#نکته #طراحی #تجربه
طراحی سیستم یعنی پیدا کردن راه حل مسئله که معمولا فارغ از سخت افزار و نرم افزار هست و شامل چگونگی و راه حل مسئله هست. یک مثال ساده شاید بتواند بیشتر کمک کند.
مثلا برای اینکه چطور می شود یه ربات تعقیب خط ساخت؟
اینکه اول بدانیم مکانیزم های مختلف مکانیکی یک ربات به چه شکلی است.
یا مثلاً سیستم حرکتی آن دو موتور باشد یا چهار موتور یا حتی تسمه ای.
کدام مکانیزم برای کاربرد ما بهتر عمل می کند و نقاط ضعف آنها چیست.
چه سنسورهایی لازم است. نحوه چیدمان سنسورها، رابطه سنسورها با فرمان به مکانیزم موتورها و ...
حال یک مثال عینی خوب می زنیم.
مثلاً کسی که به عنوان طراح سیستم کار طراحی ماشین هوشمند گوگل را انجام می دهد، اصلا به این معنی نیست که دنبال این باید باشد که مدار کنترل این ماشین حتماً میکروکنترلر ARM مثلاً شرکت ST یا PHILIPS باشد.
چون ممکن است اصلاً خودش برد کنترل را نسازد. اما این را می داند که یک برد کنترل دقیقاً با چه امکانات و ویژگی هایی مورد نیاز است، چه نوع سنسوری لازم است و ... همانطور که در مورد بدنه و موتور می داند چه نیازهایی را لازم دارد.
در آخر اگر پروژه محدود و کوچک باشد و قابلیت پیاده سازی توسط خودش فراهم باشد، خودش دست به کار می شود، ولی اگر پروژه بزرگ باشد تقسیم بندی کرده و همه قسمت ها را برون سپاری می کند تا مجموعه های دیگر انجام دهند و خودش مدیریت می کند.
بنابراین می توانیم مراحل طراحی را با ترتیب زیر پیش ببریم:
1- طراحی مفهومی
2- طراحی سیستمی
3- طراحی جزئی
انتخاب نوع میکروکنترلر و سنسورها و قطعات و ... در مرحله طراحی جزئی انجام می شود.
@taksuntec
@khoshfekran
طراحی سیستم یعنی پیدا کردن راه حل مسئله که معمولا فارغ از سخت افزار و نرم افزار هست و شامل چگونگی و راه حل مسئله هست. یک مثال ساده شاید بتواند بیشتر کمک کند.
مثلا برای اینکه چطور می شود یه ربات تعقیب خط ساخت؟
اینکه اول بدانیم مکانیزم های مختلف مکانیکی یک ربات به چه شکلی است.
یا مثلاً سیستم حرکتی آن دو موتور باشد یا چهار موتور یا حتی تسمه ای.
کدام مکانیزم برای کاربرد ما بهتر عمل می کند و نقاط ضعف آنها چیست.
چه سنسورهایی لازم است. نحوه چیدمان سنسورها، رابطه سنسورها با فرمان به مکانیزم موتورها و ...
حال یک مثال عینی خوب می زنیم.
مثلاً کسی که به عنوان طراح سیستم کار طراحی ماشین هوشمند گوگل را انجام می دهد، اصلا به این معنی نیست که دنبال این باید باشد که مدار کنترل این ماشین حتماً میکروکنترلر ARM مثلاً شرکت ST یا PHILIPS باشد.
چون ممکن است اصلاً خودش برد کنترل را نسازد. اما این را می داند که یک برد کنترل دقیقاً با چه امکانات و ویژگی هایی مورد نیاز است، چه نوع سنسوری لازم است و ... همانطور که در مورد بدنه و موتور می داند چه نیازهایی را لازم دارد.
در آخر اگر پروژه محدود و کوچک باشد و قابلیت پیاده سازی توسط خودش فراهم باشد، خودش دست به کار می شود، ولی اگر پروژه بزرگ باشد تقسیم بندی کرده و همه قسمت ها را برون سپاری می کند تا مجموعه های دیگر انجام دهند و خودش مدیریت می کند.
بنابراین می توانیم مراحل طراحی را با ترتیب زیر پیش ببریم:
1- طراحی مفهومی
2- طراحی سیستمی
3- طراحی جزئی
انتخاب نوع میکروکنترلر و سنسورها و قطعات و ... در مرحله طراحی جزئی انجام می شود.
