#معرفی_کتاب
توتالیتاریسم
هنگامی که مدام به شما #دروغ میگویند، نتیجه این نیست که شما این دروغها را باور میکنید؛ بلکه این است که دیگر هیچکس به هیچچیز باور ندارد.
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید میتوانید بکنید.
توتالیتاریسم/نویسنده: هانا آرنت
انتشارات ثالث
🆔 @sayehsokhan 👇👇👇👇
توتالیتاریسم
هنگامی که مدام به شما #دروغ میگویند، نتیجه این نیست که شما این دروغها را باور میکنید؛ بلکه این است که دیگر هیچکس به هیچچیز باور ندارد.
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید میتوانید بکنید.
توتالیتاریسم/نویسنده: هانا آرنت
انتشارات ثالث
🆔 @sayehsokhan 👇👇👇👇
کتاب صوتی دروغگویی روی مبل نوشتهی اروین یالوم رواندرمانگر و نویسندهی مشهور است.
دروغگویی روی مبل، کتابی حاصل از علم و ادبیات است. یالوم در این کتاب تمام هنر و علم خود را به کار گرفته است تا خواننده را با دروغهایی که بسیاری از افراد روی مبل مطب رواندرمانگرها میگویند مواجه کند و در عین حال چشماندازی از طرز فکر درمانگرها که در جلسات درمانشان ارائه میدهد، بیان کند. یالوم در کتاب حاضر داستانی جذاب را روایت میکند که قصهی آن دربارهی ارتباط بین سه روان درمانگر با بیمارانشان است.
موضوع اصلی این رمان در مورد روابط بین درمانگر و بیمار است و به خواننده این فرصت را میدهد تا نگاهی دو سویه به این موضوعات داشته باشد که یک رواندرمانگر چطور میتواند به بیمار خود کمک کند؟
آیا او این امکان را دارد تا از مرزهای اخلاقی و حرفهای کاری خود جلوتر برود؟
آیا بیمار و درمانگر میتوانند به یکدیگر اعتماد کنند. مسائلی از این دست و بسیاری از موارد دیگر در این کتاب به شکل داستانی جذاب و خواندنی آمده است.
یالوم برای نوشتن دروغگویی روی مبل، واقعیت و داستان را با هم در آمیخته است. او بسیاری از صحنههایی که در داستان آورده است را یا بر اساس رویدادهای واقعی و یا الهام گرفته از آنها بیان کرده است. از این رو خوانندگان کتابهای او به ویژه کتاب حاضر میتوانند خودشان را در قالب شخصیتهای معرفی شده و رفتار آنها واکاوی کنند. ممکن است هر یک از ما به جای روان درمانگر یا بیماران این کتاب باشیم و رفتاری انجام دهیم که همانقدر غیرقابلپیشبینی و همانقدر نسنجیده باشد.
کتاب صوتی دروغگویی روی مبل به ما این فرصت را میدهد تا به عمق لایههای پنهان شخصیت خود نفوذ کنیم و ناشناختههایی را از خودمان کشف کنیم که شاید پیشتر متوجه آنها نبودهایم.
#دروغ_گویی_روی_مبل
#اروین_یالوم
@Khod_Agah
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
دروغگویی روی مبل، کتابی حاصل از علم و ادبیات است. یالوم در این کتاب تمام هنر و علم خود را به کار گرفته است تا خواننده را با دروغهایی که بسیاری از افراد روی مبل مطب رواندرمانگرها میگویند مواجه کند و در عین حال چشماندازی از طرز فکر درمانگرها که در جلسات درمانشان ارائه میدهد، بیان کند. یالوم در کتاب حاضر داستانی جذاب را روایت میکند که قصهی آن دربارهی ارتباط بین سه روان درمانگر با بیمارانشان است.
موضوع اصلی این رمان در مورد روابط بین درمانگر و بیمار است و به خواننده این فرصت را میدهد تا نگاهی دو سویه به این موضوعات داشته باشد که یک رواندرمانگر چطور میتواند به بیمار خود کمک کند؟
آیا او این امکان را دارد تا از مرزهای اخلاقی و حرفهای کاری خود جلوتر برود؟
آیا بیمار و درمانگر میتوانند به یکدیگر اعتماد کنند. مسائلی از این دست و بسیاری از موارد دیگر در این کتاب به شکل داستانی جذاب و خواندنی آمده است.
