Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد جاویدنام سیدعلی عراقی
علی عراقی عصر روز ۲۵ آبانماه در منطقه ولیعصر تبریز در حالی که سعی در فرار از دست مامورین جمهوری اسلامی داشت، از پشت سر مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت و پس از به زمین افتادن، نیروهای سرکوب او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند که متاسفانه در اثر جراحات ناشی از گلولههای ساچمهای و ضربات باتوم به قتل رسید. او چند سال قبل با ویزای دانشآموزی به کانادا رفته، اما به ایران بازگشته بود.
دوستانش در تورنتو میگویند او به ایران برگشته بود، چون به قول خودش، عاشق شهرش و عاشق ایران بود.
علی عراقی تنها فرزند خانواده بود. او جوانی شاد و عاشق زندگی بود، اما جمهوری اسلامی جان این جوان را هم گرفت.
#علی_عراقی #تبریز #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی عراقی عصر روز ۲۵ آبانماه در منطقه ولیعصر تبریز در حالی که سعی در فرار از دست مامورین جمهوری اسلامی داشت، از پشت سر مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت و پس از به زمین افتادن، نیروهای سرکوب او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند که متاسفانه در اثر جراحات ناشی از گلولههای ساچمهای و ضربات باتوم به قتل رسید. او چند سال قبل با ویزای دانشآموزی به کانادا رفته، اما به ایران بازگشته بود.
دوستانش در تورنتو میگویند او به ایران برگشته بود، چون به قول خودش، عاشق شهرش و عاشق ایران بود.
علی عراقی تنها فرزند خانواده بود. او جوانی شاد و عاشق زندگی بود، اما جمهوری اسلامی جان این جوان را هم گرفت.
#علی_عراقی #تبریز #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد جانباختن امید مؤیدی، پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ برگزار شد
امید مویدی دانشجوی ۲۰ ساله رشته تربیت بدنی دانشگاه باهنر شیراز بود که هنگام بازگشت از تمرین در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱با شلیک مستقیم ماموران کشته شد.
روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱، پسر جوانی معترض روی زمین افتاده است، تعدادی مأمور مسلح او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، مردم قصد کمک دارند، اما ماموران با شلیک تیرهوایی ایجاد رعب و وحشت میکنند تا برای کمک به معترض جلوتر نیایند، امید مؤیدی، دانشجوی سال آخر تربیتبدنی شیراز جلوتر میآید تا به جوانی که کتک میخورد؛ کمک کند، ماموران از پشت امید را هدف گلوله قرار میدهند، تیری به طرف کمر او شلیک میکنند، امید روی زمین میافتد، اما گویی این برای ماموران کافی نیست، دوباره شلیک میکنند، این بار تیر خلاص است به پیشانی امید.
#شیراز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #امید_مؤیدی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امید مویدی دانشجوی ۲۰ ساله رشته تربیت بدنی دانشگاه باهنر شیراز بود که هنگام بازگشت از تمرین در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱با شلیک مستقیم ماموران کشته شد.
روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱، پسر جوانی معترض روی زمین افتاده است، تعدادی مأمور مسلح او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، مردم قصد کمک دارند، اما ماموران با شلیک تیرهوایی ایجاد رعب و وحشت میکنند تا برای کمک به معترض جلوتر نیایند، امید مؤیدی، دانشجوی سال آخر تربیتبدنی شیراز جلوتر میآید تا به جوانی که کتک میخورد؛ کمک کند، ماموران از پشت امید را هدف گلوله قرار میدهند، تیری به طرف کمر او شلیک میکنند، امید روی زمین میافتد، اما گویی این برای ماموران کافی نیست، دوباره شلیک میکنند، این بار تیر خلاص است به پیشانی امید.
#شیراز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #امید_مؤیدی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باورش دشوار است چنین فردی که چنین بیمحابا به بخش بزرگی از زنان ایران توهین میکند و آنان را «عفریت» میخواند به نام «سردار سازندگی» به این ملت معرفی شده بود!
هاشمی رفسنجانی که سالهای سال در این کشور در مصادر مهم و پراهمیت قرار داشت، چنین نگاهی به زنانی داشت که پوششی مطابق میل او نداشتند.
ذرهای مدنیت، آدابدانی، فرهنگ، و همخوانی با تحولات روز در حرفهای این معمم انقلابی که از سران انقلاب ۵۷ نیز بوده پیدا نیست.
آیا واقعا درک نفرت عمومی ایرانیان از هاشمی رفسنجانی، خامنهای، خمینی، محمد خاتمی و دیگر سران جمهوری اسلامی دشوار است؟
آنان همه از همسفرههای سفره انقلاب ۵۷ بودند و هر کدام تا توانستند در پستهای خود در زدن و بستن و سوزاندن و مرداندن دار و ندار این مملکت نقش داشتند.
#یاری_مدنی_توانا #زنان_ایرانی #آزادی_پوشش #انقلاب_۵۷ #هاشمی_رفسنجانی
@Tavaana_TavaanaTech
هاشمی رفسنجانی که سالهای سال در این کشور در مصادر مهم و پراهمیت قرار داشت، چنین نگاهی به زنانی داشت که پوششی مطابق میل او نداشتند.
ذرهای مدنیت، آدابدانی، فرهنگ، و همخوانی با تحولات روز در حرفهای این معمم انقلابی که از سران انقلاب ۵۷ نیز بوده پیدا نیست.
آیا واقعا درک نفرت عمومی ایرانیان از هاشمی رفسنجانی، خامنهای، خمینی، محمد خاتمی و دیگر سران جمهوری اسلامی دشوار است؟
آنان همه از همسفرههای سفره انقلاب ۵۷ بودند و هر کدام تا توانستند در پستهای خود در زدن و بستن و سوزاندن و مرداندن دار و ندار این مملکت نقش داشتند.
#یاری_مدنی_توانا #زنان_ایرانی #آزادی_پوشش #انقلاب_۵۷ #هاشمی_رفسنجانی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
اینجا جوانرود است در جریان انقلاب زن زندگی آزادی
۳۰ آبان ۱۴۰۱ یکی از هموطنانمان با ارسال این ویدئو میگوید:
«با تیربار دوشکا به مردم حمله کردهاند، جنگ سوریه هم اینطوری نبوده.»
کشتار مردم جوانرود در روزهای ۲۹ و ۳۰ آبان ادامه داشت. از هموطنانمان که در این روزها به قتل رسیدند توسط جمهوری اسلامی، میتوان به
عرفان کاکایی، بهاالدین ویسی، تحسین میری، مسعود تیموری، جمال اعظمی، جوهر فتاحی و اسماعیل گلعنبر اشاره کرد.
#جوانرود #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
#علیه_فراموشی
@Tavaana_TavaanaTech
اینجا جوانرود است در جریان انقلاب زن زندگی آزادی
۳۰ آبان ۱۴۰۱ یکی از هموطنانمان با ارسال این ویدئو میگوید:
«با تیربار دوشکا به مردم حمله کردهاند، جنگ سوریه هم اینطوری نبوده.»
کشتار مردم جوانرود در روزهای ۲۹ و ۳۰ آبان ادامه داشت. از هموطنانمان که در این روزها به قتل رسیدند توسط جمهوری اسلامی، میتوان به
عرفان کاکایی، بهاالدین ویسی، تحسین میری، مسعود تیموری، جمال اعظمی، جوهر فتاحی و اسماعیل گلعنبر اشاره کرد.
#جوانرود #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
#علیه_فراموشی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرود فاتحانِ خیابان
کاری از درخت گردو
بازنشر
#زن_زندگی_آزادی
walnuttree__
ما در بند این قفس
جور را بر ملا کنیم
ما هم پا و هم نفس
زندگی را صدا کنیم
ما با زخم ترکه ها
تن را صد ندا کنیم
تا بهار آزادی
مشت ها را هوا کنیم
به کوچه ها
ز هر دیار
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای کرد
عرب و لر
پناه و یاور و هم رزمیم
به دست ما
نشانده شد
نهال زن زندگی آزادی
به کوچه ها
به هر زبان
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای ترک
بلوچ و سیستان
پناه و یاور و هم رزمیم
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سرود فاتحانِ خیابان
کاری از درخت گردو
بازنشر
#زن_زندگی_آزادی
walnuttree__
ما در بند این قفس
جور را بر ملا کنیم
ما هم پا و هم نفس
زندگی را صدا کنیم
ما با زخم ترکه ها
تن را صد ندا کنیم
تا بهار آزادی
مشت ها را هوا کنیم
به کوچه ها
ز هر دیار
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای کرد
عرب و لر
پناه و یاور و هم رزمیم
به دست ما
نشانده شد
نهال زن زندگی آزادی
به کوچه ها
به هر زبان
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای ترک
بلوچ و سیستان
پناه و یاور و هم رزمیم
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
به استقامت
شود تناور
درخت زن زندگی آزادی
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته، جمعی از خانوادههای دادخواه، بر سر مزار جاویدنام محمدرضا اسکندری حضور یافتند و زادروزش را گرامی داشتند.
- محمدرضا اسکندری متولد ۱۸ آذر ۱۳۷۵، اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار میکرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمیگردد در تماسی با خانواده میگوید که به مرکز شهر میرود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان میسپارد.
«روی دستش freedom رو تتو کرده بود چون همیشه در آرزوی آزادی بود.» این گفته مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، درباره اوست.
محمدرضا اسکندری، که پدرش جانباز جنگ ایران و عراق، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در محله پاکدشت به ضرب گلولههای ماموران امنیتی کشته شد: « ورزشکار بود و آخرین بار هم از باشگاه رفته بود مرکز پاکدشت که اونجا شلوغ میشه و تیراندازی میکنند، با گلوله جنگی به قلبش زدند. ساک باشگاهش آخرین چیزیه که همراهش بوده.»
محمدرضا در آخرین تماس تلفنی به مادرش گفت: «شام میام؛ میام خونه.»
مادر حدود ساعت ۷ و نیم عصر به محمدرضا زنگ میزند و جویای حال او میشود که در این تماس همه چیز عادی است و صدای اعتراضات به گوش مادر نمیرسد. به نظر میآید هنوز محمدرضا به محل اعتراضات نرسیده است.
ساعت ۹ شب از محمدرضا خبری نمیشود. خانواده که از اعتراضات و تیراندازی در پاکدشت باخبر شده است، به محل میروند، ماشین محمدرضا را پیدا میکنند، اما از خودش خبری نیست. به درمانگاه محل میروند. یکی از نزدیکان خانواده اسکندری در گفتوگویی درباره آن شب میگوید: «پیکر محمدرضا روی زمین افتاده بود. غرق در خون؛ یعنی این [...]ها حتی محمدرضا را روی تخت نگذاشته بودند؛ روی زمین بود؛ یک چیزی شبیه به نوعی بنر هم روی محمدرضا کشیده بودند؛ جای گلوله روی قلب محمدرضا به وضوح دیده میشد که روی آن چسب زده بودند؛ باور نمیکنید کف درمانگاه همهاش خون بود.»
ماموران امنیتی و لباس شخصیها اغلب «با لباس مشکی» و «چماقهای چوبی در دست» بالای سر پیکر محمدرضا و خانواده او ایستاده بودند
#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- محمدرضا اسکندری متولد ۱۸ آذر ۱۳۷۵، اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار میکرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمیگردد در تماسی با خانواده میگوید که به مرکز شهر میرود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان میسپارد.
«روی دستش freedom رو تتو کرده بود چون همیشه در آرزوی آزادی بود.» این گفته مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، درباره اوست.
محمدرضا اسکندری، که پدرش جانباز جنگ ایران و عراق، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در محله پاکدشت به ضرب گلولههای ماموران امنیتی کشته شد: « ورزشکار بود و آخرین بار هم از باشگاه رفته بود مرکز پاکدشت که اونجا شلوغ میشه و تیراندازی میکنند، با گلوله جنگی به قلبش زدند. ساک باشگاهش آخرین چیزیه که همراهش بوده.»
محمدرضا در آخرین تماس تلفنی به مادرش گفت: «شام میام؛ میام خونه.»
مادر حدود ساعت ۷ و نیم عصر به محمدرضا زنگ میزند و جویای حال او میشود که در این تماس همه چیز عادی است و صدای اعتراضات به گوش مادر نمیرسد. به نظر میآید هنوز محمدرضا به محل اعتراضات نرسیده است.
ساعت ۹ شب از محمدرضا خبری نمیشود. خانواده که از اعتراضات و تیراندازی در پاکدشت باخبر شده است، به محل میروند، ماشین محمدرضا را پیدا میکنند، اما از خودش خبری نیست. به درمانگاه محل میروند. یکی از نزدیکان خانواده اسکندری در گفتوگویی درباره آن شب میگوید: «پیکر محمدرضا روی زمین افتاده بود. غرق در خون؛ یعنی این [...]ها حتی محمدرضا را روی تخت نگذاشته بودند؛ روی زمین بود؛ یک چیزی شبیه به نوعی بنر هم روی محمدرضا کشیده بودند؛ جای گلوله روی قلب محمدرضا به وضوح دیده میشد که روی آن چسب زده بودند؛ باور نمیکنید کف درمانگاه همهاش خون بود.»
ماموران امنیتی و لباس شخصیها اغلب «با لباس مشکی» و «چماقهای چوبی در دست» بالای سر پیکر محمدرضا و خانواده او ایستاده بودند
#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۴۶ سال، ۴۶ گام به عقب...
چه شد که ایران، از اوج آرزوها به دامان ارتجاع سقوط کرد؟
تاریخ نه فراموش میکند و نه بخشنده است؛
این ویدیوی کوتاه، نگاهی سریع به مسیری است که از پیشرفت دورمان کرد...
چه چیزی ما را به نابودی خود کشاند؟ نااگاهی؟ بیسوادی؟ مذهب؟ عدم درک توسعه؟ توسعه آمرانه؟ توسعه نیافتگی سیاسی؟ دشمنان خارجی؟ عدم مسئولیتپذیری اکثریت خاموش؟ جنگ سرد و تاثیرپذیری از انقلابها؟
برای آنکه نگاهی رو به آینده داشته باشیم چه باید بکنیم؟ چگونه مسئولیتپذیر باشیم و ایران را به مدار رشد و توسعه برگردانیم؟
چقدر میتوانیم پذیرای گوناگونی باشیم و با هم در عین اختلاف نظر اتحاد داشته باشیم؟
ما به ایران برمیگردیم این جبر زمانه است. ایران یگانه وطن ماست و چیزی است که ما را پیوند میدهد. خیر و سعادت جمعی ما در توجه توامان به حقوق بشر، دموکراسی، سکولاریسم و ایرانیت است.
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران #اتحاد
#انقلاب_ملی_ایران #آزادی #زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ملی #هنر_اعتراض
#شورش_۵۷ #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چه شد که ایران، از اوج آرزوها به دامان ارتجاع سقوط کرد؟
تاریخ نه فراموش میکند و نه بخشنده است؛
این ویدیوی کوتاه، نگاهی سریع به مسیری است که از پیشرفت دورمان کرد...
چه چیزی ما را به نابودی خود کشاند؟ نااگاهی؟ بیسوادی؟ مذهب؟ عدم درک توسعه؟ توسعه آمرانه؟ توسعه نیافتگی سیاسی؟ دشمنان خارجی؟ عدم مسئولیتپذیری اکثریت خاموش؟ جنگ سرد و تاثیرپذیری از انقلابها؟
برای آنکه نگاهی رو به آینده داشته باشیم چه باید بکنیم؟ چگونه مسئولیتپذیر باشیم و ایران را به مدار رشد و توسعه برگردانیم؟
چقدر میتوانیم پذیرای گوناگونی باشیم و با هم در عین اختلاف نظر اتحاد داشته باشیم؟
ما به ایران برمیگردیم این جبر زمانه است. ایران یگانه وطن ماست و چیزی است که ما را پیوند میدهد. خیر و سعادت جمعی ما در توجه توامان به حقوق بشر، دموکراسی، سکولاریسم و ایرانیت است.
ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران #اتحاد
#انقلاب_ملی_ایران #آزادی #زن_زندگی_آزادی
#انقلاب_ملی #هنر_اعتراض
#شورش_۵۷ #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بازنشر، علیه فراموشی
مدتی پس از قتل حکومتی مجیدرضا، تصاویری از جاویدنام مجیدرضا رهنورد منتشر شده که نشان میداد او روی دست چپ خود تتوی نقش شیر و خورشید را داشت.
تصاویری که از صفحه اینستاگرام او به دست آمده بود.
و مشخص شد که چرا دست چپ او را شکسته بودند.
البته اینهمه کینه و نفرت از یک نقش که ریشه در ایران باستان دارد، از جمهوری اسلامی جای تعجب ندارد.
اما تصور اینکه این قهرمان چه آزار و شکنجهای را تحمل کرده، هر انسانی را آزار میدهد و البته احترام به مجیدرضا رهنورد را بیشتر میکند.
#مجیدرضا_رهنورد #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مدتی پس از قتل حکومتی مجیدرضا، تصاویری از جاویدنام مجیدرضا رهنورد منتشر شده که نشان میداد او روی دست چپ خود تتوی نقش شیر و خورشید را داشت.
تصاویری که از صفحه اینستاگرام او به دست آمده بود.
و مشخص شد که چرا دست چپ او را شکسته بودند.
البته اینهمه کینه و نفرت از یک نقش که ریشه در ایران باستان دارد، از جمهوری اسلامی جای تعجب ندارد.
اما تصور اینکه این قهرمان چه آزار و شکنجهای را تحمل کرده، هر انسانی را آزار میدهد و البته احترام به مجیدرضا رهنورد را بیشتر میکند.
#مجیدرضا_رهنورد #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هنر و موسیقی اعتراضی: صدای گذار از استبداد در ایران
هنر در تاریخ ایران، همواره ابزاری برای بیان مقاومت، اعتراض و هویت ملی بوده است. موسیقی، بهویژه آواز و ترانه، نقش پررنگی در این مسیر ایفا کرده و از مشروطه تاکنون، زبان گویای مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. امروز، در میانه خیزشهای اجتماعی، این میراث با خلاقیتی نوین در آثار هنرمندان مختلف ادامه دارد.
رپ اعتراضی و موسیقی زیرزمینی: صدای اعتراض بیواسطه
در سالهای اخیر، رپ اعتراضی در ایران به یک زبان گویای نسل جوان تبدیل شده است. توماج صالحی، رپری که موسیقیاش فریاد زخمهای جامعه است، با آثار خود چون «سوراخ موش بخر» و «فال» به صراحت علیه سرکوب و تبعیض سخن گفته است. توماج، با زبانی تند و بیپرده، نمادی از مقاومت بیواسطه نسل جوان ایرانی در برابر ظلم شده است. بازداشت و فشارهای امنیتی نتوانست صدای او را خاموش کند، بلکه او را به یک سمبل اعتراضی بدل ساخت.
وفا احمدپور نیز یکی دیگر از صداهای تاثیرگذار در موسیقی زیرزمینی است. او در ترانههایی چون «مردم توی کوچهها» و «صدای زن»، هویت زنانه و مقاومت مردم را به شکلی شاعرانه و خلاقانه بازنمایی میکند. رپ اعتراضی، با زبان صریح و شفاف خود، در کنار موسیقی سنتی و پاپ اعتراضی، بخشی از مقاومت فرهنگی ایران را تشکیل داده است.
ترانههای اعتراضی خیزش ۱۴۰۱: موسیقیای که مرزها را درنوردید
در جریان خیزش ۱۴۰۱، ترانه «برای» شروین حاجیپور، که از دل شعارها و مطالبات مردم ساخته شده بود، به سرعت به سرود این جنبش تبدیل شد. این اثر، با روایت خواستههای جامعه، چنان تاثیرگذار بود که صدای آن از مرزهای ایران فراتر رفت و جایزه معتبر گرمی را در بخش «ترانهای برای تغییر اجتماعی» دریافت کرد.
مهدی یراحی نیز با آثاری چون «سرود زن» و «روسریتو» به قلب خیزش ۱۴۰۱ پیوست. او، با تلفیق موسیقی سنتی و مدرن، اعتراض خود را به قوانین سرکوبگر و نابرابریهای اجتماعی به گوش همه رساند. یراحی، همچون شجریان در دهههای گذشته، نشان داد که موسیقی میتواند به یک بیانیه سیاسی تبدیل شود.
میراث آواز اعتراضی در ایران
این جنبش موسیقایی ریشه در تاریخی بلند دارد. از عارف قزوینی، که تصنیفهای میهنپرستانهاش الهامبخش مشروطهخواهان بود، تا محمدرضا شجریان که با آثار ماندگاری چون «تفنگت را زمین بگذار» و «همه جان و دلم، وطنم»، به صدای اعتراضهای دهه ۶۰ و ۸۰ بدل شد، آواز اعتراضی همواره در متن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بوده است.
الهام از انقلاب آواز استونی
تجربه استونی در استفاده از موسیقی برای استقلالطلبی، الگویی ارزشمند برای ایران است. در استونی، آوازهای میهنپرستانه در دهه ۱۹۸۰، به ابزاری برای مقابله با سلطه شوروی تبدیل شد و «انقلاب آواز» را رقم زد. جشنوارههای موسیقی، با حضور هزاران نفر، صحنههایی از اتحاد ملی را خلق کردند که به استقلال این کشور در ۱۹۹۱ انجامید.
ایران نیز، با آوازهای اعتراضی و ترانههایی که به زبان ساده و صریح از مطالبات مردم سخن میگویند، میتواند تجربهای مشابه خلق کند. ترانههایی چون «برای»، «تفنگت را زمین بگذار»، «ای ایران»، و آثار زیرزمینی رپرهایی چون توماج و وفا، میتوانند نقطههای اتصالی برای یک جنبش فرهنگی-سیاسی باشند.
آواز زنان: صدای آزادی
در این میان، صدای زنان جایگاهی ویژه دارد. پرستو احمدی، با اجرای «کنسرت کاروانسرا»، بدون حجاب اجباری، نشان داد که چگونه آواز زنان میتواند به یک حرکت اعتراضی و نمادی از مقاومت تبدیل شود. حکم حبس برای نگار معظمی به دلیل آوازخوانی در ابیانه نیز گواهی بر این است که جمهوری اسلامی چگونه از صدای زنان هراس دارد و آن را ابزاری تهدیدآمیز میبیند.
هنر بهمثابه گذار از استبداد
از تصنیفهای سنتی تا ترانههای زیرزمینی و از آواز زنان تا رپ اعتراضی، موسیقی ایران امروز زبانی برای بیان خواستههای سرکوبشده است. این آثار، فراتر از یک حرکت هنری، تبدیل به بیانیههای سیاسی و اجتماعی شدهاند. همانگونه که یکی از معترضان در انقلاب آواز استونی گفته بود: «اگر ۲۰هزار نفر شروع به آواز خواندن کنند، نمیتوانید آنها را خفه کنید.»
هنر و موسیقی در ایران، صدای مردمانی است که از استبداد خسته شدهاند و برای آزادی، عدالت و برابری میخوانند. این صداها، پژواکی از تاریخ مقاومت و امید به آیندهای روشنتر هستند؛ آیندهای که در آن هنر به عنوان زبانی برای آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد.
مرتبط:
هنر، ابزار همبستگی در برابر سرکوب
https://tavaana.org/art_protesters_iran
انقلاب آواز و جنبش استقلال بیخشونت در استونی
https://tavaana.org/singing_revolution
#هنر_اعتراض #پرستو_احمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #توماج_صالحی #انقلاب_استونی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هنر در تاریخ ایران، همواره ابزاری برای بیان مقاومت، اعتراض و هویت ملی بوده است. موسیقی، بهویژه آواز و ترانه، نقش پررنگی در این مسیر ایفا کرده و از مشروطه تاکنون، زبان گویای مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. امروز، در میانه خیزشهای اجتماعی، این میراث با خلاقیتی نوین در آثار هنرمندان مختلف ادامه دارد.
رپ اعتراضی و موسیقی زیرزمینی: صدای اعتراض بیواسطه
در سالهای اخیر، رپ اعتراضی در ایران به یک زبان گویای نسل جوان تبدیل شده است. توماج صالحی، رپری که موسیقیاش فریاد زخمهای جامعه است، با آثار خود چون «سوراخ موش بخر» و «فال» به صراحت علیه سرکوب و تبعیض سخن گفته است. توماج، با زبانی تند و بیپرده، نمادی از مقاومت بیواسطه نسل جوان ایرانی در برابر ظلم شده است. بازداشت و فشارهای امنیتی نتوانست صدای او را خاموش کند، بلکه او را به یک سمبل اعتراضی بدل ساخت.
وفا احمدپور نیز یکی دیگر از صداهای تاثیرگذار در موسیقی زیرزمینی است. او در ترانههایی چون «مردم توی کوچهها» و «صدای زن»، هویت زنانه و مقاومت مردم را به شکلی شاعرانه و خلاقانه بازنمایی میکند. رپ اعتراضی، با زبان صریح و شفاف خود، در کنار موسیقی سنتی و پاپ اعتراضی، بخشی از مقاومت فرهنگی ایران را تشکیل داده است.
ترانههای اعتراضی خیزش ۱۴۰۱: موسیقیای که مرزها را درنوردید
در جریان خیزش ۱۴۰۱، ترانه «برای» شروین حاجیپور، که از دل شعارها و مطالبات مردم ساخته شده بود، به سرعت به سرود این جنبش تبدیل شد. این اثر، با روایت خواستههای جامعه، چنان تاثیرگذار بود که صدای آن از مرزهای ایران فراتر رفت و جایزه معتبر گرمی را در بخش «ترانهای برای تغییر اجتماعی» دریافت کرد.
مهدی یراحی نیز با آثاری چون «سرود زن» و «روسریتو» به قلب خیزش ۱۴۰۱ پیوست. او، با تلفیق موسیقی سنتی و مدرن، اعتراض خود را به قوانین سرکوبگر و نابرابریهای اجتماعی به گوش همه رساند. یراحی، همچون شجریان در دهههای گذشته، نشان داد که موسیقی میتواند به یک بیانیه سیاسی تبدیل شود.
میراث آواز اعتراضی در ایران
این جنبش موسیقایی ریشه در تاریخی بلند دارد. از عارف قزوینی، که تصنیفهای میهنپرستانهاش الهامبخش مشروطهخواهان بود، تا محمدرضا شجریان که با آثار ماندگاری چون «تفنگت را زمین بگذار» و «همه جان و دلم، وطنم»، به صدای اعتراضهای دهه ۶۰ و ۸۰ بدل شد، آواز اعتراضی همواره در متن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بوده است.
الهام از انقلاب آواز استونی
تجربه استونی در استفاده از موسیقی برای استقلالطلبی، الگویی ارزشمند برای ایران است. در استونی، آوازهای میهنپرستانه در دهه ۱۹۸۰، به ابزاری برای مقابله با سلطه شوروی تبدیل شد و «انقلاب آواز» را رقم زد. جشنوارههای موسیقی، با حضور هزاران نفر، صحنههایی از اتحاد ملی را خلق کردند که به استقلال این کشور در ۱۹۹۱ انجامید.
ایران نیز، با آوازهای اعتراضی و ترانههایی که به زبان ساده و صریح از مطالبات مردم سخن میگویند، میتواند تجربهای مشابه خلق کند. ترانههایی چون «برای»، «تفنگت را زمین بگذار»، «ای ایران»، و آثار زیرزمینی رپرهایی چون توماج و وفا، میتوانند نقطههای اتصالی برای یک جنبش فرهنگی-سیاسی باشند.
آواز زنان: صدای آزادی
در این میان، صدای زنان جایگاهی ویژه دارد. پرستو احمدی، با اجرای «کنسرت کاروانسرا»، بدون حجاب اجباری، نشان داد که چگونه آواز زنان میتواند به یک حرکت اعتراضی و نمادی از مقاومت تبدیل شود. حکم حبس برای نگار معظمی به دلیل آوازخوانی در ابیانه نیز گواهی بر این است که جمهوری اسلامی چگونه از صدای زنان هراس دارد و آن را ابزاری تهدیدآمیز میبیند.
هنر بهمثابه گذار از استبداد
از تصنیفهای سنتی تا ترانههای زیرزمینی و از آواز زنان تا رپ اعتراضی، موسیقی ایران امروز زبانی برای بیان خواستههای سرکوبشده است. این آثار، فراتر از یک حرکت هنری، تبدیل به بیانیههای سیاسی و اجتماعی شدهاند. همانگونه که یکی از معترضان در انقلاب آواز استونی گفته بود: «اگر ۲۰هزار نفر شروع به آواز خواندن کنند، نمیتوانید آنها را خفه کنید.»
هنر و موسیقی در ایران، صدای مردمانی است که از استبداد خسته شدهاند و برای آزادی، عدالت و برابری میخوانند. این صداها، پژواکی از تاریخ مقاومت و امید به آیندهای روشنتر هستند؛ آیندهای که در آن هنر به عنوان زبانی برای آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد.
مرتبط:
هنر، ابزار همبستگی در برابر سرکوب
https://tavaana.org/art_protesters_iran
انقلاب آواز و جنبش استقلال بیخشونت در استونی
https://tavaana.org/singing_revolution
#هنر_اعتراض #پرستو_احمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #توماج_صالحی #انقلاب_استونی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech