احادیث و سنت نبوی ﷺ
667 subscribers
821 photos
24 videos
1 link
Download Telegram
#عید سعید فطر بر شما بزرگواران مبارک


طاعات و عبادات مبقول الله منان
باب(6): آنچه دختر بچه‌ها روز عید می‌خوانند


432- عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) وَعِنْدِي جَارِيَتَانِ تُغَنِّيَانِ بِغِنَاءِ بُعَاثٍ، فَاضْطَجَعَ عَلَى الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ، فَدَخَلَ أَبُو بَكْرٍ (رضي الله عنه) فَانْتَهَرَنِي وَقَالَ: مِزْمَارُ الشَّيْطَانِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص؟ فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص، فَقَالَ: «دَعْهُمَا». فَلَمَّا غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا، وَكَانَ يَوْمَ عِيدٍ، يَلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ، فَإِمَّا سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) وَإِمَّا قَالَ: «تَشْتَهِينَ تَنْظُرِينَ». فَقُلْتُ: نَعَمْ، فَأَقَامَنِي وَرَاءَهُ، خَدِّي عَلَى خَدِّهِ، وَهُوَ يَقُولُ: «دُونَكُمْ يَا بَنِي أَرْفِدَةَ». حَتَّى إِذَا مَلِلْتُ قَالَ: «حَسْبُكِ»؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «فَاذْهَبِي». (م/892)


ترجمه: ام المونین عایشه (رضی الله عنها) می‌گوید: دو دختر بچه نزد من مشغول خواندن شعر بعاث بودند که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد و برای استراحت به رختخواب رفت و دراز کشید و چهره‌اش را برگرداند. سپس ابوبکر (رضي الله عنه) وارد شد و با دیدن این صحنه، مرا به شدت سرزنش نمود و گفت: صدای شیطان در خانه‌ی‌ پیامبر!؟ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) رو به ابوبکر نمود و فرمود: «آنان را به حال خود بگذار». ام المونین عایشه (رضی الله عنها) می‌گوید: پس از اینکه ابوبکر (رضي الله عنه) سرگرم کاری دیگر شد، من اشاره کردم و آنها رفتند. همچنین در یکی از روزهای عید، تعدادی حبشی با نیزه و سپرهای ساخته شده از چوب، بازی می‌کردند. من از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) درخواست نمودم (که بازی آنها را نگاه کنم) یا خودش فرمود: «آیا دوست داری تماشا کنی»؟ گفتم: بلی. پس مرا پشت سر خود، قرار داد و در حالی که رخسارم به رخسارش چسبیده بود، می‌فرمود: «ای فرزندان ارفده! بازی کنید» تا اینکه من خسته شدم. آنگاه رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «کافی است»؟ گفتم: بلی. فرمود: «پس برو».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب(5): رفتن زنان به نمازهای عید


431- عَنْ أُمِّ عَطِيَّةَ ب قَالَتْ: أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) أَنْ نُخْرِجَهُنَّ فِي الْفِطْرِ وَالأَضْحَى: الْعَوَاتِقَ وَالْحُيَّضَ وَذَوَاتِ الْخُدُورِ، فَأَمَّا الْحُيَّضُ فَيَعْتَزِلْنَ الصَّلاةَ، وَيَشْهَدْنَ الْخَيْرَ وَدَعْوَةَ الْمُسْلِمِينَ، قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ: إِحْدَانَا لا يَكُونُ لَهَا جِلْبَابٌ؟ قَالَ: «لِتُلْبِسْهَا أُخْتُهَا مِنْ جِلْبَابِهَا». (م/890)


ترجمه: ام عطیه ل می‌گوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما دستور داد تا دختران جوان، زنان محجبه و زنانی را که در دوران قاعدگی بسر می‌برند، برای نماز عید فطر و قربان ببریم. البته زنان حائضه نباید وارد مصلا شوند. فقط در این مجلس خیر و دعوت مسلمانان، شرکت کنند. ا م عطیه می‌گوید: من گفتم: یا رسول الله! اگر یکی از ما روپوشی برای حجاب نداشت، چکار کند؟ فرمود: «خواهرش از روپوش‌های خودش به او بدهد».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
رسول الله ﷺفرموده

@THEHADIIS
باب (4): كارگري كه مزد خود را دريافت نكرده باشد و صاحب كار، مزدش را بكار اندازد و بر آن، بيفزايد


