دادگاهی در روسیه سه وکیل الکسی ناوالنی، رهبر درگذشته مخالفان در روسیه را به زندان محکوم کرد.
ایگور سرگونین، الکسی لیپتسر و وادیم کوبزوف در اکتبر ۲۰۲۳ دستگیر شدند و به آنها اتهام «عضویت در یک گروه افراطی» زده شد.
کوبزوف به پنج و نیم سال حبس در یک بازداشتگاه جزایی، لیپتسر پنج سال و سرگونین به سه و نیم سال زندان محکوم شدند.
بدیهی ست که محکومیت این وکلا به حبس به قصد ارعاب و افزایش فشار بر مخالفان و ترساندن وکلا از پذیرش پروندههای سیاسی است.
از یاد نبریم در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هم بسیاری از وکلا به دلیل پذیرفتن وکالت خانوادههای دادخواه یا زندانیان سیاسی به حبس محکوم شدهاند.
از طاهر نقوی یاد کنیم از خسرو علیکردی از محمد نجفی یاد کنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانی
#زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
ایگور سرگونین، الکسی لیپتسر و وادیم کوبزوف در اکتبر ۲۰۲۳ دستگیر شدند و به آنها اتهام «عضویت در یک گروه افراطی» زده شد.
کوبزوف به پنج و نیم سال حبس در یک بازداشتگاه جزایی، لیپتسر پنج سال و سرگونین به سه و نیم سال زندان محکوم شدند.
بدیهی ست که محکومیت این وکلا به حبس به قصد ارعاب و افزایش فشار بر مخالفان و ترساندن وکلا از پذیرش پروندههای سیاسی است.
از یاد نبریم در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هم بسیاری از وکلا به دلیل پذیرفتن وکالت خانوادههای دادخواه یا زندانیان سیاسی به حبس محکوم شدهاند.
از طاهر نقوی یاد کنیم از خسرو علیکردی از محمد نجفی یاد کنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانی
#زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
کاظم صدیقی، امامجمعه موقت تهران که در سالهای اخیر بسیار هم پرحاشیه بوده، در سخنانی ادعا کرده:
«مردم عهد کردهاند تا زمان ظهور مقاومت کنند.»
صدیقی که پروندههای اختلاس و زمینخواری او با دستور مستقیم خامنهای «کشش ندهید» مسکوت ماند، بدون توجه به وضعیت اقتصادی فاجعهبار ایرانیان ادعا کرده:
«مردم ما خون و جوان دادهاند و عهد کردهاند تا ظهور امام زمان مقاومت کرده و از پا ننشینند.»
از یاد نبریم چندی پیش پرونده فساد زمینخواری باغ ازگل و البته درآمد ماهانه میلیاردی از یک هتل توسط کاظم صدیقی و پسرانش افشا شده بود.
پاسخ شما به این سخنان صدیقی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اختلاس
@Tavaana_TavaanaTech
«مردم عهد کردهاند تا زمان ظهور مقاومت کنند.»
صدیقی که پروندههای اختلاس و زمینخواری او با دستور مستقیم خامنهای «کشش ندهید» مسکوت ماند، بدون توجه به وضعیت اقتصادی فاجعهبار ایرانیان ادعا کرده:
«مردم ما خون و جوان دادهاند و عهد کردهاند تا ظهور امام زمان مقاومت کرده و از پا ننشینند.»
از یاد نبریم چندی پیش پرونده فساد زمینخواری باغ ازگل و البته درآمد ماهانه میلیاردی از یک هتل توسط کاظم صدیقی و پسرانش افشا شده بود.
پاسخ شما به این سخنان صدیقی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اختلاس
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرسده شاهینکار، از مصدومان چشم خیزش انقلابی ۱۴۰۱، تصویری از پوستر قربانیان عملیات تروریستی حماس که در سنای آمریکا نصب شده منتشر کرد و از اینکه نام کشور عزیزمان به واسطه حکومت مستقر در آن به عنپان حامی تروریستها آورده میشود ابراز ناراحتی کرد.
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
کشور ایران جدا از حکومت کثیف و تروریست ج.ا هست ، روزی را خواهیم دید که نامکشور ما با افتخار در دنیا نام برده میشود.
