‌🔴 #کارگر در نظام اخوندی

داوود میرزایی دبیر اجرایی تشکیلات #خانه_کارگر شهرستان‌های ساوه و زرندیه گفت:
سال ٥٧ #دستمزد_روزانه یک کارگر حداقل ٦٣ #تومان معادل ٩ #دلار بود.
اگر این روند ادامه پیدا می‌کرد بعد از ٤١ سال اگر سالیانه یک دلار به حقوق کارگر اضافه شده بود، باید حقوق کارگر امروز ٤٩ دلار بود، این که محقق نشد، حداقل انتظار داشتیم ٩ دلار سال ٥٧ که معادل چهار میلیون و ٥٠٠ هزار تومان است به کارگر تعلق بگیرد.
مبلغ مصوب دستمزد کارگر برای سال ٩٩ ۸۰٫۹۶۱١ تومان هست که با احتساب هر دلار ١٦٥٠٠ تومان، ٤.٩ دلار میشود، که هنوز این هم اجرایی نشده است.

امروز یک #خانه ویلایی متوسط در حومه شهرهای #آمریکا حدود ٦٠٠ هزار دلار قیمت دارد.
به گزارش #فاکس_بیزینس، متوسط قیمت #مسکن در نقاط مختلف آمریکا طی چهل سال اخیر افزایش محسوسی داشته و از ۹۶هزار و ۶۸۱ دلار در دهه ۱۹۸۰ به ۲۲۶ هزار و ۸۰۰ دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده است.
یعنی حدود ٢.٣ برابر افزایش قیمت در چهل سال گدشته بوده و خانه ٦٠٠هزار دلاری امروز، چهل سال قبل حدود ٢٦٠ هزار دلار بوده است.

کارگر ایرانی با ٩ دلار دستمزد، برای بدست آوردن ٢٦٠ هزار دلار، ٩٢.٦ سال زمان لازم داشت.
امروز کارگر ایرانی برای خرید همان خانه به قیمت ٦٠٠هزار دلار، با دستمزد سال ٩٩، باید ٣٩٢.٤٦ سال تلاش کند که در واقع تنها حداکثر ٣٠سال برای هر کارکر امکانپذیر است.

اگر سال پنجاه و هفت، سه کارکر دستمزد ٣٠ سال خود را جمع میکردند #توان_خرید یک خانه متوسط در امریکا را داشتند، اکنون باید ١٣ کارگر با هم برای این کار تلاش کنند. یعنی کارگر ایرانی در چهل سال گدشته با ضریب #پسرفت ٤.٣ برابر کار کرده است و همه این سالها که کارگران به سوی #فلاکت و #بدبختی میرفتند، مدعیان حمایت از #مستضعفان و #محرومان و #زحمتکشان و #رنجبران و #دهقانان، صرفا سرگرم نامگذاری برای سالها، جهت #فریب مردم بودند و نتیجه سی سال نامگذاری چنین بود:
۱۳۶۹: تحول درونی و اصلاح امور
۱۳۷۰: صبح روشنی
۱۳۷۱: تحکیم معنویت
۱۳۷۲: عدالت اجتماعی
۱۳۷۳: صرفه‌جویی
۱۳۷۴: وجدان کاری، انضباط اجتماعی، انضباط اقتصادی
۱۳۷۵: پرهیز از اسراف و حفظ ثروت و منابع عمومی کشور
۱۳۷۶: توجه به معنویات و فضایل اخلاقی
۱۳۷۷: صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف، قناعت و پایداری بر مواضع اسلامی و انقلابی
۱۳۷۸: سال امام خمینی
۱۳۷۹: سال امام علی
۱۳۸۰: "اقتدارملی و اشتغال‌آفرینی" توسط خامنه ای و " گفتگوی تمدن‌ها " توسط محمد خاتمی
.۱۳۸۱: عزت و افتخار حسینی
۱۳۸۲: خدمت‌گزاری
۱۳۸۳: پاسخگویی
۱۳۸۴: همبستگی ملی و مشارکت عمومی
۱۳۸۵: سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
۱۳۸۶: اتحاد ملی، انسجام اسلامی
۱۳۸۷: نوآوری و شکوفایی
.۱۳۸۸: حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف
۱۳۸۹: همت مضاعف، کار مضاعف
.۱۳۹۰: جهاد اقتصادی
۱۳۹۱: تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی
۱۳۹۲: حماسهٔ سیاسی و حماسهٔ اقتصادی
۱۳۹۳: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی ومدیریت جهادی
۱۳۹۴: دولت و ملت، همدلی و همزبانی
۱۳۹۵: اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
۱۳۹۶: اقتصاد مقاومتی، تولید - اشتغال
۱۳۹۷: حمایت از کالای ایرانی
١٣٩٨: رونق تولید
۱۳۹۹: جهش تولید

