This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مراسم دومین سالگرد عروج ناباورانه جاویدنام بامشاد سلیمانخانی ۸خرداد ۱۴۰۴ شهرستان آبدانان
جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی🖤🖤🖤🖤
🖤 در خردادی سوزان
و ظهری آتشین
در یک دایره ی سیاه
با تمام نامردی
یک جوان مُرد و به پایان نرسید !!!
بهر تشخیص دلیل مرگش
عکسی از سینه او بگرفتند
دندههایش همه خورد
گردنش پر زخم و کبود
سینهاش را بشکافتند
و نوشتند :
جگری سوخته دارد ز بهر وطن
و دلی پر از غم.
غم دوری غم تنهایی و غربت
و سینهاش پاره از ظلم و ستم( دلنوشته مادرت)»
از صفحه زینب سلیمانخانی
zainabsolaimankhani62
#بامشاد_سلیمانخانی #دادخواهی #آبدانان
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی🖤🖤🖤🖤
🖤 در خردادی سوزان
و ظهری آتشین
در یک دایره ی سیاه
با تمام نامردی
یک جوان مُرد و به پایان نرسید !!!
بهر تشخیص دلیل مرگش
عکسی از سینه او بگرفتند
دندههایش همه خورد
گردنش پر زخم و کبود
سینهاش را بشکافتند
و نوشتند :
جگری سوخته دارد ز بهر وطن
و دلی پر از غم.
غم دوری غم تنهایی و غربت
و سینهاش پاره از ظلم و ستم( دلنوشته مادرت)»
از صفحه زینب سلیمانخانی
zainabsolaimankhani62
#بامشاد_سلیمانخانی #دادخواهی #آبدانان
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دایه مینا مادر شهریار محمدی در یک پست مشترک با خانم منظر ضرابی مادری که چهار عزیز خود را در پرواز اوکراین از دست داد اینگونه نوشتند : 👇
از داغ مادری که در پرواز هواپیمای اوکراینی چهار عزیزش را از دست داد، تا زخمِ دلِ من، #دایه_مینا که یکی از فرزندانم را کشتند، دو تای دیگر را زخمی و تبعید کردند، و ما مادران ماندیم و این تنهایی سنگین…
این سرگذشتِ ماست، از آسمانِ سوخته تا خاکِ خونین.
#الوند_صادقی
#شهریار_محمدی
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#پروازps752
#هواپیمای_اوکراینی
#ps752justice #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از داغ مادری که در پرواز هواپیمای اوکراینی چهار عزیزش را از دست داد، تا زخمِ دلِ من، #دایه_مینا که یکی از فرزندانم را کشتند، دو تای دیگر را زخمی و تبعید کردند، و ما مادران ماندیم و این تنهایی سنگین…
این سرگذشتِ ماست، از آسمانِ سوخته تا خاکِ خونین.
#الوند_صادقی
#شهریار_محمدی
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#پروازps752
#هواپیمای_اوکراینی
#ps752justice #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علم الهدی، امامجمعه مشهد، امروز جمعه ۹ خردادماه بدون توجه به اعتراضات سراسری کامیونداران، نارضایتی کارگران و بازنشستگان، گرانی نان یا افزایش قیمت حبوبات و گوشت، بدون توجه به قطعی مکرر برق، مکررا به زنان ایرانی تاخت و گفت:
«الان در خیابانها شاهد عریانی و برهنگی هستیم.»
یادآور میشویم چند روز گذشته هم سخنان جمیله علم الهدی، همسر ابراهیم رئیسی و دختر علمالهدی در فضای مجازی واکنش ایرانیان را به دنبال داشت او گفته بود: «فحشای زنان کشور را با مشکلات جدی روبرو کرده».
هدف از این سخنان نه ارتقای مقام شامخ زن! که تحقیر زنان و نابودکردن دستاوردهای مبارزات مدنی و انقلاب زن زندگی آزادی است. ممکن است این شبهه ایجاد شود خب مگر چه میشود کرد او یک نفر است با تعدادی کمتر از ۴ درصد پیرو که چنین فکر میکنند؛ اما در مقابل توجه داشته باشیم همین تعداد کم، تمام سرمایه و قدرت و حتی قدرت سرکوب را در اختیار خود دارند و موجب قتل و آوارگی و تبعید و زندانیشدن آزادیخواهان ایرانی شدهاند.
پاسخ جامعه به این سخنان توهینآمیز چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
«الان در خیابانها شاهد عریانی و برهنگی هستیم.»
یادآور میشویم چند روز گذشته هم سخنان جمیله علم الهدی، همسر ابراهیم رئیسی و دختر علمالهدی در فضای مجازی واکنش ایرانیان را به دنبال داشت او گفته بود: «فحشای زنان کشور را با مشکلات جدی روبرو کرده».
هدف از این سخنان نه ارتقای مقام شامخ زن! که تحقیر زنان و نابودکردن دستاوردهای مبارزات مدنی و انقلاب زن زندگی آزادی است. ممکن است این شبهه ایجاد شود خب مگر چه میشود کرد او یک نفر است با تعدادی کمتر از ۴ درصد پیرو که چنین فکر میکنند؛ اما در مقابل توجه داشته باشیم همین تعداد کم، تمام سرمایه و قدرت و حتی قدرت سرکوب را در اختیار خود دارند و موجب قتل و آوارگی و تبعید و زندانیشدن آزادیخواهان ایرانی شدهاند.
پاسخ جامعه به این سخنان توهینآمیز چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زادروز محسن نیازی، جوانی که متولد ۱۳۶۸ بود و در سال ۱۴۰۱ در جریان انقلاب زن زندگی آزادی به قتل رسید.
خانواده محسن نیازی این تصاویر را در اینستاگرام منتشر کردند که نشان میدهد پدر و مادر و سایر اقوام در شهرستان دهگلان، بر سر مزارش حاضر شدند. بر مزار فرزندی که جوان بود و آرزوهای بسیار در سر داشت اما سیاهقلبان جمهوری اسلامی او را به قتل رساندند.
محسن فرزند حبیبالله و مرضیه، روز یکشنبه۲۹ آبانماه در دهگلان با شلیک نیروهای سرکوبگر از ناحیه کمر به شدت زخمی و بر اثر شدت جراحات واردە در بیمارستان کوثر سنندج جان خود را از دست داد.
از خانوادههای دادخواه حمایت کنیم
صفحه خانواده دادخواه محسن نیازی در اینستاگرام
shahidmohsen_niazi_dehgolan
#محسن_نیازی #دهگلان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
خانواده محسن نیازی این تصاویر را در اینستاگرام منتشر کردند که نشان میدهد پدر و مادر و سایر اقوام در شهرستان دهگلان، بر سر مزارش حاضر شدند. بر مزار فرزندی که جوان بود و آرزوهای بسیار در سر داشت اما سیاهقلبان جمهوری اسلامی او را به قتل رساندند.
محسن فرزند حبیبالله و مرضیه، روز یکشنبه۲۹ آبانماه در دهگلان با شلیک نیروهای سرکوبگر از ناحیه کمر به شدت زخمی و بر اثر شدت جراحات واردە در بیمارستان کوثر سنندج جان خود را از دست داد.
از خانوادههای دادخواه حمایت کنیم
صفحه خانواده دادخواه محسن نیازی در اینستاگرام
shahidmohsen_niazi_dehgolan
#محسن_نیازی #دهگلان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام محمد نوریزاد، ویدیویی از دیدار جمعی از هنرمندان، وکلا و فعالین مدنی با آقای جعفر پناهی در روز ۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ منتشر کرده که در جریان این دیدار، آقای پناهی با محمد نوریزاد، زندانی سیاسی، تلفنی صحبت کرد.
در این دیدار، نرگس محمدی و توماج صالحی هم حضور داشتند.
#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #محمد_نوریزاد #freenourizad #جعفرپناهی #جعفر_پناهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این دیدار، نرگس محمدی و توماج صالحی هم حضور داشتند.
#زن_زندگی_آزادی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #محمد_نوریزاد #freenourizad #جعفرپناهی #جعفر_پناهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سرانجام پیکر الهه حسیننژاد پیدا شد.
الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ ساله ساکن اسلامشهر بود، چهارم خردادماه، پس از ترک محل کار خود در سعادتآباد، ناپدید شد. اکنون جمهوری اسلامی پس از ۱۱ روز خبر پیداشدن پیکر او را منتشر کرده است.
به گفته رئیس پلیس آگاهی تهران، پیکر الهه صبح امروز، پنجشنبه ۱۵ خردادماه، در حاشیه یکی از مناطق اطراف تهران کشف شده است.
مفقودشدن این دختر جوان، واکنش گستردهای در جامعه به همراه داشت. اکنون که خبر قتل او تایید شده پرسشهای بیشماری در ذهن افراد جامعه مطرح کرده است:
چرا ۱۱ روز معطل کردند؟ تمام سطح شهر دوربین دارد چگونه است که برای عدم رعایت حجاب اجباری حتی به پدر یک دختر پیامک میفرستند اما دوربینها نتوانستند الهه را در شلوغترین ساعت و شلوغترین میدان پایتخت ثبت کنند؟
الهه در مسیر هم با خواهرش تماس گرفته و گفته «من سوار ماشین شدم و دارم به اسلامشهر میرسم و کمی مانده به میدان نماز برسم.»
آیا ردیابی تلفن همراه الهه حسیننژاد برای جمهوری اسلامی کار سختی بود؟
جمهوری اسلامی تصاویری فردی را نشان داده که مدعی است قاتل الهه است بر اساس این سناریو، قاتل ابتدا قصد سرقت موبایل الهه را داشته، بعد قصد تجاوز داشته و بعد با چاقو الهه را به قتل رسانده است. این در حالی است که در ادامه گزارش آمده است: «قاتل با نیت قبلی و برنامهریزی شده دست به این اقدام زده است.»
الهه حسیننژاد اکنون به نمادی از «قربانیان خشونت علیه زنان» تبدیل شده خشونتی که با حمایت حاکمیت و در لوای قوانین ضدزن جمهوری اسلامی روی داده است.
پاسخ شما به این پرسش چیست؟ آیا امنیت داریم؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ ساله ساکن اسلامشهر بود، چهارم خردادماه، پس از ترک محل کار خود در سعادتآباد، ناپدید شد. اکنون جمهوری اسلامی پس از ۱۱ روز خبر پیداشدن پیکر او را منتشر کرده است.
به گفته رئیس پلیس آگاهی تهران، پیکر الهه صبح امروز، پنجشنبه ۱۵ خردادماه، در حاشیه یکی از مناطق اطراف تهران کشف شده است.
مفقودشدن این دختر جوان، واکنش گستردهای در جامعه به همراه داشت. اکنون که خبر قتل او تایید شده پرسشهای بیشماری در ذهن افراد جامعه مطرح کرده است:
چرا ۱۱ روز معطل کردند؟ تمام سطح شهر دوربین دارد چگونه است که برای عدم رعایت حجاب اجباری حتی به پدر یک دختر پیامک میفرستند اما دوربینها نتوانستند الهه را در شلوغترین ساعت و شلوغترین میدان پایتخت ثبت کنند؟
الهه در مسیر هم با خواهرش تماس گرفته و گفته «من سوار ماشین شدم و دارم به اسلامشهر میرسم و کمی مانده به میدان نماز برسم.»
آیا ردیابی تلفن همراه الهه حسیننژاد برای جمهوری اسلامی کار سختی بود؟
جمهوری اسلامی تصاویری فردی را نشان داده که مدعی است قاتل الهه است بر اساس این سناریو، قاتل ابتدا قصد سرقت موبایل الهه را داشته، بعد قصد تجاوز داشته و بعد با چاقو الهه را به قتل رسانده است. این در حالی است که در ادامه گزارش آمده است: «قاتل با نیت قبلی و برنامهریزی شده دست به این اقدام زده است.»
الهه حسیننژاد اکنون به نمادی از «قربانیان خشونت علیه زنان» تبدیل شده خشونتی که با حمایت حاکمیت و در لوای قوانین ضدزن جمهوری اسلامی روی داده است.
پاسخ شما به این پرسش چیست؟ آیا امنیت داریم؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #الهه_حسین_نژاد #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
قتل الهه حسیننژاد بار دیگر یادآوری کرد که چطور نیروهای پلیسی و امنیتی میتوانند تکتک بدحجابان پشت فرمان خودرو را شناسایی کنند اما عاجز از جلوگیری یا اقدام سریع برای نجات جان دختری هستند که بنا بر روایت ایشان به قصد تجاوز دزدیده و با ضربات کارد جان باخته است.
الهه در میدان آزادی، یکی از امنیتیترین نقاط تهران زیر نظر دهها دوربین امنیتی ربوده شد اما ۱۱ روز طول کشید تا جسد بیجان و زخم خورده او پیدا شود و نقطه پایان تلخی بر اضطراب جمعی میلیونها ایرانی بگذارد که این مدت پیگیر سرنوشتش بودند و آن را به غمی دیگر تبدیل کند.
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در دویچهوله فارسی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #الهه_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
@mananey
@dw_farsi
الهه در میدان آزادی، یکی از امنیتیترین نقاط تهران زیر نظر دهها دوربین امنیتی ربوده شد اما ۱۱ روز طول کشید تا جسد بیجان و زخم خورده او پیدا شود و نقطه پایان تلخی بر اضطراب جمعی میلیونها ایرانی بگذارد که این مدت پیگیر سرنوشتش بودند و آن را به غمی دیگر تبدیل کند.
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در دویچهوله فارسی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #الهه_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
@mananey
@dw_farsi
« توجیه خیلی از کسایی که طرفدار این یارو هستن، اینه که : خیلی راست میگه!ولی! آره!!!! بد دهنه! آدم راستگوی دیگه ای به جز این نیست؟؟؟؟ چیو راست میگه دقیقا؟؟؟»
طرح و متن از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
در چند روز گذشته سخنان فردی که قبلا هم سابقه خشونت علیه زنان داشت، در توجیه و دفاع از ورزشکاران متجاوز خبرساز شد. نکته مهم اما این است که امثال این فرد ۱۴ میلیون نفر فالوئر دارند!!
حسین رونقی درباره موضوع تجاوز ورزشکاران ایرانی نوشت:
همانطور که در قتلهای ناموسی شرافتی نیست، در تجاوز نیز جز ننگ چیزی وجود ندارد.
در ماجرای تجاوز چند ورزشکار با پرچم جمهوری اسلامی به یک زن کرهای، مسئله تنها یک «جرم فردی» نیست؛ بلکه بازتاب مستقیم ضدفرهنگ برآمده از حکومتی است که سالها زنستیزی، سرکوب جنسی، و مشروعسازی خشونت و تجاوز را ترویج کرده است.
کسانی که امروز سعی میکنند تجاوز را انکار یا توجیه کنند، همان کسانی هستند که دیروز قتلهای ناموسی را با عناوینی چون «غیرت» و «ناموسپرستی» تطهیر میکردند؛ همصدا با ساختار غیرانسانی و ضدزن جمهوری اسلامی.
مسابقات بینالمللی ورزشی، فراتر از رقابتهای فیزیکی و برای ارزشهای انسانی، صلح، همدلی، همبستگی و احترام متقابل است. اما کسانی که با نام این ملت به میدان رفتهاند و بهجای افتخارآفرینی، مرتکب تجاوز شدهاند، نه ورزش را میفهمند، نه درکی از نمایندگی مردم دارند.
این افراد نه ورزشکارند، نه نمایندهی ایران؛ بلکه بازوی همان نظام خونریز، سلطهگر و انسانستیزی هستند که خشونت، تحقیر و تجاوز را نهتنها تحمل، بلکه آموزش و ترویج میکند.
آنها مانند مأموران سرکوب یا اختلاسگران، ادامهدهندهی فرهنگ «اوباشسالاری» و «لمپنسالاری» هستند که سرزمینی به وسعت ایران را به نابودی و فلاکت کشانده است.
این ورزشکاران متجاوز، محصول ساختار آموزش ایدئولوژیک و ضدفرهنگی جمهوری اسلامیاند؛ ساختاری که بهجای تربیت افراد آگاه، سالم و مسئول، افراد بیمار و جانی را به جامعه تحویل میدهد. و حتی گاه نهتنها در برابر اعتراض عمومی از آنها دفاع میکند، بلکه آنها را در جایگاههای رسمی مانند فدراسیونهای ورزشی یا پستهای دولتی مینشاند؛ گویی مجرم یا جنایتکار بودن، شرط ترفیع در این نظام است.
توجیه تجاوز، همانند دفاع از «غیرت» و «ناموس» در قتلهای ناموسی است. چگونه است که استقلال، آزادی و حق انتخاب یک زن یا دختر ایرانی، فحشا و فساد نامیده میشود و حکم به «سر بریدن» میدهند، اما عدهای که خود را «مرد ایرانی» مینامند، همچون قاتلان کودکان ایران و مأموران سرکوب حکومت، به تجاوز و جنایت افتخار میکنند؟
توجیه تجاوز، همدستی با متجاوز است. تجاوز، جنایت است؛ و هر تلاشی برای توجیه آن، تداوم چرخهای است که انسانیت را از جامعه میگیرد.
@Hosseinronaghi
#خشونت_علیه_زنان #حقوق_بشر #حقوق_زنان #تجاوز #زن_زندگی_آزادی #هنر_اعتراض #هنر #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح و متن از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
در چند روز گذشته سخنان فردی که قبلا هم سابقه خشونت علیه زنان داشت، در توجیه و دفاع از ورزشکاران متجاوز خبرساز شد. نکته مهم اما این است که امثال این فرد ۱۴ میلیون نفر فالوئر دارند!!
حسین رونقی درباره موضوع تجاوز ورزشکاران ایرانی نوشت:
همانطور که در قتلهای ناموسی شرافتی نیست، در تجاوز نیز جز ننگ چیزی وجود ندارد.
در ماجرای تجاوز چند ورزشکار با پرچم جمهوری اسلامی به یک زن کرهای، مسئله تنها یک «جرم فردی» نیست؛ بلکه بازتاب مستقیم ضدفرهنگ برآمده از حکومتی است که سالها زنستیزی، سرکوب جنسی، و مشروعسازی خشونت و تجاوز را ترویج کرده است.
کسانی که امروز سعی میکنند تجاوز را انکار یا توجیه کنند، همان کسانی هستند که دیروز قتلهای ناموسی را با عناوینی چون «غیرت» و «ناموسپرستی» تطهیر میکردند؛ همصدا با ساختار غیرانسانی و ضدزن جمهوری اسلامی.
مسابقات بینالمللی ورزشی، فراتر از رقابتهای فیزیکی و برای ارزشهای انسانی، صلح، همدلی، همبستگی و احترام متقابل است. اما کسانی که با نام این ملت به میدان رفتهاند و بهجای افتخارآفرینی، مرتکب تجاوز شدهاند، نه ورزش را میفهمند، نه درکی از نمایندگی مردم دارند.
این افراد نه ورزشکارند، نه نمایندهی ایران؛ بلکه بازوی همان نظام خونریز، سلطهگر و انسانستیزی هستند که خشونت، تحقیر و تجاوز را نهتنها تحمل، بلکه آموزش و ترویج میکند.
آنها مانند مأموران سرکوب یا اختلاسگران، ادامهدهندهی فرهنگ «اوباشسالاری» و «لمپنسالاری» هستند که سرزمینی به وسعت ایران را به نابودی و فلاکت کشانده است.
این ورزشکاران متجاوز، محصول ساختار آموزش ایدئولوژیک و ضدفرهنگی جمهوری اسلامیاند؛ ساختاری که بهجای تربیت افراد آگاه، سالم و مسئول، افراد بیمار و جانی را به جامعه تحویل میدهد. و حتی گاه نهتنها در برابر اعتراض عمومی از آنها دفاع میکند، بلکه آنها را در جایگاههای رسمی مانند فدراسیونهای ورزشی یا پستهای دولتی مینشاند؛ گویی مجرم یا جنایتکار بودن، شرط ترفیع در این نظام است.
توجیه تجاوز، همانند دفاع از «غیرت» و «ناموس» در قتلهای ناموسی است. چگونه است که استقلال، آزادی و حق انتخاب یک زن یا دختر ایرانی، فحشا و فساد نامیده میشود و حکم به «سر بریدن» میدهند، اما عدهای که خود را «مرد ایرانی» مینامند، همچون قاتلان کودکان ایران و مأموران سرکوب حکومت، به تجاوز و جنایت افتخار میکنند؟
توجیه تجاوز، همدستی با متجاوز است. تجاوز، جنایت است؛ و هر تلاشی برای توجیه آن، تداوم چرخهای است که انسانیت را از جامعه میگیرد.
@Hosseinronaghi
#خشونت_علیه_زنان #حقوق_بشر #حقوق_زنان #تجاوز #زن_زندگی_آزادی #هنر_اعتراض #هنر #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تا زمانی که زن ابزار قدرت است، تجاوز یک ابزار باقی میماند
✍️مریم ابراهیموند، کارگردان و فعال سیاسی
قتل الهه حسیننژاد، یک تصادف نبود یک جنایت شخصی هم نبود. این قتل، حلقهایست از زنجیرهای طولانی از خشونتهای نهادینهشده که نظام مردسالار، مذهبی و سیاسی علیه زنان طراحی کرده است.
الهه را نه فقط یک مرد، بلکه ساختاری کشت که مشروعیت سیاسیاش را از کنترل بدن زن میگیرد، تجاوز فقط یک انحراف جنسی نیست یک ابزار سیاسیست. این همان چیزیست که زیلا آیزنشتاین در کتاب بدن زن و قانون افشا میکند: وقتی قانون، بدن زن را مالکیت عمومی میداند چه از طریق حجاب اجباری، چه از طریق نادیده گرفتن رضایت در روابط جنسی.
تجاوز، دیگر یک جرم، بلکه یک حق نانوشته برای مردان نظاممند است. الهه بهخاطر هوس یک مرد کشته شد، درست مثل آن دختر کرهای که قربانی تجاوز گروهی ورزشکاران شد اما ریشه هر دو ماجرا یکیست: قدرتِ بدون مشروعیت، که نیاز به ابزارهای کنترلی دارد. و چه ابزاری مؤثرتر از کنترل بدن زن؟
ما هنوز «موی مجرم» هستیم، نه «مردم با حق»!
در کشوری که موی زن جرم است، تجاوز به او جرم نیست. در نظامی که زنان را به خاطر دو تار مو به بازداشتگاه میبرد، اما متجاوز را با ضمانت آزاد میکند، دیگر جایی برای واژههایی مثل عدالت و شهروندی باقی نمیماند. زنی که مورد تجاوز قرار میگیرد، باید در دادگاه جمهوری اسلامی، بیگناهی خودش را اثبات کند، نه گناهکاری متجاوز را. چون همانطور که فوکو میگوید، قدرت وقتی مشروعیت ندارد، از تن زن استفاده میکند تا سلطهاش را تثبیت کند. در این ساختار، زن نه یک فرد، بلکه نماد شرف مرد، نماد غیرت پدر، نماد نظم سیاسیای که با اخلاق زنانه خود را تطهیر میکند. و همین زن اگر اعتراض کند، اگر نپذیرد، اگر مقاومت کند، مجرم است نه قربانی. ما باید واقعبین باشیم. ما در سرزمینی زندگی کردهایم که اطاعت از نُرمهای جنسی، دینی و سیاسی به اجبار تزریق میشود، همانطور که میلگرم در کتاب چرا اطاعت میکنیم؟ نشان داد: افراد عادی وقتی در یک ساختار قدرت نابرابر قرار بگیرند، میتوانند به عاملان خشونت تبدیل شوند. اما این اطاعت فقط شخصی نیست؛ ساختاری، حکومتی و نهادینه است. الهه کشته شد، چون نظامی وجود دارد که بدن زن را مسئله امنیتی تعریف کرده، نه موضوع حقوق بشری.
#زن_زندگی_آزادی #امنیت #ایران #تجاوز #قتل #الهه_حسین_نژاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️مریم ابراهیموند، کارگردان و فعال سیاسی
قتل الهه حسیننژاد، یک تصادف نبود یک جنایت شخصی هم نبود. این قتل، حلقهایست از زنجیرهای طولانی از خشونتهای نهادینهشده که نظام مردسالار، مذهبی و سیاسی علیه زنان طراحی کرده است.
الهه را نه فقط یک مرد، بلکه ساختاری کشت که مشروعیت سیاسیاش را از کنترل بدن زن میگیرد، تجاوز فقط یک انحراف جنسی نیست یک ابزار سیاسیست. این همان چیزیست که زیلا آیزنشتاین در کتاب بدن زن و قانون افشا میکند: وقتی قانون، بدن زن را مالکیت عمومی میداند چه از طریق حجاب اجباری، چه از طریق نادیده گرفتن رضایت در روابط جنسی.
تجاوز، دیگر یک جرم، بلکه یک حق نانوشته برای مردان نظاممند است. الهه بهخاطر هوس یک مرد کشته شد، درست مثل آن دختر کرهای که قربانی تجاوز گروهی ورزشکاران شد اما ریشه هر دو ماجرا یکیست: قدرتِ بدون مشروعیت، که نیاز به ابزارهای کنترلی دارد. و چه ابزاری مؤثرتر از کنترل بدن زن؟
ما هنوز «موی مجرم» هستیم، نه «مردم با حق»!
در کشوری که موی زن جرم است، تجاوز به او جرم نیست. در نظامی که زنان را به خاطر دو تار مو به بازداشتگاه میبرد، اما متجاوز را با ضمانت آزاد میکند، دیگر جایی برای واژههایی مثل عدالت و شهروندی باقی نمیماند. زنی که مورد تجاوز قرار میگیرد، باید در دادگاه جمهوری اسلامی، بیگناهی خودش را اثبات کند، نه گناهکاری متجاوز را. چون همانطور که فوکو میگوید، قدرت وقتی مشروعیت ندارد، از تن زن استفاده میکند تا سلطهاش را تثبیت کند. در این ساختار، زن نه یک فرد، بلکه نماد شرف مرد، نماد غیرت پدر، نماد نظم سیاسیای که با اخلاق زنانه خود را تطهیر میکند. و همین زن اگر اعتراض کند، اگر نپذیرد، اگر مقاومت کند، مجرم است نه قربانی. ما باید واقعبین باشیم. ما در سرزمینی زندگی کردهایم که اطاعت از نُرمهای جنسی، دینی و سیاسی به اجبار تزریق میشود، همانطور که میلگرم در کتاب چرا اطاعت میکنیم؟ نشان داد: افراد عادی وقتی در یک ساختار قدرت نابرابر قرار بگیرند، میتوانند به عاملان خشونت تبدیل شوند. اما این اطاعت فقط شخصی نیست؛ ساختاری، حکومتی و نهادینه است. الهه کشته شد، چون نظامی وجود دارد که بدن زن را مسئله امنیتی تعریف کرده، نه موضوع حقوق بشری.
#زن_زندگی_آزادی #امنیت #ایران #تجاوز #قتل #الهه_حسین_نژاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندگی را کُشتند تا....
الهه حسیننژاد، که بهسادگی جانش را از دست داد؛
نه به جرم خطایی بزرگ، بلکه به خاطر تکهای سرد و بیجان که به آن «گوشی» میگویند.
در سرزمینی که برای یک تار موی زنانه، هزاران حکم، هزاران نامه و هزاران تهدید صادر میشود،
چرا وقتی پای امنیت جان انسانها به میان میآید، چشمان تیزبین و زبانها بسته میشوند؟
چرا وقتی حرکتهای کوچک زیر ذرهبین است، هیچکس نگاه خود را به جانهای معصوم نمیدوزد؟
کسی نیست بپرسد چگونه ممکن است کشوری که همه رفتارهای جزئی مردمش را رصد میکند،
نتواند از جان یک دختر محافظت کند؟
چگونه ممکن است برای لباس پوشیدن، برای یک حرف کوچک، پروندهها تشکیل شود،
اما وقتی خون در خیابان جاری میشود، هیچ دری بسته نشود؟
چند روز، شبکههای مجازی مملو بود از دلهایی که برای بازگشت الهه میتپیدند؛
هزاران چشم امیدوار به معجزهای که رخ نداد.
آنچه بازگشت، سردی و خاموشی بود؛ جسدی بیجان که نشان از شکستی تلخ در زنجیرهی این جامعه داشت.
الهه رفت، اما دردش و فریادهای خاموشش باقی ماند؛
فریادهایی که میپرسند: اگر برای یک تار مو هزاران برخورد و پرونده است،
پس چرا برای زندگیهای بیپناه، حتی کوچکترین حمایتی نیست؟
اگر هر قدم مردم زیر نظر است، پس چرا مرگهای ناگفته ادامه دارد؟
این همان جامعهای است که جان انسانها برایش ارزشی کمتر از یک دستگاه کوچک تکنولوژیک دارد،
اما برای نگاه و رفتار هر فرد، تمام قد ایستاده است.
برای دفاع از مظلوم، برای بیان سادهترین حقایق، مجازات میشوی...
معلمانی که صدای دردشان را بلند کردند، به احکام رنگارنگ و فلهای محکوم شدند؛
از اخراج و تنبیه گرفته تا زندان و بازداشت، بدون کوچکترین دلیلی جز حقیقتگویی.
کامیوندارانی که تنها خواستار حق ابتدایی خود بودند، پشت میلهها رفتند.
وکیلانی که برای دفاع از جان و حق موکل خود ایستادند، چشم به نابینایی دوختهاند.
پرستارانی که خواستار کمترین حقوقشان بودند، از صحنه کنار گذاشته شدند...
و این است آن سوی واقعی عدالت؛
جایی که سکوت بر زبانها حکمفرماست، اما پای دردها به هیچ کس نرسد.
معلمان، برای روشنگری تنبیه شدند؛
پرستاران، برای طلب حق، کنار گذاشته شدند؛
کامیونداران، برای نان، مجازات شدند.
و آنسوتر، فعالان مدنی و نخبگان علمی، پشت میلهها فراموش شدند؛
همهشان، نه مجرم، که آینههایی بودند در برابر چهرهی پنهان ناکارآمدی؛
و چه ساده، آینهها را شکستند تا تصویر، دیده نشود.
و در این سرزمین، الهه حسیننژاد، یکی از هزاران جانِ بیدفاعی بود که در سکوتِ دردناک جامعه گم شد؛
نمادی از نابرابری، سکوت و ناکارآمدی که همچنان ادامه دارد.
کوکب بداغی پگاه-معلم ایذه
#الهه_حسین_نژاد #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
الهه حسیننژاد، که بهسادگی جانش را از دست داد؛
نه به جرم خطایی بزرگ، بلکه به خاطر تکهای سرد و بیجان که به آن «گوشی» میگویند.
در سرزمینی که برای یک تار موی زنانه، هزاران حکم، هزاران نامه و هزاران تهدید صادر میشود،
چرا وقتی پای امنیت جان انسانها به میان میآید، چشمان تیزبین و زبانها بسته میشوند؟
چرا وقتی حرکتهای کوچک زیر ذرهبین است، هیچکس نگاه خود را به جانهای معصوم نمیدوزد؟
کسی نیست بپرسد چگونه ممکن است کشوری که همه رفتارهای جزئی مردمش را رصد میکند،
نتواند از جان یک دختر محافظت کند؟
چگونه ممکن است برای لباس پوشیدن، برای یک حرف کوچک، پروندهها تشکیل شود،
اما وقتی خون در خیابان جاری میشود، هیچ دری بسته نشود؟
چند روز، شبکههای مجازی مملو بود از دلهایی که برای بازگشت الهه میتپیدند؛
هزاران چشم امیدوار به معجزهای که رخ نداد.
آنچه بازگشت، سردی و خاموشی بود؛ جسدی بیجان که نشان از شکستی تلخ در زنجیرهی این جامعه داشت.
الهه رفت، اما دردش و فریادهای خاموشش باقی ماند؛
فریادهایی که میپرسند: اگر برای یک تار مو هزاران برخورد و پرونده است،
پس چرا برای زندگیهای بیپناه، حتی کوچکترین حمایتی نیست؟
اگر هر قدم مردم زیر نظر است، پس چرا مرگهای ناگفته ادامه دارد؟
این همان جامعهای است که جان انسانها برایش ارزشی کمتر از یک دستگاه کوچک تکنولوژیک دارد،
اما برای نگاه و رفتار هر فرد، تمام قد ایستاده است.
برای دفاع از مظلوم، برای بیان سادهترین حقایق، مجازات میشوی...
معلمانی که صدای دردشان را بلند کردند، به احکام رنگارنگ و فلهای محکوم شدند؛
از اخراج و تنبیه گرفته تا زندان و بازداشت، بدون کوچکترین دلیلی جز حقیقتگویی.
کامیوندارانی که تنها خواستار حق ابتدایی خود بودند، پشت میلهها رفتند.
وکیلانی که برای دفاع از جان و حق موکل خود ایستادند، چشم به نابینایی دوختهاند.
پرستارانی که خواستار کمترین حقوقشان بودند، از صحنه کنار گذاشته شدند...
و این است آن سوی واقعی عدالت؛
جایی که سکوت بر زبانها حکمفرماست، اما پای دردها به هیچ کس نرسد.
معلمان، برای روشنگری تنبیه شدند؛
پرستاران، برای طلب حق، کنار گذاشته شدند؛
کامیونداران، برای نان، مجازات شدند.
و آنسوتر، فعالان مدنی و نخبگان علمی، پشت میلهها فراموش شدند؛
همهشان، نه مجرم، که آینههایی بودند در برابر چهرهی پنهان ناکارآمدی؛
و چه ساده، آینهها را شکستند تا تصویر، دیده نشود.
و در این سرزمین، الهه حسیننژاد، یکی از هزاران جانِ بیدفاعی بود که در سکوتِ دردناک جامعه گم شد؛
نمادی از نابرابری، سکوت و ناکارآمدی که همچنان ادامه دارد.
کوکب بداغی پگاه-معلم ایذه
#الهه_حسین_نژاد #خشونت_علیه_زنان #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech