نشر سایه سخن
9.77K subscribers
13.1K photos
4.76K videos
270 files
3.79K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
در همین لحظه که من در حال نوشتنم، در گوشه‌ی دیگری از جهان، انسان‌های زیادی گرسنه‌اند.
اگر #ژان_پل_سارتر بود می‌گفت:
«من در برابر این گرسنگی مسئولم.»
البته من اعتراض می‌کردم: من نمی‌دانم آنجا چه خبر است و برای تغییر وضع اسف‌بار موجود، کار چندانی از دستم برنمی‌آید، ولی سارتر می‌گفت:

«این منم که انتخاب کرده‌ام بی‌خبر بمانم و به‌جای آنکه خود را درگیر این وضع اسف‌بار کنم، در این لحظه‌ی خاص فقط بنویسم.

می‌توانستم فراخوانی بدهم و اعانه جمع کنم یا از طریق ارتباطاتی که در رسانه‌ها دارم، توجه همگان را به وضع موجود جذب کنم، ولی انتخاب کرده‌ام آن را نادیده بگیرم.
من در برابر آنچه می‌کنم و آنچه انتخاب می‌کنم که نادیده بگیرم، مسئولم.»

سارتر در اینجا مقصود اخلاقی ندارد: نمی‌گوید من باید رفتار متفاوتی داشته باشم، بلکه می‌گوید آنچه می‌کنم در حیطه‌ی مسئولیتم قرار دارد. بنابراین هر دو سطح مسئولیت (انتساب اهمیت و مسئولیت در برابر رفتارهایمان در زندگی) کاربرد فراوانی در روان‌درمانی دارد./۳۱۴
#روان_درمانی_اگزیستانسیال
#اروین_یالوم

📓@Khod_Agah
🆔 @Sayehsokhan
تفاوت بین «چگونه همه‌چیز هست» و «همه‌چیز هست»

#هایدگر توضیحی دیالکتیک آورد که این پارادوکس را روشن می‌کند. او دو شیوه در زندگی را پیشنهاد کرد:
شیوه‌ی روزمره و شیوه‌ی هستی‌شناسی. در شیوه‌ی روزمره، شما کاملا مجذوب محیط اطراف می‌شوید و در شگفت که چگونه همه‌چیز در دنیا هست؛ در حالی‌که در شیوه‌ی هستی‌شناسی، شما معجزه‌ی خود «هستی» را مرکز توجه قرار می‌دهید، از معجزه‌ی بودن قدردانی می‌کنید و در شگفت که همه‌چیز هست و شما وجود دارید.

بین این دو، تفاوت بسیار مهمی است. وقتی کاملا در روزمرگی غرق می‌شوید، حواس شما دور چیزهای ناپایدار و گذرا می‌چرخد، همچون صورت، ظاهر، مد، ثروت و شهرت. برعکس در شیوه هستی‌شناسی، شما نه‌تنها از زندگانی و فناپذیری و دیگر جنبه‌های غیر‌قابل‌تغییر در زندگی بیشتر آگاه می‌شوید، بلکه با اشتیاق و آمادگی بیشتر، آن تغییرات بنیادی را پی می‌گیرید. شما وادار می‌شوید با آنچه وظیفه‌ی اصلی یک انسان است، مواجه شده، با آن دست‌وپنجه نرم کنید تا بتوانید در کار و حرفه و ارتباطات انسانی، صاحب اعتبار و اصیل باشید و در زندگی معنادار خود به شکوفایی برسید.

کتاب: #خیره_به_خورشید_نگریستن
#اروین_یالوم

🆔 @Sayehsokhan
🔹بعضی زنان زیبا فقط به خاطر ظاهرشان پاداش می‌گیرند و محترم شمرده می‌شوند. این موضوع آنقدر تکرار می‌شود که از رشد و توسعه در بخش‌های دیگر وجود خود غافل می‌مانند.