بعد از سی سال نامگذاری سالها و مشغول کردن #افکار و #اذهان عمومی به محملات و اباطبل بیهوده، امروز #سرمایه های کشور غارت و چپاول و نابود شده، #صنایع از بین رفته، #کشاورزی محو و #محیط_زیست ویران شده، #سرمایه_اجتماعی از بین رفته، #سلامت جسمی و ذهنی و فکری و اجتماعی و اخلاقی مردم هدر رفته، #امنیت در ابعاد مختلف نایود و اعتماد و اطمینان در جامعه نیست شده، #اختلاف_طبقاتی کمر ملت را شکسته و اکثریت مطلق، زیر پای یک عده شیاد و قدرت طلب و دیکتاتور در لباس #سپاه_پاسداران و #آخوند و مدیران #رانت_خوار و #مداح و #بسیجی له شده و سرکوبگران نیز معترصان را بی محابا کشته اند.

تنها نتیجه این چهار دهه، پیشبرد اهداف سلطه گران #گلوبالیست در ایران و #خاورمیانه و استمرار جنگهای بیهوده مذهبی و #تروریسم، از افغانستان تا مرزهای شرقی دریای مدیترانه و ویرانی این گسترده بزرگ جغرافیایی توسط اخوندهای مزدور سلطه گران جهانی و یک عده جاهل و نادان افراط گرا از مذاهب مختلف است

در این میان در دوران حکومت مدعیان #عدالت_اجتماعی و #حکومت_عدل_علی و #جامعه_بی_طبقه_توحیدی و حکومت #پرولتاریا و کارگران و زحمتکشان و دهقانها، که با اتحاد شوم و ننگین #سرخ_و_سیاه در سال ٥٧ ایجاد شد، و در تمام این سالها همچنان همکاری آخوندها با #احزاب_چپ کشورهای جهان، از چین #کمونیست و کره شمالی و روسیه و ونزوئلا و حزب بعث سوریه گرفته، تا احزاب چپ و #سوسیالیست اروپایی و چپگراهای حزب دمکرات آمریکا دوام داشته و سرسپردگی آخوندها به این عناصر قدرت برقرار بوده است؛ طبقه کارگر و دهقان و محروم بیشترین صدمات و خسارات و سرکوب را تحمل کرده اند.

‌🔴 بازی با بحرانها ؛ پایان بحران؟ یا استمرار آن و در عین حال ادعای مبارزه با بحران‌؟

۲) قسمت‌ دوم👇👇

خلاصه از نظر #رضا_علیجانی ها، براندازی باید به شکلی باشد که‌ آب از آب تکان نخورد و قند در دل آخوندها آب نشود تا تندروها به سرکار نیایند و میانه روها به حاشیه رانده نشوند و #حقوق_بشر توسط تندروها و #سپاه_پاسداران بیشتر ضایع نشود.

اما واقعیت این است که در دوره میانه روها کل #مبارزه_مدنی با رژیم در متن جامعه از بین میرود، و کار تندروها آنچنان راحت می شود که به کار چپاول و پیش برد طرح های #تروریستی مشغول می شوند، و دلیل نقض نشدن حقوق بشر همین عقیم شدن مبارزه در دوره میانه روها هست.
اما در دوره حکومت تندروها مردم از قید #استمرار_طلبان کندرو خلاص شده و مبارزه با رژیم را ادامه می دهند، در نتیجه رژیم به خطر افتاده و مرتکب نقض حقوق بشر گسترده و آشکار می شود. حالا آقای علیجانی دلخور هست که چرا رژیم را با تحریم وادار به نقض حقوق بشر در مقابل مبارزه مردم می کنید. به حکومت فشار نیاورید تا حکومت هم فشار را به مردم منتقل نکند و مردم هم به تقابل برنخیزند تا رژیم هم مجبور به #سرکوب نشود و چهره کریه اش به جهان آشکار نشود، و به نابودی نزدیک نگردد.
پس طبیعی است که مخالف #تحریمهای_آمریکا هستند و بهانه می آورند که به مردم فشار می آید. گویی وقتی تحریم ها نبودند فشاری روی مردم نبود و نرخ #تورم و #فلاکت و ورشکستگی صنایع و تجارت و ... در طول چهل سال گذشته بصورت مستمر فزاینده نبود. البته از نظر ایشان کمتر ضایع شدن حقوق بشر برای سالهای طولانی آشکالی ندارد، فقط در مدت کوتاه نقض حقوق بشر فاحش انجام نشود؛ چون شاید واقعا کار به جای باریک بکشد. بالاخره آنچه مسلم است "ملت کافی است فقط یک بار پیروز شوند" و در این صورت همه بساطها بهم می ریزد.

