اشغالگران، ممکن است باعث تخریب گستردهتر و آسیب به زیرساختها و شهروندان خودشان شود. به همین دلیل، بعضی از گروههای مقاومت در این کشورها با حملات نظامی متفقین به خاک کشور خودشان مخالف بودند و ترجیح میدادند راهحلهای دیگری برای بیرون راندن اشغالگران به کار گرفته شود.
( هرچند در ادامه دخالت متفقین اجتناب ناپذیر شد و با وجود نگرانیهای گروههای مقاومتی در کشورهای اشغالشده، متفقین در نهایت مجبور به دخالت مستقیم شدند تا آلمان نازی را شکست دهند و سرزمینهای اشغالشده را آزاد کنند که در بخش دوم خواهم نوشت و نرماندی از مهمترین های تاریخ لقب گرفت)
۱-لهستان: گروههایی در لهستان به ویژه ارتش مخفی لهستان (آرمییا کرایووا) نگران بودند که آزادسازی نظامی مستقیم توسط متفقین به نابودی شهرها و کشتار غیرنظامیان منجر شود. به همین دلیل، تلاش میکردند با مقاومت داخلی آلمانها را تضعیف کنند و منتظر زمان مناسبی برای بازپسگیری بودند.
۲-فرانسه: برخی از گروههای مقاومت فرانسه نیز از آزادسازی نظامی گسترده توسط متفقین، که ممکن بود به تخریب بیشتر منجر شود، نگرانی داشتند. به همین دلیل، تمرکزشان بیشتر بر خرابکاریهای موضعی و اقدامات پارتیزانی بود تا مانع نفوذ آلمانها در عمق خاکشان شوند.
۳-یونان: در یونان نیز برخی گروههای مقاومت که به دنبال آزادی بودند، با حملات هوایی گسترده و عملیاتهای نظامی در مناطق شهری خودشان مخالف بودند، چون احتمال داشت خسارات زیادی به مناطق شهری و روستایی وارد شود.
اینان بخشی از تاریخ هستند و نمیتوان گفت:دوره عوض شده و حالا جریان متفاوت است،عشق به میهن حالت دومی ندارد.👇