👩‍🌾 آب یاری
1.37K subscribers
4.15K photos
1.6K videos
159 files
1.84K links
«کار جامعه شناسی افشاگری است،کشف کارکردهای پنهان است»
پیتربرگر

کانال با ثبت رسمی (شامد)
✍️ مهتابذرافکن
دکتری جامعه شناسی تغییرات اجتماعی،تسهیلگر و
پژوهشگر آزاد درحوزه اجتماعی آب ومسائل زنان روستایی/اکوفمنیست
نشرمطالب با ذکر منبع
@mhtabzr
Download Telegram
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
«تجاوز جنسی و جنگ»


جنگ ساده‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین قواعد همزیستی جوامع انسانی را نابود می‌کند یا برای مدتی از اعتبار ساقط می‌کند. وقتی ملت‌ها با مهیب‌ترین ابزارهای جنگی به جان هم می‌افتند، تن جوانان همدیگر را پاره‌پاره می‌کنند و از ریختن خون همدیگر شادمان می‌شوند، همۀ اصول همزیستی نابود می‌شود. جنگ فقط تفنگ برداشتن و به جبهه رفتن نیست، بلکه هزار آسیب پیدا و پنهان دارد و برخی از این آسیب‌ها روحی و روانی است و پیامدهای آن تا دهه‌ها ماندگار می‌ماند. «تجاوز جنسی» یکی از هزار پیامد ناگوار جنگ است. در گفتاری که به صورت لایو در اینستاگرام انجام دادم و لینک فایل صوتی آن را در پایان این نوشتار قرار داده‌ام، به کیفیت و کمیت تجاوز جنسی در جنگ جهانی دوم پرداخته‌ام.

در جنگ نیروی نظامی خشن‌شده و خشونت‌دیده ممکن است با مردمان غیرنظامی کشور دشمن مواجه شود، به ویژه وقتی بخشی از خاک دشمن را تصرف می‌کند یا از آن به هر دلیلی عبور می‌کند. در جنگ زبده‌ترین و نیرومندترین جوانان و مردان از زندگی مدنی کَنده می‌شوند و برای مدتی طولانی ــ چند ماه یا چند سال ــ به دور از زندگی معمول به سر می‌برند که این به معنای مختل شدن حیات جنسی آن‌هاست. در چنین شرایطی، مواجهه با غیرنظامیان بی‌دفاع می‌تواند بدترین نوع تجاوز، یعنی دست‌درازی جنسی را باعث شود. هر چه جنگ بزرگ‌تر باشد و هر چه ابعاد مرگبار جنگ بیش‌تر باشد، و همچنین هر چه جنگ فروپاشی اجتماعی، اخلاقی و قانونی بزرگ‌تری را پدید آورده باشد، دامنۀ تجاوزهای جنسی نیز می‌تواند بیش‌تر شود.

به همین دلیل، در بزرگ‌ترین جنگ قرن بیستم ــ و تاریخ ــ بزرگ‌ترین ابعاد تجاوز جنسی نیز رخ داد. اعداد و ارقامی که از تجاوز جنسی سربازان ارتش سرخ شوروی در تصرف آلمان و برلین ارائه می‌دهند، سر به میلیون می‌زند. البته تجاوز جنسی فقط در این گوشۀ جنگ و فقط از سوی این جنگجویان رخ نداد، بلکه در گوشه‌گوشۀ این جنگ منحوس جهانی تجاوزهای جنسی گسترده‌ای رخ داد. چه متحدین و چه متفقین این نوع جنایت را در کارنامۀ خود دارند.

علاوه بر مسئلۀ تجاوز جنسی عریان که در موارد بی‌شماری با قتل یا خودکشی قربانی همراه بوده، نوع دیگری از تجاوز در شکل «روسپیگری اجباری» برای ارتش‌ها رخ می‌داد که در این مورد ژاپنی‌ها کارنامۀ تباهی از خود بر جای گذاشته‌اند. ارتش ژاپن و آلمان به طور رسمی انواعی از روسپیگری را برای نظامیان خود ترتیب می‌دادند. در ژاپنی زنانی برای این هدف استخدام می‌شدند که از آنان با عنوان «یان‌فو» (انگلیسی: comfort women / آلمانی: Trostfrauen) نام برده می‌شد. بعدها در جریان جنگ شمار زیادی از زنان کره‌ای، چینی و... به صورت اجباری به روسپیگری برای ارتش گمارده می‌شدند. پس از جنگ هیچ نامی از این زنان برده نمی‌شد و عجیب اینکه تازه چهل سال پس از پایان جنگ صدای این زنان درآمد و رفته‌رفته تاریخ یادش آمد با این زنان چه کرده است. ژاپن از اوایل دهۀ 1990 ستمی را که به این زنان رفته بود پذیرفت و معمولاً نخست‌وزیران ژاپن به طور رسمی بابت آسیب‌های واردشده به این زنان عذرخواهی می‌کنند.

آلمانی‌ها با چند هدف نظامی روسپی‌خانه‌های پرشماری را برای نیروهای نظامی خود تدارک می‌آوردند؛ به ویژه در مناطق تصرف‌شدۀ غربی. با ایجاد این روسپی‌خانه‌ها چند هدف محقق می‌شد: از شیوع بیماری میان سربازان، از پدید آمدن رفتارهای همجنسگرایانه میان سربازان، از نفوذ پرستوهای دشمن به حلقۀ نیروهای نظامی و نیز از ایجاد علقه میان نظامیان و مردم کشور دشمن جلوگیری می‌شد. البته جنگ اوضاع معیشتی مردم را معمولاً بسیار خراب می‌کند و همین باعث می‌شود زنانی که در حالت عادی بعید است تن به تنفروشی دهند، برای سیر کردن شکم یا حفظ امنیت خود به روسپیگری برای ارتش دشمن تن دهند.

اما در نهایت بیش‌ترین ابعاد تجاوز جنسی در زمان پیشروی ارتش سرخ و اشغال برلین رخ داد که ابعاد آن میلیونی بوده است. در این مورد از «تجاوز توده‌ای» سخن به میان می‌آید که ابعاد دقیق‌تر و دلایل آن را در فایل صوتی می‌توانید بشنوید. اما در این مورد نیز مانند زنان یان‌فو، آلمانی‌ها تمایلی نداشتند در این باره صحبت کنند. آلمان شرقی به دلایلی و آلمانی غربی به دلایلی دیگر میلی به پرداختن به تجاوزهای جنسی گستردۀ روس‌ها نداشتند. به همین دلیل وقتی اولین کتاب در این باره در سال 1959 در آلمان منتشر شد، با ترشرویی و عصبانیت عموم آلمانی‌ها روبرو شد؛ رومان «زنی در برلین» که به همین مسئله می‌پرداخت. اما وقتی همین کتاب پس از چهار دهه فراموشی در 2003 منتشر شد، برای ماه‌ها در صدر کتاب‌های پرفروش آلمان بود. آری، با گذر نسل‌ها نگاه به مسائل نیز تغییر می‌کند.

برای توضیحات مفصل‌تر در این باره دعوت می‌کنم در لینک زیر فایل شنیداری را گوش دهید:

▪️«تجاوز جنسی در جنگ جهانی دوم»

مهدی تدینی

#گفتار_لایو #تجاوز_جنسی

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
#گفتار

◻️در نظام برنامه‌ریزی ما، آب و مسایل مربوط به آن به صورت مستقل دیده نمی‌شود

🔻«نظام هماهنگی غیررسمی» برنامه‌های آب را فلج می‌کند

🔹در نظام برنامه‌ریزی ما، آب و مسایل مربوط به آن به صورت مستقل دیده نمی‌شود. به علاوه هدف‌های تعیین شده در نظام برنامه‌ریزی ما محقق نمی‌شوند و همین موضوع بر انگیزه برنامه‌نویسی و اجرای برنامه تأثیر می‌گذارد.

🔹یکی از هدف‌هایی که گذاشته شده بود، سازماندهی سه‌سطحی مدیریت آب کشور بود که به‌ویژه برای کنترل برداشت آب زیرزمینی مورد توجه بود. همچنین «سند آب» نیز یکی دیگر از اهداف بود که باید مسایل حقوق آب را مشخص می‌کرد و دست‌اندازی‌هایی که به آب انجام می‌شود و بی‌انضباطی‌های موجود در این زمینه را رفع می‌کرد.

🔹تحویل حجمی آب نیز از دیگر اهدافی بود که از برنامه دوم توسعه مشخص شده بود و تاکنون بدون نتیجه مانده است. علاوه بر اینها، ساماندهی نظام بهره‌برداری آب بود که این نظام کماکان بلاتکلیف مانده است. حتی هدف‌گذاری‌هایی که درباره مسایل اقتصادی آب انجام شده بود، مانند ارزش‌گذاری اقتصادی آب، واقعی‌کردن نرخ‌گذاری آب و ساماندهی شرکت‌های آب که هیچ‌کدام از آنها به سرانجام نرسیدند.

🔹همین اتفاقات در برنامه هفتم هم در حال تکرار است. اصولا در نوشتن برنامه‌ها، جهت‌گیری‌هایی کلی مشخص می‌شود که این جهت‌گیری‌های کلی فی‌نفسه هیچ ارزشی ندارند، مگر آنکه برای اجرای آنها پیگیری انجام شود.

🔹مهمتر از آن، پیگیری این موضوع است که چرا هدف‌گذاری‌های گذشته انجام نشده است. طبیعتا بدون این پیگیری‌ها نمی‌توانیم امیدی به برنامه جدید ببندیم.

🔹در این سال‌ها همواره مهمترین دلیل عدم دستیابی به اهداف برنامه‌ها، ناهماهنگی عنوان شده است. ریشه این ناهماهنگی وجود یک نظام هماهنگی غیررسمی در کشور است که در رأس امور مربوط به آب قرار دارد.

🔹 در واقع هماهنگی‌های ظاهری و رسمی که در قالب برنامه انجام می‌شود و نشان داده می‌شود، زیاد جدی گرفته نمی‌شود. چون نظام هماهنگی غیررسمی بسیار وسیع‌تر از نظام هماهنگی رسمی است و عملا همین نظام است که بر مسایل مربوط به آب سایه می‌اندازد و خودش را بر مستندات رسمی برنامه‌ها تحمیل می‌کند.

🔹به عنوان مثل در برنامه ششم مقرر شده بود که در بخش برداشت آب زیرزمینی، ۱۱ میلیارد مترمکعب کاهش برداشت داشته باشیم.

🔹در کنار این تکلیف قانونی، ما طرح‌های تامین آب اضافه داشتیم که همین موضوع به تقاضاهای جدید برای آب دامن می‌زد.

🔹به این شکل، تمرکز زیادی به سوی شیرین کردن آب شور و انتقال آب دریا به مسافت‌های طولانی سوق پیدا کرد و این به صورت کلی با سیاست کاهش برداشت ۱۱ میلیارد مترمکعب از آب‌های زیرزمینی در تعارض بود. چرا که شیرین‌سازی و انتقال آب شور، به دلیل راحتی در اجرا بر همه برنامه‌های مربوط به کاهش مصرف غلبه پیدا کرد و آن سیاست کلا فراموش شد.

🔹تا زمانی که نظام هماهنگی غیررسمی در حوزه آب بر نظام هماهنگی رسمی غلبه دارد، نوشتن برنامه‌های توسعه عملا راه به جایی نمی‌برد./#پیام_ما

#آب

@payamema