آب را فراموش نکنیم.
راهحلهای نوآورانه برای داشتن سرزمین پایدار جایگزین راههای سمّی کنیم که فرونشست و خشکاندن تالابها و رودها و دریاچه ها پیامد آن بوده است. لازم است با راه حلهای نوآورانه فنی و اجتماعی درباره نحوه مدیریت آب تجدیدنظر کنیم.
#WaterActions
©@ruralwomenissues
راهحلهای نوآورانه برای داشتن سرزمین پایدار جایگزین راههای سمّی کنیم که فرونشست و خشکاندن تالابها و رودها و دریاچه ها پیامد آن بوده است. لازم است با راه حلهای نوآورانه فنی و اجتماعی درباره نحوه مدیریت آب تجدیدنظر کنیم.
#WaterActions
©@ruralwomenissues
در گفتگو با بخشی از کشاورزان استان فارس :
ما را که با فقر دست و پنجه نرم می کنیم مقصر نابودی آبهای زیرزمینی میدانند. اما برخی از مدیران سابق و فعلی استان از بخشدار گرفته تا مدیر و کارمند بانک و قاضی در شهرستانهای استان چاه غیرمجاز داشته و مبادرت به آب فروشی ساعت 150 تومان در شبانه روز کرده و بیوقفه آب برداشت می کنند. برخی هم با گرفتن پولهای کلان دلال پروانه گرفتن برای این چاهها هستند.
#WaterActions
#روز_جهانی_آب
©@ruralwomenissues
ما را که با فقر دست و پنجه نرم می کنیم مقصر نابودی آبهای زیرزمینی میدانند. اما برخی از مدیران سابق و فعلی استان از بخشدار گرفته تا مدیر و کارمند بانک و قاضی در شهرستانهای استان چاه غیرمجاز داشته و مبادرت به آب فروشی ساعت 150 تومان در شبانه روز کرده و بیوقفه آب برداشت می کنند. برخی هم با گرفتن پولهای کلان دلال پروانه گرفتن برای این چاهها هستند.
#WaterActions
#روز_جهانی_آب
©@ruralwomenissues
دولتهای آبخوانخوار، آبخوانهای خوار شده
دولتها متهم اصلی نابودی آبخوانهای کشورند. سیاستهای غلط آبی و کشاورزی و نبود نظارت و فقدان دموکراسی و پاسخگویی منابع آب زیرزمینی کشور را به نقطهای برگشت ناپذیر نزدیک کرده است.
همه دولتها بهجای سرمایهگذاری روی تغذیه سفرههای آب زیرزمینی و نجات دشتها از نشست، با تزریق بودجه به پروژههای مخرب محیط زیست به طور مستقیم و غیرمستقیم، قاتل آبخوانهای کشور بوده اند. متهمان این قتل شبه عمد، وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی و پیمانکاران بزرگ و شرکتهای مشاوری هستند که سازمان حفاظت محیط زیست بی قدرت ایران نتوانسته مانعی بر سر جنایت زیستمحیطیشان ایجاد کند.
نجات بسیاری از آبخوانها امکان پذیر است. بیش از ۱۴/۸ میلیون هکتار از عرصههای مناسب آبخوانداری و تغذیه مصنوعی از سوی کارشناسان دولت شناسایی شده، اما اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی به خاطر عدم اراده سیستم حکمرانی آب و گسیل سرمایه ها به سمت پروژههای سدسازی و انتقال آب نادیده گرفته شده و دشتهای ایران را به مرز فاجعه نزدیک کرده است. در صورت سرمایهگذاری و اجرای پروژههای جمعآوری سیلاب بر پهنههای مخروطهای افکنه، سالانه میتوان نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ میلیارد متر مکعب آب هرز-رو را در آبخوانهای کشور ذخیره و کسری سفرهها را جبران کرد.
مقامهای دولت بارها با ارائه ارقام متفاوت ادعا کردهاند که بین ۳۰۰ هزار تا ۴۳۰ هزار چاه غیرمجاز در استانهای کشور وجود دارد که هیچ قانون و اراده ای برای بستن آنها نیست. صاحبان این چاهها اغلب دلالان وابسته به سیستمهای اجرایی اند و اقدام به آب فروشی می کنند.
وجود موتور پمپها و چاههای بیشمار در مناطق مختلف کشور از عوامل مرگ تردیجی آبخوانها به حساب میآید. به هم خوردن تعادل آبهای سطحی و آبخوانها در دهههای اخیر در حوضههایی نظیر دریاچه ارومیه به خوبی قابل مشاهده است که به تاخیر احیای دریاچه هم انجامیده، در زمانی که هنوز دهها هزار چاه در این محدوده فعال هستند. دولت بارها ادعا کرده که چاههای غیرمجاز را تعطیل خواهد کرد، اما به دلایل مختلف از جمله پنهان شدن پشت بهانه مشکلات معیشتی کشاورزان این مهم رنگ واقعیت بهخود نگرفته است.
ضایعات آب در بخش کشاورزی نیز قاتل آب است. هیچ الگوی مشخصی برای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی وجود ندارد. همچنان عرضه آب گزینه اصلی تامین آب است که منافع اقلیتی که پشت درهای بسته برای ویرانگری سرزمین ایران تصمیم گرفته و اجرا می کنند را تامین می کند.
با توجه به سیاستهای دولتهای بعد از انقلاب با هدف دستیابی به خودکفایی بدون توجه به میزان آب مصرفی، دولتها متهم اصلی نابودی آبخوانهای کشورند.
نخستین راه چاره نیز توقف اجرای سیاستهای اشتباه تولید غذا و تغییر سیاستهای مدیریت آب است، اما دولتها و سیاسیون بزرگترین مانع بر سر منطقی شدن حکمرانی و مدیریت آب در ایرانند.
هنوز طرح جامع آب متناسب با شرایط اقلیمی و جمعیتی در سیاستگذاری های جمهوری اسلامی دیده نمی شود و فقدان مدیریت یکپارچه آب و خاک ضمن فراهم آوردن شرایط تخریب خاک، به از دست رفتن آبهایی که میتوانستند درون آبخوانها ذخیره کنند منتهی شده است.
نادیده گرفتن مساله مهم مشارکت مردم در تصمیمگیریها و تدوین طرحها و قوانین آبی، دولت و مدیران ارشد را تبدیل به متهمان اصلی کرده است. بدون تردید دولتها متهم اصلی نابودی آبخوانهای کشورند. سیاستهای غلط آبی و کشاورزی فاجعه بار، نبود نظارت و فقدان دموکراسی و پاسخگویی کشور را به نقطهای برگشت ناپذیر نزدیک کرده است./بخشی برگرفته از کانال آبانگان
#روز_جهانی_آب
#WaterActions
©@ruralwomenissues
دولتها متهم اصلی نابودی آبخوانهای کشورند. سیاستهای غلط آبی و کشاورزی و نبود نظارت و فقدان دموکراسی و پاسخگویی منابع آب زیرزمینی کشور را به نقطهای برگشت ناپذیر نزدیک کرده است.
همه دولتها بهجای سرمایهگذاری روی تغذیه سفرههای آب زیرزمینی و نجات دشتها از نشست، با تزریق بودجه به پروژههای مخرب محیط زیست به طور مستقیم و غیرمستقیم، قاتل آبخوانهای کشور بوده اند. متهمان این قتل شبه عمد، وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی و پیمانکاران بزرگ و شرکتهای مشاوری هستند که سازمان حفاظت محیط زیست بی قدرت ایران نتوانسته مانعی بر سر جنایت زیستمحیطیشان ایجاد کند.
نجات بسیاری از آبخوانها امکان پذیر است. بیش از ۱۴/۸ میلیون هکتار از عرصههای مناسب آبخوانداری و تغذیه مصنوعی از سوی کارشناسان دولت شناسایی شده، اما اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی به خاطر عدم اراده سیستم حکمرانی آب و گسیل سرمایه ها به سمت پروژههای سدسازی و انتقال آب نادیده گرفته شده و دشتهای ایران را به مرز فاجعه نزدیک کرده است. در صورت سرمایهگذاری و اجرای پروژههای جمعآوری سیلاب بر پهنههای مخروطهای افکنه، سالانه میتوان نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ میلیارد متر مکعب آب هرز-رو را در آبخوانهای کشور ذخیره و کسری سفرهها را جبران کرد.
مقامهای دولت بارها با ارائه ارقام متفاوت ادعا کردهاند که بین ۳۰۰ هزار تا ۴۳۰ هزار چاه غیرمجاز در استانهای کشور وجود دارد که هیچ قانون و اراده ای برای بستن آنها نیست. صاحبان این چاهها اغلب دلالان وابسته به سیستمهای اجرایی اند و اقدام به آب فروشی می کنند.
وجود موتور پمپها و چاههای بیشمار در مناطق مختلف کشور از عوامل مرگ تردیجی آبخوانها به حساب میآید. به هم خوردن تعادل آبهای سطحی و آبخوانها در دهههای اخیر در حوضههایی نظیر دریاچه ارومیه به خوبی قابل مشاهده است که به تاخیر احیای دریاچه هم انجامیده، در زمانی که هنوز دهها هزار چاه در این محدوده فعال هستند. دولت بارها ادعا کرده که چاههای غیرمجاز را تعطیل خواهد کرد، اما به دلایل مختلف از جمله پنهان شدن پشت بهانه مشکلات معیشتی کشاورزان این مهم رنگ واقعیت بهخود نگرفته است.
ضایعات آب در بخش کشاورزی نیز قاتل آب است. هیچ الگوی مشخصی برای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی وجود ندارد. همچنان عرضه آب گزینه اصلی تامین آب است که منافع اقلیتی که پشت درهای بسته برای ویرانگری سرزمین ایران تصمیم گرفته و اجرا می کنند را تامین می کند.
با توجه به سیاستهای دولتهای بعد از انقلاب با هدف دستیابی به خودکفایی بدون توجه به میزان آب مصرفی، دولتها متهم اصلی نابودی آبخوانهای کشورند.
نخستین راه چاره نیز توقف اجرای سیاستهای اشتباه تولید غذا و تغییر سیاستهای مدیریت آب است، اما دولتها و سیاسیون بزرگترین مانع بر سر منطقی شدن حکمرانی و مدیریت آب در ایرانند.
هنوز طرح جامع آب متناسب با شرایط اقلیمی و جمعیتی در سیاستگذاری های جمهوری اسلامی دیده نمی شود و فقدان مدیریت یکپارچه آب و خاک ضمن فراهم آوردن شرایط تخریب خاک، به از دست رفتن آبهایی که میتوانستند درون آبخوانها ذخیره کنند منتهی شده است.
نادیده گرفتن مساله مهم مشارکت مردم در تصمیمگیریها و تدوین طرحها و قوانین آبی، دولت و مدیران ارشد را تبدیل به متهمان اصلی کرده است. بدون تردید دولتها متهم اصلی نابودی آبخوانهای کشورند. سیاستهای غلط آبی و کشاورزی فاجعه بار، نبود نظارت و فقدان دموکراسی و پاسخگویی کشور را به نقطهای برگشت ناپذیر نزدیک کرده است./بخشی برگرفته از کانال آبانگان
#روز_جهانی_آب
#WaterActions
©@ruralwomenissues