@taksuntec
@khoshfekran
Forwarded from 🔹🔶 خوشفکران برق 🔶🔹
#طراحی #نکته #pcb
با استفاده از قابلیت Teardrop که در بسیاری از نرم افزارها موجود است، می توان استحکام اتصال مسیرها به پد المان ها یا Via را بهبود بخشید. این موضوع به ویژه در بردهای با تراکم بالاکه عرض مسیرها و ابعاد سوراخ ها اندک است، اهمیت دارد. مزیت دیگر این کار آنست که احتمال کنده شدن یا آسیب دیدن مسیر ها در محل اتصال به Via یا پد المان به هنگام اعمال حرارت به برد را کاهش می دهد.
@khoshfekran
با استفاده از قابلیت Teardrop که در بسیاری از نرم افزارها موجود است، می توان استحکام اتصال مسیرها به پد المان ها یا Via را بهبود بخشید. این موضوع به ویژه در بردهای با تراکم بالاکه عرض مسیرها و ابعاد سوراخ ها اندک است، اهمیت دارد. مزیت دیگر این کار آنست که احتمال کنده شدن یا آسیب دیدن مسیر ها در محل اتصال به Via یا پد المان به هنگام اعمال حرارت به برد را کاهش می دهد.
@khoshfekran
Forwarded from 🔹🔶 خوشفکران برق 🔶🔹
#pcb #طراحی #نکته #altium
از گزینه ی Tools در نرم افزار آلتیوم ، میتوانیم به بخش Teardrop دسترسی پیدا کنیم.
دقت کنید که از Teardrop در آخرین مرحله رسم PCB استفاده می شود.
@khoshfekran
از گزینه ی Tools در نرم افزار آلتیوم ، میتوانیم به بخش Teardrop دسترسی پیدا کنیم.
دقت کنید که از Teardrop در آخرین مرحله رسم PCB استفاده می شود.
@khoshfekran
Forwarded from 🔹🔶 خوشفکران برق 🔶🔹
#بازار #طراحی #کار #محصول
با سلام خدمت دوستان عزیز
بنظرم بدلیل اینکه بازار الکترونیک گسترده شده و شاخه های تولید محصول / خدمات پس از فروش / انجام پروژه های صنعتی / تعمیرات و ... هر کدوم چالش ها و مسایل مربوط به فیلد خودشو داره ، نمیشه یک پکیج کامل برای راه اندازی یه کسب و کار یا تولید یک محصول الکترونیکی و ... را ارائه داد . اما با این حال انتقال تجربیاتی مثل نحوه ی ورود به بازار یا استراتژی های مختلف فروش ، پارامترهای مهم در شراکت و ... خیلی موثرند.
یک تجربه ای در زمینه ی طراحی یک محصول صنعتی تا فروش، نصب و خدمات پس از فروش :
یکی از بهترین راه های نفوذ توی بازار ، درگیر کردن محصولات الکترونیکی با خدمات پس از فروش هست ، اینطوری از کپی شدن ، قیمتهای پایین و مواردی مشابه جلوگیری میشه و صد البته مشتری محصولی را انتخاب میکنه که دارای خدمات پس از فروش هست . طراحان تازه وارد متاسفانه بعد ازینکه محصول را دست مشتری دادند و پولشونو دریافت کردن ، هیچ فیدبکی از مشتری نمیگیرند و همین باعث میشه محصول با کپی شدن ، خراب شدن ، وجود نمونه خارجی و ... سریع از ذهن همه فراموش بشه.
مورد دیگه اینکه 99% طراحان نسل جدید ، همه ی کار را بر عهده ی ایده میذارند .
منظورم اینه که هر کسی به محض اینکه ایده ی توی ذهنش پیدا شد ، سریع ژست استیو جابز میگیره و شروع به طراحی میکنه . اما هیچ فکری برای برند سازی ، تولید صنعتی ، میزان تقاضای بازار و این موارد نمیکنه .
قبل از طراحی ، باید میزان تقاضای بازار ، برندهای مشابه ، استراتژی وررود به بازار ، را سنجید ، سپس میزان حاشیه ی سود را پیدا کرد و در نهایت ببینیم آیا این تعداد خرید با این حاشیه سود ارزش صرف هزینه و وقت برای دانش فنی محصول را داره ؟
شش ماه بعد از تولید محصول ، یک طراح دیگه ای پیدا میشه که تیمی درست میکنه و مشابه محصول ما را کپی میکنه ، حتی با امکانات جامع تر و بهتر . برای این موضوع چه راه حلی هست ؟
(با در نظر گرفتن این موضوع اینکه ایده باید پخته باشه و مشکلاتی را حل کنه تا به موفقیت برسه) بهترین راه حل درگیر کردن محصول با خدمات پس از فروش و ایجاد اعتبار بین مشتریان و مصرف کنندگان هست. مشتری باید خیالش تخت باشه که اگر مشکلی در محصول پیش آمد ، تولید کننده سریعا برطرف میکنه . حتی حتی حتی حاضره پول بیشتری برای خدمات پس از فروش پرداخت کنه !
بنابراین بنظرم :
» ایده ای که مشکلی را حل کنه
» تحقیق در بازار
» محصولات مشابه
» قیمت ها
» برآورد هزینه های تولید برای رسیدن به دانش فنی
» تولید نمونه اولیه و دریافت فیدبک » خدمات پس از فروش
» گسترش ایده
» فیدبک
» گسترش بازار و تولید تعداد بیشتر از محصول
» فیدبک
» خدمات
»کسب اعتبار
» ایجاد برند و محبوبیت
@khoshfekran
با سلام خدمت دوستان عزیز
بنظرم بدلیل اینکه بازار الکترونیک گسترده شده و شاخه های تولید محصول / خدمات پس از فروش / انجام پروژه های صنعتی / تعمیرات و ... هر کدوم چالش ها و مسایل مربوط به فیلد خودشو داره ، نمیشه یک پکیج کامل برای راه اندازی یه کسب و کار یا تولید یک محصول الکترونیکی و ... را ارائه داد . اما با این حال انتقال تجربیاتی مثل نحوه ی ورود به بازار یا استراتژی های مختلف فروش ، پارامترهای مهم در شراکت و ... خیلی موثرند.
یک تجربه ای در زمینه ی طراحی یک محصول صنعتی تا فروش، نصب و خدمات پس از فروش :
یکی از بهترین راه های نفوذ توی بازار ، درگیر کردن محصولات الکترونیکی با خدمات پس از فروش هست ، اینطوری از کپی شدن ، قیمتهای پایین و مواردی مشابه جلوگیری میشه و صد البته مشتری محصولی را انتخاب میکنه که دارای خدمات پس از فروش هست . طراحان تازه وارد متاسفانه بعد ازینکه محصول را دست مشتری دادند و پولشونو دریافت کردن ، هیچ فیدبکی از مشتری نمیگیرند و همین باعث میشه محصول با کپی شدن ، خراب شدن ، وجود نمونه خارجی و ... سریع از ذهن همه فراموش بشه.
مورد دیگه اینکه 99% طراحان نسل جدید ، همه ی کار را بر عهده ی ایده میذارند .
منظورم اینه که هر کسی به محض اینکه ایده ی توی ذهنش پیدا شد ، سریع ژست استیو جابز میگیره و شروع به طراحی میکنه . اما هیچ فکری برای برند سازی ، تولید صنعتی ، میزان تقاضای بازار و این موارد نمیکنه .
قبل از طراحی ، باید میزان تقاضای بازار ، برندهای مشابه ، استراتژی وررود به بازار ، را سنجید ، سپس میزان حاشیه ی سود را پیدا کرد و در نهایت ببینیم آیا این تعداد خرید با این حاشیه سود ارزش صرف هزینه و وقت برای دانش فنی محصول را داره ؟
شش ماه بعد از تولید محصول ، یک طراح دیگه ای پیدا میشه که تیمی درست میکنه و مشابه محصول ما را کپی میکنه ، حتی با امکانات جامع تر و بهتر . برای این موضوع چه راه حلی هست ؟
(با در نظر گرفتن این موضوع اینکه ایده باید پخته باشه و مشکلاتی را حل کنه تا به موفقیت برسه) بهترین راه حل درگیر کردن محصول با خدمات پس از فروش و ایجاد اعتبار بین مشتریان و مصرف کنندگان هست. مشتری باید خیالش تخت باشه که اگر مشکلی در محصول پیش آمد ، تولید کننده سریعا برطرف میکنه . حتی حتی حتی حاضره پول بیشتری برای خدمات پس از فروش پرداخت کنه !
بنابراین بنظرم :
» ایده ای که مشکلی را حل کنه
» تحقیق در بازار
» محصولات مشابه
» قیمت ها
» برآورد هزینه های تولید برای رسیدن به دانش فنی
» تولید نمونه اولیه و دریافت فیدبک » خدمات پس از فروش
» گسترش ایده
» فیدبک
» گسترش بازار و تولید تعداد بیشتر از محصول
» فیدبک
» خدمات
»کسب اعتبار
» ایجاد برند و محبوبیت
@khoshfekran
Forwarded from 🔹🔶 خوشفکران برق 🔶🔹
#کسب_و_کار
#شروع #طراحی #تجربه
نقل یک تجربه ی عملی:
#حالا_چکار_کنم ؟؟؟؟
اگر این سوالی است که در ذهن شما شبانه روز میچرخد ، متن داخل پرانتز را بخوانید:
(
ببینید طراحی سیستم بحث جدی هست و علاوه بر آموزشی که میبینید باید به فکر عمر نازنینتون باشید.
ما در فرایند تولید محصول و انجام پروژه ی جدید یک بحثی داریم بنام "مهندسی خواسته ها" و تا زمانی که بطور کامل تمام جوانب پروژه در نظر گرفته نشه شروع به طراحی نمیکنیم.
یه مشکلی که ما الکترونیکیا داریم اینه که ایده را اصلا رو کاغذ نمینویسیم ، میدونیم چی میخواییم اما توهم میزنیم که این دیگه اخرشه و هیچکس دیگه مثل من اینقدر خوب طراحی نمیکنه / اما نمیدونیم چی باید تولید کنیم. این میشه که ماه ها زمان ناب را صرف رسم PCB و برنامه نویسی و اجرا میکنیم ، وقتی به بازار میرسیم با عمق فاجعه روبرو میشیم و میبینیم که اصلا کسی نیازی به این همه زحمت ما نداشته ، یا نمونه خارجی ازین محصول با قیمت پایین تر مجوده و اصلا صرفه اقتصادی نداشته.
نتیجه میشه یک طراح خبره ی الکترونیک که علاوه بر پولی که داشته ، عمر خودشو صرف محصولی بدون کاربرد کرده و در ادامه » شکست ، شکست ، خود خوری ، تنهایی ، افسردگی و از هم پاشیدن امیدها و آرزوها و تیم های طراحی و...
بنابراین بعنوان یه تجربه عرض میکنم که ابتدا چاله های بازارو پیدا کنید و بعد تمام جزئیاتش را در بیارید و با هوشمندی شروع به ساختن کنید.
1- ایده ای که مشکل کسی را حل کنه
2- بررسی نمونه های مشابه
3- ایجاد تفاوتی در محصول شما ، مزیتی که شمارا نسبت به رقبا متمایز میکنه
4- مهندسی خواسته ها
5- سرمایه لازم برای ساخت نمونه اولیه (زمان + پول یا بهتره بگم:عمر نازنین + پول)
6- سرمایه ی لازم برای تولید تعداد 10 عدد از محصول (زمان + پول )
7- شروع طراحی (تشکیل تیم و شروع )
8- استراتژی فروش
9- ادامه دارد ...
)
// - - - - - - - - - - -
چرا این سوالها را بعد از چند ماه و هنگامی که با شکست روبروییم از خودمون بپرسیم؟ اول مشخص میکنیم و بعدش یا علی میگیم، قبل طراحی از خودت بپرس:
دقیقا بگو چی میخوای؟ چند ورودی ؟ چند خروجی ؟ کی قراره بسازه؟ پولش چقدر میشه؟ سیستم مانیتورینگ با چه قابلیت هایی؟ برای کی میخوای؟ کی قراره طراحی کنه؟ کی میخره؟
مرحله دوم:
ورودی ها فرکانسشون چقدره؟ ولتاژشون چقدره؟ سنسور ها چیه؟ خروجی ها با چه ولتاژی هستند ؟ و ...
مرحله سوم:
شروع آموزش ها و تحقیقات برای تولید محصول
// —------------------—
ادامه :
مثلا میخواهیم دمای یه محیط مشخص رو کنترل کنیم. مشخصات پروژه هم به این صورته :
1- دمای محیط در محیط صفحه پانل هم به صورت یه اسلاید و هم در یه نمودار به صورت آنلاین نمایش داده بشه.
2- نشان دهنده هایی به صورت آلارم برای دمای پایین از حد مجاز و دمای بالاتر از حد مجاز در برنامه تعبیه بشه.
3- در صورت بالا رفتن فن علاوه بر خاموش شدن هیتر فن خنک کننده روشن بشه و در صورت پایین آمدن دما علاوه بر خاموش شدن فن خنک کننده ، هیتر روشن بشه.
4- یه فاصله تفاضلی برای برنامه وجود داشته باشه تا فن و هیتر پشت سر هم خاموش روشن نشن و سیستم آسیب نبینه.
5- دما در فواصل زمانی مشخصی در یک فایل ذخیره بشه و کاربر هر زمان که خواست بتونه از دیتای ذخیره شده پرینت بگیره. میزان دما همراه با تاریخ و ساعت دقیق ذخیره بشه.
6- امکان روشن و خاموش کردن دستی هم در سیستم وجود داشته باشه.
7- پارامتری برای تنظیم setpoint وجود داشته باشه.
8- فقط افراد مجاز بتونن دمای setpoint رو تنظیم کنن.
9- فقط افراد مجاز بتونن سیستم رو به طور دستی خاموش و روشن کنن.
10- وضعیت روشن بودن و خاموش بودن واقعی فن و هیتر با یک نشان دهنده نمایش داده بشه.
11- سیستم دارای صفحه پانل کاربر پسند باشه و در جاهای مورد نیاز help گذاری بشه.
حالا بخش مانیتورینگ رو هم علاقه دارم با LabView انجام بدم.
// —
خلاصه اینکه :
1. طرح یک ایده الکترونیکی
2. بررسی موارد مشابه در بازار
3. الگوبرداری از مدارهای مشابه و ایجاد وجه تمایز در محصول
4. تهیه ی قطعات لازم
5. رسم نقشه ی مدار با برنامه ی آلتیوم دیزاینر
6. چاپ و مونتاژ و رفع ایرادات احتمالی
7. برنامه نویسی و توسعه ایده
8. معرفی به بازار (شامل تحقیقات میدانی بازار / قیمت گذاری / وجه تمایز / تبلیغات / شعار محصول / برندسازی و ... )
// سعید خیری
@khoshfekran
#شروع #طراحی #تجربه
نقل یک تجربه ی عملی:
#حالا_چکار_کنم ؟؟؟؟
اگر این سوالی است که در ذهن شما شبانه روز میچرخد ، متن داخل پرانتز را بخوانید:
(
ببینید طراحی سیستم بحث جدی هست و علاوه بر آموزشی که میبینید باید به فکر عمر نازنینتون باشید.
ما در فرایند تولید محصول و انجام پروژه ی جدید یک بحثی داریم بنام "مهندسی خواسته ها" و تا زمانی که بطور کامل تمام جوانب پروژه در نظر گرفته نشه شروع به طراحی نمیکنیم.
یه مشکلی که ما الکترونیکیا داریم اینه که ایده را اصلا رو کاغذ نمینویسیم ، میدونیم چی میخواییم اما توهم میزنیم که این دیگه اخرشه و هیچکس دیگه مثل من اینقدر خوب طراحی نمیکنه / اما نمیدونیم چی باید تولید کنیم. این میشه که ماه ها زمان ناب را صرف رسم PCB و برنامه نویسی و اجرا میکنیم ، وقتی به بازار میرسیم با عمق فاجعه روبرو میشیم و میبینیم که اصلا کسی نیازی به این همه زحمت ما نداشته ، یا نمونه خارجی ازین محصول با قیمت پایین تر مجوده و اصلا صرفه اقتصادی نداشته.
نتیجه میشه یک طراح خبره ی الکترونیک که علاوه بر پولی که داشته ، عمر خودشو صرف محصولی بدون کاربرد کرده و در ادامه » شکست ، شکست ، خود خوری ، تنهایی ، افسردگی و از هم پاشیدن امیدها و آرزوها و تیم های طراحی و...
بنابراین بعنوان یه تجربه عرض میکنم که ابتدا چاله های بازارو پیدا کنید و بعد تمام جزئیاتش را در بیارید و با هوشمندی شروع به ساختن کنید.
1- ایده ای که مشکل کسی را حل کنه
2- بررسی نمونه های مشابه
3- ایجاد تفاوتی در محصول شما ، مزیتی که شمارا نسبت به رقبا متمایز میکنه
4- مهندسی خواسته ها
5- سرمایه لازم برای ساخت نمونه اولیه (زمان + پول یا بهتره بگم:عمر نازنین + پول)
6- سرمایه ی لازم برای تولید تعداد 10 عدد از محصول (زمان + پول )
7- شروع طراحی (تشکیل تیم و شروع )
8- استراتژی فروش
9- ادامه دارد ...
)
// - - - - - - - - - - -
چرا این سوالها را بعد از چند ماه و هنگامی که با شکست روبروییم از خودمون بپرسیم؟ اول مشخص میکنیم و بعدش یا علی میگیم، قبل طراحی از خودت بپرس:
دقیقا بگو چی میخوای؟ چند ورودی ؟ چند خروجی ؟ کی قراره بسازه؟ پولش چقدر میشه؟ سیستم مانیتورینگ با چه قابلیت هایی؟ برای کی میخوای؟ کی قراره طراحی کنه؟ کی میخره؟
مرحله دوم:
ورودی ها فرکانسشون چقدره؟ ولتاژشون چقدره؟ سنسور ها چیه؟ خروجی ها با چه ولتاژی هستند ؟ و ...
مرحله سوم:
شروع آموزش ها و تحقیقات برای تولید محصول
// —------------------—
ادامه :
مثلا میخواهیم دمای یه محیط مشخص رو کنترل کنیم. مشخصات پروژه هم به این صورته :
1- دمای محیط در محیط صفحه پانل هم به صورت یه اسلاید و هم در یه نمودار به صورت آنلاین نمایش داده بشه.
2- نشان دهنده هایی به صورت آلارم برای دمای پایین از حد مجاز و دمای بالاتر از حد مجاز در برنامه تعبیه بشه.
3- در صورت بالا رفتن فن علاوه بر خاموش شدن هیتر فن خنک کننده روشن بشه و در صورت پایین آمدن دما علاوه بر خاموش شدن فن خنک کننده ، هیتر روشن بشه.
4- یه فاصله تفاضلی برای برنامه وجود داشته باشه تا فن و هیتر پشت سر هم خاموش روشن نشن و سیستم آسیب نبینه.
5- دما در فواصل زمانی مشخصی در یک فایل ذخیره بشه و کاربر هر زمان که خواست بتونه از دیتای ذخیره شده پرینت بگیره. میزان دما همراه با تاریخ و ساعت دقیق ذخیره بشه.
6- امکان روشن و خاموش کردن دستی هم در سیستم وجود داشته باشه.
7- پارامتری برای تنظیم setpoint وجود داشته باشه.
8- فقط افراد مجاز بتونن دمای setpoint رو تنظیم کنن.
9- فقط افراد مجاز بتونن سیستم رو به طور دستی خاموش و روشن کنن.
10- وضعیت روشن بودن و خاموش بودن واقعی فن و هیتر با یک نشان دهنده نمایش داده بشه.
11- سیستم دارای صفحه پانل کاربر پسند باشه و در جاهای مورد نیاز help گذاری بشه.
حالا بخش مانیتورینگ رو هم علاقه دارم با LabView انجام بدم.
// —
خلاصه اینکه :
1. طرح یک ایده الکترونیکی
2. بررسی موارد مشابه در بازار
3. الگوبرداری از مدارهای مشابه و ایجاد وجه تمایز در محصول
4. تهیه ی قطعات لازم
5. رسم نقشه ی مدار با برنامه ی آلتیوم دیزاینر
6. چاپ و مونتاژ و رفع ایرادات احتمالی
7. برنامه نویسی و توسعه ایده
8. معرفی به بازار (شامل تحقیقات میدانی بازار / قیمت گذاری / وجه تمایز / تبلیغات / شعار محصول / برندسازی و ... )
// سعید خیری
@khoshfekran