پس تو کیستی که مرا در منظرهی آغوشم به خواب میبری؟
کیستی که میگذری و یک میلیون آشیل
در پاشنهی تو آواز میخوانند؟
بیژن الهی / شـــعر پارسی
کیستی که میگذری و یک میلیون آشیل
در پاشنهی تو آواز میخوانند؟
بیژن الهی / شـــعر پارسی
من هرگز چیزی را از تو پنهان نکردهام
حتی پیشپاافتادهترین سواحل را
با تو قسمت کردهام
و هر وقت نبودهای سهمت را
از هر برگ و بارانی که بر چترم باریده است
کنار گذاشتهام.
عباس صفاری / شـــعر پارسی
حتی پیشپاافتادهترین سواحل را
با تو قسمت کردهام
و هر وقت نبودهای سهمت را
از هر برگ و بارانی که بر چترم باریده است
کنار گذاشتهام.
عباس صفاری / شـــعر پارسی
چه دانستم که این سودا مرا زینسان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
مولانا / شـــعر پارسی
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
مولانا / شـــعر پارسی
از لحاظ سِن، از تو بزرگ تر بودم
و در عشق، تو بزرگ تر از من بودى
زنان، وقتى عاشق مىشوند، مادر مىشوند
و ما مردها، كوچک مىشويم
آنقدر كوچک، كه بچههایشان خواهيم شد
غسان كنفانی / شـــعر پارسی
و در عشق، تو بزرگ تر از من بودى
زنان، وقتى عاشق مىشوند، مادر مىشوند
و ما مردها، كوچک مىشويم
آنقدر كوچک، كه بچههایشان خواهيم شد
غسان كنفانی / شـــعر پارسی
روز مرگم،
هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از مِی انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلمه تـاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــت
وحشی بافقی / شـــعر پارسی
هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از مِی انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلمه تـاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــت
وحشی بافقی / شـــعر پارسی