💠 قدرت می تواند امر فوق العاده‌ای باشد

✳️ از آنجایی که تئوری انتخاب اغلب در مورد کاهش استفاده از #کنترل_بیرونی صحبت می کند، ممکن است برخی افراد از اینکه نیاز به قدرت زیادی دارند احساس خوبی نداشته باشند و یا بخواهند این نیازشان را نادیده بگیرند. معمولاً افراد در مورد نیاز به قدرت دچار سوء تفاهم می شوند؛ قدرت به این معنا نیست که شما فردی قلدر و یا در پی کنترل دیگران باشید. البته، برخی افراد با نیاز قدرت بالا بر دیگران زورگویی و تحکم می کنند، اما این تنها راه ارضا کردن این نیاز نیست.

❇️ کودکان نوپا به طور طبیعی در اِعمال کنترل بر دیگران خبره هستند. آیا تا به حال کودک نوپایی را در حالی دیده اید که اسباب بازی ای را که دست کودک دیگر است بخواهد؟ چه اتفاقی می افتد؟ این کودک رفتارهای بسیاری را در خانهٔ رفتاری خود دارد؛ او می تواند ضربه بزند، لگد بزند، گاز بگیرد، نیشگون بگیرد، چنگ بزند، موی دیگری را بکشد، و جیغ بزند. به طور معمول، این راهکارها مؤثر واقع می شوند و او بالاخره به آن اسباب‌بازی دست پیدا می کند. با این وجود، شما احتمالاً می توانید ببینید که "قدرت بر دیگران" می تواند به روابط ما آسیب بزند. با این حال، دو نوع دیگر قدرت وجود دارد: "قدرتمندی همراه دیگران" و "قدرتمندی از درون". از طریق رشد، یادگیری و تجربه می توانیم به این درک برسیم که این طُرق چقدر احساس بهتری از "قدرت بر دیگران" به ما می دهند. اگر ما هرگز این روش ها را نیاموزیم، ممکن است در تمام طول زندگی در پی قلدری کردن و کنترل اطرافیانمان باشیم.

✳️ "قدرتمندی همراه دیگران" معمولاً آنچیزی ست که در گروه هایی که در کنار هم و با اهداف مشترک کار می کنند، اتفاق می افتد. آنها اهداف تعیین می کنند، و برای رسیدن به هدف با هم همکاری می کنند. این گروه ممکن است یک تیم ورزشی برنده، گروهی از همکارانی که وظیفه ای مشترک دارند، همسایگانی که در یک پروژهٔ محلهٔ خود شرکت می کنند، و یا اعضای یک خانواده که برای یک هدف مشترکی تلاش می کنند، باشد. این نوع از قدرت، روشی فوق‌العاده برای ارضای نیاز به قدرت ماست، که اغلب در کنار آن نیازهای دیگر ما از جمله عشق و تعلق خاطر، و همچنین نیاز به تفریح و سرگرمی نیز ارضا می شود. اما مسأله این است که شما برای احساس موفقیت در این نوع قدرت، به دیگران نیاز دارید، اما ممکن است همیشه افرادی را برای همکاری در کنارتان نداشته باشید، آنگاه باید چه کنید؟

❇️ چنین شرایطی ما را به سمت نوع سوم قدرت، "قدرتمندی از درون" سوق می دهد؛ قدرتی که از مواردی به دست می آید که ما در آنها احساس توانمندی، افتخار و شایستگی می کنیم. ما می‌خواهیم مهم باشیم، متفاوت باشیم، و احساس ارزشمندی کنیم، و زمانی که بتوانیم چنین مواردی را انجام دهیم، نیازمان به قدرت برآورده می شود. به جای نیاز به قدرت، من ترجیح می دهم این نیاز را نیاز به نیاز به اهمیت داشتن و ارزشمندی عنوان کنم- هرکسی دوست دارد که مهم و ارزشمند باشد. همهٔ ما می خواهیم زندگی مان را صرف امر مهمی کنیم. برخی از ما می خواهیم کارهای بزرگی انجام دهیم، در حالیکه برخی دیگر همین که در مقیاس کوچک متفاوت باشند برایشان کافی است. اما من هرگز کسی را ندیده ام که بگوید ابداً نیاز ندارد که مهم و ارزشمند باشد.

✳️ نیاز من به اهمیت داشتن بسیار بالاست. من می خواهم تفاوت ایجاد کنم. به همین دلیل است که به سراسر جهان سفر می کنم و به افراد مختلف اطلاعات مهمی در مورد روانشناسی تئوری انتخاب می دهم. من می دانم این امر چه تفاوتی را در زندگی من ایجاد می کند، من می خواهم به مردم کمک کنم تا این اطلاعات را در زندگی شان پیاده کنند. شما چطور؟ شما چه اقداماتی را انجام می دهید که این نیازتان به مهم بودن را برآورده سازید؟

#نیازهای_اساسی #تئوری_انتخاب #واقعیت_درمانی

👤 نویسنده: #کیم_الور (مربی رسمی و مدیر اجرایی مؤسسهٔ بین المللی ویلیام گلاسر)

📝 ترجمه: #سحر_محمدی (روانشناس-واقعیت درمانگر)

⚛ گروه شادکامی

✅ Channel: @happinessnet

#تئوری_انتخاب #نیازهای_اساسی #نیاز_آزادی

https://www.instagram.com/p/ByasE8HoU1j/?igshid=iv9ckix4lfhf

#تئوری_انتخاب #واقعیت_درمانی #نیازهای_اساسی #نیاز_قدرت #نیاز_پیشرفت

✅ Channel: @happinessnet

https://www.instagram.com/p/ByiZCuBIo6Z/?igshid=10ufdeuq4pug9