محمل گفتار/محمد دهدشتی
🔹تلنگری به اندیشه
▪️جامعه کوتاه مدت ایرانی* و انتخابات ریاستجمهوری:
چو فردا شود، فکر فردا کنیم.
در این نوشتار کوتاه قصد پرداختن به جایگاه روسای جمهور از نظر "حقوقی و سیاسی و اداری" و "چرخههای گوناگون انتخاب آنها" در کشورهای مختلف جهان _ اعم از ریاستی یا پارلمانی _ را نداشته و تنها به این نکته اشاره میکنم که اگر در ایران:
*هر چهار سال یکبار انتخابات ریاستجمهوری اهمیت پیدا میکند؛
*سوابق علمی و تخصصی و اجرایی نامزدهای ریاستجمهوری _ در حد متعارف روسای جمهوری جهان _ در انتخابات دو مرحلهای ایران چندان مورد توجه نیست؛
*نامزدها بلااستثنا منتقد وضع موجود شده و حرفهای قشنگ و رویایی میزنند(تا جایی که گویی از یک کُره دیگر آمدهاند)، اما هیچکدام و هیچ زمانی یک مانیفست و برنامه قابل دفاع و اجرایی نداشته، و در قبال مسائل مهم و روز موضع مشخصی ندارند؛
*"خواست مردم و منافع کشور ایران" به طور ناگهانی و عجیبی در اولویت همه نامزدها قرار میگیرد؛
*حقوق و مسئولیت مشارکت یا عدم مشارکت مردم بسیار مهم میشود؛
*رای به فلان یا فلان نامزد صفر تا صد خوشبختی یا بدبختی کشور را تضمینکننده میکند؛
*تحلیلها و تاییدیهها و تکذیبهای فراوان از طرف اشخاص متنفذ و سلبریتیها و نویسندگان و گروهها بهعنوان اثبات مشارکت یا عدم مشارکت، و نفی یا تایید صلاحیت نامزدها مطرح میگردد؛
و چه....و چه...؛
◀️سپس با برگزیده شدن یک فرد همه چی به سرعت به روال پیشین برمیگردد، وعدههای داده شده به زودی و راحتی فراموش میشوند، نه شخص رئیس جمهور و نه وزرای پاسخگوی وعدههای خود به مردم نیستند، و......؛
◀️به دلیل آن است که:
*جامعه ما به تعبیر دکتر همایون کاتوزیان یک جامعه کوتاه مدت است، و تحولات داخلی و خارجی را نه مانند یک فیلم با سکانسهای به هم پيوسته و مرتبط، بلکه بهمثابه عکسهایی مجزا از هم میبینیم؛
*نگاه روشنفکران و مردم و جریانهای سیاسی و حاکمیت به تاریخ و اقتصاد و فرهنگ و دیگر جنبههای سیاست داخلی و خارجی مقطعی، غیر علمی و احساسی است؛
*دولت _ ملت، تفکیک قوای سهگانه، حقوق شهروندی، مشارکت، برابری، چرخش آزاد اطلاعات و... در ایران شکل نگرفته یا به رسمیت شناخته نمیشوند؛
*احزاب بهعنوان یکی از مهمترین ارکان حیات و ثبات هر کشور مدرن در ایران عملن وجود ندارند؛
*موافقین و مخالفین با یک فرد طرفاند، نه با یک حزب شناسنامهدار و یک برنامه مدون تا امکان مطالبات و پاسخگویی قانونی و جدی و همیشگی و همگانی از رئیسجمهور فراهم باشد؛
*جایگاه و اختیارات و مسئولیت رئيس جمهور در قانون اساسی و قوانین موضوعی در برابر مردم و مشخص نیست؛
*هیچ مکانیسم و ارادهی معطوف به عمل برای پاسخگویی رئیسجمهور در برابر مردم پیشبینی نشده؛
*به اندیشه و علوم سیاسی، شیوههای حکمرانی، قدرت سخت وقدرت نرم، روابط بینالملل، تاریخ، رشد و توسعه، استقلال، بخش خصوصی، دانشگاهها، سرمایههای اجتماعی، زنان و جوانان، تعامل با بازیگران غیر دولتی، سیاستزدایی از فرهنگ و اقتصاد و هنر و ورزش و....؛ نگاهی سنتی و ناکارآمد داریم؛
*توهم توطئه، سیاستزدگی و دیدگاههای ایدهئولوژیکی تا اعماق دیدگاه و رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه ایران رخنه کرده و فوقالعاده تاثیرگذار است؛
و بسیاری موارد دیگر که فعلن نه در حوصله شما است و نه در ظرفیت و انگیزه نگارنده.
◀️برگردیم به آنچه در سرآغاز آمد:
بر اساس "چو فردا شود، فکر فردا کنیم"، این بار هم بعد از انتخابات همه ما و کشور در خاموشی فرو میرویم تا انتخاباتی دیگر و هیاهویی دیگر.
*برای آگاهی از این نظریه به کتاب زیر مراجعه کنید:
ایران، جامعه کوتاه مدت و ۳ مقاله دیگر/محمد علی همايون کاتوزیان؛ ترجمه عبدالله کوثری._ تهران: نشر نی.
#ایران_انتخابات_ریاستجمهوری_نقد
#انتخابات_ریاستجمهوری_ایران_نقد
#همایون_کاتوزیان
#نظریه_ایران_جامعه_کوتاه_مدت
۲/تیر/۱۴۰۳
@mgmahmel
🆔 @sayehsokhan
🔹تلنگری به اندیشه
▪️جامعه کوتاه مدت ایرانی* و انتخابات ریاستجمهوری:
چو فردا شود، فکر فردا کنیم.
در این نوشتار کوتاه قصد پرداختن به جایگاه روسای جمهور از نظر "حقوقی و سیاسی و اداری" و "چرخههای گوناگون انتخاب آنها" در کشورهای مختلف جهان _ اعم از ریاستی یا پارلمانی _ را نداشته و تنها به این نکته اشاره میکنم که اگر در ایران:
*هر چهار سال یکبار انتخابات ریاستجمهوری اهمیت پیدا میکند؛
*سوابق علمی و تخصصی و اجرایی نامزدهای ریاستجمهوری _ در حد متعارف روسای جمهوری جهان _ در انتخابات دو مرحلهای ایران چندان مورد توجه نیست؛
*نامزدها بلااستثنا منتقد وضع موجود شده و حرفهای قشنگ و رویایی میزنند(تا جایی که گویی از یک کُره دیگر آمدهاند)، اما هیچکدام و هیچ زمانی یک مانیفست و برنامه قابل دفاع و اجرایی نداشته، و در قبال مسائل مهم و روز موضع مشخصی ندارند؛
*"خواست مردم و منافع کشور ایران" به طور ناگهانی و عجیبی در اولویت همه نامزدها قرار میگیرد؛
*حقوق و مسئولیت مشارکت یا عدم مشارکت مردم بسیار مهم میشود؛
*رای به فلان یا فلان نامزد صفر تا صد خوشبختی یا بدبختی کشور را تضمینکننده میکند؛
*تحلیلها و تاییدیهها و تکذیبهای فراوان از طرف اشخاص متنفذ و سلبریتیها و نویسندگان و گروهها بهعنوان اثبات مشارکت یا عدم مشارکت، و نفی یا تایید صلاحیت نامزدها مطرح میگردد؛
و چه....و چه...؛
◀️سپس با برگزیده شدن یک فرد همه چی به سرعت به روال پیشین برمیگردد، وعدههای داده شده به زودی و راحتی فراموش میشوند، نه شخص رئیس جمهور و نه وزرای پاسخگوی وعدههای خود به مردم نیستند، و......؛
◀️به دلیل آن است که:
*جامعه ما به تعبیر دکتر همایون کاتوزیان یک جامعه کوتاه مدت است، و تحولات داخلی و خارجی را نه مانند یک فیلم با سکانسهای به هم پيوسته و مرتبط، بلکه بهمثابه عکسهایی مجزا از هم میبینیم؛
*نگاه روشنفکران و مردم و جریانهای سیاسی و حاکمیت به تاریخ و اقتصاد و فرهنگ و دیگر جنبههای سیاست داخلی و خارجی مقطعی، غیر علمی و احساسی است؛
*دولت _ ملت، تفکیک قوای سهگانه، حقوق شهروندی، مشارکت، برابری، چرخش آزاد اطلاعات و... در ایران شکل نگرفته یا به رسمیت شناخته نمیشوند؛
*احزاب بهعنوان یکی از مهمترین ارکان حیات و ثبات هر کشور مدرن در ایران عملن وجود ندارند؛
*موافقین و مخالفین با یک فرد طرفاند، نه با یک حزب شناسنامهدار و یک برنامه مدون تا امکان مطالبات و پاسخگویی قانونی و جدی و همیشگی و همگانی از رئیسجمهور فراهم باشد؛
*جایگاه و اختیارات و مسئولیت رئيس جمهور در قانون اساسی و قوانین موضوعی در برابر مردم و مشخص نیست؛
*هیچ مکانیسم و ارادهی معطوف به عمل برای پاسخگویی رئیسجمهور در برابر مردم پیشبینی نشده؛
*به اندیشه و علوم سیاسی، شیوههای حکمرانی، قدرت سخت وقدرت نرم، روابط بینالملل، تاریخ، رشد و توسعه، استقلال، بخش خصوصی، دانشگاهها، سرمایههای اجتماعی، زنان و جوانان، تعامل با بازیگران غیر دولتی، سیاستزدایی از فرهنگ و اقتصاد و هنر و ورزش و....؛ نگاهی سنتی و ناکارآمد داریم؛
*توهم توطئه، سیاستزدگی و دیدگاههای ایدهئولوژیکی تا اعماق دیدگاه و رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه ایران رخنه کرده و فوقالعاده تاثیرگذار است؛
و بسیاری موارد دیگر که فعلن نه در حوصله شما است و نه در ظرفیت و انگیزه نگارنده.
◀️برگردیم به آنچه در سرآغاز آمد:
بر اساس "چو فردا شود، فکر فردا کنیم"، این بار هم بعد از انتخابات همه ما و کشور در خاموشی فرو میرویم تا انتخاباتی دیگر و هیاهویی دیگر.
*برای آگاهی از این نظریه به کتاب زیر مراجعه کنید:
ایران، جامعه کوتاه مدت و ۳ مقاله دیگر/محمد علی همايون کاتوزیان؛ ترجمه عبدالله کوثری._ تهران: نشر نی.
#ایران_انتخابات_ریاستجمهوری_نقد
#انتخابات_ریاستجمهوری_ایران_نقد
#همایون_کاتوزیان
#نظریه_ایران_جامعه_کوتاه_مدت
۲/تیر/۱۴۰۳
@mgmahmel
🆔 @sayehsokhan