گفتم: «این بخش سخت مشکلات است که مرا به دردسر انداخته است. ما مشکلات خیلی بزرگی داریم و هیچ کس مایل نیست در باره‌اش صحبت کند و حتی اندکی به آن‌ها بپردازد. به علاوه ما در موارد زیادی توافق نداریم. به نظر می‌رسد نمی‌توانیم از میان این اختلافات بگذریم. این مواقع است که درمانده می‌شوم و احساس می‌کنم هرگز قرار نیست چیزی را درست جواب بدهم. خودم را دقیقاً در تلۀ قضاوت‌کننده می‌بینم.»

«با این‌که با تیمت هرگز در حالت یادگیرندۀ خالص نخواهی بود، ولی می‌توانی یاد بگیری که لحظه به لحظه توجهت را به کدام حالت بدهی. هر توجهی که به موضع قضاوت‌کننده بکنی، از حالت یادگیرنده دور می‌شوی. حالت قضاوت‌کننده را بپذیر و حالت یادگیرنده را تمرین کن. این شعار را در مغزت حک کن. برای تیم‌ها مهم است، همان‌طور که برای افراد مهم است.»

وقتی در موضع قضاوت‌کننده قرار بگیری از حالت یادگیرنده دور می‌شوی.



📚 #برشی_از_کتاب
#سوالاتت_را_تغییر_بده_تا_زندگی_ات_تغییر_کند
✍️ اثر: #دکتر_ماریل_آدامز
👌 ترجمه: #سید_حمید_میرغفوری
📇 انتشارت: #سایه_سخن
📖 صفحه: ۱۱۰و۱۱۱

🆔 @Sayehsokhan

گفتم: «جدی می‌گویم.» می‌‌خواستم مطمئن بشوم که منظورم را رسانده‌ام. «متوجه شدم که تو به طور طبیعی هر چیزی را که جوزف به ما می‌آموزد، داری. شرط می‌بندم که تو سؤالات را تغییر می‌دهی، حتی اگر خودت متوجه نشده باشی. خودت را مستقیماً به مسیر یادگیرنده می‌بری. این‌طور است که وضعیت را تغییر می‌دهی.»

«این تغییرات را دوست دارم!»

در حالی که دوباره بغلش می‌کردم گفتم: «من هم همین‌طور.» هنوز می‌خواستم بدانم چطور آن تغییرات را ایجاد می‌کند. «چطور یاد گرفتی این کار را بکنی؟»

قبل از این‌که جواب بدهد، ساعت الکترونیکی روی اجاق زنگ خورد. همیشه گریس آن را تنظیم می‌کرد که وقت سر کار رفتن را به ما یادآوری کند.



📚 #برشی_از_کتاب
#سوالاتت_را_تغییر_بده_تا_زندگی_ات_تغییر_کند
✍️ اثر: #دکتر_ماریل_آدامز
👌 ترجمه: #سید_حمید_میرغفوری
📇 انتشارت: #سایه_سخن
📖 صفحه: ۷۵

🆔 @Sayehsokhan