آموزشکده توانا
53.4K subscribers
34.2K photos
38.8K videos
2.55K files
20K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
برقراری دادرسی عادلانه از خواسته‌های جنبش مشروطیت بوده که تا امروز هم این خواسته پابرجاست.
پرونده عوامل جمهوری اسلامی در نقض حقوق بشر روز به روز قطورتر می‌شود و «جنبش دادخواهی» مردم ایران منتظر روزی است که در یک دادرسی عادلانه حق مردم ستانده شود و زخم‌های بر جای مانده از این سال‌ها مقداری التیام یابد. ساعت دادرسی نزدیک است.

عدالت برای ایران
طرح از بهنام محمدی

https://tavaana.org/fa/Cartoon_Justice


#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا #ایران #نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بازداشت دنیا حسینی و تداوم بی‌خبری از وضعیت او به ۱۴ روز رسیده است.

دنیا حسینی (آزاد)، شهروند ساکن تهران، از چهارده روز پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و همچنان در وضعیتی نامشخص به‌سر می‌برد.

یک منبع مطلع به هرانا گفت: دنیا حسینی در تاریخ ۲۶ خردادماه، در منزل شخصی خود در تهران، توسط مأموران امنیتی دستگیر شد و ساعاتی بعد در تماس تلفنی کوتاهی، خانواده‌اش را از انتقال خود به زندان اوین مطلع کرد.

اما پس از حمله ارتش اسرائیل به زندان اوین در تاریخ دوم تیرماه و انتقال گسترده زندانیان به سایر زندان‌های استان تهران، دیگر هیچ تماسی از سوی وی با خانواده برقرار نشده است و خانواده‌اش از وضعیت او کاملاً بی‌اطلاع مانده‌اند.

به گفته این منبع مطلع، «پس از بازداشت خانم حسینی، مأموران منزل او را پلمب کرده‌اند.»

تا زمان تهیه این گزارش، دلیل بازداشت دنیا حسینی و اتهامات احتمالی مطرح‌شده علیه او همچنان نامعلوم است.
دنیا حسینی با نام مستعار “دنیا آزاد”، متولد ۲۸ بهمن ۱۳۶۷، پیش از نیز به دلیل فعالیت های خود سابقه بازداشت و برخورد قضایی داشته است.

معمولا بازداشتی‌ها در بندهای امنیتی و در سلول انفرادی نگهداری می‌شوند. از اکثر زندانیان محبوس در بندهای امنیتی اوین هیچ اطلاعی در دست نیست.

دنیا حسینی در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز بازداشت شده بود. او در ویدیویی پس از آزادی خود از تداوم مبارزه و نترسیدن از بازداشت مجدد سخن گفته بود. دنیا آزاد بعد از شروع جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی، در استوری‌هایی از جمهوری اسلامی انتقاد کرده بود و سیاست‌های جمهوری اسلامی موجب تحمیل جنگ بر مردم دانسته بود. او همچنین از عدم ساخت پناهگاه برای مردم انتقاد کرده بود.

#دنیا_حسینی #یاری_مدنی_توانا



@Tavaana_TavaanaTech
طبق ابلاغیه‌ای که خانم کوکب بداغی پگاه، معلم و فعال مدنی اهل ایذه، در اینستاگرام خود منتشر کرده است، برای رسیدگی به اتهامات ایشان وقت رسیدگی برای حدودا پنج ماه دیگر تعیین شده است.
در این ابلاغیه اتهامات ایشان به شرح زیر آمده است:
«نشر اکاذیب»، «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، «عضویت در دسته یا جمعیت یا شعبه جمعیت‌هایی که در داخل کشور با هدف برهم زدن امنیت کشور تشکیل شده است» «اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم برضد امنیت داخلی / خارجی»

خانم بداغی در واکنش به این ابلاغیه و اتهامات صادره مطلبی به شرح زیر در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده‌اند:

«ای صاحبان قدرت و منصب،
آیا چون من لب به سخن گشودم، ملک‌تان بلرزه افتاد؟
من آنم که بر سفره‌ی مردم نشسته‌ام، نه بر تختِ زر.

من نه از بهر غوغا برخاستم، که از برای روشنگری.
نه شمشیر کشیدم، نه آتشی افروختم؛
جز قلم چه در دست من دیدید که این‌گونه بر من تاختید؟

گفتید که علیه امنیت نوشت،
اگر نوشتن، زلزله در امنیت می‌اندازد، وای بر آن امنیت!
اگر نقد، تیشه‌ بر ریشه‌تان می‌زند، ریشه‌ها را دریابید، نه تیشه را.

من با خِرد برخاستم، نه با خنجر؛
با مردم ایستادم، نه با مزدوران.

و بدانید،
حقیقت را اگر هزار بار هم به بند کشید،
دوباره از دل خاک سر خواهد زد،
چونان بذر نور در زمین شب.

ما فرزندان خیابانیم، نه شاگردان سکوت!
شما ما را متهم می‌کنید؟
به چه؟
به اینکه فریاد شدیم وقتی همه نجوا بودند؟

اگر حقیقت گفتن، جرم است،
اگر مردم را آگاه کردن و‌کنار آنها بودن ، فتنه است،
اگر افشای دروغ، تبلیغ علیه نظام است،
پس آری! ما مجرمیم

ما وارثان خون‌هایی هستیم که روزی فریاد زدند «آزادی»
و امروز، همان واژه، در گلوی ما خفه می‌شود.

مرا متهم کرده‌اید به واژه، به حقیقت، به پرسش!
گفته‌اید که با واژه‌ها امنیت‌تان لرزید؛ اگر چنین است، پس بدانید آن‌چه شما امنیت می‌نامید، من آن را سکوت قبرستان می‌دانم.

شما از من می‌خواهید که در برابر دروغ، سر خم کنم؛ اما من فرزند این خاکم،فرزند ایذه ،
نه زاده‌ی ترس. مرا با زنجیر نمی‌توان خاموش کرد. مرا به تهمت نمی‌توان شکست.

شما از امنیت سخن می‌گویید؛ اما امنیت، نه با سانسور به‌دست می‌آید، نه با تهدید، نه با زندان. امنیت را عدالت می‌سازد، نه ارعاب.

شما گفتید من اغوا می‌کنم؟ نه آقایان! من بیدار می‌کنم. من فریاد خواب‌رفتگانی هستم که چشم بر حقیقت بسته‌اند. اگر پرسیدن، جرم است، پس تاریخ را محاکمه کنید، اگر نوشتن، خیانت است، قلم را از دست همه‌ی پیامبران بگیرید.

من متهمم؟ بله، متهم به ایستادن! به نگفتنِ دروغ! به نفروختنِ شرافت در بازار مصلحت! من متهمم به دفاع از مردمی که صدا ندارند، نان ندارند، و حقِ فریاد هم از آنان گرفته شده.

من از سلاله‌ی سکوت‌گران نیستم. من از تبار آنانم که پیشانی‌شان زخمی است از سجده بر خاک حقیقت.
شما اگر از صدای من می‌هراسید، این لرزش از دیوار صدای من نیست، از سستی ستون‌های شماست.

حاضرم، اما نه برای دفاع از خود؛ برای افشای آن‌چه پنهان کرده‌اید.
اگر قرار است محاکمه‌ای در کار باشد، بگذارید حقیقت بر مسند قضاوت بنشیند.
و اگر سزای بیدار کردن مردم، زنجیر است، پس این افتخار از آنِ من.»

#کوکب_بداغی #کوکب_بداغی_پگاه #ایذه #معلم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شرایط تمدید بازداشت موقت

آیا بازپرس یا دادیار می‌تواند بعد از گذشت یک ماه از زمان بازداشت موقت، دوباره دستور بازداشت متهم را در همان بازداشتگاه موقت صادر کند؟
طبق آئین‌نامه اجرایی بازداشتگاه‌های موقت، بازپرس یا دادیار می‌تواند بعد از گذشت یک ماه از بازداشت متهم، دستور دوباره‌ی نگهداری او در همان بازداشتگاه را صادر کند. اما بعد از گذشت یک ماه از بازداشت متهم، ادامه نگهداری او برای مدتی بیش‌تر از یک ماه، منوط به نظر شورای تشخیص بازداشتگاه است.
شورای تشخیص بازداشتگاه موقت، متشکل است از: قاضی ناظر بازداشتگاه، رئیس بازداشتگاه، مسئول بهداشت و درمان و مددکار اجتماعی.
نکته مهم این‌که مسئولان بازداشتگاه اجازه ندارند برای بیش از یک ماه نگهداری متهم در بازداشتگاه، فقط به دستور مقام قضائی اکتفا کنند؛ بلکه باید مدارک لازم در خصوص نظر شورای تشخیص بازداشتگاه را هم داشته باشند.

https://youtu.be/bqmpYphf8zI

در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/jee8uh9nfrr7

منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
#یاری_حقوقی_توانا #بازداشت_موقت #حقوق_زندانی #حقوق_متهم_به_زبان_ساده


@Tavaana_TavaanaTech
بازداشت دکتر ابراهیم پارسامهر، وکیل دادگستری، در قلعه‌تل خوزستان

دکتر ابراهیم پارسامهر، وکیل دادگستری ساکن قلعه‌تل در استان خوزستان، از چند روز پیش در بازداشت به سر می‌برد و هنوز آزاد نشده است.

از نهاد بازداشت کننده، محل نگهداری و دلیل بازداشت این وکیل دادگستری اطلاعاتی در دست نیست و تلاش‌های خانواده برای کسب اخبار در این زمینه، بی‌نتیجه بوده است.

دکتر ابراهیم پارسامهر، در سال‌های گذشته وکیل فعالان مدنی (به ویژه معلمان) و نوکیشان مسیحی در شهرهای ایذه، باغ‌ملک و قلعه‌تل بود. ایشان در سال ۱۴۰۲ وقتی که قصد داشت وکالت خانواده‌های جاویدنامان محمود احمدی و حسین سعیدی (از مبارزان کشته شده در روستای پرسوراخ) را بر عهده بگیرد، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
او مدت کوتاهی وکالت جاویدنام مجاهد کورکور را هم بر عهده داشت.

#یاری_مدنی_توانا #وکیل #نه_به_جمهوری_اسلامی #ابراهیم_پارسامهر


@Tavaana_TavaanaTech
فروغ سمیعی‌نیا، زندانی سیاسی سابق، به مناسبت زادروز شریفه محمدی زندانی سیاسی محکوم به اعدام، پیامی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد.

«امروز دومین تولدت را در زندان می‌گذرانی بدون حتی یک روز حق مرخصی

امروز حتما بچه‌های اتاق با کامواها یا کاغذهای موجود زندان، که تنها دارایی در زندان لاکان بود، برایت هدیه‌ای آماده کرده‌اند یا حتی یکی از همان لباس‌های موجود در فروشگاه. بعد از ساعت هفت که حق تلفن تمام می‌شود تا قبل از شام برایت تولدت مبارک می‌خوانند. شمعی خیالی را روی ژله رنگی فوت می‌کنی و آرزو می‌کنی. راستی شریفه امسال چه آرزویی خواهی داشت؟ باز هم آرزوی آزادی و عدالت برای مردم؟
شاید تولد با رقصیدن چند نفری از بچه‌ها یک ربعی طول بکشد و بعدش تمام. هر کسی روی تختش می‌نشیند و تو برای شادی دیگران می‌خندی و تشکر می‌کنی و می‌دانم که دل هیچ‌کدام‌تان شاد نیست. می‌دانم همه نگرانند خصوصا بعد از موشکی که‌ به رشت زدند و شما در زندان بخاطر نزدیکی به شهر صنعتی بیش از ما با صدا و لرزه‌هایش مواجه بودید.
همه نگرانید و تو هم نگرانی، نگران سیروس و آیدین، نگران مادر و خانواده‌ات در کرج، نگران دوستانت و حالا هم حتما نگرانی‌ات برای زندانیان اوین است. رفقایی که خبری از آنها نیست و بعضی دیگر که به زندان‌های دیگری منتقل شده‌اند.
ساعت خاموشی می‌رسد و همه می‌خوابید و تو شاید باز هم خواب ببینی که همه با هم از زندان آزاد شده‌اید مثل دفعه قبلی که این خواب را دیدی و هر بار با شور و شادی برایمان تعریف می‌کردی. با چنان شوری که هر لحظه احساس می‌کردیم این رویا، واقعی شود.

ای کاش در تمام این لحظات کنارت بودم. همانطور که تو در روز تولدم بودی و با کلاه زیبایی که بافتی روزم را زیبا کردی.
نه شاید باید آرزو کنم کاش تو بیرون از زندان کنار ما و خانواده‌ات بودی تا تولدت را جشن می‌گرفتیم.

ولی افسوس که تولدت آمده و هیچ‌کدام از این کاش‌ها محقق نشده است. من فقط از این فاصله دور می‌توانم بگویم تولدت مبارک رفیق دوست‌داشتنی.
به امید آزادی»

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام


@Tavaana_TavaanaTech
«مرگ سرداران ارشد سپاه در خواب، نابودی کامل برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی و خفت و تحقیر جمهوری اسلامی به‌خصوص شخص خامنه‌ای، حتی مورد اعتراض طرفداران نظام هم قرار گرفته.
برعکس اما در برنامه‌های تلویزیونی و پیام‌های مقامات جمهوری اسلامی چنان دم از پیروزی می‌زنند که گویی ایرانیان از هیچ خبر ندارند.»

پیام همراهان توانا

سایه‌های خیالی! امنیت پوشالی
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/cartoon_ir_delusion/

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران


@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وطن گشته بی‌کس از این ناکسان

خامنه‌ای که این چنین بر مداحی ۱۴۰۰ سال پیش می‌گرید آیا می‌تواند به چشمان این کودکان و مادرانشان نگاه کند؟
از تیرباران بام مدرسه رفاه تا کنون تمام ایران دادخواه است.
صدای دادخواهی هم‌وطنان‌مان باشیم.

#یاری_مدنی_توانا
#محرم #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
نامه گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری و وریشه مرادی از زندان قرچک:
مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد

رنج امروز خود را فراتر از آن‌چه بر مردم ایران تحمیل شد، نمی‌دانیم. روز دوشنبه دوم تیر، درحالی‌که بیش از سه هزار نفر در #زندان_اوین در بندهای مختلف پشت درهای بسته محبوس بودند، راکت‌های اسرائیل در محوطه زندان و بر ساختمان‌های اوین فرود آمدند. علاوه بر کشته‌شدگان از تعدادی از بازداشت‌شدگان که در سلول‌های انفرادی محبوس بودند نیز تاکنون خبری در دست نیست.
ما زنان اوین صبح سه‌شنبه با اعمال محدودیت‌های شدید امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل و حدود سه هزار نفر مردان اوین نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدند. اگرچه نسبت به پیش از انتقال در شرایط نامساعدتری قرار گرفته‌ایم، اما هم‌سو با رفقا و برادران‌مان در زندان تهران بزرگ که هم‌زمان با ما مورد حمله و اعمال فشار قرار گرفته‌اند، اعلام می‌کنیم شرایط فعلی خللی در مبارزات‌مان ایجاد نخواهد کرد. چرا که می‌دانیم «این مسیری نیست که در آن بی مکافات به مقصد رسید.»
......
ما امروز در زندان قرچک هستیم و در شرایطی قرار گرفته‌ایم که بیش از هزار زن با جرائم مختلف سال‌ها با آن مواجه و آن را زندگی کرده و می‌کنند. زنانی از اعماق با رنج‌هایی که در نهان‌خانه‌ی چشمان‌شان نقش بسته است و گویای پرسه‌های بیدادی است که برای درهم‌شکستن‌شان پا به مسیر امروز گذاشته‌ایم. پرت‌شدگانی در انتهای دنیا که در هیچ یک از معادلات زندگی و مناسبات خبری و موج‌های رسانه‌ای جایی ندارند و در گزارش‌های حقوق‌بشری، نامی و نشانی و ردی از رنج‌های‌شان دیده و شنیده نمی‌شود. آن‌چه در این چند روز ما را مبهوت کرده است حقیقت زندگی این زنان است. زنانی خمیده در تخت‌های کوتاه به ابعاد قبر، با حسرت برخوردار بودن از حداقل امکانات زیستی و بهداشتی. در میان دیوارهای چرکین و کبره‌بسته از کثافت سال‌ها زندگی مشقت‌بار، بسیاری‌شان بدون ریالی واریزی، برای پول سیگار روزانه خود را در اختیار هم‌بندیان قرار می‌دهند. برای بهره‌کشی. برای بهره‌کشی جنسی. و تن به هر حقارتی می‌دهند. برای سیرکردن شکم‌شان. و برای برخورداری از حداقلِ آن‌چه بر دل‌هاشان حسرت شده است. در بخش کارگری زندان مشغول به کار می‌شوند و در ازای ساعت‌ها کار سخت روزانه (از هل‌دادن گاری حمل غذا و زباله تا نظافت اتاق استراحت و کار زندان‌بانان) بدون دریافت مزد فقط از دقایقی زمان بیشتر برای تماس تلفنی برخوردار می‌شوند. در کارگاه زندان به بیگاری مشغول و به دوخت و دوز می‌پردازند تا از پاکتی سیگار در انتهای روز برخوردار شوند. زنانی که عموما مانع از هم‌زیستی ما زندانیان سیاسی با آنان می‌شوند؛ مگر به قصد تنبیه و تبعیدمان به حکم قضایی. و حالا اگرچه در زندان قرچک و جدا از آنان اسکان داده شده‌ایم، اما مصائب‌مان جدا از آنان نیست.

ما در کنار مبارزات خستگی‌ناپذیر مردم علیه دیکتاتوری، با اهدافی روشن و خط‌مشی محکم، مسیر مبارزه را تا سرنگونی و برچیدن هر شکلی از خودکامگی ادامه خواهیم داد. و در کنار این فراموش‌شدگان که از چرخه زندگی بیرون گذاشته شدند، با عزمی راسخ‌تر از پیش مقاومت را دوره می‌کنیم. و به آنانی که صدای‌شان برای ما و شرایط نامساعدمان بلند است، با صدایی رساتر می‌گوییم آن‌چه امروز بر ما تحمیل شد، فراتر از رنج سالیان این زنان نیست. پس برای بهبود شرایط «ما» بدون در نظر گرفتن جرائم‌مان و برای بهبود شرایط «ما» که به زندان قرچک و تهران بزرگ منتقل شده‌ایم، بدون در نظر گرفتن جنسیت‌مان تلاش کنید و بدانید آنان که در زیر آوارِ ناشی از حمله مفقود و آنانی که در چرخه بی‌رحم زندگی مترود شده‌اند، بر ما ارجح‌اند.
............

گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری، وریشه مرادی
تیر ۱۴۰۴»

#زندان_قرچک_ورامین

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
‏بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی درباره حمله هوایی اسرائیل به «زندان اوین» و هشدار وضعیت نابهنجار و غیر انسانی زندانیان سیاسی و سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه و بگیر و ببندهای فله‌ای در جامعه

این روایت شاهدان زنده حمله هوایی اسرائیل در صبح دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان اوین، بیانگر بی‌خردی و مسئولیت گریزی مسئولانی است که هشدارهای مکرر زندانیان در مورد آوار فاجعه بار حمله احتمالی اسرائیل به زندان اوین را شنیدند و نادیده گرفتند.

هفت روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، شماری از زندانیان سیاسی در دیدار با رئیس، دادیار زندان و مسئول حفاظت اطلاعات زندان اوین درباره خطر جانی و پیامدهای ناشی از حمله احتمالی برای زندانیان و حتی کارکنان زندان، هشدار لازم را دادند و خواستار اجرای مصوبه قوه قضائیه برای آزادی موقت زندانیان در شرایط جنگی شدند. هم‌زمان نامه‌ای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشتند که بر اجرای مصوبه شماره ۱۲۱ شورای عالی قضائی مورخ ۱۲ دی ۱۳۶۵ تاکید و اعمال ملاحظات قانونی تدابیر و اقدامات قابل اعمال در مورد زندانیان جرایم مختلف در شرایط جنگی تاکید میکرد.
در نهایت روز دوم تیرماه حاکمیت با حمله هوایی ارتش اسرائیل بالاخره از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت بدون اعلام قبلی و به زور اسلحه و ارعاب، زندانیان را به سان اسرای جنگی، از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل کنند. توضیح و ترسیم تمام عیار آن برخوردهای وحشیانه و توهین آمیز دشوار است.
ما زندانیان را با دستبند و پابند، دو به دو به هم غل و زنجیر کردند و هر زندانی چند کیسه و ساک از بقایای وسایل ضروری خود را به دوش می‌کشید. از میان آوارها و خاک و سنگ، در حالی به سمت اتوبوس‌ها راه می‌پیمودیم که شلیک پدافند، تاریکی شب را می‌شکافت و روی زمین، نیروهای ویژه مسلسل به دست ما را محاصره کرده بودند؛ در حالیکه دستبندها و پابندها امکان حرکت آزادانه را از ما سلب کرده بود و هم چون قطاری از اسرای جنگی، ساعتی متر به سانتی متر از میان خاک و سنگ قدم برمیداشتیم.
فرایند انتقال زندانیان بندهای مختلف، در مجموع ۱۴ ساعت طول کشید که ۱۰ ساعت آن تنها به حرکت زندانیان از میان خاک و سنگ و زیر حملات هوایی اختصاص داشت.
اگر در این فاصله بار دیگر زندان اوین هدف حمله قرار می‌گرفت، ده‌ها زندانی در چشم برهم زدنی جان خود را از دست میدادند یا زخمی میشدند. کوتاه آنکه هنر صاحبان قدرت بود که با بی‌لیاقتی، کوته فکری و لجاجت راه بر جنایت اسرائیل گشودند که مرگ دست‌کم ۷۱ تن از کارکنان اوین، پزشکان، سربازان، زندانیان و خانواده‌های ایشان انجامید.

زنان زندان اوین هم از آسیب‌های روحی و جسمی ناشی از انفجار و انتقال به زندان قرچک ورامین بی‌نصیب نماندند و چه بسا ابعاد تلخ‌تری از این فاجعه را از سر گذراندند.
شرایط اسفبار زندانیان زن و مردی که از اوین به زندان‌های قرچک و تهران بزرگ منتقل شده‌اند، نسبت به نخستین روز انتقال تغییری نکرده است و همان هشدارهای پیشین زندانیان در مورد نبود امنیت در شرایط جنگی هم‌چنان پابرجاست. زندان‌ها فاقد پناهگاه و استانداردهای ابتدایی در زمینه ایمنی و زیست زندانیان است. در حال حاضر زندان تهران بزرگ و قرچک ورامین با شرایط غیر انسانی خود به عنوان نماد خفقان، جایگزین زندان اوین شده‌اند و حقوق زندانیان اعم از سیاسی و عادی، هم‌چنان نقض می‌شود.

هشدار می‌دهیم که این وضعیت نابهنجار و غیر انسانی برای زندانیان سیاسی قابل تحمل نیست و باید به سرعت تغییر کند. در سطح جامعه نیز باید به سیاست ارعاب، سرکوب وحشیانه، ایجاد محدودیت و بگیر و ببندهای فله‌ای پایان دهد.

اسامی امضا کنندگان:

سیامک ابراهیمی
سعید احمدی
مطلب احمدیان
سجاد ایمان‌نژاد
شهریار براتی
محمدباقر بختیار
مرتضی پروین
مصطفی تاج‌زاده
خشایار سفیدی
حسین شنبه‌زاده
سیدمحمدرضا فقیهی
محسن قشقایی
ابوالفضل قدیانی
مهدی محمودیان
علی منصوری
محمد نجفی

#بیانیه #زندان_اوین #زندانیان_سیاسی #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech