Forwarded from گفتوشنود
وقتی "ناموس اسلام" هم ابزار میشود؛
حجاب، قربانی مصلحت نظام در نمایش ضداسرائیلی
تجمع اخیر در حمایت از فلسطین مقابل سردر دانشگاه تهران، صحنه پر حاشیهای را رقم زد؛ جایی که، حضور دختران بدون حجاب اجباری یا به تعبیر کاربران "چپهای محور مقاومت" نهتنها تحمل شدند، بلکه بنابر آنچه در شبکههای اجتماعی نوشتند با دعوت نهادهای امنیتی و دانشجویی به صحنه آمدند. کاربران شبکههای اجتماعی با بهت و حیرت، این چرخش را نشانهای از ریاکاری و استفاده ابزاری از زنان دانستند؛ امری که پیش از این بارها از سوی نظام جرم تلقی شده و با خشونت سرکوب شده بود. و برخی هم با اشاره به رویدادهای حاکمیتی مثل ۲۲بهمن یا زمان انتخابات این الگوی تکراری را اینبار برخلاف کارکرد داخلی این رفتار در جهت پروپاگاندای بینالمللی نظام ارزیابی کردند.
بسیاری از کاربران با لحنی تند نوشتند: «اگر همین دختران برای اعتراض به گرانی یا دفاع از حقوق معلمان و کارگران تجمع کرده بودند، یا مثلا در محکوم کردن حمله تروریستی ۷اکتبر به خیابان آمده بودند آیا باز هم در امنیت کامل میتوانستند مقابل سردر دانشگاه بایستند؟ یا در کمتر از چند دقیقه با ون و گاز اشکآور روبهرو میشدند؟» این پرسشها بازتاب گستردهای یافت و شکاف عمیق در معیارهای دوگانه نظام جمهوری اسلامی را به رخ کشید.
در بخش بزرگی از واکنشها، تأکید شده که نظام برای پیشبرد پروژههای ایدئولوژیک خود، حتی حاضر است بر خطوط قرمز خود پا بگذارد. کاربران نوشتند: «حجابی که آیتالله خامنهای آن را هم "جرم شرعی" و هم "جرم سیاسی" میداند، حالا در مواجهه با مسئله اسرائیل و یهودیستیزی، بهراحتی از درجه اعتبار ساقط میشود.»
کاربران این اقدام را نشانهای از اباحهگری ساختاری خواندند؛ جایی که ارزشها نه بر مبنای اخلاق یا قانون، بلکه بر اساس مصلحتسنجیهای روز قدرت، تعیین و جابهجا میشوند. یکی از نظرات مورد توجه کاربران این بود: «تا دیروز زن بیحجاب دشمن دین بود، امروز شده ابزار نمایش مقاومت!»
تعدد این واکنشها نشان داد جامعه فراموش نکرده است که همین سیستم، در ماههای گذشته با شدت و خشونت بیسابقهای علیه زنان بیحجاب برخورد کرده و بسیاری از آنها را به زندان، جریمه، و طرد اجتماعی محکوم کرده است. حالا همین زنان، اگر در چارچوب اهداف ایدئولوژیک نظام ظاهر شوند، نهتنها تهدید نیستند، بلکه حتی پذیرفته و دعوت میشوند.
در نهایت، آنچه از دل این واکنشهای اجتماعی بیرون آمد، یک نتیجه روشن بود: در جمهوری اسلامی، وقتی هدف مبارزه با اسرائیل و یهودیستیزی باشد، «وسیله» هرچه باشد، توجیه میشود. حتی «ناموس اسلام» و خطوط قرمز شرعی مانند حجاب، میتوانند بنا بر مصلحت حکومت، جابهجا شوند. و این، نهایت ابزاریسازی دین و زن در خدمت قدرت است.
شما در اینباره چطور فکر میکنید و نظر شما چیست؟
#حکومت_ایدئولوژیک #یهودی_ستیزی #حجاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حجاب، قربانی مصلحت نظام در نمایش ضداسرائیلی
تجمع اخیر در حمایت از فلسطین مقابل سردر دانشگاه تهران، صحنه پر حاشیهای را رقم زد؛ جایی که، حضور دختران بدون حجاب اجباری یا به تعبیر کاربران "چپهای محور مقاومت" نهتنها تحمل شدند، بلکه بنابر آنچه در شبکههای اجتماعی نوشتند با دعوت نهادهای امنیتی و دانشجویی به صحنه آمدند. کاربران شبکههای اجتماعی با بهت و حیرت، این چرخش را نشانهای از ریاکاری و استفاده ابزاری از زنان دانستند؛ امری که پیش از این بارها از سوی نظام جرم تلقی شده و با خشونت سرکوب شده بود. و برخی هم با اشاره به رویدادهای حاکمیتی مثل ۲۲بهمن یا زمان انتخابات این الگوی تکراری را اینبار برخلاف کارکرد داخلی این رفتار در جهت پروپاگاندای بینالمللی نظام ارزیابی کردند.
بسیاری از کاربران با لحنی تند نوشتند: «اگر همین دختران برای اعتراض به گرانی یا دفاع از حقوق معلمان و کارگران تجمع کرده بودند، یا مثلا در محکوم کردن حمله تروریستی ۷اکتبر به خیابان آمده بودند آیا باز هم در امنیت کامل میتوانستند مقابل سردر دانشگاه بایستند؟ یا در کمتر از چند دقیقه با ون و گاز اشکآور روبهرو میشدند؟» این پرسشها بازتاب گستردهای یافت و شکاف عمیق در معیارهای دوگانه نظام جمهوری اسلامی را به رخ کشید.
در بخش بزرگی از واکنشها، تأکید شده که نظام برای پیشبرد پروژههای ایدئولوژیک خود، حتی حاضر است بر خطوط قرمز خود پا بگذارد. کاربران نوشتند: «حجابی که آیتالله خامنهای آن را هم "جرم شرعی" و هم "جرم سیاسی" میداند، حالا در مواجهه با مسئله اسرائیل و یهودیستیزی، بهراحتی از درجه اعتبار ساقط میشود.»
