شعر پارسی
68.3K subscribers
309 photos
33 videos
2.17K links
هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک است ...

فرسته‌ی نخست:
https://t.me/ShearZii/1

تبلیغ و تبادل:
@Rodin66

کانال‌های ادبی:
@vir486
@ShearZii
Download Telegram
خنده بر لب دارم و در دل نهادم آن غمت
رنگ رخسارم ولی دیگر نمی‌گوید خبر

زهرا عسگری / شـــعر پارسی
یا رب، نگاهِ کس به کسی آشنا مکن
وَر میکنی، کرم کن و از هم جدا مکن

عالی شیرازی / شـــعر پارسی
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من که قسم‌های تو باور کردم

شهریار / شـــعر پارسی
جان ز تو نوش می‌کند! دل ز تو جوش می‌کند!
عقل خروش می‌کند! بی تو به سر نمی‌شود!

مولانا / شـــعر پارسی
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می‌گریزی ز منُ در طلبت
باز هم کوشش باطل دارم

فروغ فرخزاد / شـــعر پارسی
جای مهتاب
به تاریکی شب‌ها
تو بتاب...

فریدون مشیری / شـــعر پارسی
حیف نیست
بهار
از سر اتفاق بغلتد در دستم
آن وقت تو نباشی!؟

شمس لنگرودی / شـــعر پارسی
‌بسیار بدی کردی و پنداشتی‌اَش نیک
نیکی چه بدی داشت که یک بار نکردی...؟

میرنجات اصفهانی / شـــعر پارسی
تا بر تو نظر کردم رسوای جهان گشتم،
آری همه رسوایی اول ز نظر خیزد‌

عطار / شـــعر پارسی
دیدمش از دور اما، او مرا اصلا ندید
بی‌تفاوت از کنارم رد شد و ویران شدم

زهرا عسگری / شـــعر پارسی
طراحی لب‌های تو هنگام تبسم
تصویر ترَک خوردن صد باغ انار است

علی‌اکبر مقدم / شـــعر پارسی
من راه خانه‌ی تو را گم کرده‌ام
در کنار دریا می‌مانم
سالیان است
که من قطره‌قطره
دریا را از یاد می‌برم
راستی
پارچه‌های آغشته به دریا را
در ستایش ابر
در خانه‌ی تو گم می‌کنم
راستی
خانه‌ی تو در بیداری کجاست؟

احمدرضا احمدی / شـــعر پارسی
من هم اول روز گفتم جان فدای روی تو
شرط مردی نیست برگردیدن از گفتار خویش

سعدی / شـــعر پارسی
چه کسی گفته که مستی فقط از جامِ شراب است؟
من از میخانه چشمان تو هر لحظه خرابم...

فرشته هراتی / شـــعر پارسی
و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر!
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟

شهریار / شـــعر پارسی
‌گویند به هم مردم عالم گِلِه‌ی خویش!
پیش که روم من که ز عالم گِلِه دارم؟!

صائب تبریزی / شـــعر پارسی
تو همانی که به قصر دل من سلطانی
حاکم قلب منی خوب خودت میدانی

آنجلا راد / شـــعر پارسی
من که با هر داغ پیدا ساختم
سوختم از داغ نا پیدای دل!

رهی معیری / شـــعر پارسی
به گلو بغض و به لب اشک و به آغوشم درد
شانه‌ای نیست ولی شکر که دیواری هست!

هخا هاشمی / شـــعر پارسی
تا من تو را بدیدم دیگر جهان ندیدم
گم شد جهان زِ چشمم تا در جهان نشستی

عطار / شـــعر پارسی