1048- «عَنْ عَبْداللَّهِ بْنِ عُمَرَ (رض) قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) يَقُولُ: «انْطَلَقَ ثَلاثَةُ رَهْطٍ مِمَّنْ كَانَ قَبْلَكُمْ حَتَّى أَوَوُا الْمَبِيتَ إِلَى غَارٍ فَدَخَلُوهُ فَانْحَدَرَتْ صَخْرَةٌ مِنَ الْجَبَلِ فَسَدَّتْ عَلَيْهِمُ الْغَارَ، فَقَالُوا: إِنَّهُ لا يُنْجِيكُمْ مِنْ هَذِهِ الصَّخْرَةِ إِلاَّ أَنْ تَدْعُوا اللَّهَ بِصَالِحِ أَعْمَالِكُمْ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنْهُمُ: اللَّهُمَّ كَانَ لِي أَبَوَانِ شَيْخَانِ كَبِيرَانِ، وَكُنْتُ لا أَغْبِقُ قَبْلَهُمَا أَهْلاً وَلا مَالاً، فَنَأَى بِي فِي طَلَبِ شَيْءٍ يَوْمًا، فَلَمْ أُرِحْ عَلَيْهِمَا حَتَّى نَامَا، فَحَلَبْتُ لَهُمَا غَبُوقَهُمَا، فَوَجَدْتُهُمَا نَائِمَيْنِ، وَكَرِهْتُ أَنْ أَغْبِقَ قَبْلَهُمَا أَهْلاً أَوْ مَالاً، فَلَبِثْتُ وَالْقَدَحُ عَلَى يَدَيَّ أَنْتَظِرُ اسْتِيقَاظَهُمَا حَتَّى بَرَقَ الْفَجْرُ، فَاسْتَيْقَظَا فَشَرِبَا غَبُوقَهُمَا، اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتُ فَعَلْتُ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ فَفَرِّجْ عَنَّا مَا نَحْنُ فِيهِ مِنْ هَذِهِ الصَّخْرَةِ، فَانْفَرَجَتْ شَيْئًا لا يَسْتَطِيعُونَ الْخُرُوجَ»، قَالَ النَّبِيُّ (ص): وَقَالَ الآخَرُ: اللَّهُمَّ كَانَتْ لِي بِنْتُ عَمٍّ كَانَتْ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَيَّ، فَأَرَدْتُهَا عَنْ نَفْسِهَا فَامْتَنَعَتْ مِنِّي، حَتَّى أَلَمَّتْ بِهَا سَنَةٌ مِنَ السِّنِينَ، فَجَاءَتْنِي فَأَعْطَيْتُهَا عِشْرِينَ وَمِائَةَ دِينَارٍ عَلَى أَنْ تُخَلِّيَ بَيْنِي وَبَيْنَ نَفْسِهَا فَفَعَلَتْ، حَتَّى إِذَا قَدَرْتُ عَلَيْهَا، قَالَتْ: لا أُحِلُّ لَكَ أَنْ تَفُضَّ الْخَاتَمَ إِلاَّ بِحَقِّهِ، فَتَحَرَّجْتُ مِنَ الْوُقُوعِ عَلَيْهَا، فَانْصَرَفْتُ عَنْهَا وَهِيَ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَيَّ، وَتَرَكْتُ الذَّهَبَ الَّذِي أَعْطَيْتُهَا، اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتُ فَعَلْتُ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ فَافْرُجْ عَنَّا مَا نَحْنُ فِيهِ، فَانْفَرَجَتِ الصَّخْرَةُ، غَيْرَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَطِيعُونَ الْخُرُوجَ مِنْهَا» قَالَ النَّبِيُّ (ص): «وَقَالَ الثَّالِثُ: اللَّهُمَّ إِنِّي اسْتَأْجَرْتُ أُجَرَاءَ فَأَعْطَيْتُهُمْ أَجْرَهُمْ غَيْرَ رَجُلٍ وَاحِدٍ تَرَكَ الَّذِي لَهُ وَذَهَبَ، فَثَمَّرْتُ أَجْرَهُ حَتَّى كَثُرَتْ مِنْهُ الأَمْوَالُ فَجَاءَنِي بَعْدَ حِينٍ، فَقَالَ: يَا عَبْدَ اللَّهِ أَدِّ إِلَيَّ أَجْرِي، فَقُلْتُ لَهُ: كُلُّ مَا تَرَى مِنْ أَجْرِكَ مِنَ الإِبِلِ وَالْبَقَرِ وَالْغَنَمِ وَالرَّقِيقِ، فَقَالَ: يَا عَبْدَ اللَّهِ لا تَسْتَهْزِئُ بِي، فَقُلْتُ: إِنِّي لا أَسْتَهْزِئُ بِكَ، فَأَخَذَهُ كُلَّهُ فَاسْتَاقَهُ فَلَمْ يَتْرُكْ مِنْهُ شَيْئًا، اللَّهُمَّ فَإِنْ كُنْتُ فَعَلْتُ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ فَافْرُجْ عَنَّا مَا نَحْنُ فِيهِ، فَانْفَرَجَتِ الصَّخْرَةُ فَخَرَجُوا يَمْشُونَ»». (بخارى: 2272)