اینجا ساختمان سنا امریکا هست 🤦🏾♀️
#زن_زندگی_آزادی #ایران_من #نه_به_جمهورى_اسلامى #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
کشور ایران جدا از حکومت کثیف و تروریست ج.ا هست ، روزی را خواهیم دید که نامکشور ما با افتخار در دنیا نام برده میشود.
اینجا ساختمان سنا امریکا هست 🤦🏾♀️
#زن_زندگی_آزادی #ایران_من #نه_به_جمهورى_اسلامى #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نه به اعدام خواستی مطلق در اندیشه، اراده و عمل
✍️آنیشا اسدالهی
آنیشا اسداللهی، معلم، مترجم و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامهای به مسئله اعدام در ایران پرداخته است. او با تأکید بر لزوم مطلقبودن مخالفت با اعدام، به تجربیات خود از همبستگی زندانیان در برابر این حکم غیرانسانی اشاره میکند و هشدار میدهد که حتی کوچکترین استثنا در این مسئله میتواند زمینهساز گسترش هیولای اعدام شود.
در ادامه متن کامل این نامه را میخوانید:
نامه آنیشا اسداللهی، معلم و مترجم زندانی در اوین، با تأکید بر مطلق بودن خواست «نه به اعدام»، نگاهی عمیق به تجربههای شخصی او از همبستگی زندانیان و ضرورت ریشهیابی این خواسته دارد. او با اشاره به صدور حکم اعدام برای دو همبندیاش، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، میگوید: «روح نه به اعدام بر فراز هر گرایش سیاسی و همزمان در درون آن، در ذهن تک تک ما ایستاده بود و ما را نظاره میکرد.» آنیشا از لحظات تلخی مانند روز اعدام رضا رسایی یاد میکند که چگونه زندانیان با گرایشهای سیاسی مختلف در برابر این «عمل انحصاری دولتی» ایستادگی کردند.
او هشدار میدهد که کوچکترین روزنه در خواست «نه به اعدام» میتواند «دایره هیولای اعدام» را گستردهتر کند و میگوید: «به محض آنکه روزنهای در آن بیفتد، دایره هیولای اعدام بازتر و بازتر میشود.» آنیشا به این باور است که روح این خواست هنوز در جامعه عمیقاً درونی نشده و توضیح میدهد که: «هنوز محدودههایی وجود دارد که با اعدام همراهی میشود یا با سکوتی معنادار از کنارش با بیتفاوتی رد میشویم.»
در بخش دیگری از نامه، او به مشکلات تاریخی و مفهومی در پذیرش «نه به اعدام» اشاره میکند و مینویسد: «تاریخ شکننده حقها، حتی آنجا که حقانیتی سر بر میآورد... به آسانی فرو مینشیند و به فراموشی سپرده میشود.» او از «منطق زور تاریخی» و عدم تعمق در مفاهیم ریشهای انتقاد کرده و تأکید میکند که این حق باید به زبان مردم و با پاسخگویی به پرسشهای آنها توضیح داده شود.
او در نقد فعالان سیاسی میگوید که هنوز «نه به اعدام» به شکلی مطلق درک نشده و بسیاری با تأکید بر ویژگیهای فردی محکومان، خواستهشان را محدود میکنند. او میپرسد: «اگر من اینگونه نباشم، آیا شما به حاکمیت ارتجاع حق میدهید من را وارد آن روزنه هولناک استثنا کند؟»
آنیشا تأکید دارد که دفاع از «نه به اعدام» باید به دور از انحصار سیاسی و ایدئولوژیک باشد و مینویسد: «اعدام در انحصار دولتهاست و نه به اعدام خواستی مطلق که آن را باید مطلق اندیشه، اراده و عمل کرد.» این نامه دعوتی است برای بازنگری و بازتعریف این خواسته بهعنوان حقی انسانی و غیرقابلچشمپوشی.
متن کامل این نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/no-to-execution-anisha-asadollahi/
#بیانیه #آنیشا_اسداللهی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️آنیشا اسدالهی
آنیشا اسداللهی، معلم، مترجم و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامهای به مسئله اعدام در ایران پرداخته است. او با تأکید بر لزوم مطلقبودن مخالفت با اعدام، به تجربیات خود از همبستگی زندانیان در برابر این حکم غیرانسانی اشاره میکند و هشدار میدهد که حتی کوچکترین استثنا در این مسئله میتواند زمینهساز گسترش هیولای اعدام شود.
در ادامه متن کامل این نامه را میخوانید:
نامه آنیشا اسداللهی، معلم و مترجم زندانی در اوین، با تأکید بر مطلق بودن خواست «نه به اعدام»، نگاهی عمیق به تجربههای شخصی او از همبستگی زندانیان و ضرورت ریشهیابی این خواسته دارد. او با اشاره به صدور حکم اعدام برای دو همبندیاش، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، میگوید: «روح نه به اعدام بر فراز هر گرایش سیاسی و همزمان در درون آن، در ذهن تک تک ما ایستاده بود و ما را نظاره میکرد.» آنیشا از لحظات تلخی مانند روز اعدام رضا رسایی یاد میکند که چگونه زندانیان با گرایشهای سیاسی مختلف در برابر این «عمل انحصاری دولتی» ایستادگی کردند.
او هشدار میدهد که کوچکترین روزنه در خواست «نه به اعدام» میتواند «دایره هیولای اعدام» را گستردهتر کند و میگوید: «به محض آنکه روزنهای در آن بیفتد، دایره هیولای اعدام بازتر و بازتر میشود.» آنیشا به این باور است که روح این خواست هنوز در جامعه عمیقاً درونی نشده و توضیح میدهد که: «هنوز محدودههایی وجود دارد که با اعدام همراهی میشود یا با سکوتی معنادار از کنارش با بیتفاوتی رد میشویم.»
در بخش دیگری از نامه، او به مشکلات تاریخی و مفهومی در پذیرش «نه به اعدام» اشاره میکند و مینویسد: «تاریخ شکننده حقها، حتی آنجا که حقانیتی سر بر میآورد... به آسانی فرو مینشیند و به فراموشی سپرده میشود.» او از «منطق زور تاریخی» و عدم تعمق در مفاهیم ریشهای انتقاد کرده و تأکید میکند که این حق باید به زبان مردم و با پاسخگویی به پرسشهای آنها توضیح داده شود.
او در نقد فعالان سیاسی میگوید که هنوز «نه به اعدام» به شکلی مطلق درک نشده و بسیاری با تأکید بر ویژگیهای فردی محکومان، خواستهشان را محدود میکنند. او میپرسد: «اگر من اینگونه نباشم، آیا شما به حاکمیت ارتجاع حق میدهید من را وارد آن روزنه هولناک استثنا کند؟»
آنیشا تأکید دارد که دفاع از «نه به اعدام» باید به دور از انحصار سیاسی و ایدئولوژیک باشد و مینویسد: «اعدام در انحصار دولتهاست و نه به اعدام خواستی مطلق که آن را باید مطلق اندیشه، اراده و عمل کرد.» این نامه دعوتی است برای بازنگری و بازتعریف این خواسته بهعنوان حقی انسانی و غیرقابلچشمپوشی.
متن کامل این نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/no-to-execution-anisha-asadollahi/
#بیانیه #آنیشا_اسداللهی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقرینیا میگوید کنشگری یعنی تلاش و فعالیت شهروندان برای ایجاد تغییرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی.
او در پاسخ به این سوال که آدمها چرا کنشگری میکنند؟، میگوید
«شاید ما برای داشتن یک زندگی معنادار نیاز داشته باشیم که کنشگر باشیم. آدمها گاهی وقتها میتوانند صرفاً به فکر نیازهای خودشان باشند و کاری به دیگران و خیر جمعی نداشته باشند، اما کنشگری به این معناست که من متعلق به یک کل بزرگتر هستم و باید از خودم فراتر بروم و ببینم که چه کار مؤثری میتوانم انجام دهم تا شاهد تغییراتی در عرصه اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشم.»
او با طرح این سوال که در جامعه امروز ایران، که استبداد دینی و یک نظام تمامیتخواه بر آن حاکم است، کدام نوع کنشگری مؤثرتر است و کدام باید در اولویت باشد؟، میگوید:
«بگذارید مثال بزنیم. فرض کنیم که ما بیاییم و یک جنبش راه بیندازیم تحت عنوان ساخت مدرسه در استانهای محروم کشور. بیاییم در سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و سایر استانهایی که کمبود مدرسه دارند، مدرسه بسازیم. خب، این مدرسهها را ساختیم. آنوقت باید آنها را تقدیم جمهوری اسلامی کنیم که در آنها خرافهپرستی ترویج کند و شستوشوی مغزی انجام دهد؟
بدیهی است که کنشگری سیاسی باید در اولویت باشد. یک نظام سیاسی که پول نفت و مالیات را صرف ماجراجوییهای خود میکند، در حالی که مردم را سرگرم موضوعات دیگر میکند، نیازمند تغییر است. مثلاً ممکن است بگویند: "شما بروید کتابخانه بسازید، به فکر زندانیان باشید، سرانه مطالعه را افزایش دهید، یا به دریاچه ارومیه فکر کنید." اما به نظر میرسد که ریشه مشکلات نظام سیاسی است و تا این نظام تغییر نکند، دیگر انواع کنشگری آنچنان مفید و مؤثر نخواهند بود.»
این استاد دانشگاه اخراج شده، در نهایت مهمترین کنشگری را تلاش برای تغییر نظام سیاسی میداند.
مرتبط:
کنشگری در ایران؛ پایهها و روشها
https://tavaana.org/activism_iran/
#کنشگری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در پاسخ به این سوال که آدمها چرا کنشگری میکنند؟، میگوید
«شاید ما برای داشتن یک زندگی معنادار نیاز داشته باشیم که کنشگر باشیم. آدمها گاهی وقتها میتوانند صرفاً به فکر نیازهای خودشان باشند و کاری به دیگران و خیر جمعی نداشته باشند، اما کنشگری به این معناست که من متعلق به یک کل بزرگتر هستم و باید از خودم فراتر بروم و ببینم که چه کار مؤثری میتوانم انجام دهم تا شاهد تغییراتی در عرصه اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشم.»
او با طرح این سوال که در جامعه امروز ایران، که استبداد دینی و یک نظام تمامیتخواه بر آن حاکم است، کدام نوع کنشگری مؤثرتر است و کدام باید در اولویت باشد؟، میگوید:
«بگذارید مثال بزنیم. فرض کنیم که ما بیاییم و یک جنبش راه بیندازیم تحت عنوان ساخت مدرسه در استانهای محروم کشور. بیاییم در سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و سایر استانهایی که کمبود مدرسه دارند، مدرسه بسازیم. خب، این مدرسهها را ساختیم. آنوقت باید آنها را تقدیم جمهوری اسلامی کنیم که در آنها خرافهپرستی ترویج کند و شستوشوی مغزی انجام دهد؟
بدیهی است که کنشگری سیاسی باید در اولویت باشد. یک نظام سیاسی که پول نفت و مالیات را صرف ماجراجوییهای خود میکند، در حالی که مردم را سرگرم موضوعات دیگر میکند، نیازمند تغییر است. مثلاً ممکن است بگویند: "شما بروید کتابخانه بسازید، به فکر زندانیان باشید، سرانه مطالعه را افزایش دهید، یا به دریاچه ارومیه فکر کنید." اما به نظر میرسد که ریشه مشکلات نظام سیاسی است و تا این نظام تغییر نکند، دیگر انواع کنشگری آنچنان مفید و مؤثر نخواهند بود.»
این استاد دانشگاه اخراج شده، در نهایت مهمترین کنشگری را تلاش برای تغییر نظام سیاسی میداند.
مرتبط:
کنشگری در ایران؛ پایهها و روشها
https://tavaana.org/activism_iran/
#کنشگری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نافرمانی مدنی و تداوم بیاعتنایی به حجاب اجباری
زنان ایران در حال تغییر چهره شهرها و به تدریج تحمیل خواستههای خود به حکومت هستند. اما بیتردید، مطالبات آنها به موضوع حجاب محدود نخواهد ماند. با وجود تهدیدات نیروهای حکومتی و اصرار برخی بر اجرای قوانین حجاب و عفاف، زنان همچنان در خط مقدم مبارزه برای دستیابی به حقوق انسانی خود ایستادهاند.
موضوع حقوق زنان در ایران، به آزادی کشور از حکومت استبداد دینی گره خورده است. قوانین تبعیضآمیز در زمینههایی همچون ارث، دیه، شهادت در دادگاه، اشتغال در برخی مشاغل، حق سفر و بسیاری از جنبههای دیگر، زندگی زنان را به امری پرچالش و دشوار تبدیل کرده است.
در حقیقت، مبارزه برای آزادی زنان، مبارزهای علیه سیستمی است که این تبعیضها را بهطور ساختاری و سیستماتیک تحمیل کرده است. تبعیض علیه زنان در ذات این رژیم نهفته است و تا زمانی که این سیستم پابرجاست، آزادی زنان و رفع نابرابریها نیز دستنیافتنی خواهد بود.
این مبارزه تنها مسئلهای اجتماعی نیست؛ بلکه حرکتی برای پایان دادن به ریشههای تبعیض و استبداد است.
تصاویر از حساب کاربری کولکاپیس در شبکه اجتماعی ایکس
تصاویر بیشتر را در اینستاگرام توانا ببینید
https://www.instagram.com/p/DE8LC21y_Qk/?igsh=MXNsM2Jmb3ZxYmFoaA==
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_ححاب_اجباری
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_خشونت_علیه_زنان #نافرمانی_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنان ایران در حال تغییر چهره شهرها و به تدریج تحمیل خواستههای خود به حکومت هستند. اما بیتردید، مطالبات آنها به موضوع حجاب محدود نخواهد ماند. با وجود تهدیدات نیروهای حکومتی و اصرار برخی بر اجرای قوانین حجاب و عفاف، زنان همچنان در خط مقدم مبارزه برای دستیابی به حقوق انسانی خود ایستادهاند.
موضوع حقوق زنان در ایران، به آزادی کشور از حکومت استبداد دینی گره خورده است. قوانین تبعیضآمیز در زمینههایی همچون ارث، دیه، شهادت در دادگاه، اشتغال در برخی مشاغل، حق سفر و بسیاری از جنبههای دیگر، زندگی زنان را به امری پرچالش و دشوار تبدیل کرده است.
در حقیقت، مبارزه برای آزادی زنان، مبارزهای علیه سیستمی است که این تبعیضها را بهطور ساختاری و سیستماتیک تحمیل کرده است. تبعیض علیه زنان در ذات این رژیم نهفته است و تا زمانی که این سیستم پابرجاست، آزادی زنان و رفع نابرابریها نیز دستنیافتنی خواهد بود.
این مبارزه تنها مسئلهای اجتماعی نیست؛ بلکه حرکتی برای پایان دادن به ریشههای تبعیض و استبداد است.
تصاویر از حساب کاربری کولکاپیس در شبکه اجتماعی ایکس
تصاویر بیشتر را در اینستاگرام توانا ببینید
https://www.instagram.com/p/DE8LC21y_Qk/?igsh=MXNsM2Jmb3ZxYmFoaA==
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_ححاب_اجباری
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_خشونت_علیه_زنان #نافرمانی_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز شنبه ۲۹ دیماه، ساعت ۱۰:۴۵ صبح، ۳ تن از قضات دیوان عالی کل کشور مقابل پارک شهر ترور شدند.
دو قاضی بدنام «محمد مقیسه» و «علی رازینی» کشته شدند و قاضی میری هم مجروح شده است.
به گفته منابع رسمی جمهوری اسلامی، «ضارب آبدارچی دیوانعالی کشور بوده» این افراد با گلوله جنگی کشته شدهاند. ضارب با سلاح کلت به سمت قضات شلیک کرده است.
منابع جمهوری اسلامی همچنین نوشتهاند؛ «ضارب پس از ترور قضات، اقدام به خودکشی کرده است.»
از یاد نبریم محمد مقیسه همانی بود که به یک روزنامهنگار گفته بود «باید در دهان شما باروت ریخت و منفجرتان کرد.»
محمد مقیسه همانی بود که حکم اعدام ۷ زندانی سنی، خسرو بشارت، کامران شیخه، انور خضری، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته و ایوب کریمی را تایید کرده بود.
در پستهای بعدی بیشتر درباره احکام غیرانسانی که این قضات صادر کردهاند خواهیم نوشت.
#یاری_مدنی_توانا
#علی_رازینی
#محمد_مقیسه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
دو قاضی بدنام «محمد مقیسه» و «علی رازینی» کشته شدند و قاضی میری هم مجروح شده است.
به گفته منابع رسمی جمهوری اسلامی، «ضارب آبدارچی دیوانعالی کشور بوده» این افراد با گلوله جنگی کشته شدهاند. ضارب با سلاح کلت به سمت قضات شلیک کرده است.
منابع جمهوری اسلامی همچنین نوشتهاند؛ «ضارب پس از ترور قضات، اقدام به خودکشی کرده است.»