آز نظر ایشان در جامعه ورزشی آن عدالت و امکان هست که همه‌ جوانان شایسته به جایگاه واقعی برسند. وقتی ورزش تحریم شود به آنها ظلم می شود. همچنین وضعیت اقتصادی مردم ‌خوب است، و وقتی تحریم می شود به مردم فشار وارد می شود .
با این وصف معلوم نیست ایشان اصلا چرا مخالف این رژیم مظلوم هستند؟

اما‌ واقعیت این است که این اشخاص نه #اصلاح_طلب به معنای واقعی سیاسی اش بوده اند، و نه امروز واقعا #برانداز هستند.
اینها در واقع همان #خندق های رژیم هستند، که هر کس بخواهد علیه رژیم اقدامی جدی بکند، اول به دام این خندقها می افتد، و با هر اقدام جدی علیه رژیم به بهانه های واهی مخالفت می شود، و اینها وظیفه #جنگ_روایتها را برعهده دارند. یعنی برای هر اقدامی یک روایت متقابل درست کرده و پیش پای روایت عرضه شده بگذارند، و با جنگ روایتها در رسانه ها ذهن مردم را نسبت به آن شخص و آن حرکت و روایت مشوش و سرگردان می کنند، تا همان گام اول، اصلا رغبتی اجتماعی برای آن شخص و طرح ایجاد نشود، و فرد در همان گام اول ناکام بماند. و براستی #جمهوری_اسلامی دستمزد گرانسنگی برای این کارشناس نمایان سیاسی و براندازنمایان و مزدوران رسانه ای ، و در یک کلام، خندق هایش پرداخت می کند. طبیعی است که منافع ایشان ادامه این تعامل تقابلی هست. رسانه ها هم همینطور؛ اگر جمهوری اسلامی از بین برود بساطشان بی رونق می شود؛ و باید در یک جامعه دمکراتیک در شرایط برابر کار کنند و خبری از انواع #رانت ها و دستمزد های نهان و آشکار نخواهد بود. لذا برای ادامه این وضع همین بهتر که بحثهای داغ انجام‌ شود، اما عملا کسی کاری به کار رژیم نداشته باشد . رژیم هم این معامله و این تعامل تقابلی کنترل شده و بی خطر را بسیار دوست دارد.
البته خود رژیم هم‌ همین سیستم را در کار خود پیش می برد. مثلا مدعی است با #داعش در عراق جنگ می کند، و به همین بهانه هزاران میلیارد ثروت را چپاول و و با بهانه شرایط وجود دشمن، سرکوب مردم معترض را موجه نشان می دهد. پس بودن داعش و استمرار جنگ به نفع آخوندها هست.

این از اصول اساسی #گلوبالیست ها هست. استفاده ابزاری از هر بحرانی و حفظ آن #بحران و ادعای مقابله با آن. این همان تعامل تقابلی هست که هیچ پایان و نتیجه ای ندارد.
حال چه #دمکراتهای_آمریکا #بحران_نژادی بین سیاه پوستان و سفیدپوستان را ابزار بکنند. چه #فیمینیسم را بهانه کنند، چه‌ نبرد #پرولتاریا و #بورژوا باشد چه‌ #بحران_محیط_زیستی و #تغییرات_اقلیمی ابزار کار شود و چه جمهوری اسلامی ادعای مبارزه با داعش و #القاعده و #طالبان و حتی #اسرائیل و #آمریکا را بکند، و چه خاتمی خود را اصلاح طلب بنامد و چه رضا علیجانی با روش خود براندازی را ابزار کار خود بکند . فرقی نمی کند؛ همه اینها از بحرانها نان می خورند و بظاهر نشان میدهند که می خواهند آن را حل کنند، اما هرگز اجازه نمی دهند یک راه حل برای اتمام آن بحران پیدا و حتی ارائه شود .