ترجمه: «عبد الله بن عمر (رض) می‌گوید: از رسول الله (ص) شنیدم كه فرمود: «سه نفر از امتهای گذشته، براه افتادند و شب را در غاری، بیبوته نمودند. ناگهان، سنگ بزرگی از قله كوه، سرازیر شد و دهانه غار را كاملاً مسدود نمود. به یكدیگر گفتند: راه نجاتی از این سنگ، وجود ندارد مگر اینكه به اعمال نیک خود، متوسل شده و از خدا بخواهیم. (تا ما را نجات دهد). یكی از آنان، دعا كرد و گفت: پروردگارا! پدر و مادرم سالخورده بودند و من قبل از زن و فرزند و غلام و كنیزان خود، به آنها غذا می‌دادم. روزی، بخاطر كاری، دیر به خانه برگشتم و قبل از اینكه خدمت والدینم برسم، آنها خواب رفته بودند. شیر دوشیدم و آنها را بدست گرفتم و تمام شب، در انتظار بیدار شدن آنان، روی پاهایم ایستادم و به اهل خانه‏ام چیزی ندادم. هنگام صبح، وقتی كه آنها بیدار شدند، آن شیرها را به آنان، دادم. پروردگارا! اگر این عمل را بخاطر خوشنودی تو انجام داده‌ام، ما را از این مصیبتی كه گرفتار آن شده‌ایم، نجات ده. آنگاه، سنگ، اندكی تكان خورد. اما نه در حدی كه آنان بتوانند از غار، بیرون بیایند». رسول ‏الله (ص) فرمود: «سپس، نفر دوم، دست به دعا برداشت و گفت: پروردگارا! من دختر عمویی داشتم كه فریفته او شده بودم. روزی می‏خواستم با او زنا كنم ولی امتناع ورزید. تا اینكه در یكی از سالها، نیاز پیدا كرد و نزد من آمد. گفتم: اگر خود را در اختیار من قرار دهی، یكصد و بیست دینار به تو خواهم داد. او ناچاراً پذیرفت. وقتی كاملاً برای انجام آن عمل، آماده شدم، گفت: شكستن این گوهر عفت، برای تو حرام است. من از انجام آن عمل، منصرف شدم . و مبلغ مذكور را به او بخشیدم و از او جدا شدم در
حالی كه نزد من از همه مردم، محبوبتر بود. پروردگارا! اگر این كار، بخاطر خوشنودی تو بوده است، ما را از این گرفتاری، نجات بده. آنگاه، سنگ، اندكی از جایش تكان خورد. اما نه به اندازه‌ای كه آنان بتوانند از غار، بیرون بیایند». رسول ‏الله (ص) فرمود: «سپس نفر سوم، دست به دعا برداشت و گفت: پروردگارا! چند كارگر را به كاری گماشتم و مزد آنان را پرداخت نمودم. مگر یک نفر كه بدون دریافت مزد، رفته بود. من مزد او را به كار انداختم تا اینكه ثروت زیادی بدست آمد. پس از مدتی، آن كارگر نزد من آمد و گفت: ای بنده خدا! مزد مرا پرداخت كن. گفتم: آنچه گاو، گوسفند، شتر و برده كه اینجا می‏بینی، از آنِ تو هستند. گفت: ای بنده خدا! مرا مسخره نكن! گفتم: تو را مسخره نمی‌كنم. سرانجام، او تمام آنها را در پیش گرفت و با خود برد و چیزی باقی نگذاشت. پروردگارا! اگر این كار را بخاطر رضای تو انجام داده‌ام، ما را از این گرفتاری نجات بده. آنگاه، سنگ، از دهانه غار، كنار رفت و آنها بیرون رفتند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (2): اگر چوپان يا وكيل گوسفندي را در حال مردن يا چيزي را در حال فاسد شدن ديد، گوسفند را ذبح نمايد و مانع فاسد شدن آن چيز شود


1056- «عَنْ كَعْبِ بْنِ مَالِكٍ (رض) أَنَّهُ كَانَتْ لَهُمْ غَنَمٌ تَرْعَى بِسَلْعٍ فَأَبْصَرَتْ جَارِيَةٌ لَنَا بِشَاةٍ مِنْ غَنَمِنَا مَوْتًا فَكَسَرَتْ حَجَرًا فَذَبَحَتْهَا بِهِ، فَقَالَ لَهُمْ: لا تَأْكُلُوا حَتَّى أَسْأَلَ النَّبِيَّ (ص) أَوْ أُرْسِلَ إِلَى النَّبِيِّ (ص) مَنْ يَسْأَلُهُ، وَأَنَّهُ سَأَلَ النَّبِيَّ (ص) عَنْ ذَاكَ أَوْ أَرْسَلَ فَأَمَرَهُ بِأَكْلِهَا». (بخارى: 2304)


ترجمه: «كعب بن مالک (رض) روایت می‌كند كه وی تعدادی گوسفند داشت كه در منطقه سلع، مشغول چرا بودند. كنیزی، یكی از گوسفندان ما را در حال مردن، دید. سنگی را دو نیم كرد و بوسیله آن، گوسفند را ذبح نمود. كعب به مردم گفت: آنرا نخورید تا از رسول خدا (ص) بپرسم یا كسی را نزد آنحضرت (ص) بفرستم تا از ایشان بپرسد. سرانجام، كعب از رسول خدا (ص) در این باره پرسید یا كسی را فرستاد تا بپرسد. رسول خدا (ص) دستور داد تا آن را بخورند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
رسول الله ﷺفرموده

@THEHADIIS
باب (4): نماز مغرب، در سفر هم، سه ركعت خوانده مي‏شود


575- «عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُمَرَ (رض) قَالَ: رَأَيْتُ النَّبِيَّ (ص) يُصَلِّي إِذَا أَعْجَلَهُ السَّيْرُ يُؤَخِّرُ الْمَغْرِبَ فَيُصَلِّيهَا ثَلاثًا، ثُمَّ يُسَلِّمُ، ثُمَّ قَلَّمَا يَلْبَثُ حَتَّى يُقِيمَ الْعِشَاءَ، فَيُصَلِّيهَا رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ يُسَلِّمُ، وَلا يُسَبِّحُ بَعْدَ الْعِشَاءِ، حَتَّى يَقُومَ مِنْ جَوْفِ اللَّيْلِ». (بخارى:1092)


ترجمه: «عبد الله بن عمر (رض) می‌گوید: من رسول الله (ص) را دیدم كه هنگام عجله در مسافرت، نماز مغرب را بتأخیر می‌انداخت و آنگاه، سه ركعت می‌خواند. و چند لحظه بعد، دو ركعت نماز عشاء، می‌خواند. و بعد از آن، نمازی نمی‌خواند تا اینكه نصف شب (برای تهجد) بیدار می‏شد».


576- «عَنْ جَابِرٍ (رض) قَالَ: كان النَّبِيَّ (ص) يُصَلِّي التَّطَوُّعَ وَهُوَ رَاكِبٌ فِي غَيْرِ الْقِبْلَةِ». (بخارى: 1094)


ترجمه: «جابر بن عبدالله (رض) می‌گوید: رسول الله (ص) نمازهای نفل را در حالت سواری و بدون اینكه روبه قبله باشد، می‌خواند».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب (10): اگر كسي بخاطر عذري، نماز را نشسته شروع كرد و در اثناي نماز، احساس كرد كه حالش بهتر شده است، بقيۀ نماز را ايستاده بخواند


582- «عَنْ عَائِشَةَ ل، أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ: أَنَّهَا لَمْ تَرَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) يُصَلِّي صَلاةَ اللَّيْلِ قَاعِدًا قَطُّ، حَتَّى أَسَنَّ، فَكَانَ يَقْرَأُ قَاعِدًا حَتَّى إِذَا أَرَادَ أَنْ يَرْكَعَ قَامَ فَقَرَأَ نَحْوًا مِنْ ثَلاثِينَ آيَةً أَوْ أَرْبَعِينَ آيَةً، ثُمَّ رَكَعَ». (بخارى: 1118)


ترجمه: «ام المومنین عایشه (رض) می‌گوید: من رسول الله (ص) را ندیدم كه نماز شب را نشسته بخواند مگر زمانی كه پا به سن گذاشت. در این هنگام، قرائت را نشسته می‏خواند و وقتی كه می‌خواست به ركوع برود، بلند می‌شد و حدود سی تا چهل آیه، قرائت می‌نمود. سپس، به ركوع می‌رفت».


583- «وَعَنْهَا (رض) فِيْ رِوَايَةٍ: ثُمَّ يَفْعَلُ فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ مِثْلَ ذَلِكَ، فَإِذَا قَضَى صَلاتَهُ نَظَرَ: فَإِنْ كُنْتُ يَقْظَى تَحَدَّثَ مَعِي، وَإِنْ كُنْتُ نَائِمَةً اضْطَجَعَ». (بخارى: 1119)


ترجمه: «و در روایتی دیگر، عایشه (رض) می‌گوید: رسول الله (ص) در ركعت دوم نیز، چنین می‏كرد و پس از اتمام نماز، اگر من بیدار ‏بودم، با من حرف می‏زد وگرنه، می‏خوابید».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
رسول اللهﷺفرموده
@THEHADIIS
- «وعن أبي هريرة س قال: قال رسول اللَّه ص: «لا يَجْزِي ولَدٌ والِداً إِلاَّ أَنْ يَجِدَهُ مـملُوكاً، فَيَشْتَرِيَهُ، فَيَعْتِقَهُ»» رواه مسلم.

۳۱۳. از«ابوهریره س روایت شده است که پیامبر صفرمودند: «هیچ فرزندی جزای پدرش را نمی‌دهد، مگر این که پدرش را برده‌ی کسی ببیند و او را بخرد و آزاد کند»»
@THEHADIIS
1396- «وعنّْ أنَسَ رضی الله عنه قال: قال رسُولُ اللَّه صلی الله علیه وسلم : «إنَّ اللَّه لَيرضي عنِ العبْدِ يَأْكُلُ الأكْلَةَ فَيَحْمَدُهُ عَليْهَا، وَيَشْرب الشَّرْبَةَ فَيَحْمَدُهُ عَلَيْهَا»» رواهُ مسلم.

1396- «از انس رضی الله عنه روایت است که:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: همانا خداوند از بنده‌ای راضی می‌شود که چون لقمه‌ای بخورد وحق تعالی را بر آن ثنا گوید و چون آب بیاشامد، حق تعالی را بر آن ثنا گوید».
@THEHADIIS
1464- «وعنْ حُذيْفَة رضی الله عنه ، أَنَّ رسُول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم كَانَ إِذا أَرَاد أَنْ يرْقُد، وضَع يَدهُ اليُمنَى تَحْتَ خَدِّه، ثُمَّ يقُول: «اللَّهمَّ قِني عَذَابكَ يوْمَ تَبْعثُ عِبادَكَ»» رواهُ الترمِذيُّ وقال: حديثٌ حَسن.
وَرَواهُ أَبو داودَ مِنْ رِوایةِ حفْصة ل، وَفیهِ: «أَنَّهُ كَانَ یقُولهُ ثَلاثَ مَرَّات».

1464- «از حذیفه رضی الله عنه روایت است که:
چون رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌خواست بخوابد، دست راست خود را زیر رخساره‌اش گذاشته و سپس می‌فرمود: اللهم قنی... پروردگارا! مرا در روزیکه بندگانت را بر می‌انگیزی از عذابت نگهدار.
و ابوداود آن را از حفصه ل روایت نموده و در آن آمده که این دعا را سه بار می‌نمود».
@THEHADIIS
رسول الله ﷺفرموده

@THEHADIIS
باب(5): درباره‌ی غسل جمعه


404- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: بَيْنَمَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ (رضي الله عنه) يَخْطُبُ النَّاسَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، إِذْ دَخَلَ عُثْمَانُ ابْنُ عَفَّانَ (رضي الله عنه) فَعَرَّضَ بِهِ عُمَرُ (رضي الله عنه) فَقَالَ: مَا بَالُ رِجَالٍ يَتَأَخَّرُونَ بَعْدَ النِّدَاءِ؟ فَقَالَ عُثْمَانُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، مَا زِدْتُ حِينَ سَمِعْتُ النِّدَاءَ أَنْ تَوَضَّأْتُ ثُمَّ أَقْبَلْتُ، فَقَالَ عُمَرُ: وَالْوُضُوءَ أَيْضًا؟ أَلَمْ تَسْمَعُوا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) يَقُولُ: «إِذَا جَاءَ أَحَدُكُمْ إِلَى الْجُمُعَةِ فَلْيَغْتَسِلْ». (م/845)


ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) می‌گوید: روز جمعه، عمر بن خطاب (رضي الله عنه) مشغول سخنرانی بود که عثمان بن عفان (رضي الله عنه) وارد شد. عمر با اشاره‌ی‌ به او گفت: چرا برخی از مردم بعد از شنیدن اذان با تأخیر به مسجد می‌آیند؟ عثمان گفت: یا امیرالمؤمنین، با شنیدن اذان، بدون اینکه کار دیگری انجام دهم، فقط وضو گرفتم و به مسجد آمدم. عمر (رضي الله عنه) گفت: آنهم فقط وضو گرفته‌ای؟ مگر نشنیده‌ای که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر گاه یکی از شما برای ادای نماز جمعه می‌رود، غسل نماید».
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
باب(7): فضیلت زود رفتن برای نماز جمعه


406- عَنِ أَبِي هُرَيْرَةَ (رضي الله عنه) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ كَانَ عَلَى كُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ مَلاَئِكَةٌ يَكْتُبُونَ الأَوَّلَ فَالأَوَّلَ، فَإِذَا جَلَسَ الإِمَامُ طَوَوُا الصُّحُفَ، وَجَاءُوا يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ، وَمَثَلُ الْمُهَجِّرِ كَمَثَلِ الَّذِي يُهْدِي الْبَدَنَةَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي بَقَرَةً، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الْكَبْشَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الدَّجَاجَةَ، ثُمَّ كَالَّذِي يُهْدِي الْبَيْضَةَ». (م/850)


ترجمه: ابوهریره (رضي الله عنه) می‌گوید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هنگامی‌که روز جمعه فرا می‌رسد، تعدادی فرشته کنار هریک از درهای مسجد، مستقر می‌شوند و نامها را یکی پس از دیگری به ترتیب آمدن به مسجد، ثبت می‌نمایند و هنگامی‌که امام بر منبر می‌نشیند، دفترها را جمع می‌کنند و می‌آیند و به خطبه، گوش فرا می‌دهند. و مثال کسی که زود به مسجد می‌آید، مانند کسی است که شتری قربانی می‌کند. و شخص بعدی، مانند کسی است که گاوی قربانی می‌نماید. و کسی که بعد از او می‌آید، مانند کسی است که قوچی قربانی می‌نماید. و فرد بعدی، مانند کسی است که مرغی قربانی می‌کند. و شخص آخر، مانند کسی است که تخم مرغی قربانی می‌نماید». شرح: زود رفتن برای نماز جمعه، فضیلت زیادی دارد و مراتب مردم بر اساس اعمال آنها است.
ارسال از طریق برنامه موبایل صحیح مسلم به زبان فارسی
@THEHADIIS
رسول الله ﷺفرموده


@THEHADIIS
Forwarded from کانال غرباء راه حق (SumaInternationalCo)
خوشه #دعاهای غروب جمعه تون،،پراز گل های باغ #اجابت الهی


✯کانـال غرباء راه حق ✯

@QURABA_SLAM

•┈•❀🍃🌺🌺🌺🍃❀ •┈•
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «إِنَّما مثَلُ الجلِیس الصَّالِـحِ وَجَلِیسِ السُّوءِ. کَحَامِلِ المِسْکِ، وَنَافِخِ الْکِیرِ، فَحامِلُ المِسْکِ، إِمَّا أَنْ یُحْذِیَکَ، وَإِمَّا أَنْ تَبْتَاعَ مِنْهُ وَإِمَّا أَنْ تَجِدَ مِنْهُ ریحاً طیِّبةً. ونَافخُ الکیرِ إِمَّا أَن یحْرِقَ ثیابَکَ وإمَّا أنْ تجِدَ مِنْهُ ریحاً مُنْتِنَةً». بخاری (5534)، مسلم (2628).

یعنی : «مثال همنشین صالح و همنشین بد، مانند دارنده‌ی مشک و دمنده‌ی کوره‌ی آهنگر است؛ دارنده‌ی مشک، یا از آن به تو می‌بخشد، یا آن را از او می‌خری، یا از او بوی خوشی را استشمام می‌کنی؛ اما دمنده‌ی کوره، یا لباست را می‌سوازند، یا از او بوی ناخوشی استشمام می‌کنی».
@THEHADIIS