آموزشکده توانا
56.6K subscribers
31.3K photos
37K videos
2.54K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
برای غزل رنجکش که سرکوبگران باعث از دست رفتن یکی از چشم‌هایش شدند

طرح از محمد یاوری
myvri

#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«برای چشمان #غزل_رنجکش، دختر جوان اهل بندرعباس که در اثر شلیک گلوله ساچمه‌ای به دست نیروهای حکومتی بینایی چشم راست خود را از دست داده. تهران، ۳ آذر»

- از کانال وحیدآنلاین

#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
« #غزل_رنجکش دختر جوانی است که در اثر اصابت مستقیم ساچمه،چشم راست خود را از دست داده است.آیا این ساچمه ها هم در دست تروریست ها است که جوانان بسیاری را به صرف اعتراض نشانه گرفته و می گیرد؟ #غزل_رنجکش در نوشته ای تاثیر گذار و دردمندانه در اینستاگرامش چنین قلم زده است:«ی تصویری از من مونده که هر بار میرم جلوی آینه ی غریبه رو می بینم و ی سئوال دارم: چرا منو زدی؟ چرا لبخند روی لبات بود؟ او نوشته:«آخرین تصویری که چشم راستم ثبت کرد؛لبخند اون شخص موقع شلیک کردن بود...
اگر در کل اعتراضات مردم طی هفتاد روز اخیر فقط همین مورد را داشتیم کفایت می کرد همه مسئولان مملکتی بی کفایتی خود را بپذیرند اما چه دردناک تر است که در کنار آن صدها زخمی و کشته شده های بسیاری را بی گناهی مشاهده می کنیم که تنها ثابت می کند حفظ قدرت از اوجب واجبات است حتی با قتل شهروندان بی گناه...»


از کانال تلگرام عزیز قاسم‌زاده، معلم، فعال صنفی و خواننده:

https://t.me/azizghasemzademusic

#مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
برای چشمان #غزل_رنجکش، دختر جوان اهل بندرعباس که در اثر شلیک گلوله ساچمه‌ای به دست نیروهای حکومتی بینایی چشم راست خود را از دست داده است‌

- طرح‌ها ارسالی مخاطبان

#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
غزل رنجکش، دختر بندرعباسی که جمهوری اسلامی بینایی چشم راستش را از او گرفت، ببینید چه انسان بزرگی است. او در سی‌امین روز از دست دادن چشم راستش، مطلبی تاثیرگذار در صفحه اینستاگرام خود نوشته است. او در انتهای مطلبش از همه خواسته که برای کمک به افرادی که چشمشان را از دست دادند، پیش‌قدم شوند.
متن نوشته غزل به شرح زیر است:
«سی روز از آخرین تصویری که چشم راستم ثبت کرد گذشت…
تو این سی روز، هربار خواستم اشک بریزم،با خودم گفتم اگه اون آدم تونست تو همچین موقعیتی لبخندش رو حفظ کنه،یا چشماش برق بزنه؛
چرا منی که حتی وقتی ازم پرسیدن پیداش کردی کدوم چشمش رو نابینا میکنی؟ گفتم رنگ چشماش قشنگ بود حیفه؛
اشک بریزم؟!

تا قبل از اینکه تعداد و اندازه ساچمه هایی‌که از چشمم در آورده بودن رو از نزدیک ببینم؛فکر می‌کردم شاید امیدی برای بیناییم هست، هی میگفتم: نور از میان زخم‌هایمان وارد می‌شود
اما نشد؛هیچ‌ نوری رو حس نکردم…
وقتی این جمله رو به بهترین دکتر فوق‌تخصص قرنیه تو تهران گفتم،برای چشمام اشک ریخت…

شاید بهترین و تلخ‌ترین ویژگی ما آدم‌ها اینه: “عادت‌کردن”
الان دیگه یادم نمیاد زمانی رو که با هر دو چشمم میتونستم ببینم…
شاید بگین انسان تا چیزی رو از دست نده قدرش رو نمیدونه؛ اما من واقعا چشمام رو میپرستیدم، براشون مینوشتم،
از زمان وقوع این حادثه همه از قوی بودنم حرف میزدن، اما تا قبل از این هم اطرافیانم همیشه به من میگفتن:غزل تو چجوری انقدر در برابر همه چی صبور و قوی هستی؟!
من تو صفحه اول دفترچه‌ای ‌که همیشه همراهم بود نوشته بودم: “گریه کن،گریه کن غزل، تو اگه گریه نکنی نمیتونی چشم‌های قشنگی داشته باشی”
من همیشه با این جمله تو سخت‌‌‌ترین شرایط آروم میشدم…
حتی قدر چشم راستم رو بیشتر میدونستم؛ چون در اثر یه حادثه توی‌ بچگی باعث شد چشم چپم خیلی ضعیف شه و به کمک چشم راستم میتونستم بدون عینک ببینم؛اما الان اون عینکی که ازش فرار میکردم،شده رفیق‌ترین همراه این روزهام…

من نمیتونم به خدا شکایت کنم بابت چشمی که تخلیه شد؛ چون من تنها شخصی نبودم که چشمم رو ازم گرفتن؛خیلی‌ها بودن که چشم‌هاشون رو از دست دادن و تو تنهایی و سکوت زجر کشیدن…

و کلام آخر؛....

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امید
برای غزل رنجکش
طرح از فرزانه رستمی

غزل رنجکش دختر بندرعباسی است. که با شلیک. مزدوران جمهوری اسلامی. بینایی. چشم. راستش. را از دست داد.تصوبر او وقتی علامت پیروزی نشان می‌داد الهام بخش شده بود. او اینک ایستاده تا به افرادی که در جریان خیزش انقلابی از ناحیه چشم آسیب دیده‌اند کمک کند. غزل می‌خواهد غم بزرگش را به کار بزرگ تبدیل کند.

#غزل_رنجکش #فرزانه_رستمی #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

میلاد و غزل بهزادی‌زاده دو شهروند اصفهانی هستند که در جریان خیزش انقلابی در اصفهان بازداشت شدند و به ترتیب به هشت و شش سال زندان محکوم شدند.

این برادر و خواهر اول مهر ماه ۱۴۰۱ در اصفهان بازداشت شده بودند.
اتهاماتی که به غزل نسبت داده شد به قرار زیر است:
- تبلیغ علیه نظام «مقدس» جمهوری اسلامی در فضای مجازی
- اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی و خارجی

او بابت اتهام اول به یک سال حبس و اتهام دوم به پنج سال حبس محکوم شد. علاوه بر این دو سال ممنوع‌الخروج و ملزم به شرکت در دوره مدیریت رفتار و مهارت دانش شده و گوشی تلفن همراه او هم توقیف شد.
اما میلاد، علاوه بر اتهامات فوق یک اتهام دیگر هم داشت. توهین به «مقام معظم رهبری» که بابت این اتهام به دو سال حبس محکوم شد.

برای هر دو نفر، در صورت تایید حکم در دادگاه تجدیدنظر، مجازات اشد یعنی پنج سال قابل اجرا خواهد بود.

میلاد بهزادی‌زاده چندسال پیش در یک تصادف یک پایش را از دست داده و از پای مصنوعی استفاده می‌کرد، که حین دستگیری و شکنجه پایش را شکستند.

برخی مستندات حکم ظالمانه‌ای که برای این برادر و خواهر داده شده، مطالبی بود که از موبایل آن‌ها به دست آمد.
بنابراین لازم است عزیزانی که در مبارزات مشارکت می‌کنند، امنیت دیجیتال را جدی بگیرند.

#مهسا_امینی #اصفهان #غزل_بهزادی_زاده #میلاد_بهزادی_زاده #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
هر چقدر از ظلمی که به مردممان کرده‌اند، بگوییم، کم گفته‌ایم.
نوشته‌ها و تصاویر غزل رنجکش، آتش به جان می‌زند. دختر زیبای بندرعباسی که چشم راستش را از فاصله نزدیک مورد هدف قرار دادند و او را از بینایی یک چشم محروم کرده‌اند.
اگر آمار بیمارستان‌ها اعلام شود، ابعاد جنایتی که این حکومت انجام داده مشخص خواهد شد. هرچند بسیاری از افراد از ترس بازداشت‌شدن به بیمارستان‌ها مراجعه نکردند.
متن چند توییت غزل رنجکش:

«چشم هایم را بلد باش...
باید بدانی،
زبان چشم هارا...
بدان ای مهربان؛
هر نگاهی سخنی دارد!
گر بیاموزی؛
خواهی فهمید:
"قطعا
صدای چشم ها بلند تر از هر فریادیست..."
باید بخوانی
و
بشنوی
با همه‌ی وجودت؛
عمق یک نگاه را»

«جهان هستی یه پارادوکس بزرگه…
انقدر کوچیک و فانی هست که حتی یک چشم هم برای دیدنش زیاده…
اما اونقدری بزرگ و سرشار از زیبایی هست که دو چشم هم برای دیدنش کمه …»

«‏و حالا تمام خاطراتی رو که بیست و یک سال با دوچشمم ثبت کردم رو با یک چشم به خاطر میارم…»


مگر می‌شود اینهمه رنج را دید و سکوت کرد و عقب کشید؟ یکی از برای‌های غیر تکراری حالا شده «برای غزل»، برای غزل‌ها، برای چشم‌هایش برای چشمهایشان، برای زخم‌ها....

#مهسا_امینی #غزل_رنجکش #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نوشته غزل رنجکش، دختر اهل بندرعباس که چشم راستش را در اثر شلیک جانیان از دست داد، درباره جراحی و تخلیه کامل چشمش.

او در انتهای نوشته‌اش می‌گوید:

«داستانی دارم که هنوز تموم نشده…
چون اون روزی که “باید” ببینم رو هنوز ندیدم؛میدونم که نزدیکه…
خیلی نزدیک»

متن کامل دلنوشته غزل رنجکش را بخوانید:

«امروز روز خداحافظی با آخرین بازمونده‌های چشممه…
مژه‌های سوخته که فقط چندتارش باقی مونده،بخش کوچیکی از پلکم که با جراحی پلاستیک بهم وصل شده، قرنیه‌ای که با چهل تا بخیه و لنز طبی، بازم سرجاش نیست!
اینها شدن همه‌ی چیزی که از چشمم باقی مونده،
و فردا باید تخلیه بشن و خونرو خالی کنن برای چشم مصنوعیکه قراره جاشون رو بگیره.
شاید هر آدمی بود خوشحال میشد از اینکه قراره دوباره زیباییش رو بدست بیاره
ولی من امروز کل وجودم شده یه بغض بزرگ؛
درسته بینایی نداشت، نور رو حس نمیکرد و زیباییش رو از دست داده بود؛
یا حتی وقتی میرفتم جلوی آیینه و پلکم و چشمم رو با دستم باز میکردم تا داخلش رو ببینم: یه قرنیه پر از بخیه و پاره شده میدیدم وسط یه دریای خون، و هرچی صداش میزدم و میگفتم انقدر بی‌مهر نگام نکن، تو همیشه پر از عشق بودی، بازم نگام نمیکرد؛
بازم دوسش داشتم
بازم مثل همیشه قربون صدقش میرفتم
خداروشکر می‌کردم که چیزی ازش باقی مونده؛هرچند زخمی و نابینا…

اینکه یه غریبه بیاد و تو خونش بشینه؛ تحملش سخته…
ولی عادت می‌کنم
چون زنده موندم و باید زندگی کنم؛ چون داستانی دارم که هنوز تموم نشده…
چون اون روزی که “باید” ببینم رو هنوز ندیدم؛میدونم که نزدیکه…
خیلی نزدیک

پ.ن: فردا عمل تخلیه کامل چشم رو انجام میدم(اولین مرحله از عمل‌های زیبایی و چشم مصنوعی)

پ.ن۲: این عکس برای یادگاری از باقی مونده چشم راستم ثبت شد…»

ighazaaaali

- غزل عزیز، تو چشمت را دادی، ولی چشمان زیادی را باز کردی ... امید آنکه با هم آن روز موعود را که همه منتظرش هستیم ببینیم.

#غزل_رنجکش #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا #IRGCterrorists

@Tavaana_TavaanaTech