❤🔥4💔1
پارسی را درست بیاموزیم pinned «آموزش زبان فرانسوی در 4 دقیقه https://t.me/French_Language20»
🔸در ملاء عام حرفهایش را زد. ❌
🔸در ملأ عام حرفهایش را زد. ✅
👈 اگر حرف پیش از همزۀ پایانی فتحه داشته باشد، همزه روی کرسی «ا» نوشته میشود:
خلأ
ملأ
مبدأ
منشأ
ملجأ
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
🔸در ملأ عام حرفهایش را زد. ✅
👈 اگر حرف پیش از همزۀ پایانی فتحه داشته باشد، همزه روی کرسی «ا» نوشته میشود:
خلأ
ملأ
مبدأ
منشأ
ملجأ
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
👍34❤14👏5🙏4👌2
🎬 چطوری این اصطلاحات عربی رو از زبان فارسی حذف کنیم؟!
اجر و قرب: کلمه ارج فارسی هست و قرب عربی است و در ترکیب هردو کلمه باید عربی باشند با هردو فارسی
مُحال: به معنی ناممکن، غیرممکن و باطل است. یعنی کاری که انجام آن به هیچ عنوان ممکن نیست.
مَحال: جمع کلمه مَحل به معنی جا و مکان است.
پیرارسال: شکل صحیح واژه است و به معنی دو سال پیش است
پیارسال: شکل نادرست و رایج در گفتار است که از اشتباه املایی ناشی میشود
پهپاد در واقع مخفف عبارت پرنده هدایت پذیر از دوراست ،به اشتباه خیلی از افراد به جای کلمه پهپاد از لغت پهباد استفاده می کنند.
واژهی “پلمب” از اصطلاح لاتین “Plumbum” بهمعنای سرب گرفته شده است. این کلمه به بستن و مهر و موم کردن است. در محاوره عامیانه افراد از واژه “پلمپ” استفاده کنند
زهم واژه ای عربی و به معنای بوی زننده و بد است. بنابراین ما برای بوهایی مثل بوی ماهی یا مرغ، باید عبارت «بوی زُهم» را به کار ببریم. زُخم بوی فساد و گندیدگی است
تصفیه به معنای «پاک کردن» است و تصفیه حساب در موردی به کار میرود که حساب پرداخته و پاک شده باشد و دیگر کسی طلبکار نباشد ولی تسویه یعنی «مساوی کردن، یکسان کردن، همسطح کردن است
مشما واژه عامیانه مشمع هست که به معنای پارچه یا چیز دیگر که با شمع یا موم آلوده شده باشد که آبگریز شود
خرتناق را بیشتر در زبان محاوره شنیدهاید؛ و خرتلاق به معنای حنجره است. در اصطلاحِ تا خرتلاق در چیزی بودن یعنی؛ پر شده تا نهایت ظرفیت، مصرف بیش از حد. تا خرتلاق خوردن کنایه از پر خوری است
حتی الامکان برابر پارسی: تاجاییکه بشود، تابتوان. املای صحیح این واژه « حتی الامکان » میباشد ، و « حدالامکان » املای اشتباه است
محفوظ به حیا» اشتباه تایپی «ماخوذ به حیا» است و به معنای شرمگین شدن یا به رودربایستی تن دادن به کاری است.
گرگ بالان دیده به معنای فردی است که سرد و گرم روزگار را چشیده . بالان دام مخصوص گرگ است و گرگی که چند بار از آن نجات یافته باشد، پختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده است. شباهت کلمه باران و بالان به دلیل ابدال حرف ر به ل در گفتار ایجاد شده است
لب کلام به معنی اصل مطلب، جان کلام، ملخص، نکته مهم، مطلب عمده، مراد و… است.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
اجر و قرب: کلمه ارج فارسی هست و قرب عربی است و در ترکیب هردو کلمه باید عربی باشند با هردو فارسی
مُحال: به معنی ناممکن، غیرممکن و باطل است. یعنی کاری که انجام آن به هیچ عنوان ممکن نیست.
مَحال: جمع کلمه مَحل به معنی جا و مکان است.
پیرارسال: شکل صحیح واژه است و به معنی دو سال پیش است
پیارسال: شکل نادرست و رایج در گفتار است که از اشتباه املایی ناشی میشود
پهپاد در واقع مخفف عبارت پرنده هدایت پذیر از دوراست ،به اشتباه خیلی از افراد به جای کلمه پهپاد از لغت پهباد استفاده می کنند.
واژهی “پلمب” از اصطلاح لاتین “Plumbum” بهمعنای سرب گرفته شده است. این کلمه به بستن و مهر و موم کردن است. در محاوره عامیانه افراد از واژه “پلمپ” استفاده کنند
زهم واژه ای عربی و به معنای بوی زننده و بد است. بنابراین ما برای بوهایی مثل بوی ماهی یا مرغ، باید عبارت «بوی زُهم» را به کار ببریم. زُخم بوی فساد و گندیدگی است
تصفیه به معنای «پاک کردن» است و تصفیه حساب در موردی به کار میرود که حساب پرداخته و پاک شده باشد و دیگر کسی طلبکار نباشد ولی تسویه یعنی «مساوی کردن، یکسان کردن، همسطح کردن است
مشما واژه عامیانه مشمع هست که به معنای پارچه یا چیز دیگر که با شمع یا موم آلوده شده باشد که آبگریز شود
خرتناق را بیشتر در زبان محاوره شنیدهاید؛ و خرتلاق به معنای حنجره است. در اصطلاحِ تا خرتلاق در چیزی بودن یعنی؛ پر شده تا نهایت ظرفیت، مصرف بیش از حد. تا خرتلاق خوردن کنایه از پر خوری است
حتی الامکان برابر پارسی: تاجاییکه بشود، تابتوان. املای صحیح این واژه « حتی الامکان » میباشد ، و « حدالامکان » املای اشتباه است
محفوظ به حیا» اشتباه تایپی «ماخوذ به حیا» است و به معنای شرمگین شدن یا به رودربایستی تن دادن به کاری است.
گرگ بالان دیده به معنای فردی است که سرد و گرم روزگار را چشیده . بالان دام مخصوص گرگ است و گرگی که چند بار از آن نجات یافته باشد، پختگی و آزمودگی لازم را در شکار پیدا کرده است. شباهت کلمه باران و بالان به دلیل ابدال حرف ر به ل در گفتار ایجاد شده است
لب کلام به معنی اصل مطلب، جان کلام، ملخص، نکته مهم، مطلب عمده، مراد و… است.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
❤30👏10🙏5🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درست بنویسیم.
خیلی از ما با اعتماد به نفس بالا برخی واژهها رو نادرست مینویسیم و نادرست تلفظ میکنیم، هر کی هم بهمون خرده بگیره و ایرادمون رو بگیره به تریج قبامون برمیخوره و میگیم ملانقطیه.
ولی برای نجات زبان فارسی هیچوقت دیر نیست.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
✅https://t.me/PARSIDO
خیلی از ما با اعتماد به نفس بالا برخی واژهها رو نادرست مینویسیم و نادرست تلفظ میکنیم، هر کی هم بهمون خرده بگیره و ایرادمون رو بگیره به تریج قبامون برمیخوره و میگیم ملانقطیه.
ولی برای نجات زبان فارسی هیچوقت دیر نیست.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
✅https://t.me/PARSIDO
❤44👏8👍7🙏4
چرا هفتمِ آبان روزِ کورشِ بزرگ است؟
از آنجا که روزِ هفتمِ آبانماه روزِ ورودِ کورشِ بزرگ به بابِل و در پیِ آن صدورِ نخستین فرمانِ حقوقِ بشر در جهان است، گروهی از دانشمندان و پژوهشگرانِ تاریخ و فرهنگ ایران این روز را به نامِ روزِ بزرگداشتِ کورشِ بزرگ پیشنهاد کردهاند.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
از آنجا که روزِ هفتمِ آبانماه روزِ ورودِ کورشِ بزرگ به بابِل و در پیِ آن صدورِ نخستین فرمانِ حقوقِ بشر در جهان است، گروهی از دانشمندان و پژوهشگرانِ تاریخ و فرهنگ ایران این روز را به نامِ روزِ بزرگداشتِ کورشِ بزرگ پیشنهاد کردهاند.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
❤🔥33❤24🐳3🔥2🥰2👏1💋1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 کپشن کاملا بیربطه
ولی دلنوشتهای که دوست داشتم اینجا بنویسم تا آویزه گوشم بمونه:
مامان، در حالی که لیوان گلاب رو دستم داد، گفت:
«این رو بکش سرت، شاید اضطرابت بهتر بشه»،
گفتم: کاش اضطراب بود…
انگار توی دلم صد نفر دارن ظرف میشورن.
با همون صدای آروم و شمردهش گفت:
«تقصیر خودته! به خودت بیا! چه مرگته؟ لازمه نقش مادر ترزا رو برای همه بازی کنی؟! واجبه کاسه داغتر از آش بشی برای بقیه که تهش همونا یه زخمی هم بهت بزنند؟!»
گفتم: آخه دلم براش میسوخت…
گفت: «بیخود!»
و این بار صداش رو سرم بلند کرد و گفت:
«دلت برای خودت بسوزه! فهمیدی؟ دلت برای خودت بسوزه!»
صدای قروچهی دندونهاش رو شنیدم.
لیوان خالی گلاب رو با حرص از دستم گرفت و رفت.
سرم رو روی بالش گذاشتم و اشکهام مثل آوار روی گونههام خراب شدند.
اما جملهی آخرش هزار بار توی سرم پیچید:
«دلت برای خودت بسوزه… دلت برای خودت بسوزه…»
راست میگفت.
ایکاش یهجایی هم دلمون برای خودمون بسوزه.
شاید برای همین قدیمیها میگفتن:
«چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.»
شاید اون چراغ، همون دلسوز و مهربون بودن با «خود» باشه
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
ولی دلنوشتهای که دوست داشتم اینجا بنویسم تا آویزه گوشم بمونه:
مامان، در حالی که لیوان گلاب رو دستم داد، گفت:
«این رو بکش سرت، شاید اضطرابت بهتر بشه»،
گفتم: کاش اضطراب بود…
انگار توی دلم صد نفر دارن ظرف میشورن.
با همون صدای آروم و شمردهش گفت:
«تقصیر خودته! به خودت بیا! چه مرگته؟ لازمه نقش مادر ترزا رو برای همه بازی کنی؟! واجبه کاسه داغتر از آش بشی برای بقیه که تهش همونا یه زخمی هم بهت بزنند؟!»
گفتم: آخه دلم براش میسوخت…
گفت: «بیخود!»
و این بار صداش رو سرم بلند کرد و گفت:
«دلت برای خودت بسوزه! فهمیدی؟ دلت برای خودت بسوزه!»
صدای قروچهی دندونهاش رو شنیدم.
لیوان خالی گلاب رو با حرص از دستم گرفت و رفت.
سرم رو روی بالش گذاشتم و اشکهام مثل آوار روی گونههام خراب شدند.
اما جملهی آخرش هزار بار توی سرم پیچید:
«دلت برای خودت بسوزه… دلت برای خودت بسوزه…»
راست میگفت.
ایکاش یهجایی هم دلمون برای خودمون بسوزه.
شاید برای همین قدیمیها میگفتن:
«چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.»
شاید اون چراغ، همون دلسوز و مهربون بودن با «خود» باشه
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
❤🔥24❤13👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حالا خود «کله ونگ» معنای مشغول و درگیر چیزی شدنه.
شاید بشه اون رو مترادف با «کلنجار رفتن» دونست.
که خود ریشه کلنجار هم داستان جالبی داره که بعدا سر فرصت میگم.
پ.ن : قدردانی میکنم از آقای عصاران عزیز که در معنای دقیق این واژهها کمک بزرگی به من کردند.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
شاید بشه اون رو مترادف با «کلنجار رفتن» دونست.
که خود ریشه کلنجار هم داستان جالبی داره که بعدا سر فرصت میگم.
پ.ن : قدردانی میکنم از آقای عصاران عزیز که در معنای دقیق این واژهها کمک بزرگی به من کردند.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
❤25👏6🥰1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شما چه واژه یا عبارت یادگاری دیگهای میشناسید؟
فاستوني: پارچه اي است که نخستين بار در شهر باستون Boston در امريکا بافته شده است و بوستوني ميگفتهاند.
فکسني: از واژه روسي Fkussni به معني بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معني بيخود و مزخرف به کار برده شده است.
نخاله: يادگار سربازخانههاي قزاقهاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ ميگفتند Nakhal و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
فاستوني: پارچه اي است که نخستين بار در شهر باستون Boston در امريکا بافته شده است و بوستوني ميگفتهاند.
فکسني: از واژه روسي Fkussni به معني بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معني بيخود و مزخرف به کار برده شده است.
نخاله: يادگار سربازخانههاي قزاقهاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و گستاخ ميگفتند Nakhal و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
👏21❤10👍1
در زبان فارسی «یک» بیشتر برای شمارش و گاهی نیز برای بیان نکره به کار میرود؛ مانند: «این کار را دانشجویی نخبه و توانا انجام داد.» ولی گاهی برای بیان یک موضوع کلی یا بیان جنس از «یک» استفاده میشود که درست نیست و گردهبرداری و ترجمه لفظبهلفظ از an و a زبان انگلیسی است.
➖ننویسیم: یک مدیر باید به کارش تسلط داشته باشد.
➖بنویسیم: مدیر باید به کارش تسلط داشته باشد.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
➖ننویسیم: یک مدیر باید به کارش تسلط داشته باشد.
➖بنویسیم: مدیر باید به کارش تسلط داشته باشد.
📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.
☞@PARSIDO☜
❤35👍15🙏3👏2🥰1