🔸اعتماد به نفس و احساس موفقیت آنها سطحی بوده و به اندازه پوست بدنشان عمق دارد و وقتی زیبایی محو می‌گردد دیگر چیزی برای ارائه ندارند.
چنین زنی نه هنر جالب توجه بودن را در خود پرورش داده و نه توانایی توجه به نکات جالب دیگران را دارد...

📘کتاب: #درمان_شوپنهاو‌ر
نویسنده: #اروین_یالوم

🆔 @sayehsokhan
تنهایی بخشی از هستی است، باید با آن رو در رو شویم و راهی برای هضم آن بیابیم. ارتباط با دیگران مهم‌ترین منبع در دسترس ما برای کاستن از وحشت تنهایی است.
هر یک از ما کشتی‌هایی تنها در دریایی تیره و تاریم. نور کشتی‌های دیگر را می‌بینیم، کشتی‌هایی که به آنها دسترسی نداریم ولی حضورشان و شرایط مشابهی که با ما دارند، آرامش زیادی به ما می‌بخشد.
ما از تنهایی و درماندگی محضمان آگاهیم ولی اگر بتوانیم سلول‌های بی‌روزنمان را بشکافیم، متوجه می‌شویم دیگرانی هم هستند که با وحشتی مشابه دست به گریبانند. احساس تنهایی، راهی برای همدردی با دیگران به رویمان می‌گشاید و به این ترتیب، دیگر چندان وحشت زده نخواهیم بود. پیوندی نادیدنی، افرادی را که تجربه‌ای مشترک دارند، به هم می‌پیوندد...!

از کتاب: #روان‌درمانی_اگزیستانسیال
نویسنده: #اروین_یالوم

🆔 @sayehsokhan
✍️محمدباقر تاج الدین

🖊اندیشیدن به مرگ نجات‌بخش است
«تنها در رویارویی با مرگ است که خودِ واقعیِ  انسان متولد می‌شود» (آگوستین قدیس)




انسان‌ها گمان می‌کنند که اندیشیدن دربارۀ زندگی نجات‌بخش است و هرگونه اندیشیدن به مرگ آنها را به کام نیستی می‌کشاند. البته اگرچه نفْسِ مرگ آدمی را نابود می‌کند اما فکر کردن به مرگ وی را نجات می‌دهد. به گفتۀ #اروین_یالوم روان درمانگر مشهور در کتاب روانی درمانی اگزیستانسیل: «مرگ، موقعیتی بی‌همتا و منحصر به فرد است: مرگ موقعیتی است که امکان زندگی اصیل و موثق را برایمان فراهم می‌کند. مرگ آگاهی فرد را از مشغولیت‌های فکری پیش پا افتاده دور می‌کند و به زندگی ژرفا، رنگ و بو و چشم‌اندازی کاملاً متفاوت می‌دهد» (یالوم، 1395: 58).

عموم انسان‌ها به طور معمول  مرگ را مصیبتی بزرگ و دردناک و تلخ می‌دانند و تمام کوشش خود را به کار می‌گیرند تا از مرگ دور شوند و آن را انکار کنند. برای مثال هنگامی که پزشکان به برخی افراد می‌گویند شما به بیماری مهلک و کشنده‌ای مانند سرطان دچار شدید در گام نخست آن را کاملاً انکار می‌کنند و این البته طبیعی است چرا که ما انسان‌ها مرگ را با نابودی و نیستی یکسان می‌پنداریم و برای این اساس است که همواره از آن فرار می‌کنیم.

✳️رمان‌هایی چون "جنگ و صلح" و "مرگ ایوان ایلیچ" اثر "تولستوی" از جمله نمونه‌های درخشان در ترسیم تحول بنیادینی‌اَند که مرگ در هر فردی بر می‌انگیزد. در این دو رمان به خوبی نشان داده می‌شود که آدمی در مواجهۀ با مرگ چگونه به "یکپارچگی شخصیت" دست می‌یابد، امری که در سایر دوره‌های زندگی هرگز بدان دست نمی‌یابد. در رمان "جنگ و صلح" قهرمان داستان "پی‌یر" از زندگی اشرافی روسی به شدت ملول و دل زده شده است اما هنگامی که سربازان ناپلئون وی را دستگیر و به اعدام با جوخۀ آتش محکوم می‌کنند او نفر ششم صف اعدامی‌هاست و اعدام پنج مرد جلوتر از خودش را می‌بیند و خود را برای مرگ حتمی آماده می‌کند، ولی ناگهان در آخرین لحظه اعدامش به تأخیر می‌افتد. این تجربه، "پی یر" را دگرگون می‌کند و پس از آن زندگی پرشور و معناداری را دنبال می‌کند. از آن پس با تمام وجود با دیگران ارتباط برقرار می‌کند و با اشتیاق کامل به سراغ طبیعت می‌رود و همه چیز را با تمام وجود و با جان و دل می‌پذیرد.

❇️"ایوان ایلیچ" هم که کارمندی خودپسند و بداخلاق است هنگامی که به  بیماری کُشنده‌ای مبتلا می‌شود اضطراب و اندوه تمام وجودش را فرا می‌گیرد. اما اندکی پیش از مرگ به حقیقتی ژرف پی می‌برد و آن این که به طور عمیق متحول می‌شود و کوشش می‌کند با تمام اطرافیان همدلی کند و در واقع به "یکپارچگی شخصیت" می‌رسد که تا پیش از آن هرگز چنین تجربۀ ارزشمندی را در زندگی خویش درک نکرده بود. واقعیت تلخ و دردناک این است که  انسان‌ها به واسطۀ روزمرگی و روزمرّه‌گی در زندگی خویش از بسیاری از امور ارزشمند زندگی غفلت می‌ورزند و اهمیتی بدان‌ها نمی‌دهند. دل مشغولی‌های زندگی، طمع‌ورزی‌ها، خودخواهی‌ها، سرگرمی‌های بی‌ارزش، بیهودگی‌های زندگی، سرگردانی‌ها، دلخوش بودن به امور پَست و بی‌ارزش و بسیاری رفتارها و کنشگری‌های نه چندان ارزشمند آدمی را تا سر حدّ گذرانِ سَرسَری زندگی می‌کشاند به گونه‌ای که درک تمام عیار لحظه لحظۀ زندگی برایش دست نایافتنی می‌شود. آدمی به جای این که در "حال" و "اکنون" زیست کند و لذّت مادی و معنوی ببرد شوربختانه یا در حسرت گذشتۀ خویش سیر می‌کند و یا دل نگران آینده‌هایی است که هنوز نیامده‌اند،  آن هم به قمیت نابودی امروزی که صددرصد واقعی است.

این گونه است که می‌توان کم و بیش ادعا کرد که اندیشیدن واقعی به مرگ نجات‌بخش است چرا که سبب می‌شود هر چه عمیق‌تر و جدی‌تر به لحظات زندگی خود بیندیشیم و بکوشیم  در حد مقدورات و امکاناتی که در اختیار داریم به یک زندگی اصیل و معنادار و ارزشمند دست یابیم. سقراط فیلسوف بزرگ یونانی در این زمینه گفته است که: «زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد» و در همین رابطه آلبرکامو فیلسوف و نویسندۀ فرانسوی در کتاب افسانۀ سیزیف آورده است که: «بنیادی‌ترین پرسش فلسفی در این جهان این است که آیا زندگی ارزش زیستن دارد یا نه»؟

#مرگ
#مرگ_اندیشی
#معنای_زندگی

منبع: روان درمانی اگزیستانسیل، اروین یالوم،
ترجمه سپیده حبیب، تهران: نشر نی

🆔 @sayehsokhan