یالوم برای نوشتن دروغگویی روی مبل، واقعیت و داستان را با هم در آمیخته است. او بسیاری از صحنههایی که در داستان آورده است را یا بر اساس رویدادهای واقعی و یا الهام گرفته از آنها بیان کرده است. از این رو خوانندگان کتابهای او به ویژه کتاب حاضر میتوانند خودشان را در قالب شخصیتهای معرفی شده و رفتار آنها واکاوی کنند. ممکن است هر یک از ما به جای روان درمانگر یا بیماران این کتاب باشیم و رفتاری انجام دهیم که همانقدر غیرقابلپیشبینی و همانقدر نسنجیده باشد.
کتاب صوتی دروغگویی روی مبل به ما این فرصت را میدهد تا به عمق لایههای پنهان شخصیت خود نفوذ کنیم و ناشناختههایی را از خودمان کشف کنیم که شاید پیشتر متوجه آنها نبودهایم.
#دروغ_گویی_روی_مبل
#اروین_یالوم
@Khod_Agah
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
چرا بازداشت شدم؟
در کشور دانمارک با قطار سفر میکردم.
بچهای بسيار شلوغ میکرد.
خواستم او را آرام کنم. به او گفتم اگر آرام باشد برای او شکلات خواهم خريد.
آن بچه قبول کرد و آرام شد.
قطار به مقصد رسيد و من هم خيلی عادی از قطار پياده شده و راهم را کشيدم و رفتم.
ناگهان پليس مرا خواند و اعلام کرد شکايتی از شما شده مبنی بر اينکه به اين بچه دروغ گفتهای
به او گفتهای شکلات میخرم ولی نخريدی!
با کمال تعجب بازداشت شدم!
در آنجا چند مجرم ديگر مثل دزد و قاچاقچی بودند.
آنها با نظر عجيبی به من مینگريستند که تو دروغ گفتهای. آن هم به يک بچه!
به هر حال جريمه شده و شکلات را خريدم و عبارتی بر روی گذرنامهام ثبت کردند که پاک نمودن آن برايم بسيار گران تمام شد!
آنها به دنبال يک بسته شکلات نبودند. نگران بدآموزی بچهشان بودند و اينکه اعتمادش را نسبت به بزرگترها از دست بدهد و فردا اگر پدر و مادرش حرفی به او زدند او باور نکند.
از کتاب «چرا عقب مانده ايم؟»
#دروغ
#چرا_عقب_ماندهایم؟
#علیمحمد_ایزدی
🆔 @Sayehsokhan
در کشور دانمارک با قطار سفر میکردم.
بچهای بسيار شلوغ میکرد.
خواستم او را آرام کنم. به او گفتم اگر آرام باشد برای او شکلات خواهم خريد.
آن بچه قبول کرد و آرام شد.
قطار به مقصد رسيد و من هم خيلی عادی از قطار پياده شده و راهم را کشيدم و رفتم.
ناگهان پليس مرا خواند و اعلام کرد شکايتی از شما شده مبنی بر اينکه به اين بچه دروغ گفتهای
به او گفتهای شکلات میخرم ولی نخريدی!
با کمال تعجب بازداشت شدم!
در آنجا چند مجرم ديگر مثل دزد و قاچاقچی بودند.
آنها با نظر عجيبی به من مینگريستند که تو دروغ گفتهای. آن هم به يک بچه!
به هر حال جريمه شده و شکلات را خريدم و عبارتی بر روی گذرنامهام ثبت کردند که پاک نمودن آن برايم بسيار گران تمام شد!
آنها به دنبال يک بسته شکلات نبودند. نگران بدآموزی بچهشان بودند و اينکه اعتمادش را نسبت به بزرگترها از دست بدهد و فردا اگر پدر و مادرش حرفی به او زدند او باور نکند.
از کتاب «چرا عقب مانده ايم؟»
#دروغ
#چرا_عقب_ماندهایم؟
#علیمحمد_ایزدی
🆔 @Sayehsokhan