از یاد نبریم محمد مقیسه همانی بود که به یک روزنامهنگار گفته بود «باید در دهان شما باروت ریخت و منفجرتان کرد.»
محمد مقیسه همانی بود که حکم اعدام ۷ زندانی سنی، خسرو بشارت، کامران شیخه، انور خضری، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته و ایوب کریمی را تایید کرده بود.
در پستهای بعدی بیشتر درباره احکام غیرانسانی که این قضات صادر کردهاند خواهیم نوشت.
#یاری_مدنی_توانا
#علی_رازینی
#محمد_مقیسه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
صبح امروز شنبه ۲۹ دیماه، دو قاضی بدنام رازینی و مقیسه در حملهای مسلحانه به قتل رسیدند.
یادآور میشویم رازینی همان قاضی تاییدکننده حکم اعدام پخشان عزیزی است.
قاضی ایمان افشاری ابتدا پخشان عزیزی را به اعدام محکوم کرد و پس از تقاضای فرجامخواهی، پرونده به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارسال شد که در این شعبه هم حکم اعدام پخشان عزیزی تایید شده بود. ریاست شعبه ۳۹ دیوان عالی به عهده علی رازینی بوده است.
محمد مقیسه یا قاضی ناصریان و علی رازینی در کشتار دهه ۶۰ هم نقش داشتند.
به امید روز دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#علی_رازینی
#محمد_مقیسه
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
یادآور میشویم رازینی همان قاضی تاییدکننده حکم اعدام پخشان عزیزی است.
قاضی ایمان افشاری ابتدا پخشان عزیزی را به اعدام محکوم کرد و پس از تقاضای فرجامخواهی، پرونده به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارسال شد که در این شعبه هم حکم اعدام پخشان عزیزی تایید شده بود. ریاست شعبه ۳۹ دیوان عالی به عهده علی رازینی بوده است.
محمد مقیسه یا قاضی ناصریان و علی رازینی در کشتار دهه ۶۰ هم نقش داشتند.
به امید روز دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#علی_رازینی
#محمد_مقیسه
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
کشته شدن قضات بدنام جمهوری اسلامی، محمد مقیسه و علی رازینی واکنشهای زیادی بین فعالان شبکههای اجتماعی برانگیخته است. برخی از جلسات محاکمه حود نوشتند، برخی از حکمهای ظالمانهای که این دو قاضی مرگ صادر کرده بودند.
در تصاویر برخی از این واکنشها را میبینید.
#محمد_مقیسه #علی_رازینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در تصاویر برخی از این واکنشها را میبینید.
#محمد_مقیسه #علی_رازینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی رازینی؛ بیدادگری برای تمام فصول
ورق بزنید
برای شناخت رازینی به یکی از جنجالیترین مصاحبههای او با خبرگزاری جماران دقت کنید.
در این مصاحبه رازینی به ماجرای صدور حکم اعدام برای برخی از فرماندهان جنگ اشاره میکند. نکته آن است که این اعدامها نیز با حکم حکومتی روحالله خمینی صورت گرفت. آنها با همین فتوا بسیاری از نیروهای سازمان مجاهدین خلق که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) حاضر و دستگیر شده بودند را نیز در همان شهرهای دور از تهران، همچون اسلامآباد و کرمانشاه اعدام میکنند. رازینی در پاسخ به این پرسش که چند نفر را در جریان مرصاد محاکمه و اعدام کردید با وقاحت میگوید: «نشمردیم؛ سرمان شلوغ بود.»
رازینی در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تنها ۲۶ سال داشت اما خیلی زود وارد سیستم سرکوب رژیم تازهتاسیس اسلامی شد. او نیز همچون بسیاری دیگر از روحانیانی که شریک در بیدادگری قضایی و حذف امنیتی مخالفان هستند، از ثمرات مدرسه علمیه حقانی و از فارغالتحصیلان این محفل است. همین واقعیت تا حدی گویای پیشرفت برقآسای او در مراتب و مناصب جمهوری اسلامی است. خود رازینی مدعی است که قدوسی و بهشتی اصلا نمیدانستند که انقلابی، آن هم از نوع اسلامی و آن هم با نتیجه پیروزی در پیش است، اما «خدا به گونهای مقدر کرده بود» که برای آن انقلاب از دو دهه پیش کادرسازی کنند.
کارنامه علی رازینی در دهه شصت و دوران زمامداری روحالله خمینی همانقدر سیاه است که کارنامه دیگر گماشتگان او بر مسندهای قضایی؛ جایگاههایی که جان آدمیان را با یک دستخط یا حتی بدون یک دستخط ارزشگذاری و تعیین تکلیف میکردند. او از شهریور ۱۳۶۰ به مدت پنج ماه تمام به عنوان حاکم شرع در مشهد، به صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی و تهیه مقدمات تجاوز به آنان از سوی پاسداران در شب اعدام سرگرم بود:
«در هفته اول دیماه ۱۳۶۰، چندین زن جوان در زندان وکیلآباد مشهد اعدام شدند. بلافاصله پس از این اعدامها، برخی از خانوادههای دختران اعدامی به نزدیکانشان گفتند که پیش از اعدام، به دختران آنها تجاوز شده بوده است. شواهدی که عدالت برای ایران از نزدیکان سه تن از دختران اعدامشده، سیما مطلبی، ماندانا و میترا مجاوریان به دست آورده نشان میدهد که آنها در دادگاههای چند دقیقهای و بدون داشتن وکیل، محاکمه و به اعدام محکوم شده بودند.....»
علی رازینی؛ بیدادگری برای تمام فصول
https://tavaana.org/ali_razini/
#یاری_مدنی_توانا
#علی_رازینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
ورق بزنید
برای شناخت رازینی به یکی از جنجالیترین مصاحبههای او با خبرگزاری جماران دقت کنید.
در این مصاحبه رازینی به ماجرای صدور حکم اعدام برای برخی از فرماندهان جنگ اشاره میکند. نکته آن است که این اعدامها نیز با حکم حکومتی روحالله خمینی صورت گرفت. آنها با همین فتوا بسیاری از نیروهای سازمان مجاهدین خلق که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) حاضر و دستگیر شده بودند را نیز در همان شهرهای دور از تهران، همچون اسلامآباد و کرمانشاه اعدام میکنند. رازینی در پاسخ به این پرسش که چند نفر را در جریان مرصاد محاکمه و اعدام کردید با وقاحت میگوید: «نشمردیم؛ سرمان شلوغ بود.»
رازینی در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تنها ۲۶ سال داشت اما خیلی زود وارد سیستم سرکوب رژیم تازهتاسیس اسلامی شد. او نیز همچون بسیاری دیگر از روحانیانی که شریک در بیدادگری قضایی و حذف امنیتی مخالفان هستند، از ثمرات مدرسه علمیه حقانی و از فارغالتحصیلان این محفل است. همین واقعیت تا حدی گویای پیشرفت برقآسای او در مراتب و مناصب جمهوری اسلامی است. خود رازینی مدعی است که قدوسی و بهشتی اصلا نمیدانستند که انقلابی، آن هم از نوع اسلامی و آن هم با نتیجه پیروزی در پیش است، اما «خدا به گونهای مقدر کرده بود» که برای آن انقلاب از دو دهه پیش کادرسازی کنند.
کارنامه علی رازینی در دهه شصت و دوران زمامداری روحالله خمینی همانقدر سیاه است که کارنامه دیگر گماشتگان او بر مسندهای قضایی؛ جایگاههایی که جان آدمیان را با یک دستخط یا حتی بدون یک دستخط ارزشگذاری و تعیین تکلیف میکردند. او از شهریور ۱۳۶۰ به مدت پنج ماه تمام به عنوان حاکم شرع در مشهد، به صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی و تهیه مقدمات تجاوز به آنان از سوی پاسداران در شب اعدام سرگرم بود:
«در هفته اول دیماه ۱۳۶۰، چندین زن جوان در زندان وکیلآباد مشهد اعدام شدند. بلافاصله پس از این اعدامها، برخی از خانوادههای دختران اعدامی به نزدیکانشان گفتند که پیش از اعدام، به دختران آنها تجاوز شده بوده است. شواهدی که عدالت برای ایران از نزدیکان سه تن از دختران اعدامشده، سیما مطلبی، ماندانا و میترا مجاوریان به دست آورده نشان میدهد که آنها در دادگاههای چند دقیقهای و بدون داشتن وکیل، محاکمه و به اعدام محکوم شده بودند.....»
علی رازینی؛ بیدادگری برای تمام فصول
https://tavaana.org/ali_razini/
#یاری_مدنی_توانا
#علی_رازینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech