Azadi | آزادی
307K subscribers
70.6K photos
88.4K videos
876 files
6.83K links
کانالی با هدف استقرار دمکراسی و سکولاریسم در ایران و ایرانی برای همه ایرانیان

کانال دوم تلگرام :
t.me/sepehrazadi6
Download Telegram
حوصله کنید و تا اخر بخوانید

سال ۸۷ بود کتابی به قلم زیبای سید مهدی شجاعی نویسنده توانای کشور نوشته شد اما پس از اولین انتشار شاهد جمع آوری کتاب از کتابفروشی ها بودیم که بعدها عنوان شد این کار به درخواست نویسنده کتاب بوده و نه ممنوع شدن آن اما...
در سال ۸۸ و بالا گرفتن اختلافات سیاسی این کتاب نیز حالت ممنوع الانتشاری به خود گرفت ولی مدتی بعد به رایگان در فضای اینترنت منتشر شد و به علت محتوای خوبی که داشت به سرعت در وبلاگ ها و سایت های فارسی زبان گسترش یافت.

کتاب که طرح روی جلد به ظاهر طنز و فانتزی دارد دارای مطالبی است که به جرأت می‌توان گفت برای اولین بار است که به این شکل نوشته می‌شود و شاید تا سال ها تکرار نشود.


اما چیزی که تمامی نگاه ها را به خود جلب می‌کرد...
داستان شیوا و جملاتی است که با فونت درشت تر در دل این کتاب جای داده شده که در ادامه خلاصه ای از آن را می بینیم:

#گزیده ای از کتاب دموقراضه یا دموکراسی

پادشاهی به نام ممول در کشوری خیالی به نام غربستان پادشاهی می‌کرد.
او مرد و وصیت کرده بود مردم با انتخاباتی هر دو سال یکبار یکی از ۲۵ پسرش را برای پادشاهی انتخاب کنند.
مردم هر دو سال یکبار یکی از فرزندان او را انتخاب و فرد برگزیده به شیوه ای حکومت کرد.
اما در دور آخر پسری که عقب مانده بود و مشکلات ظاهری داشت به نام دموقراضه به سلطنت رسید.

اما او طور دیگری عمل کرد. افرادی مانند خود را به پست و مقام رساند ولی دیالوگ هایی که با همین افراد داشت برگ برنده این داستان است:

مردم همه گوسفندند و ما چوپان:
حواستان باشد! بزرگ‌ترین اشتباه در حکومت، بها دادن به مردم، یا ارزش قائل شدن برای مردم است. شما مطمئن باشید که اگر برای مردم، ارزشی بیش از گوسفند قائل شوید، نمی‌توانید بر آنها حکومت کنید.
بهای مردم را شما معین می‌کنید، نه خودشان. اگر شما بر مردم قیمت نگذارید، آنها قیمتی بر خودشان می‌گذارند که هیچ‌جور نمی‌توانید بخرید. و تازه این گوسفند که من گفتم بالاترین قیمت است؛ قیمت آدم‌های اندیشمند چاق و چله. قیمت بقیه‌ی مردم، حداکثر در حد پشگل گوسفند است و نه بیشتر.
طوری برنامه‌ریزی کنید که مردم از صبح تا شب بدوند و آخر شب هم نرسند. مردم اگر مایحتاج خود را آسان به دست بیاورند، اگر وقت اضافه داشته باشند، عصیان می‌کنند، بداخلاقی می‌کنند و به فکر اعتراض و انقلاب و این حرف‌ها می‌افتند.
یک تشکیلاتی را تأسیس کنید که کارش چرخاندن مردم باشد، یا چرخاندن لقمه دور سر مردم. کارش چیدن موانع مختلف، پیش پای مردم باشد. فرض کنید که آب دریا فاصله‌اش با مردم به اندازه دراز کردن یک دست است. جای دریا را نمی‌توان عوض کرد، اما راه مردم را که می‌شود دور کرد. هزار جور قانون می‌شود وضع کرد که مردم دور کرهٔ زمین بچرخند و دست آخر به همان نقطه‌ای برسند که قبلاً بوده‌اند. و از شما به خاطر رسیدن به همان نقطه، تشکر هم بکنند.


مردم را به دو دسته تقسیم کنید و به یک دسته حقوق و مواجب بدهید که مراقب آن دسته‌ی دیگر باشند. دسته اول، به طمع مواجب یا از ترس قطع شدن مواجب، مرید شما می‌شوند و دسته‌ی دوم، از ترس دسته‌ی اول، مطیع و مِنقاد شما. به این ترتیب، مملکت، خود به خود اداره می‌شود، بی‌آنکه شما زحمتی بکشید یا دغدغه‌ای داشته باشید.

مردم به دو دسته‌ی خیلی نامساوی تقسیم می‌شوند: عوام و خواص. نسبت این دو با هم، نسبت ۹۹ به ۱ است. یعنی از هر ۱۰۰ نفر، ۹۹ نفر عوام‌اند – عین خودمان – و یک نفر خواص است. و هیچ آدم عاقلی، ۹۹ را نمی‌گذارد، یک را بردارد. پس خواص را در شمار هیچ‌یک از اعضای بدن خود به حساب نیاورید و در صورت لزوم، فقط به جلب رضایت عوام فکر کنید، چرا که:
اولاً: جلب رضایت عوام، بسیار آسان‌تر از خواص است.
ثانیاً: رضایت عوام را فله‌ای می‌شود جلب کرد ولی خواص را یکی یکی؛ آن هم اگر بشود.
ثالثاً: عقل عوام به چشمشان است ولی عقل خواص، هر کدام، یک جایشان است که با زحمت هم نمی‌توان جایش را پیدا کرد.
و از همه مهم‌تر، در انتخابات و رأی‌گیری، رأی خواص و عوام یک‌اندازه است. رأی آدم خاص که بیشتر یا بزرگ‌تر از آدم عوام نیست. پس آدم باید مغز خر خورده باشد که خواص را با همه‌ی مشکلات‌شان جدی بگیرد.
خلاصه این که: این عوام‌اند که سرنوشت و تقدیر خواص را رقم می‌زنند. پس خود خواص را نباید جدی گرفت، ولی خطر خواص را چرا. خیلی باید مراقب بود. این خواص، موجودات پلید و ناشناخته‌ای هستند که اگر ازشان غافل شوید، کار دست‌تان می‌دهند.
عوام، هزارتایش کم است و خواص یک‌دانه‌اش زیاد. اگر توانستید سرشان را زیر آب بکنید، وگرنه لااقل مراقب باشید که یکی‌شان دوتا نشود.

🔱 کانال تلگرامی کتاب 🔱
هر هفته یک کتاب به همراه موضوعات جالب و متنوع

telegram.me/saharketab


🆔 @sepehrazadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گزیده ای از سخنرانی دکتر عبدالکریم #سروش در باره هاشمی #رفسنجانی

#کانال_آزادی
🆔 @sepehrazadi
هیچ فردی مقدس نیست!
آنچه مقدس ست کلماتست در عمل نه صرفاً بیان!
هیچ فردی آنقدر مقدس و کامل نیست که دیگر افراد جامعه بخاطر قدرتی که به او نسبت داده اند از خود بالاتر بدانند.
افراد در عمل به کلمات و حرف هایشان ارزششان مشخص میشود.
القاب رئیس جمهور،پادشاه،رهبر و ...به راحتی مانند دندان پوسیده کنده میشوند،آنگاه که کلمات مقدس را بی ارزش کنند.
اصلی ترین عامل منفور شدن افراد فاصله ایست که بین کلمات و حقیقت کلمات ایجاد میکنند.
تناقض سخنرانی های زیبا رهبران با آنچه در واقعیت جامعه هست،فرد را بی ارزش و بی اهمیت و دو رو جلوه میدهد.
به گونه ای که افراد آگاه تر از شنیدن صدای سخنرانی رهبران هم بیزارند.
کم حرفی و حافظه تاریخی دو ویژگی رهبران برترند
آنان بقول معروف #کم_گوی و‌
#گزیده_گوی هستند.
کلمه ای مانند شرافت به یک رهبر ارزش میدهد،آنگاه که شرافت در عملش مشخص شود.
شرافت رهبر مستبد #نا_جمهوری_اسلامی
با تغییر معنای واژه مستعضف مشخص میشود.
شجاعت رهبر مستبد#نا_جمهوری_اسلامی با شلیک گلوله به دست های خالی و شکم های گرسنه مشخص میشود. در واقع مغزهای آگاه برای دیکتاتورها ترسناک تر ست از شکم های گرسنه که مغز معترضان را هدف قرار دادند...
آنچه در طول ۴۰ سال حکومت #نا_جمهوری_اسلامی در قعر سقوط قرار گرفت،ارزش ریال نبود،ارزش حقیقی کلمات بود،که با لعاب دورویی و فساد و دروغ جنس واقعی آنان را نشناسیم...
و امروز بسیاری از ایرانیان بیگانه اند، با کلماتی مانند گفتار نیک،پندار نیک،کردار نیک...
اینبار اولویت انقلاب برای مبارزه با جهل و خرافات ست.
چرا که هیچ ابزاری مانند جهل و خرافات ارزش کلمات را از بین نمیبرد...
نویسنده:#آغاز

@SepehrAzadi