کاربران این اقدام را نشانهای از اباحهگری ساختاری خواندند؛ جایی که ارزشها نه بر مبنای اخلاق یا قانون، بلکه بر اساس مصلحتسنجیهای روز قدرت، تعیین و جابهجا میشوند. یکی از نظرات مورد توجه کاربران این بود: «تا دیروز زن بیحجاب دشمن دین بود، امروز شده ابزار نمایش مقاومت!»
تعدد این واکنشها نشان داد جامعه فراموش نکرده است که همین سیستم، در ماههای گذشته با شدت و خشونت بیسابقهای علیه زنان بیحجاب برخورد کرده و بسیاری از آنها را به زندان، جریمه، و طرد اجتماعی محکوم کرده است. حالا همین زنان، اگر در چارچوب اهداف ایدئولوژیک نظام ظاهر شوند، نهتنها تهدید نیستند، بلکه حتی پذیرفته و دعوت میشوند.
در نهایت، آنچه از دل این واکنشهای اجتماعی بیرون آمد، یک نتیجه روشن بود: در جمهوری اسلامی، وقتی هدف مبارزه با اسرائیل و یهودیستیزی باشد، «وسیله» هرچه باشد، توجیه میشود. حتی «ناموس اسلام» و خطوط قرمز شرعی مانند حجاب، میتوانند بنا بر مصلحت حکومت، جابهجا شوند. و این، نهایت ابزاریسازی دین و زن در خدمت قدرت است.
شما در اینباره چطور فکر میکنید و نظر شما چیست؟
#حکومت_ایدئولوژیک #یهودی_ستیزی #حجاب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
مهدی رحیمی و کیا نورینیا، نوکیشان مسیحی ساکن تبریز، توسط شعبه دادگاه سوم دادگاه انقلاب این شهر در مجموع به ۲۴ سال حبس، بیش از دو میلیارد جزای نقدی و ۳۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند./هرانا
شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حسن فتح نژاد بدون حضور این نوکیشان مسیحی و اخذ دفاعیاتشان در تاریخ ۲۷ فروردین ماه آنها را محاکمه کرده است. بر اساس این رای که اخیرا صادر و به این دو نوکیش مسیحی ابلاغ شده، آقای رحیمی و نورینیا هرکدام به ۱۲ سال حبس محکوم شدهاند. از باب مجازاتهای تکمیلی نیز هرکدام به پرداخت یک میلیارد جزای نقدی و ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهاند.
۱۰ سال از حکم هر یک به ظن «تبلیغ عقاید انحرافی مسیحیت صهیونیستی مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران» و ۲ سال دیگر به دلیل «قاچاق کالای ممنوعه» شامل کتابهای مذهبی بوده است. آنها همچنین به پرداخت جریمهای معادل ده برابر ارزش کتابهای توقیفشده محکوم شدهاند.
#نوکیش #مسیحیان_ایران #حکومت_ایدئولوژیک #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
مهدی رحیمی و کیا نورینیا، نوکیشان مسیحی ساکن تبریز، توسط شعبه دادگاه سوم دادگاه انقلاب این شهر در مجموع به ۲۴ سال حبس، بیش از دو میلیارد جزای نقدی و ۳۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند./هرانا
شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حسن فتح نژاد بدون حضور این نوکیشان مسیحی و اخذ دفاعیاتشان در تاریخ ۲۷ فروردین ماه آنها را محاکمه کرده است. بر اساس این رای که اخیرا صادر و به این دو نوکیش مسیحی ابلاغ شده، آقای رحیمی و نورینیا هرکدام به ۱۲ سال حبس محکوم شدهاند. از باب مجازاتهای تکمیلی نیز هرکدام به پرداخت یک میلیارد جزای نقدی و ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهاند.
۱۰ سال از حکم هر یک به ظن «تبلیغ عقاید انحرافی مسیحیت صهیونیستی مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران» و ۲ سال دیگر به دلیل «قاچاق کالای ممنوعه» شامل کتابهای مذهبی بوده است. آنها همچنین به پرداخت جریمهای معادل ده برابر ارزش کتابهای توقیفشده محکوم شدهاند.
#نوکیش #مسیحیان_ایران #حکومت_ایدئولوژیک #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
صدور حکم حبس تعزیری برای سه شهروند بهایی با وجود صدور حکم برائت در دادگاه بدوی
سه شهروند بهایی ساکن رفسنجان به نامهای النا نعیمی، دیدار احمدی و بشری مصطفوی، که در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ منازلشان توسط مامورین اداره ی اطلاعات مورد بازرسی قرار گرفت و بازداشت گردیدند ، در ابتدا توسط قاضی شعبه ۳ کیفری رفسنجان تبرئه شدند اما در پی اعتراض دادستان رفسنجان ، توسط قاضی شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان کرمان به تحمل چهار ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
دادگاه بدوی در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ با بررسی اتهام «تبلیغ به نفع گروهها یا سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی» باتوجه به فقدان دلایل محکومیت رای به برائت متهمان داده بود، اما این رای منصفانه قاضی با اعتراض دادستان رفسنجان مواجه شد.
در جلسه رسیدگی دادگاه تجدید نظر که در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ تشکیل شد رأی محکومیت صادر و در روزهای اخیر به وکلای متهمان ابلاغ گردیده است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بهائی #رواداری #آزادی_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صدور حکم حبس تعزیری برای سه شهروند بهایی با وجود صدور حکم برائت در دادگاه بدوی
سه شهروند بهایی ساکن رفسنجان به نامهای النا نعیمی، دیدار احمدی و بشری مصطفوی، که در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ منازلشان توسط مامورین اداره ی اطلاعات مورد بازرسی قرار گرفت و بازداشت گردیدند ، در ابتدا توسط قاضی شعبه ۳ کیفری رفسنجان تبرئه شدند اما در پی اعتراض دادستان رفسنجان ، توسط قاضی شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر استان کرمان به تحمل چهار ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
دادگاه بدوی در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ با بررسی اتهام «تبلیغ به نفع گروهها یا سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی» باتوجه به فقدان دلایل محکومیت رای به برائت متهمان داده بود، اما این رای منصفانه قاضی با اعتراض دادستان رفسنجان مواجه شد.
در جلسه رسیدگی دادگاه تجدید نظر که در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ تشکیل شد رأی محکومیت صادر و در روزهای اخیر به وکلای متهمان ابلاغ گردیده است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بهائی #رواداری #آزادی_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
در روزگاری که ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند انسانیت و اخلاقی همدلانه هستیم، پروژهای مثل «ساعت به وقت بهشت» در فومن – با شبیهسازی قبر و جهنم و استفاده از آتش واقعی با استفاده از صداهای وهمانگیز، قبر، پل صراط و موجودات مذهبی – بهخوبی نشان میدهد چگونه ایدههای مذهبی، اگر از ریشههای انسانی و اخلاقیشان جدا شوند، به یک «نمایش ترسناک» تبدیل میشوند: تئاتری که به جای پرورش ایمان به انسانیت و شفقت و مهربانی به همنوع، ترس و فرمانبرداری کور را در دلها میکارد.
این پروژه عملاً بهوضوح یک تصویرسازی از وحشت است: تجربهای شدید و جسمانی، برای شوکدادن مخاطب و در عین حال حذف هرگونه گفتوگوی صادقانه با دل و وجدان آدمی. هدفش چیزی جز ترویج سرسپردگی مطلق و خفهکردن هر صدای پرسشگر نیست – اما در نهایت، آنچه باقی میماند فقط هیجانزدهگی زودگذر و خلأیی عمیقتر است.
از منظر روانشناسی، چنین تجربههای ترسناک، بهویژه برای نوجوانان و ذهنهای جوان، میتواند به حالت های تجزیه ای و گسست، تروما سازی عمیق و کرختی و بی تفاوتی اخلاقی به رنج دیگراندیشان منجر شود. در جامعهای که باید پرسشگری و حساسیت به رنج انسانها را تقویت کند، چنین پروژههایی دقیقاً برعکس عمل میکنند: ایجاد بیتفاوتی و خونسردی در برابر خشونت – خونسردی در برابر بدنهای ساچمهخورده، در برابر تجاوز به معترضی که در خون خود غلتیده، در برابر اشک و زخم و جانهای شکسته، مادری که می گرید و می سوزد و پسرش زیر تیغ اعدام است.
تاریخچهی ما و جهان، پر است از نمونههای مشابه: از اردوگاههای شستشوی مغزی طالبان و داعش گرفته تا نظامهای توتالیتر مثل کره شمالی یا گروه سفاکی چون بوکوحرام. همهی اینها بهخوبی نشان میدهند که وقتی ترس و نمایشهای خشونتبار، جایگزین گفتگو و تربیت فکری میشوند، نتیجه چیزی جز پرورش نسلی مطیع و مسخشده نیست – نه نسلی متفکر و اخلاقمحور.
چنین پروژههایی، با سلاح ترس و آتش، نهتنها به رشد معنوی یا اخلاقی هیچ کمکی نمیکنند، بلکه زمینهساز افراطگرایی و حتی تربیت نیروهای سرکوب آینده خواهند شد. این تجربهها، بهجای پرورش وجدان اخلاقی، آدمی را به ابزاری برای خشونت و سرکوب بدل میکنند – سربازانی که پیش از هرچیز، در ذهن خود، وحشت و فرمانبرداری را تجربه کردهاند.
ایمان و اخلاق، بهجای آتش و دود، در روابط انسانی، در لمس رنج و امید آدمها، در تأملهای صادقانه و در چشمهایی که درد یکدیگر را میبینند، زنده میمانند – نه در آتشهایی که فقط برای سوزاندن روان انسان طراحی شدهاند.
کانال تلگرام دکتر یزدی
https://t.me/DrARYazdi
#ساعت_به_وقت_بهشت
#بهشت #جهنم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این پروژه عملاً بهوضوح یک تصویرسازی از وحشت است: تجربهای شدید و جسمانی، برای شوکدادن مخاطب و در عین حال حذف هرگونه گفتوگوی صادقانه با دل و وجدان آدمی. هدفش چیزی جز ترویج سرسپردگی مطلق و خفهکردن هر صدای پرسشگر نیست – اما در نهایت، آنچه باقی میماند فقط هیجانزدهگی زودگذر و خلأیی عمیقتر است.
از منظر روانشناسی، چنین تجربههای ترسناک، بهویژه برای نوجوانان و ذهنهای جوان، میتواند به حالت های تجزیه ای و گسست، تروما سازی عمیق و کرختی و بی تفاوتی اخلاقی به رنج دیگراندیشان منجر شود. در جامعهای که باید پرسشگری و حساسیت به رنج انسانها را تقویت کند، چنین پروژههایی دقیقاً برعکس عمل میکنند: ایجاد بیتفاوتی و خونسردی در برابر خشونت – خونسردی در برابر بدنهای ساچمهخورده، در برابر تجاوز به معترضی که در خون خود غلتیده، در برابر اشک و زخم و جانهای شکسته، مادری که می گرید و می سوزد و پسرش زیر تیغ اعدام است.
تاریخچهی ما و جهان، پر است از نمونههای مشابه: از اردوگاههای شستشوی مغزی طالبان و داعش گرفته تا نظامهای توتالیتر مثل کره شمالی یا گروه سفاکی چون بوکوحرام. همهی اینها بهخوبی نشان میدهند که وقتی ترس و نمایشهای خشونتبار، جایگزین گفتگو و تربیت فکری میشوند، نتیجه چیزی جز پرورش نسلی مطیع و مسخشده نیست – نه نسلی متفکر و اخلاقمحور.
چنین پروژههایی، با سلاح ترس و آتش، نهتنها به رشد معنوی یا اخلاقی هیچ کمکی نمیکنند، بلکه زمینهساز افراطگرایی و حتی تربیت نیروهای سرکوب آینده خواهند شد. این تجربهها، بهجای پرورش وجدان اخلاقی، آدمی را به ابزاری برای خشونت و سرکوب بدل میکنند – سربازانی که پیش از هرچیز، در ذهن خود، وحشت و فرمانبرداری را تجربه کردهاند.
ایمان و اخلاق، بهجای آتش و دود، در روابط انسانی، در لمس رنج و امید آدمها، در تأملهای صادقانه و در چشمهایی که درد یکدیگر را میبینند، زنده میمانند – نه در آتشهایی که فقط برای سوزاندن روان انسان طراحی شدهاند.
کانال تلگرام دکتر یزدی
https://t.me/DrARYazdi
#ساعت_به_وقت_بهشت
#بهشت #جهنم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
ژینوس فروتن در صفحه کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
پیشتر بارها نسبت به وضعیت وخیم جسمی عطاءالله ظفر، زندانی بهائی ۸۲ساله هشدار داده شده بود. امروز مهدی محمودیان، زندانی سیاسی، اعلام کرد که او به دلیل بیتوجهیهای مکرر پزشکی در زندان دچار سکتهٔ قلبی شده است:
«عطاءالله ظفر، شهروند بهائی وزندانى ٨٢ ساله، روز گذشته پس از چند نوبت مراجعه بىپاسخ به بهدارى زندان اوين، دجار سكته قلبى شد و به بيمارستان منتقل شد. اين حادثه در حالى رخ داد كه بارها وضعيت جسمى وخيم او از سوى وكيل، همبندها و حتى پزشکان به مسئولان قضايى گزارش شده بود, اما هیچ اقدام مؤثرى براى
درمان يا توقف اجراى حكم انجام نشد.
ظفر كه در مرحله اول بازداشت, به دليل كهولت سن و بيمارى قلبى، با تایید پزشكى قانونى مشمول قرار عدم تحمل كيفر شده و از زندان آزاد شده بود، پس از مدت كوتاهى با فشار نهادهاى امنيتى مجدداً محاكمه و به زندان بازگردانده شد. در حكمى عجيب و با وجود افزايش سن و وخامت بيمارى، پزشکی قانونى اين بار با فشار وزارت اطلاعات اعلام كرد كه وى «قادر به تحمل كيفر» است.
حتى در همين پروندهٔ جديد، اجراى حكم او براى شش ماه به دستور پزشکی قانونى متوقف شد, اما دوباره تحت فشار نهادهاى امنيتى و به دليل عدم استقلال قوه قضاييه و بله قربانگویی سيستم قضايى در برابر نهادهاى امنيتى، او را به زندان بازگرداندند؛ بازگشتی که اكنون جان او را به خطر انداخته است.
در ماههاى اخير، بارها زندانيان مختلف در مراجعه به بهدارى اوين، وضعيت خطرناك ظفر را گزارش كرده بودند. وكيل او نيز چندین نوبت هشدارهاى رسمى و مكتوب دربارهٔ وخامت حال او به مراجع قضايى داده بود. در دو روز منتهى به سكته قلبى، عطاالله ظفر چند بار به بهدارى مراجعه كرد، اما هر بار با پاسخ «چیزی نيست» به بند بازگردانده شد.
اكنون كه اين زندانى سالخورده و بيمار، با سكته قلبى و در شرايطى بحرانى در بيمارستان بسترى است، بايد پرسيد: وقتى كسى با اين سن و وضعيت جسمى را صرفاً براى فشار سياسى و امنيتى، به زندان باز میگردانند و در برابر هشدارهاى مكرر نسبت به خطر جانى او سكوت مىكنند، آيا اين چیزی جز قتل است؟ قتلى با زجر، كه در برابر چشم همه و با مسئوليت مستقيم نهادهاى امنيتى، قضايى و پزشکی صورت میگیرد.»
#داستان_ما_یکیست #رواداری #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
پیشتر بارها نسبت به وضعیت وخیم جسمی عطاءالله ظفر، زندانی بهائی ۸۲ساله هشدار داده شده بود. امروز مهدی محمودیان، زندانی سیاسی، اعلام کرد که او به دلیل بیتوجهیهای مکرر پزشکی در زندان دچار سکتهٔ قلبی شده است:
«عطاءالله ظفر، شهروند بهائی وزندانى ٨٢ ساله، روز گذشته پس از چند نوبت مراجعه بىپاسخ به بهدارى زندان اوين، دجار سكته قلبى شد و به بيمارستان منتقل شد. اين حادثه در حالى رخ داد كه بارها وضعيت جسمى وخيم او از سوى وكيل، همبندها و حتى پزشکان به مسئولان قضايى گزارش شده بود, اما هیچ اقدام مؤثرى براى
درمان يا توقف اجراى حكم انجام نشد.
ظفر كه در مرحله اول بازداشت, به دليل كهولت سن و بيمارى قلبى، با تایید پزشكى قانونى مشمول قرار عدم تحمل كيفر شده و از زندان آزاد شده بود، پس از مدت كوتاهى با فشار نهادهاى امنيتى مجدداً محاكمه و به زندان بازگردانده شد. در حكمى عجيب و با وجود افزايش سن و وخامت بيمارى، پزشکی قانونى اين بار با فشار وزارت اطلاعات اعلام كرد كه وى «قادر به تحمل كيفر» است.
حتى در همين پروندهٔ جديد، اجراى حكم او براى شش ماه به دستور پزشکی قانونى متوقف شد, اما دوباره تحت فشار نهادهاى امنيتى و به دليل عدم استقلال قوه قضاييه و بله قربانگویی سيستم قضايى در برابر نهادهاى امنيتى، او را به زندان بازگرداندند؛ بازگشتی که اكنون جان او را به خطر انداخته است.
در ماههاى اخير، بارها زندانيان مختلف در مراجعه به بهدارى اوين، وضعيت خطرناك ظفر را گزارش كرده بودند. وكيل او نيز چندین نوبت هشدارهاى رسمى و مكتوب دربارهٔ وخامت حال او به مراجع قضايى داده بود. در دو روز منتهى به سكته قلبى، عطاالله ظفر چند بار به بهدارى مراجعه كرد، اما هر بار با پاسخ «چیزی نيست» به بند بازگردانده شد.
اكنون كه اين زندانى سالخورده و بيمار، با سكته قلبى و در شرايطى بحرانى در بيمارستان بسترى است، بايد پرسيد: وقتى كسى با اين سن و وضعيت جسمى را صرفاً براى فشار سياسى و امنيتى، به زندان باز میگردانند و در برابر هشدارهاى مكرر نسبت به خطر جانى او سكوت مىكنند، آيا اين چیزی جز قتل است؟ قتلى با زجر، كه در برابر چشم همه و با مسئوليت مستقيم نهادهاى امنيتى، قضايى و پزشکی صورت میگیرد.»
#داستان_ما_یکیست #رواداری #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
ژینوس فروتن- در پی افزایش فشارها بر جامعۀ بهائیان در ایران، شماری از کسبۀ بهائی در شیراز در اردیبهشتماه ۱۴۰۴ با احضار، بازجویی و تشکیل پروندۀ قضایی مواجه شده و این روند کماکان ادامه دارد.
طبق اطلاع یک منبع آگاه، طی هفتههای اخیر، افرادی که خود را نمایندۀ ادارۀ اماکن معرفی کردهاند، با مراجعه به واحدهای صنفی متعلق به شهروندان بهائی در شیراز، آنان را دربارۀ اعتقادات دینیشان مورد پرسش قرار دادهاند. این روند که در سالهای اخیر نیز سابقه داشته، امسال با شدت بیشتری دنبال شده است.
بیقانونی آشکار زمانی اتفاق افتاد که روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشتماه، تماسهایی از سوی ادارۀ اماکن با تعدادی از کسبۀ بهائی برقرار شد و از آنان خواسته شد که در ساعتی مشخص در محل این اداره حاضر شوند. در این مراجعه، این شهروندان با اتهام «تبلیغ فرقه ضالۀ بهائیت» روبهرو و مورد بازجویی قرار گرفتند، اتهامی که دستگاه قضایی آن را مصداق «تبلیغ علیه نظام» قلمداد میکند.
دلیل این اتهام، تعطیلی مغازهها در یکی از اعیاد مذهبی بهائیان عنوان شده است. مأموران اعلام کردهاند که این اقدام به منزلۀ تبلیغ باورهای دینی و مصداق جرم تلقی میشود.
در ادامهٔ این پروندهسازی غیر قانونی، این شهروندان سپس به شعبۀ ۱۰ دادیاری دادسرای انقلاب شیراز احضار شدهاند. در این روند، برای آزادی موقت آنان تا زمان تشکیل دادگاه، وثیقهای به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان تعیین شده و دفاعیۀ آخر نیز از ایشان اخذ شده است.
این منبع مطلع همچنین افزود که طی روزهای گذشته برای حدود ۲۰ تن از شهروندان بهائی در شیراز به این شیوه پروندۀ قضایی تشکیل شده است. به گفتۀ بازپرس، در مجموع نام حدود ۴۰۰ نفر در فهرستی قرار دارد که تاکنون احضار شدهاند یا قرار است در آینده احضار شوند. این در حالی است که مطابق قوانین جاری، تعطیلی واحد صنفی تا ۱۵ روز بدون نیاز به مجوز از مراجع خاص کاملا مجاز است و تعطیل نمودن بیش از آن نیز با اطلاعرسانی به صنف مربوطه، قانونی است و این در حالی است که کل ایام تعطیلی دینی بهائیان در طول سال ۹ روز میباشد.
اقدامات صورتگرفته علیه شهروندان بهائی در شیراز در حالی است که کشور با بحرانهای اقتصادی گستردهای مواجه است و برخوردهای امنیتی با کسبۀ بهائی فشار مضاعفی بر این شهروندان وارد کرده است. این برخوردها بخشی از سیاستهای تبعیضآمیز و سازمانیافتهای است که طی سالیان گذشته علیه اقلیتهای دینی، بهویژه بهائیان، اعمال شده است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #رواداری #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ژینوس فروتن- در پی افزایش فشارها بر جامعۀ بهائیان در ایران، شماری از کسبۀ بهائی در شیراز در اردیبهشتماه ۱۴۰۴ با احضار، بازجویی و تشکیل پروندۀ قضایی مواجه شده و این روند کماکان ادامه دارد.
طبق اطلاع یک منبع آگاه، طی هفتههای اخیر، افرادی که خود را نمایندۀ ادارۀ اماکن معرفی کردهاند، با مراجعه به واحدهای صنفی متعلق به شهروندان بهائی در شیراز، آنان را دربارۀ اعتقادات دینیشان مورد پرسش قرار دادهاند. این روند که در سالهای اخیر نیز سابقه داشته، امسال با شدت بیشتری دنبال شده است.
بیقانونی آشکار زمانی اتفاق افتاد که روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشتماه، تماسهایی از سوی ادارۀ اماکن با تعدادی از کسبۀ بهائی برقرار شد و از آنان خواسته شد که در ساعتی مشخص در محل این اداره حاضر شوند. در این مراجعه، این شهروندان با اتهام «تبلیغ فرقه ضالۀ بهائیت» روبهرو و مورد بازجویی قرار گرفتند، اتهامی که دستگاه قضایی آن را مصداق «تبلیغ علیه نظام» قلمداد میکند.
دلیل این اتهام، تعطیلی مغازهها در یکی از اعیاد مذهبی بهائیان عنوان شده است. مأموران اعلام کردهاند که این اقدام به منزلۀ تبلیغ باورهای دینی و مصداق جرم تلقی میشود.
در ادامهٔ این پروندهسازی غیر قانونی، این شهروندان سپس به شعبۀ ۱۰ دادیاری دادسرای انقلاب شیراز احضار شدهاند. در این روند، برای آزادی موقت آنان تا زمان تشکیل دادگاه، وثیقهای به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان تعیین شده و دفاعیۀ آخر نیز از ایشان اخذ شده است.
این منبع مطلع همچنین افزود که طی روزهای گذشته برای حدود ۲۰ تن از شهروندان بهائی در شیراز به این شیوه پروندۀ قضایی تشکیل شده است. به گفتۀ بازپرس، در مجموع نام حدود ۴۰۰ نفر در فهرستی قرار دارد که تاکنون احضار شدهاند یا قرار است در آینده احضار شوند. این در حالی است که مطابق قوانین جاری، تعطیلی واحد صنفی تا ۱۵ روز بدون نیاز به مجوز از مراجع خاص کاملا مجاز است و تعطیل نمودن بیش از آن نیز با اطلاعرسانی به صنف مربوطه، قانونی است و این در حالی است که کل ایام تعطیلی دینی بهائیان در طول سال ۹ روز میباشد.
اقدامات صورتگرفته علیه شهروندان بهائی در شیراز در حالی است که کشور با بحرانهای اقتصادی گستردهای مواجه است و برخوردهای امنیتی با کسبۀ بهائی فشار مضاعفی بر این شهروندان وارد کرده است. این برخوردها بخشی از سیاستهای تبعیضآمیز و سازمانیافتهای است که طی سالیان گذشته علیه اقلیتهای دینی، بهویژه بهائیان، اعمال شده است.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #رواداری #آزادی_ادیان #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
در تاریخ اول خرداد ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی به چندین مراسم مذهبی بهائیان در شهر یزد یورش بردند. مأموران همزمان با ورود به منازل میزبانان به نامهای نادره ثابت و جمال قدیرزاده، مهرناز مزیدی و قدرتالله میرزایی و ژینوس ذاکری و رامین جیوه، اقدام به ضبط لپتاپها، تلفنهای همراه و همچنین زیورآلات طلا با نشانهای بهائی و کتب مربوط به آیین بهائی کرده و با رفتاری تهدیدآمیز، فضا را به شدت متشنج ساختند.
در جریان این یورشها، مأموران با نشان دادن اسلحه و ایجاد فضای ارعاب باعث ضعف و بیهوشی دو تن از افراد حاضر در این جمع شدند. همچنین برخی از حاضرین را با خود به منازلشان منتقل کرده و تحت عنوان بررسی و ضبط تلفن همراه، منازل ایشان را نیز مورد تفتیش قرار دادند. در پی این تفتیشها، افزون بر تلفنهای همراه، سایر لوازم شخصی ایشان نیز ضبط گردید.
از جمله دیگر منازل شخصی تفتیششدهٔ افراد حاضر، میتوان به منزل زوجهای بهائی، فریبا میرزایی و طراز امیری، فرحدخت بیانی و فرخ شادپور و همچنین منوچهر سبحانی و مرجان اخضر اشاره کرد.
همچنین بهصورت همزمان، تماسهای تلفنی تهدیدآمیزی با تعدادی دیگر از بهائیان صورت گرفته است. در این تماسها، تهدیدهایی نسبت به تفتیش مراسمهای بهائی دیگر صورت گرفته است.
این اقدامات محدود به یورشهای اخیر نبوده و بررسی سابقهٔ اتفاقات مشابه در هفتهها و ماههای گذشته نشان میدهد که چنین روندی با نظمی خاص تکرار میشود. نمونهٔ بارز آن، یورش مشابه هفتهٔ گذشته به یک مراسم مذهبی بهائی دیگر در منزل خانوادهٔ برنا بوده که طی آن همچنین منزل یکی از حاضرین مورد تفتیش قرار گرفت. در ماههای گذشته چندین مرتبهٔ دیگر مراسم مذهبی بهائیان در این شهر مورد یورش و تفتیش ادارهٔ اطلاعات قرار گرفته و پس از آن بالغ بر ۳۰ نفر به صورت تلفنی به ادارهٔ اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
شواهد نشان میدهد که این برخوردها، هدفی فراتر از مداخلهگری مقطعی داشته و در چارچوب برنامهای سیستماتیک برای ایجاد رعب، جلوگیری از برگزاری آیینهای مذهبی و تضعیف انسجام اجتماعی پیروان آیین بهائی صورت میپذیرد.
#بهائیان_ایران #بهائی #یزد #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در جریان این یورشها، مأموران با نشان دادن اسلحه و ایجاد فضای ارعاب باعث ضعف و بیهوشی دو تن از افراد حاضر در این جمع شدند. همچنین برخی از حاضرین را با خود به منازلشان منتقل کرده و تحت عنوان بررسی و ضبط تلفن همراه، منازل ایشان را نیز مورد تفتیش قرار دادند. در پی این تفتیشها، افزون بر تلفنهای همراه، سایر لوازم شخصی ایشان نیز ضبط گردید.
از جمله دیگر منازل شخصی تفتیششدهٔ افراد حاضر، میتوان به منزل زوجهای بهائی، فریبا میرزایی و طراز امیری، فرحدخت بیانی و فرخ شادپور و همچنین منوچهر سبحانی و مرجان اخضر اشاره کرد.
همچنین بهصورت همزمان، تماسهای تلفنی تهدیدآمیزی با تعدادی دیگر از بهائیان صورت گرفته است. در این تماسها، تهدیدهایی نسبت به تفتیش مراسمهای بهائی دیگر صورت گرفته است.
این اقدامات محدود به یورشهای اخیر نبوده و بررسی سابقهٔ اتفاقات مشابه در هفتهها و ماههای گذشته نشان میدهد که چنین روندی با نظمی خاص تکرار میشود. نمونهٔ بارز آن، یورش مشابه هفتهٔ گذشته به یک مراسم مذهبی بهائی دیگر در منزل خانوادهٔ برنا بوده که طی آن همچنین منزل یکی از حاضرین مورد تفتیش قرار گرفت. در ماههای گذشته چندین مرتبهٔ دیگر مراسم مذهبی بهائیان در این شهر مورد یورش و تفتیش ادارهٔ اطلاعات قرار گرفته و پس از آن بالغ بر ۳۰ نفر به صورت تلفنی به ادارهٔ اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
شواهد نشان میدهد که این برخوردها، هدفی فراتر از مداخلهگری مقطعی داشته و در چارچوب برنامهای سیستماتیک برای ایجاد رعب، جلوگیری از برگزاری آیینهای مذهبی و تضعیف انسجام اجتماعی پیروان آیین بهائی صورت میپذیرد.
#بهائیان_ایران #بهائی #یزد #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
امروز شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴، برزان ملکی، روحانی اهل سنت ساکن سنندج، پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان بازداشت شد.
بر اساس این گزارش، بازداشت این روحانی روز جاری پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان صورت گرفته است. آقای ملکی با دریافت ابلاغیهای به این دادگاه احضار شده بود.
این روحانی روز گذشته نیز به اداره اطلاعات سنندج احضار و به مدت دو ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود.
تاکنون از دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این روحانی اهل سنت اطلاعی حاصل نشده است.
لازم به ذکر است که در تاریخ هشتم بهمن ۱۴۰۳ نیز سفر برزان ملکی و شماری از شاگردانش به زاهدان با دخالت نیروهای امنیتی مختل شده بود.
برزان ملکی، امام جمعه و مدرس مسجد جامع شیخین سنندج است.
#اهل_سنت #ماموستا #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
امروز شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴، برزان ملکی، روحانی اهل سنت ساکن سنندج، پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان بازداشت شد.
بر اساس این گزارش، بازداشت این روحانی روز جاری پس از حضور در دادگاه ویژه روحانیت همدان صورت گرفته است. آقای ملکی با دریافت ابلاغیهای به این دادگاه احضار شده بود.
این روحانی روز گذشته نیز به اداره اطلاعات سنندج احضار و به مدت دو ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود.
تاکنون از دلایل بازداشت، محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این روحانی اهل سنت اطلاعی حاصل نشده است.
لازم به ذکر است که در تاریخ هشتم بهمن ۱۴۰۳ نیز سفر برزان ملکی و شماری از شاگردانش به زاهدان با دخالت نیروهای امنیتی مختل شده بود.
برزان ملکی، امام جمعه و مدرس مسجد جامع شیخین سنندج است.
#اهل_سنت #ماموستا #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
یک دختر ۱۵ ساله مسیحی که پنج ماه پیش در استان پنجابِ پاکستان ربوده و قربانی ازدواج و تغییر دین اجباری و تجاوز شده بود، پس از ماهها اسارت، با حکم دادگاه به خانوادهاش بازگردانده شد و پرونده قضایی علیه متهمان در جریان است.
وکیل یک دختر مسیحی در پاکستان اعلام کرد که این دختر ۱۵ ساله، روز چهارشنبه (۲۱ می) پس از پنج ماه ربوده شدن توسط یک مرد مسلمان، تغییر دین و ازدواج اجباری و باردار شدن در پی تجاوزهای مکرر، به والدینش تحویل داده شد.
حنیف حمید، وکیل این دختر اظهار داشت که موکلش در تاریخ ۲۵ ژانویه توسط محمد انیس ۲۹ ساله و چهار همدستش از خانه عمهاش در سامبریال، ناحیه سیالکوت، استان پنجاب، ربوده شده بود. پدر این دختر مسیحی، یوسف مسیح، به عنوان کارگر در یک کوره آجرپزی محلی در سامبریال کار میکند.
حمید به کریستین دیلی اینترنشنال-مورنینگ استار نیوز گفت: «این دختر که نامش برای حفظ حریم خصوصی به عنوان قربانی تجاوز ذکر نمیشود، به همراه خواهر کوچکترش به خانه عمهشان رفته بود که متهم او را ربود. یوسف مسیح در ابتدا نمیدانست که انیس، که در مزرعهای در همان نزدیکی کار میکرد، دخترش را ربوده است، اما پس از اطلاع از این موضوع، در ۲۷ ژانویه علیه وی پرونده آدمربایی تشکیل داد.»
به گفته این وکیل، پلیس درخواستهای این خانواده فقیر برای اقدام علیه مظنون و آزادی دخترشان را نادیده گرفته بود.
حمید افزود: «پس از ۱۲ روز، پلیس به خانواده مسیح اطلاع داد که دخترشان به اسلام گرویده و با اراده آزاد خود با انیس ازدواج کرده است. با این حال، وقتی گواهیهای تغییر دین و ازدواج را که از ناحیه گجرات صادر شده بود، بررسی کردیم، متوجه شدیم که هر دو سند جعلی هستند.»
وی تصریح کرد که اسناد نشان میداد این دختر در ۱۷ ژانویه نکاح (عقد اسلامی) کرده و روز بعد به اسلام گرویده است؛ این در حالی بود که او در آن تاریخها در خانه خود در سامبریال و نزد خانوادهاش بوده است.
حمید گفت: «این یک نمونه آشکار از تغییر مذهب دروغین و ازدواج جعلی برای سرپوش گذاشتن بر جرائم آدمربایی و تجاوز است.»
این وکیل همچنین اعلام کرد افرادی که در پناهگاه از دختر مراقبت میکردند، متوجه شدند که او در نتیجه تجاوزهای مکرر توسط انیس، چهار ماهه باردار بوده است.
منبع محبت نیوز
#پاکستان #اسلام #مسیحیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یک دختر ۱۵ ساله مسیحی که پنج ماه پیش در استان پنجابِ پاکستان ربوده و قربانی ازدواج و تغییر دین اجباری و تجاوز شده بود، پس از ماهها اسارت، با حکم دادگاه به خانوادهاش بازگردانده شد و پرونده قضایی علیه متهمان در جریان است.
وکیل یک دختر مسیحی در پاکستان اعلام کرد که این دختر ۱۵ ساله، روز چهارشنبه (۲۱ می) پس از پنج ماه ربوده شدن توسط یک مرد مسلمان، تغییر دین و ازدواج اجباری و باردار شدن در پی تجاوزهای مکرر، به والدینش تحویل داده شد.
حنیف حمید، وکیل این دختر اظهار داشت که موکلش در تاریخ ۲۵ ژانویه توسط محمد انیس ۲۹ ساله و چهار همدستش از خانه عمهاش در سامبریال، ناحیه سیالکوت، استان پنجاب، ربوده شده بود. پدر این دختر مسیحی، یوسف مسیح، به عنوان کارگر در یک کوره آجرپزی محلی در سامبریال کار میکند.
حمید به کریستین دیلی اینترنشنال-مورنینگ استار نیوز گفت: «این دختر که نامش برای حفظ حریم خصوصی به عنوان قربانی تجاوز ذکر نمیشود، به همراه خواهر کوچکترش به خانه عمهشان رفته بود که متهم او را ربود. یوسف مسیح در ابتدا نمیدانست که انیس، که در مزرعهای در همان نزدیکی کار میکرد، دخترش را ربوده است، اما پس از اطلاع از این موضوع، در ۲۷ ژانویه علیه وی پرونده آدمربایی تشکیل داد.»
به گفته این وکیل، پلیس درخواستهای این خانواده فقیر برای اقدام علیه مظنون و آزادی دخترشان را نادیده گرفته بود.
حمید افزود: «پس از ۱۲ روز، پلیس به خانواده مسیح اطلاع داد که دخترشان به اسلام گرویده و با اراده آزاد خود با انیس ازدواج کرده است. با این حال، وقتی گواهیهای تغییر دین و ازدواج را که از ناحیه گجرات صادر شده بود، بررسی کردیم، متوجه شدیم که هر دو سند جعلی هستند.»
وی تصریح کرد که اسناد نشان میداد این دختر در ۱۷ ژانویه نکاح (عقد اسلامی) کرده و روز بعد به اسلام گرویده است؛ این در حالی بود که او در آن تاریخها در خانه خود در سامبریال و نزد خانوادهاش بوده است.
حمید گفت: «این یک نمونه آشکار از تغییر مذهب دروغین و ازدواج جعلی برای سرپوش گذاشتن بر جرائم آدمربایی و تجاوز است.»
این وکیل همچنین اعلام کرد افرادی که در پناهگاه از دختر مراقبت میکردند، متوجه شدند که او در نتیجه تجاوزهای مکرر توسط انیس، چهار ماهه باردار بوده است.
منبع محبت نیوز
#پاکستان #اسلام #مسیحیت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
تفتیش منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی در شیراز و ضبط اموال شخصی
صبح روز یکشنبه، چهارم خردادماه ۱۴۰۴، پنج مأمور امنیتی با ارائه حکم قضایی وارد منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی ساکن شیراز، شدند. مأموران پس از بازرسی کامل خانه، اقدام به ضبط لپتاپ، تبلت، هارد، تلفنهای همراه اعضای خانواده، کتابها، عکسهای مذهبی و همچنین گردنبندهای طلا با نماد بهائی کردند. مأموران در پایان اعلام کردند که دهقانمنشادی در روزهای آینده به نهادهای امنیتی احضار خواهد شد.
بهائیان بزرگترین گروه اقلیت مذهبی در ایران هستند که تحت حکومت جمهوری اسلامی از حقوق اولیهای مانند تحصیل، اشتغال و آزادیهای دینی محروماند. نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به آزار و تبعیض سیستماتیک علیه جامعه بهائی هشدار داده و خواستار پایان دادن به این سیاستها شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائی #بهائیان_ایران #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تفتیش منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی در شیراز و ضبط اموال شخصی
صبح روز یکشنبه، چهارم خردادماه ۱۴۰۴، پنج مأمور امنیتی با ارائه حکم قضایی وارد منزل مهران دهقانمنشادی، شهروند بهائی ساکن شیراز، شدند. مأموران پس از بازرسی کامل خانه، اقدام به ضبط لپتاپ، تبلت، هارد، تلفنهای همراه اعضای خانواده، کتابها، عکسهای مذهبی و همچنین گردنبندهای طلا با نماد بهائی کردند. مأموران در پایان اعلام کردند که دهقانمنشادی در روزهای آینده به نهادهای امنیتی احضار خواهد شد.
بهائیان بزرگترین گروه اقلیت مذهبی در ایران هستند که تحت حکومت جمهوری اسلامی از حقوق اولیهای مانند تحصیل، اشتغال و آزادیهای دینی محروماند. نهادهای حقوق بشری بارها نسبت به آزار و تبعیض سیستماتیک علیه جامعه بهائی هشدار داده و خواستار پایان دادن به این سیاستها شدهاند.
#داستان_ما_یکیست #بهائی #بهائیان_ایران #رواداری #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402