آموزشکده توانا
54K subscribers
33.2K photos
38.4K videos
2.55K files
19.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خامنه‌ای: خشونت قانونی، خوب است

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، معتقد است به‌ زور بردن مردم به بهشت، وظیفه حکومت است و حدود شرعی همان زور است و باید بر مردم اعمال شود. او همچنین خشونت قانونی را خوب و ضروری می‌داند. در این ویدیو به برخی از دیدگاه‌های او در این زمینه می‌پردازیم.

سایت:
https://tavaana.org/khamenei-violence/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=IMPjgZJUhlw

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #دیکتاتور


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تا کی باید تاوان ندانم‌کاری شما را بدهیم؟»

یک شهروند اهوازی خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی می‌گوید:
«تا کی باید تاوان ندانم‌کاری‌ها و تصمیمات غلط مسئولین را بدهیم. متوجه هستید دمای هوا الان ۴۵ درجه است؟ برسد به دست مسئولی که تصمیم گرفت که روزی دو ساعت در خوزستان برق قطع شود.»

قطعی برق عواقب جبران‌ناپذیری بر هم‌وطنان‌مان تحمیل کرده است. وضعیت گرمای طاقت‌فرسا در مناطق جنوبی ایران، وضعیت بیمارستان‌ها و مدارس، وضعیت کار در کارخانه‌ها که هنگام قطعی برق دچار خسارت می‌شوند و همه در هر جایی که هستند با مشکلات قطعی برق دست به گریبان هستند.
البته خامنه‌ای امسال را سال «سرمایه‌گذاری برای تولید» نامگذاری کرده است. در حالی که قطعی برق باعث اختلال گسترده در کار کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی شده است.

تجربه شما از قطعی برق چیست؟

#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #قطعی_برق

@Tavaana_TavaanaTech
حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آمریکا را تهدید کرد و گفت:

«جنگ برای آمریکا خسارت‌بار است.»
ما خیلی خطرناکیم

طرح از رضا عقیلی

حسین سلامی پیشتر هم گفته بود:
«به آمریکا می‌گویم و اسرائیل و انگلیس و بقیه، ما در مقابل دشمنان‌مان خطرناکیم، مراقب باشید!»

جمهوری اسلامی ایران و ایرانی را در مهلکه‌ای گرفتار کرده که نتیجه‌ای جز ویرانی ندارد. هر یک روز که از عمر این رژیم منحوس می‌گذرد مشکلات و مصائب بیشتری بر ایرانیان تحمیل می‌شود.

https://tavaana.org/salami/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد اعدام فرخ‌رو پارسا
فرخ‌رو پارسا؛ از وزارت تا اعدام

پنج‌شنبه، ۱۸ اردیبهشت چهل سال پیش، فرخ‌رو پارسا میان چوبه و چادر، چوبه دار را برگزید. او اولین مدیر کل زن در ایران و نخستین وزیر زن ایران بود. پس از انقلاب ۱۳۵۷، با این‌که سال‌ها از برکناری از مقام وزارتش می‌گذشت، در دادگاه انقلاب اسلامی شعبه تهران به ریاست محمدی گیلانی محاکمه و به عنوان «مفسد فی الارض» اعدام شد.

اولین وزیر زن در تاریخ ایران

پارسا در سال ۱۳۴۷ به عنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد. در زمان وزارت او، زنان به مشاغل مهم اداری بیش از سایر وزارت‌خانه‌ها راه یافتند. از دیگر اقدامات وی حذف آموزش زبان عربی از دروس دبیرستان و تأکید بر آموزش و یادگیری زبان انگلیسی بود که به یکی از موارد کیفرخواست او بعد از انقلاب در دادگاه نیز تبدیل شد. او همچنین برای اولین‌بار دستور داد تا در نقاط روستایی کشور به منظور برخورداری دختران از تحصیلات عالی دبیرستان‌های مختلط پسرانه و دخترانه تشکیل شود. فرخ‌رو همچنین طی رایزنی‌هایی با ساواک قرار بر عدم بازداشت معلمان توسط ساواک در محیط تحصیل گذاشته بود. پارسا در سال ۱۳۵۳ از وزارت فرهنگ کناره رفت.


بعد از وقوع انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۵۸ به همراه همسرش در منزل مسکونی پسرشان بازداشت شد. شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی از روز دوم اردیبهشت ۱۳۵۹ محاکمه فرخ‌رو پارسا و همایون جابر انصاری، وزیر مسکن و شهرسازی کابینه هویدا را آغاز کرد. ریاست دادگاه او را محمدی گیلانی بر عهده داشت که بعد‌تر بسیاری از جوانان چپ و مجاهد را نیز به جوخه اعدام سپرد. پارسا از سرکردن چادر در دادگاه و نزد محمدی گیلانی خودداری می‌کرد.

روزنامه کیهان در شماره روز ٧ اردیبهشت ۱۳۵۹، متن دفاعیات پارسا را منتشر کرد او گفته بود: «راجع به اتهام داشتن روابط نامشروع من با رییس دفترم که در کیفرخواست به آن اشاره شده باید بگویم که به قرآن مجید سوگند می‌خورم که هیچ‌گونه روابطی به‌جز روابط اداری بین ما حاکم نبوده است.»

وی سپس به شرح مفاد بخشنامه‌هایی که برای تدریس تعلیمات دینی و قران به تمام ادارات و موسسات تابعه وزارت آموزش و پرورش صادر کرده بود پرداخت و در قسمتی از اظهارات خود گفت:
«در آن زمان از کسانی امثال دکتر محمدجواد باهنر و آیت‌الله برقعی دعوت به عمل آمد که در تهیه و ترجمه دروس تعلیمات دینی و قرآن با این وزارتخانه همکاری به عمل آورند و کتاب‌های لازم را تهیه نمایند.»

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/rrokhroo_parsa/

#یاری_مدنی_توانا #فرخرو_پارسا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی


@Tavaana_TavaanaTech
«یادمان ۵ زندانی سیاسی اعدام شده ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ در بند زنان اوین برگزار شد

در همراهی با کارزار مدنی «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» زندانیان بند زنان اوین مراسمی به یاد پانزدهمین سالگرد اعدام پنج زندانی سیاسی برگزار کردند فرزاد کمانگر، شیرین علم‌هولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان
این یادمان در فضای هواخوری زندان و با خواندن بخش‌هایی از نامه‌های ماندگار فرزاد کمانگر آغاز شد؛ واژه‌هایی که پس از گذر سال‌ها هنوز از امید، مهر ایستادگی و عشق به مردم سخن می‌گویند.
در ادامه زندانیان بیوگرافی و روایت مبارزات هر یک از جان باختگان ۱۹ اردیبهشت را برای حاضران قرائت کردند؛ روایت‌هایی که پرده از شرافت انسانی در برابر ماشین سرکوب برمی‌دارند.
در بخشی دیگر از مراسم اشعاری در وصف مقاومت و مبارزه خوانده شد. سپس روایت‌هایی از همبندیان سابق شیرین علم‌هولی خوانده شد؛ روایت‌هایی زنده و انسانی که تصویری از زنی را ترسیم می‌کردند که در قلب تاریکی، روشنایی را پاس داشت.
پایان بخش این مراسم خوانش دسته جمعی سرود ماندگار خون ارغوان‌ها بود؛ سرودی که نماد فریادهای سرکوب شده و عهدی دوباره با آرمان آزادی و کرامت انسانی است. این یادمان، ضمن ادای احترام به جان باختگان فرصتی بود برای یادآوری آن که راه آزادی را نمی‌توان در بند کرد.»

ـ گزارش بالا در صفحات شبکه‌‌های اجتماعی گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، منتشر شده است.


ـ لازم به ذکر است، هنوز محل دفن افراد اعدام شده فوق‌الذکر به خانواده‌های آن‌ها اعلام نشده است و این مصداق بارز ناپدیدسازی قهری است.

#فرزاد_کمانگر #شیرین_علم_هولی #علی_حیدریان #فرهاد_وکیلی #مهدی_اسلامیان #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آرمین، برادر جاویدنام آیدا رستمی، این تصاویر را به اشتراک گذاشت و نوشت:

«آخرین اعلامیه‌هایی که دکتر آیدا با دست خط خودش نوشت
چند روز قبل از انکه جاودانه شود.

یه روز از سر کار برگشتم خونه ...
در خونه رو که باز کردم، انگار وارد سنگر انقلاب شدم.
آیدا پشت میز نشسته بود،
اطرافش پر از کاغذ، چند تا ماژیک رنگی،
و دست‌خطی که خودش فریاد بود، نه نوشته.

می‌نوشت:
«زن، زندگی، آزادی – مرد، میهن، آبادی»

📌برای فراخوان اعتراضات سراسری در تاریخ ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر ....
سال ۱۴۰۱.
دقیقاً چند روز پیش از اون‌که گلوله‌های وحشت، تن پاکش رو هدف بگیرن.

با دل آشوب، با بغضی در گلو گفتم:
«آیدا... ما پشت و پناهی نداریم، اگه بلایی سرت بیاد..........!!!!!»

آروم نگاهم کرد.
چشماش مثل شعله می‌سوخت.
گفت:
«تهش مرگه؟
مرگ کوچیک‌تر از آرمانیه که ما براش می‌جنگیم.
ما از مرگ نمی‌ترسیم،
مرگ از ما باید بترسه.»

بعد نفس عمیقی کشید و ادامه داد:
«نسلی که بیدار شده، دیگه خواب نمی‌ره.
این راه برگشت نداره.
ما برای پیروزی بلند شدیم،
برای نجات، برای ساختن، برای آزادی.»

و باز شروع کرد به نوشتن…
کلمه‌هاش گلوله نبود، نور بود.
هر اعلامیه، نوری توی شب تار.
و اون، فانوس‌به‌دست، پیشاپیش همه می‌رفت…
بی‌تردید. بی‌توقف. بی‌تسلیم.

مراعهدیست با جانان......»

#دکتر_آیدا_رستمی
#آرمین_رستمی #دادخواهی_ادامه_دارد
#آیدا_رستمی #پزشکان_شریف #زن_زندگی_آزادی #علیه_فراموشی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل‌هایی که هنوز می‌تپند برای عدالت

مادر و خواهر و برادر داغدار ولی دادخواه جاویدنام بهنام لایق‌پور بر سر مزار جاویدنام محمدرسول مؤمنی‌زاذه حاضر شدند و با مادر او گفتگو کردند و کنارشان بودند.

بهنام و محمدرسول، نام‌هایی که دیگر تنها یک خاطره نیستند، بلکه فریادی خاموش‌نشدنی در سینه‌ تاریخ‌اند.

این دیدارها تنها دیدار میان چند خانواده نیست، دیدار میان دل‌هایی‌ست که زیر بار غم خم شده‌اند، اما نشکسته‌اند. مادرانی که قلب‌شان زیر آوار سال‌ها درد و داغ می‌تپد، هنوز ایستاده‌اند، با چشمانی پر اشک و صدایی بغض‌آلود که می‌گوید: ما فراموش نکرده‌ایم، و نخواهیم کرد.

در این جمع‌ صمیمی اما سوگوار، یادآوری آن روزهای سیاه بار دیگر قلب‌ها را فشرد. هنوز زخم آن قتل‌ها تازه است؛ هنوز داغ آن جوانان بر دل‌هاست. این مادران و خواهران نه برای انتقام، که برای حقیقت، برای عدالت، برای آینده‌ای بدون خشونت گرد هم آمده‌اند.

فرزندان‌شان فقط برای حجاب نرفتند؛ آنان برای کرامت، آزادی، حق انتخاب، و فردایی روشن ایستادند. برخی در دل کوچه و خیابان غافلگیرانه جان باختند، برخی با آگاهی و اراده، دل به طوفان سپردند. و امروز، خانواده‌های‌شان ایستاده‌اند تا یادشان را زنده نگه دارند، و پیام‌شان را فریاد کنند.

مأموران اطلاعات، بعد از کشته شدن بهنام گفتند که ما او را به عنوان لیدر اعتراضات شناسایی کرده بودیم و قصد بازداشت او را داشتیم.
بهنام و محمدرسول از جمله جوانانی بودند که به شوق آزادی به خیابان رفته بودند، برای گذر از تاریکی‌ای که میهن را فرا گرفته است.

درد این خانواده‌ها با گذر زمان کم نشده، بلکه با هر یادآوری دوباره شعله‌ور می‌شود. موهای سپید، قلب‌های شکسته، شب‌هایی در بیمارستان... این‌ها بهای سنگینی‌ست که پرداخته‌اند، نه برای مرثیه، بلکه برای تغییر.

پس از این دیدار و شنیدن درد و رنج مادر محمدرسول، مادر بهنام لایق‌پور یک شب در بیمارستان بستری شد.

کاش همه می‌دیدند و می‌فهمیدند که زندگی برای این خانواده‌ها عادی نشده، که جنایتی که رخ داده، زخمی‌ست باز، و یادآوری آن نه انتخاب، که بخشی از زیستن آن‌هاست.


#محمدرسول_مومنی_زاده #بهنام_لایق_پور #دادخواهی #رشت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
به نام برزان، نماد شرافت و رفاقت و انسانیت

از صبح که خبر مرگ جانسوز برزان محمدی را شنیدم، اشک امانم نمی‌دهد. باورش سخت است؛ برزان، رفیق و همبندم، مردی که با تمام وجود برای دیگران بود، دیگر در میان ما نیست.

برزان فقط یک اسم نبود. برزان یک معنا بود؛ معنای رفاقت، شرافت، مهربانی، ایستادگی. با هم در سال ۹۸ در اوین هم‌بند بودیم. او نه فقط یک زندانی سیاسی، که تکیه‌گاه دیگران بود. وقتی آزاد شد، آمد دیدنم؛ با وحید قدیرزاده. با اصرار، شماره حسابم را گرفت و پانصد هزار تومان به من کمک کرد—با پول کارگری‌اش. همان کمک را، بعدها، دادگاه به عنوان "رد مال" جرم‌انگاری کرد. وقتی فهمید، خیلی ناراحت شد. ناراحتی نه از پول، که از اینکه نیکی و رفاقت را هم جرم‌انگاری کرده‌اند.

برزان برای خیلی‌ها برادر بزرگ‌تر بود، پدر بود، همراه بود—در حالی که خودش پدر و مادر نداشت. اما هیچ‌وقت خودش را ندید. همیشه صدای زندانیان بود، صدای دردها، صدای بی‌صداها. بی‌چشم‌داشت کمک می‌کرد؛ به هر که می‌توانست، با همان دست‌های پینه‌بسته کارگری‌اش. او نماد انسانی بود که هیچ‌گاه در برابر ظلم سکوت نکرد، فارغ از گرایش سیاسی، فارغ از مرز و مذهب، همیشه در کنار عدالت ایستاد.

برزان غریبانه رفت؛ دور از همه نزدیکانش، حین کارگری در گنبد کاووس، دور از خانه و کاشانه‌اش.

فردا خاکش مراسم خاکسپاریش است، در دل روستای گوشتخانی، حوالی سروآباد کردستان، نرسیده به مریوان.

اما نامش، راهش، صدایش خاموش‌شدنی نیست.

برزان رفت، اما شرافت ماندگار است.
و ما تا هستیم، صدایش خواهیم بود.

رضا محمدحسینی
زندان قزل‌حصار


#برزان_محمدی #رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در طی روزهای گذشته، همبستگی مردم ایران در خصوص دفاع از هویت ایران و مرزهای جغرافیایی آن و به خصوص نام «خلیج فارس» باعث شده که جمهوری اسلامی و عوامل آن، این حس میهن دوستی مردم را به حساب دفاع از خودشان بگذارند!

ندا میرزالو، فرزند یکی از جان‌باختگان جنگ، در این ویدیو خطاب به علی خامنه‌ای سخن می‌گوید:
«اگر امروز ایران و ایرانی در شرایطی قرار گرفته که هر کشوری به خود اجازه می‌دهد که نام‌های کهنش را تغییر بدهد و با تاریخ و هویتش بازی کند.»
او می‌گوید «به تو و رژیم فاسدت اجازه سواستفاده از این حس باشکوه اتحاد وطن پرستی و میهن پرستی را نخواهیم داد. یادمان نرفته و نخواهد رفت که چه خون‌ها ریخته‌اید.»

#نه_به_جمهوری_اسلامی #خلیج_فارس #یاری_مدنی_توانا
#persiangulf

@Tavaana_TavaanaTech
وقتی قانون پشت قاتل می‌ایستد؛ سکوت قانون، صدای خون: ریشه‌های مذهبی و ساختاری خشونت علیه زنان در جمهوری اسلامی

حسن باقری‌نیا

قتل زنان توسط همسران یا پدران‌شان، که در ماه‌های اخیر بار دیگر به شکلی تلخ در صدر اخبار قرار گرفته، تنها وقایع فردی یا خانوادگی نیستند. این رویدادها، تجلی بیرونی نوعی خشونت ساختاری هستند که در لایه‌های قانون، فرهنگ، و تفسیر دینی در جمهوری اسلامی ریشه دوانده‌اند.

یکی از مهم‌ترین موانع در مسیر حمایت قانونی از زنان در ایران، برداشت‌های مردسالارانه از متون دینی است. آیات و احادیثی نظیر «الرجال قوامون على النساء» یا «واضربوهن»، در تفاسیر سنتی فقهی، همواره به‌گونه‌ای تعبیر شده‌اند که مرد را در جایگاه قیم، حاکم و حتی گاه تنبیه‌کننده زن قرار می‌دهند. این تفاسیر، اغلب با احادیثی همراه شده‌اند که به شکل‌گیری ساختارهای نابرابر در خانواده مشروعیت می‌بخشند؛ احادیثی که زن را فاقد عقل کامل، ناتوان در تصمیم‌گیری، و موجودی تابع نشان می‌دهند.

مشکل زمانی عمیق‌تر می‌شود که نظام حقوقی جمهوری اسلامی، به جای استفاده از یافته‌های علوم انسانی مدرن مانند روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی در تدوین قوانین، صرفاً بر این تفاسیر سنتی تکیه می‌کند. همین نگاه است که سبب شده لایحه «تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» پس از ۱۲ سال رفت‌وآمد میان دولت، قوه قضاییه و مجلس، نهایتاً با تغییر محتوا و حذف مفاد حمایتی، از سوی دولت پس گرفته شود.

خشونت خانگی، حتی اگر به لحاظ آماری نسبت به برخی جرایم دیگر کمتر باشد، به دلیل اثرات عمیق و گسترده‌اش بر ساختار خانواده و روان جامعه، باید با حساسیت ویژه مورد توجه قرار گیرد. اما در جمهوری اسلامی، قوانین نه‌تنها از زنان در برابر این نوع خشونت حمایت نمی‌کنند، بلکه در مواردی، پدر یا شوهر را به‌واسطه نقش «شرعی» و «قانونی» خود، از مسئولیت کیفری معاف می‌سازند.

ادامه چنین وضعیتی، به معنای نهادینه‌سازی خشونت در سطح قانون و عرف است؛ خشونتی که در آن، زن نه قربانی، بلکه گاه متهم تلقی می‌شود. در دنیایی که معیارهای حقوقی و انسانی روزبه‌روز به سوی عدالت جنسیتی پیش می‌روند، اصرار بر حفظ ساختارهای تبعیض‌آمیز مذهبی، تنها به عمیق‌تر شدن شکاف میان ملت و حاکمیت منجر خواهد شد.

#خشونت_علیه_زنان #زن_کشی #دختر_کشی #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech