آنها که زاگرس را می سوزانند با آنها که عامدانه در سدها غرقش می کنند فرقی ندارند.
🔹️ *نادیده انگاری عامدانه زاگرس در تحولات اجتماعی و سیاسی و محیط زیستی را جدی بگیرید*
رسانه ها زاگرس را نادیده می گیرند
فعالان محیط زیست میانکاله را می بینند اما دربرابر بلایی که قرار است سدسازان بر سر زاگرس بیاورند ساکتند..
زاگرس را نیز همانند میانکاله دریابید
از زاگرس غافل نشویم
#نه_به_سد_خرسان۳
🔹️ *نادیده انگاری عامدانه زاگرس در تحولات اجتماعی و سیاسی و محیط زیستی را جدی بگیرید*
رسانه ها زاگرس را نادیده می گیرند
فعالان محیط زیست میانکاله را می بینند اما دربرابر بلایی که قرار است سدسازان بر سر زاگرس بیاورند ساکتند..
زاگرس را نیز همانند میانکاله دریابید
از زاگرس غافل نشویم
#نه_به_سد_خرسان۳
درد بی درمان سدسازی
روزی نیست که مصاحبه، میزگرد، اظهارنظر کارشناسی و نوشتار کارشناسان و مسئولان سابق و حاضر و حتی متهمان وضعیت موجود آب کشور از آبهای زیرزمینی گرفته تا آبهای سطحی و تالابها در رسانه های معتبر کشور چاپ نشود.
اما دریغ از این که یک مدیر به این هشدارها توجه کند. اگر چنین بود این همه فریادهای دلسوزان کشور و کنشگران به جایی می رسید.
یک دهه است که کارشناسان هشدار میدهند؛ اما روزبه روز وضعیت منابع آب بدتر و تصمیمات مدیران در همه حوزه ها ترسناک تر شده است. سدسازی و خشکاندن رودها و تالابها با تعداد چاههای غیرمجاز و مجاز مسابقه خشکاندن ایران گذاشته اند.
بعنوان مثال احداث سد خرسان 3 برای منابع برفی و یخچالهای زاگرس سم است؛ اما شرکت آب نیرو که دهها کارشناس دارد درخواست احداث آن را می کند. سوال این است که با وجود نقش مهم جنگلهای زاگرس در تعادل بخشی به آب و هوا و تامین منابع آب کشور؛ ایا آنها نمیدانند این سد چه عواقبی برای زاگرس و منابع آب کشور دارد؟
بسیار بعید است که ندانند اما چرا با این که میدانند (و یا اگر هم نمیدانند صدها کارشناس درباره همه پیامدهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی آن هشدار میدهند) این همه برای احداث این سد که جهنمی در دل زاگرس ایجاد میکند دست و پا می زنند؟
منافع چه کسانی مهمتر از محافظت از آب و خاک و جنگل و زمینهای باارزش کشاورزی کشور است که اینچنین تیشه بر ریشه پایداری سرزمین می زنند؟ چه کسانی از منافع این سد سود می برند که از قانون و اصل 50 قانون اساسی فراترند؟
این مساله است که فهم این همه سدسازی و پشت بند آن پروژه های انتقال آب را بر سرشاخه های کارون و زاگرس دشوار می کند.
🆔@ruralwomenissues
#نه_به_سد_خرسان۳
روزی نیست که مصاحبه، میزگرد، اظهارنظر کارشناسی و نوشتار کارشناسان و مسئولان سابق و حاضر و حتی متهمان وضعیت موجود آب کشور از آبهای زیرزمینی گرفته تا آبهای سطحی و تالابها در رسانه های معتبر کشور چاپ نشود.
اما دریغ از این که یک مدیر به این هشدارها توجه کند. اگر چنین بود این همه فریادهای دلسوزان کشور و کنشگران به جایی می رسید.
یک دهه است که کارشناسان هشدار میدهند؛ اما روزبه روز وضعیت منابع آب بدتر و تصمیمات مدیران در همه حوزه ها ترسناک تر شده است. سدسازی و خشکاندن رودها و تالابها با تعداد چاههای غیرمجاز و مجاز مسابقه خشکاندن ایران گذاشته اند.
بعنوان مثال احداث سد خرسان 3 برای منابع برفی و یخچالهای زاگرس سم است؛ اما شرکت آب نیرو که دهها کارشناس دارد درخواست احداث آن را می کند. سوال این است که با وجود نقش مهم جنگلهای زاگرس در تعادل بخشی به آب و هوا و تامین منابع آب کشور؛ ایا آنها نمیدانند این سد چه عواقبی برای زاگرس و منابع آب کشور دارد؟
بسیار بعید است که ندانند اما چرا با این که میدانند (و یا اگر هم نمیدانند صدها کارشناس درباره همه پیامدهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی آن هشدار میدهند) این همه برای احداث این سد که جهنمی در دل زاگرس ایجاد میکند دست و پا می زنند؟
منافع چه کسانی مهمتر از محافظت از آب و خاک و جنگل و زمینهای باارزش کشاورزی کشور است که اینچنین تیشه بر ریشه پایداری سرزمین می زنند؟ چه کسانی از منافع این سد سود می برند که از قانون و اصل 50 قانون اساسی فراترند؟
این مساله است که فهم این همه سدسازی و پشت بند آن پروژه های انتقال آب را بر سرشاخه های کارون و زاگرس دشوار می کند.
🆔@ruralwomenissues
#نه_به_سد_خرسان۳
پویش زاگرس مهربان ؛ ترمز ماشین سوداگری و تخریب زاگرس
آگاهی بخشی و روشن کردن اذهان و افکار عمومی در جهت شناسایی صحیح ماهیت رابطه انسان با محیط زیست و چگونگی تأثیر اعمال انسان بر آن رابطه؛ جان کلام جنبشهای محیط زیستی است و از روشها و ابزار گوناگون برای تفهیم این رابطه استفاده می کنند. چراکه بسیاری از مردم از جمله سیاستمداران هنوز محیط را چیزی می دانند که انسانها باید بر آن غلبه کنند.
اکثر مردم هنوز محیط زیست را صرفا به عنوان تامین کننده نیازها و لذتها و یا مخزن زباله می پندارند. اما شوربختانه این موارد فقط در حد تصورات اشتباه باقی نمی ماند و سوداگران و سودجویان در طول تاریخ صنعتی شدن از این تصورات اشتباه در جهت انباشت ثروت و منافع فردی و یا گعده ای سواستفاده کرده اند. حتی با نفوذ در حلقه سیاستگذاری های کلان این تصورات اشتباه را مبنای سیاستگذاری قرار داده وبا پشتوانه حکمرانان و کاملا قانونی فجایع بیشماری را به زمین تحمیل کرده اند که برخی از آنها غیرقابل جبران است!
جنبشهای محیط زیستی در پیوند با جامعه همچون ترمزی برای متوقف ساختن این زنجیره پیچیده آسیبها عمل کرده و می کنند. هرچند چشم انداز موفقیت آنان مبهم و حتی در وهله اول نومیدکننده به نظر می رسد؛ اما وجودشان موجب شده که سیاست مداران را در واگذاری منابع به سوداگران محتاط تر کند.
بعنوان مثال تصویب انواع و اقسام قوانین و آیین نامه ها و همچنین رهنمودهای سیاست مداران در خصوص ضرورت داشتن پیوست محیط زیست برای پروژه ها و حقوق مسئولیت اجتماعی شرکتی حاصل مبارزه و دستاورد جنبشهای محیط زیست است.
با توجه به آسیبهای جبران ناپذیر به کره زمین؛ در زمانه ما نیاز روزافزون به جنبشهای زیستمحیطی وجود دارد و بدیهی است که با توجه بستر سیاسی که جنبشها در آن شکل می گیرند، آنها نیز باید خط مشی خود را برای کنشگری موثر و بازدارنده تخریب گران تعیین کنند.
پویش زاگرس مهربان نیز در همین راستا عمل می کند. این جنبش با اعتقاد راسخ به عدالت اقلیمی تمایل به استفاده از اشکال معتدل کنش از جمله به اشتراک گذاری تخصص، لابیگری، دادخواست و افشاگری و فراخوان افکار عمومی و.. ... دارد. البته این رویکرد به معنای دست کشیدن از آرمان حفاظت از منابع ملی و چشم بستن بر تخریب گری سوداگران نبوده است؛ بلکه به معنای مداخله صلح آمیز مبتنی بر چانه زنی و استفاده از ظرفیت قانون و رسانه در جهت متوقف ساختن و کاهش آسیبهاست.
پویایی این پویش به دلیل رویکردهای صلح طلبانه، مذاکره مدار، استفاده از رسانه و به چالش کشیدن پروژه های مخرب و افشاگری مستند است.
پویایی جنبشهایی محیط زیست به این معناست که بعضی از مردم احساس می کنند با خطری قریب الوقوع روبرو هستند از آنجا که دولت ها به اندازه کافی به مخاطرات واکنش نشان نمیدهند، وظیفه جنبشهاست که آنها را به چالش کشند. پویش زاگرس مهربان نیز در جهت پایداری سرزمین مادری و حفاظت از سرمایه زیستی کشور و نیز و کمک به تنها سیاره قابل زیست کیهان (تاکنون) تلاش و مبارزه کرده و این راه روشن نیز ادامه خواهد داد و جلو تخریب زاگرس به هر شکل و هر دلیل قد علم خواهد کرد./ مهتا بذرافکن
#نه_به_سد_خرسان۳
#نه_به_سد_لیروک
#نه_به_انتقال_آب
🆔@RuralWomenIssues
آگاهی بخشی و روشن کردن اذهان و افکار عمومی در جهت شناسایی صحیح ماهیت رابطه انسان با محیط زیست و چگونگی تأثیر اعمال انسان بر آن رابطه؛ جان کلام جنبشهای محیط زیستی است و از روشها و ابزار گوناگون برای تفهیم این رابطه استفاده می کنند. چراکه بسیاری از مردم از جمله سیاستمداران هنوز محیط را چیزی می دانند که انسانها باید بر آن غلبه کنند.
اکثر مردم هنوز محیط زیست را صرفا به عنوان تامین کننده نیازها و لذتها و یا مخزن زباله می پندارند. اما شوربختانه این موارد فقط در حد تصورات اشتباه باقی نمی ماند و سوداگران و سودجویان در طول تاریخ صنعتی شدن از این تصورات اشتباه در جهت انباشت ثروت و منافع فردی و یا گعده ای سواستفاده کرده اند. حتی با نفوذ در حلقه سیاستگذاری های کلان این تصورات اشتباه را مبنای سیاستگذاری قرار داده وبا پشتوانه حکمرانان و کاملا قانونی فجایع بیشماری را به زمین تحمیل کرده اند که برخی از آنها غیرقابل جبران است!
جنبشهای محیط زیستی در پیوند با جامعه همچون ترمزی برای متوقف ساختن این زنجیره پیچیده آسیبها عمل کرده و می کنند. هرچند چشم انداز موفقیت آنان مبهم و حتی در وهله اول نومیدکننده به نظر می رسد؛ اما وجودشان موجب شده که سیاست مداران را در واگذاری منابع به سوداگران محتاط تر کند.
بعنوان مثال تصویب انواع و اقسام قوانین و آیین نامه ها و همچنین رهنمودهای سیاست مداران در خصوص ضرورت داشتن پیوست محیط زیست برای پروژه ها و حقوق مسئولیت اجتماعی شرکتی حاصل مبارزه و دستاورد جنبشهای محیط زیست است.
با توجه به آسیبهای جبران ناپذیر به کره زمین؛ در زمانه ما نیاز روزافزون به جنبشهای زیستمحیطی وجود دارد و بدیهی است که با توجه بستر سیاسی که جنبشها در آن شکل می گیرند، آنها نیز باید خط مشی خود را برای کنشگری موثر و بازدارنده تخریب گران تعیین کنند.
پویش زاگرس مهربان نیز در همین راستا عمل می کند. این جنبش با اعتقاد راسخ به عدالت اقلیمی تمایل به استفاده از اشکال معتدل کنش از جمله به اشتراک گذاری تخصص، لابیگری، دادخواست و افشاگری و فراخوان افکار عمومی و.. ... دارد. البته این رویکرد به معنای دست کشیدن از آرمان حفاظت از منابع ملی و چشم بستن بر تخریب گری سوداگران نبوده است؛ بلکه به معنای مداخله صلح آمیز مبتنی بر چانه زنی و استفاده از ظرفیت قانون و رسانه در جهت متوقف ساختن و کاهش آسیبهاست.
پویایی این پویش به دلیل رویکردهای صلح طلبانه، مذاکره مدار، استفاده از رسانه و به چالش کشیدن پروژه های مخرب و افشاگری مستند است.
پویایی جنبشهایی محیط زیست به این معناست که بعضی از مردم احساس می کنند با خطری قریب الوقوع روبرو هستند از آنجا که دولت ها به اندازه کافی به مخاطرات واکنش نشان نمیدهند، وظیفه جنبشهاست که آنها را به چالش کشند. پویش زاگرس مهربان نیز در جهت پایداری سرزمین مادری و حفاظت از سرمایه زیستی کشور و نیز و کمک به تنها سیاره قابل زیست کیهان (تاکنون) تلاش و مبارزه کرده و این راه روشن نیز ادامه خواهد داد و جلو تخریب زاگرس به هر شکل و هر دلیل قد علم خواهد کرد./ مهتا بذرافکن
#نه_به_سد_خرسان۳
#نه_به_سد_لیروک
#نه_به_انتقال_آب
🆔@RuralWomenIssues