Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خمینی، اژدها و پادشاه!
آدم گاهی میماند درباره بعضی پدیدهها چه بگوید.
مثلا همین ویدئو. پیدا نیست این فرد از سر طنز اینها را میگوید یا واقعا جدیست و اگر جدیست چرا او را بستری نمیکنند؟ و اگر او را بستری نمیکنند دستکم دوربین و ویدئو در اختیار او نگذارند که چنین خود را بیآبرو نسازند.
پیشتر هم روایات عجیبی درباره خمینی و خامنهای توسط همین افرادی که بودجه مملکتمان را میبلعند منتشر شده بود.
#یاری_مدنی_توانا #افسانه_انقلاب #خامنه_ای #انقلاب_۵۷ #محمدرضا_شاه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
آدم گاهی میماند درباره بعضی پدیدهها چه بگوید.
مثلا همین ویدئو. پیدا نیست این فرد از سر طنز اینها را میگوید یا واقعا جدیست و اگر جدیست چرا او را بستری نمیکنند؟ و اگر او را بستری نمیکنند دستکم دوربین و ویدئو در اختیار او نگذارند که چنین خود را بیآبرو نسازند.
پیشتر هم روایات عجیبی درباره خمینی و خامنهای توسط همین افرادی که بودجه مملکتمان را میبلعند منتشر شده بود.
#یاری_مدنی_توانا #افسانه_انقلاب #خامنه_ای #انقلاب_۵۷ #محمدرضا_شاه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز مهوش ثابت زندانی عقیدتی است.
«جمهوری اسلامی ما بهائیان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است».
این جملهای از نامهای است که مهوش ثابت، که آبان ۱۴۰۲ از زندان نوشت و بیرون منتشر شد. او متولد سال ۱۳۳۱ استان فارس، لیسانس روانشناسی از دانشگاه تهران، شاعر، معلم و مدیر است که تا پیش از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ با کمیته ملی سوادآموزی ایران همکاری داشت و پس از انقلاب ۵۷ مانند بسیاری دیگر از همکاران بهاییاش، از کار اخراج شد و از اشتغال به هر گونه کار آموزشی دولتی محروم.
مهوش ثابت همچنین از طرف انجمن جهانی قلم در بریتانیا برنده جایزه سالیانه «نویسندهی دلیر» شده است.
او نزدیک به سیزده سال از عمر خود را با احکامی ناعادلانه به عنوان یک زندانی عقیدتی در زندان گذرانده است و هفت سال و نیم از حکمش باقی مانده است درحالی که تا بحال ۳۰ سال حکم از دادگاه انقلاب ایران دریافت کرده است.
سلامتی این زندانی عقیدتی در این مدت بهشدت به خطر افتاده است. تومور ریه، پوکی استخوان با ریسک بالا، مشکل شکستگی هر دو زانو و عوارض شدید ناشی از عمل قلب باز همراه با فرسودگی ناشی از سیزده سال زندان که سه سال آن در سلول دربسته تنگ و تاریک بوده است، فقط بخشی از این چالشها هستند.
او از دی ماه ۱۴۰۳ با توقف حکم برای درمان، در خارج از زندان است، خانواده او بهشدت نگرانند که اگر به زندان بازگردد، وضعیت بسیار وخیمی پیدا کند.
«نگاهی به وضعیت مهوش ثابت، زندانی عقیدتی» نام برنامهای ست که در آن ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار، با نگار ثابت، فرزند او، به گفتگو نشسته است. این برنامه را ببینید و بشنوید.
این برنامه ۹ بهمن ۱۴۰۳ در صفحه اینستاگرام توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/mahvash_sabet_live/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=xdPtiVQ8nT4
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/6e9af7c2-21b0-4e84-bedd-d6c9c4317535
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مهوش_ثابت
#داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
«جمهوری اسلامی ما بهائیان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است».
این جملهای از نامهای است که مهوش ثابت، که آبان ۱۴۰۲ از زندان نوشت و بیرون منتشر شد. او متولد سال ۱۳۳۱ استان فارس، لیسانس روانشناسی از دانشگاه تهران، شاعر، معلم و مدیر است که تا پیش از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ با کمیته ملی سوادآموزی ایران همکاری داشت و پس از انقلاب ۵۷ مانند بسیاری دیگر از همکاران بهاییاش، از کار اخراج شد و از اشتغال به هر گونه کار آموزشی دولتی محروم.
مهوش ثابت همچنین از طرف انجمن جهانی قلم در بریتانیا برنده جایزه سالیانه «نویسندهی دلیر» شده است.
او نزدیک به سیزده سال از عمر خود را با احکامی ناعادلانه به عنوان یک زندانی عقیدتی در زندان گذرانده است و هفت سال و نیم از حکمش باقی مانده است درحالی که تا بحال ۳۰ سال حکم از دادگاه انقلاب ایران دریافت کرده است.
سلامتی این زندانی عقیدتی در این مدت بهشدت به خطر افتاده است. تومور ریه، پوکی استخوان با ریسک بالا، مشکل شکستگی هر دو زانو و عوارض شدید ناشی از عمل قلب باز همراه با فرسودگی ناشی از سیزده سال زندان که سه سال آن در سلول دربسته تنگ و تاریک بوده است، فقط بخشی از این چالشها هستند.
او از دی ماه ۱۴۰۳ با توقف حکم برای درمان، در خارج از زندان است، خانواده او بهشدت نگرانند که اگر به زندان بازگردد، وضعیت بسیار وخیمی پیدا کند.
«نگاهی به وضعیت مهوش ثابت، زندانی عقیدتی» نام برنامهای ست که در آن ماهمنیر رحیمی، روزنامهنگار، با نگار ثابت، فرزند او، به گفتگو نشسته است. این برنامه را ببینید و بشنوید.
این برنامه ۹ بهمن ۱۴۰۳ در صفحه اینستاگرام توانا برگزار شده است.
سایت:
https://tavaana.org/mahvash_sabet_live/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=xdPtiVQ8nT4
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/6e9af7c2-21b0-4e84-bedd-d6c9c4317535
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مهوش_ثابت
#داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
اعتصاب غذای زندانیان بند میثاق زندان لاکان رشت در اعتراض به صدور حکم اعدام برای منوچهر فلاح
طبق گزارش دریافتی، زندانیان سیاسی همبند منوچهر فلاح، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای او، همزمان با پنجاه وچهارمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام، به این کارزار پیوسته و اعلام کردند که روز سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
منوچهر فلاح، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب این شهر به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شد.
بر اساس حکم صادره که توسط قاضی درویشگفتار امضا و به وکلای وی، خانمها خرسندی و خجسته، ابلاغ شده است، اتهام وی "محاربه از طریق اقدام علیه امنیت ملی" عنوان شده است.
یک منبع مطلع نزدیک به این زندانی سیاسی تأیید کرده که در تمامی مراحل دادرسی، فلاح از حق دسترسی به وکیل محروم بوده است. دادگاه رسیدگی به این پرونده در ۲۱ آذرماه امسال بهصورت ویدئوکنفرانس برگزار شد، بدون آنکه روندی عادلانه و شفاف را طی کند.
منوچهر فلاح در تیرماه ۱۴۰۲ در فرودگاه رشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان لاکان منتقل شد. پیشتر، در پروندهای جداگانه، دادگاه انقلاب رشت او را به دلیل "توهین به رهبری" و "تبلیغ علیه نظام" به بیش از یک سال و نیم زندان محکوم کرده بود. این حکم در اردیبهشتماه امسال به پایان رسید، اما وی همچنان در بازداشت باقی ماند و اکنون با حکم اعدام مواجه شده است.
پیش از بازداشت، فلاح بهعنوان تتو آرتیست در کیش سکونت داشت. این حکم سنگین در شرایطی صادر شده که وی تاکنون امکان دفاع موثر از خود را نداشته و روند پروندهاش نشاندهندهی نقض فاحش اصول دادرسی عادلانه است.
#منوچهر_فلاح #رشت #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، زندانیان سیاسی همبند منوچهر فلاح، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای او، همزمان با پنجاه وچهارمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام، به این کارزار پیوسته و اعلام کردند که روز سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
منوچهر فلاح، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب این شهر به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شد.
بر اساس حکم صادره که توسط قاضی درویشگفتار امضا و به وکلای وی، خانمها خرسندی و خجسته، ابلاغ شده است، اتهام وی "محاربه از طریق اقدام علیه امنیت ملی" عنوان شده است.
یک منبع مطلع نزدیک به این زندانی سیاسی تأیید کرده که در تمامی مراحل دادرسی، فلاح از حق دسترسی به وکیل محروم بوده است. دادگاه رسیدگی به این پرونده در ۲۱ آذرماه امسال بهصورت ویدئوکنفرانس برگزار شد، بدون آنکه روندی عادلانه و شفاف را طی کند.
منوچهر فلاح در تیرماه ۱۴۰۲ در فرودگاه رشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان لاکان منتقل شد. پیشتر، در پروندهای جداگانه، دادگاه انقلاب رشت او را به دلیل "توهین به رهبری" و "تبلیغ علیه نظام" به بیش از یک سال و نیم زندان محکوم کرده بود. این حکم در اردیبهشتماه امسال به پایان رسید، اما وی همچنان در بازداشت باقی ماند و اکنون با حکم اعدام مواجه شده است.
پیش از بازداشت، فلاح بهعنوان تتو آرتیست در کیش سکونت داشت. این حکم سنگین در شرایطی صادر شده که وی تاکنون امکان دفاع موثر از خود را نداشته و روند پروندهاش نشاندهندهی نقض فاحش اصول دادرسی عادلانه است.
#منوچهر_فلاح #رشت #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"ما هر روز میمیریم تا یک روز زندگی کنیم."
محمدعلی فردین در مراسم بزرگداشت "علی تابش"
پس از انقلاب اسلامی، از سینمای ایران حذف شد، ولی در قلب مردم جاویدان ماند.
محمدعلی فردین پس از انقلاب ۵۷ دیگر نتوانست در فیلمی بازی کند؛ چرا که هیچ گاه اجازه کار نیافت و حکومت برآمده از انقلاب اسلامی او را برای همیشه خانهنشین کرد. او پس از انقلاب بارها به دادگاه انقلاب فراخوانده شد و برخلاف خواست قلبیاش از کار هنری بازماند که این امر همیشه در دلش اندوه به جای گذاشت.
فردین در گفتوگویی ویدیویی در اعتراضی به این منعشدن از کار پس از انقلاب چنین میگوید: «همیشه این سوال بود که چرا باید بالهای ما قیچی بشه؟! کار ما کار هنری ست کار ذوقی ست، یک کسی که بیستوهشت سال، سی سال کار هنری و ذوقی کرده یک مرتبه بالهاشو بچینند یا دست و پاشو قطع کنند اون هم در جمهوری اسلامی، به نظر من انصاف نیست. ماها هرکدوم اون تعداد انگشتشماری که در این سینما بودیم در واقع تاریخ سینما هستیم، هیچ کس نمیتونه اسم ما رو پاک بکنه، چون در قلب یک یک این مردم نوشته شده اسامی ما و به هر صورت حق داریم که بگیم در این سینما سهمی داشتهایم.»
۱۵ بهمن زادروز محمدعلی فردین است.
درباره فردین بیشتر بخوانید:
goo.gl/1piQbl
#محمدعلی_فردین #انقلاب۵۷ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمدعلی فردین در مراسم بزرگداشت "علی تابش"
پس از انقلاب اسلامی، از سینمای ایران حذف شد، ولی در قلب مردم جاویدان ماند.
محمدعلی فردین پس از انقلاب ۵۷ دیگر نتوانست در فیلمی بازی کند؛ چرا که هیچ گاه اجازه کار نیافت و حکومت برآمده از انقلاب اسلامی او را برای همیشه خانهنشین کرد. او پس از انقلاب بارها به دادگاه انقلاب فراخوانده شد و برخلاف خواست قلبیاش از کار هنری بازماند که این امر همیشه در دلش اندوه به جای گذاشت.
فردین در گفتوگویی ویدیویی در اعتراضی به این منعشدن از کار پس از انقلاب چنین میگوید: «همیشه این سوال بود که چرا باید بالهای ما قیچی بشه؟! کار ما کار هنری ست کار ذوقی ست، یک کسی که بیستوهشت سال، سی سال کار هنری و ذوقی کرده یک مرتبه بالهاشو بچینند یا دست و پاشو قطع کنند اون هم در جمهوری اسلامی، به نظر من انصاف نیست. ماها هرکدوم اون تعداد انگشتشماری که در این سینما بودیم در واقع تاریخ سینما هستیم، هیچ کس نمیتونه اسم ما رو پاک بکنه، چون در قلب یک یک این مردم نوشته شده اسامی ما و به هر صورت حق داریم که بگیم در این سینما سهمی داشتهایم.»
۱۵ بهمن زادروز محمدعلی فردین است.
درباره فردین بیشتر بخوانید:
goo.gl/1piQbl
#محمدعلی_فردین #انقلاب۵۷ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان گنبد کاووس به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته پنجاه و چهارم
هموطنان عزیز،
زندانیان دربند در سراسر ایران، با پیوستن زندان گنبدکاووس به کارزار سهشنبههای نه به اعدام، روز ۱۶ بهمنماه در ۳۵ زندان سراسر کشور برای پنجاه و چهارمین سهشنبهی پیاپی دست به اعتصاب غذا میزنند.
همچنین، شماری از زندانیان سیاسی زندان وکیلآباد مشهد که پیشتر برخی دیگر از زندانیان آن به این کارزار پیوسته بودند، در هفته گذشته با این کنش جمعی زندانیان علیه اعدام اعلام همبستگی کرده و به کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوستند.
این در حالی است که از ابتدای بهمنماه تاکنون، بیش از ۳۰ زندانی اعدام شدهاند که یکی از آنها یک زندانی زن در زندان خرمآباد بوده است. همچنین، در اقدامی ضدانسانی دیگر، منوچهر فلاح، زندانی سیاسی و از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام که در زندان لاکان رشت محبوس است، به اتهام "محاربه" در یک روند دادرسی بسیار ناعادلانه، مبهم و بدون حضور وکیل، توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب رشت محکوم به اعدام شده است. روشن است که هدف حکومت از این احکام و اتهامات خودسرانه و سیستماتیک، ایجاد وحشت در جامعه و جلوگیری از اعتراضات خیابانی و قیام است. فراموش نکنیم که خامنهای پیشتر اذعان کرده بود که قضات در احکام خود هیچ توجه و اعتنایی به مبانی حقوق بشر بینالمللی نداشته باشند.
اما از سوی دیگر، همبستگی و اتحاد مردم در مقابله با احکام ضدانسانی اعدام در هفتههای گذشته مثالزدنی بوده، بهطوری که کارزار داخلی و بینالمللی علیه اعدام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، ابعاد گستردهای پیدا کرده است؛ که خود نشاندهندهی اعتراض به تمامیت حکومت مستبدی است که بدون اعدام دوام نمیآورد.
کارزار نه به اعدام در سراسر ایران و اعتصاب غذای سهشنبههای زندانیان، در حال تبدیل شدن به یک کنش همگانی است و هر هفته نیز گسترش مییابد. باشد که این کارزار، کمک ناچیزی به مبارزات آزادیخواهانهی مردم و جوانان دلیر و بیباک برای آزادی میهن اسیرمان و رفع فساد و تبعیض باشد.
اعضای کارزار، از تمامی فعالیتهای حمایتگرانه در سالگرد کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در فضای اجتماعی و رسانهای و همچنین در تجمعات خارجی و داخلی اقشار مختلف قدردانی کرده و امیدوارند که این حمایتها، که در راستای دفاع از حق حیات و مبانی حقوق بشر است، تداوم داشته باشد.
اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام روز سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، در هفته پنجاه و چهارم، در ۳۵ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان گنبد کاووس.
هفته پنجاه و چهارم
۱۶ بهمن ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #منوچهر_فلاح #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هموطنان عزیز،
زندانیان دربند در سراسر ایران، با پیوستن زندان گنبدکاووس به کارزار سهشنبههای نه به اعدام، روز ۱۶ بهمنماه در ۳۵ زندان سراسر کشور برای پنجاه و چهارمین سهشنبهی پیاپی دست به اعتصاب غذا میزنند.
همچنین، شماری از زندانیان سیاسی زندان وکیلآباد مشهد که پیشتر برخی دیگر از زندانیان آن به این کارزار پیوسته بودند، در هفته گذشته با این کنش جمعی زندانیان علیه اعدام اعلام همبستگی کرده و به کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوستند.
این در حالی است که از ابتدای بهمنماه تاکنون، بیش از ۳۰ زندانی اعدام شدهاند که یکی از آنها یک زندانی زن در زندان خرمآباد بوده است. همچنین، در اقدامی ضدانسانی دیگر، منوچهر فلاح، زندانی سیاسی و از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام که در زندان لاکان رشت محبوس است، به اتهام "محاربه" در یک روند دادرسی بسیار ناعادلانه، مبهم و بدون حضور وکیل، توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب رشت محکوم به اعدام شده است. روشن است که هدف حکومت از این احکام و اتهامات خودسرانه و سیستماتیک، ایجاد وحشت در جامعه و جلوگیری از اعتراضات خیابانی و قیام است. فراموش نکنیم که خامنهای پیشتر اذعان کرده بود که قضات در احکام خود هیچ توجه و اعتنایی به مبانی حقوق بشر بینالمللی نداشته باشند.
اما از سوی دیگر، همبستگی و اتحاد مردم در مقابله با احکام ضدانسانی اعدام در هفتههای گذشته مثالزدنی بوده، بهطوری که کارزار داخلی و بینالمللی علیه اعدام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، ابعاد گستردهای پیدا کرده است؛ که خود نشاندهندهی اعتراض به تمامیت حکومت مستبدی است که بدون اعدام دوام نمیآورد.
کارزار نه به اعدام در سراسر ایران و اعتصاب غذای سهشنبههای زندانیان، در حال تبدیل شدن به یک کنش همگانی است و هر هفته نیز گسترش مییابد. باشد که این کارزار، کمک ناچیزی به مبارزات آزادیخواهانهی مردم و جوانان دلیر و بیباک برای آزادی میهن اسیرمان و رفع فساد و تبعیض باشد.
اعضای کارزار، از تمامی فعالیتهای حمایتگرانه در سالگرد کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در فضای اجتماعی و رسانهای و همچنین در تجمعات خارجی و داخلی اقشار مختلف قدردانی کرده و امیدوارند که این حمایتها، که در راستای دفاع از حق حیات و مبانی حقوق بشر است، تداوم داشته باشد.
اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام روز سهشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، در هفته پنجاه و چهارم، در ۳۵ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان گنبد کاووس.
هفته پنجاه و چهارم
۱۶ بهمن ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #منوچهر_فلاح #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
تهران
اعتصاب کسبه بازار در خیابانهای مولوی، خیام جنوبی و میدان قیام تهران
بازاریها در اعتراض به گرانیها و بالا رفتن قیمت دلار مغازههای خود را بسته و اعتصاب کردند.
اعتصاب یکی از مؤثرترین روشهای اعتراضی است که میتواند حکومتهای سرکوبگر را به تسلیم وادارد، اما موفقیت آن وابسته به همکاری و حمایت گسترده اصناف و اقشار مختلف جامعه است. اگر اعتصاب محدود به یک گروه بماند، حکومت میتواند آن را سرکوب یا بیاثر کند، اما در صورت گسترش به بخشهای مختلف، فشار اقتصادی و اجتماعی افزایش یافته و سرکوب دشوار میشود.
اهمیت حمایت متقابل در اعتصابات
کاهش آسیبپذیری اعتصابکنندگان با حمایت مالی و اجتماعی دیگر اصناف.
افزایش فشار بر حکومت از طریق اعتصابات همزمان در بخشهای مختلف.
تقویت روحیه مبارزاتی با ایجاد حس همبستگی میان مردم.
بیاثر کردن سرکوب حکومت با حفظ اتحاد میان گروهها.
ارسال پیام قوی به حکومت و جهان مبنی بر نارضایتی و عزم مردم برای تغییر.
راههای تقویت حمایت از اعتصابات
ایجاد شبکههای ارتباطی برای هماهنگی بهتر.
تشکیل صندوقهای اعتصاب جهت حمایت مالی.
افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت اعتصاب.
تحریم اقتصادی و عدم همکاری با حکومت.
جلب حمایت داخلی و بینالمللی.
اعتصاب گسترده، زمانی که به یک حرکت ملی و منسجم تبدیل شود، حکومت را در برابر مطالبات مردم ناتوان میکند و آن را به عقبنشینی وادار خواهد کرد.
#بازار #اعتصاب #اعتصابات_سراسری #فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
تهران
اعتصاب کسبه بازار در خیابانهای مولوی، خیام جنوبی و میدان قیام تهران
بازاریها در اعتراض به گرانیها و بالا رفتن قیمت دلار مغازههای خود را بسته و اعتصاب کردند.
اعتصاب یکی از مؤثرترین روشهای اعتراضی است که میتواند حکومتهای سرکوبگر را به تسلیم وادارد، اما موفقیت آن وابسته به همکاری و حمایت گسترده اصناف و اقشار مختلف جامعه است. اگر اعتصاب محدود به یک گروه بماند، حکومت میتواند آن را سرکوب یا بیاثر کند، اما در صورت گسترش به بخشهای مختلف، فشار اقتصادی و اجتماعی افزایش یافته و سرکوب دشوار میشود.
اهمیت حمایت متقابل در اعتصابات
کاهش آسیبپذیری اعتصابکنندگان با حمایت مالی و اجتماعی دیگر اصناف.
افزایش فشار بر حکومت از طریق اعتصابات همزمان در بخشهای مختلف.
تقویت روحیه مبارزاتی با ایجاد حس همبستگی میان مردم.
بیاثر کردن سرکوب حکومت با حفظ اتحاد میان گروهها.
ارسال پیام قوی به حکومت و جهان مبنی بر نارضایتی و عزم مردم برای تغییر.
راههای تقویت حمایت از اعتصابات
ایجاد شبکههای ارتباطی برای هماهنگی بهتر.
تشکیل صندوقهای اعتصاب جهت حمایت مالی.
افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت اعتصاب.
تحریم اقتصادی و عدم همکاری با حکومت.
جلب حمایت داخلی و بینالمللی.
اعتصاب گسترده، زمانی که به یک حرکت ملی و منسجم تبدیل شود، حکومت را در برابر مطالبات مردم ناتوان میکند و آن را به عقبنشینی وادار خواهد کرد.
#بازار #اعتصاب #اعتصابات_سراسری #فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا خندان، زندانی سیاسی، چند روزی است که به بند قرنطینه زندان اوین منتقل شده است. او پیش از آن در خصوص رفتار خشن و غیرقانونی با خانوادهاش دست به اعتصاب غذا زده است و بیانیهای به شرح زیر نوشته است:
نامه رضا خندان از زندان اوین: «تا رسیدن به حقوق قانونیام اعتصاب غذا خواهم کرد»
از عصر چهارشنبه بهدنبال حمله به خانوادهام و ضرب و شتم پسر ۱۷ سالهام در سالن ملاقات و قطع ارتباطم با خانواده دست به اعتصاب غذا زدهام و تا رسیدن به حقوق قانونی و اعاده حیثیت از خانوادهام و تغییر شرایط اداره زندان ادامه خواهم داد. باشد تا روزی سایه وحشت و استبداد از کشور عزیزمان دور شود.
شش سال و نیم پیش، من و دوست فرهیختهام، فرهاد میثمی، همسرم نسرین و تعداد دیگری از دوستان، در پی سالها مبارزه زنان برای بهدست آوردن حقوق بدیهیشان، دست بهکار شدیم تا به نوبهی خود سهم اندکی در راه احقاق حق آزادی پوشش زنان داشته باشیم.
ما به مدنیترین و متمدنانهترین شکل ممکن به حجاب اجباری اعتراض کردیم. «جنایتی» که ما مرتکب شدیم نوشتن یک جمله بود: «من به حجاب اجباری اعتراض دارم.»
در آن سال فرهاد میثمی بازداشت و بارها دست به اعتصاب غذا های طولانی و نفس گیر زد که در یک مورد منجر به آزادی موقت من از زندان شد. همزمان با بازداشت من و فرهاد عده زیادی از دوستان احضار و تهدید شدند.
بیش از شش سال و نیم است، چه در زندان و چه بیرون، درگیر پروندهای هستم که جرمام نوشتن جملهی مورد اشاره بوده است.
اکنون که به گذشته نگاه می کنم و حقوقی که زنان ایران با وجود تغییر نکردن قانون حجاب، با چنگ و دندان و جانفشانیها و فداکاریهای خیره کننده خود کم و بیش به دست آوردهاند و همچنان با قدرت از آن محافظت میکنند، به کارمان افتخار میکنم و مطمئنام که راه را درست پیمودهایم.
بازداشت امثال من و فعالان جنبش زنان و معترضان به حجاب اجباری آخرین تلاشهای مذبوحانه و بیخردانه ای است که میشود انجام داد.
قریب دو ماه است از ورود همسر و دخترم (در مدتی که ایران بود) به بهانهی نداشتن حجاب اجباری جلوگیری میکنند. این در حالی است که من دقیقا بهدلیل اعتراض به حجاب اجباری زندانی شدهام.
در ادامهی مزاحمتها و فشارهای گوناگون بهویژه در روزهای ملاقات، چهارشنبهی گذشته با اینکه با ملاقات حضوریام بهصورت کتبی و شفاهی موافقت کرده بودند و من با در دست داشتن برگهی ملاقات حضوری حاضر شده بودم، از ملاقاتم جلوگیری کردند.
.
همزمان با ممانعت از ملاقات حضوری، کارت تلفنام را نیز غیر فعال کردند تا از وضعیت وحشتناک پیش آمده برای خانوادهام در آن سوی سالن ملاقات خبردار نشوم.
از طریق تلفن هم بندیام متوجه گوشهای از اتفاقات هولناک آن سوی سالن ملاقات شدم که بلافاصله کارت تلفن همبندیام را نیز از کار انداختند.
اکنون که این خطوط را مینویسم با چند واسطه خبردار شدهام چندین تن از ماموران سالن ملاقات بهدلیل اعتراض فرزندمان، نیما بابت لغو ناگهانی ملاقات حضوری به او حمله کرده و او را بهشدت کتک زدهاند.
حال مادر کهنسال و بیمارم با دیدن این صحنهها وخیم شده و او را به بیمارستان منتقل کردهاند. نیما به همراه ماموران به کلانتری ولنجک منتقل شده است. عصر چهارشنبه پس از آزادی نیمای عزیزم، توسط همسرم جهت معاینات و تشکیل پرونده به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند.
با وجود تمام این اتفاقات تا این لحظه نتوانستهام با خانوادهام تماس برقرار کنم و از حجم اتفاقات بیرون بیخبرم.
چند ماه پیش بود که ضیا نبوی بهدلیل اعلام وجود گسترده ساس در زندان اوین محاکمه و البته بهدلیل مستند بودن گفتههایش تبرئه شد.
ساس همچنان از سر و کول زندانیان بالا میرود. مواد مخدر در اینجا بیداد میکند. حیاط زندان بهدلیل مصرف مواد بهصورت علنی در مقابل دوربینهای فعال زندان، غیر قابل استفاده شده است. نیمه شبها بهسختی میشود دستشویی خالی پیدا کرد، چرا که مصرفکنندگان مواد گاهی دو نفره در یک دستشویی مشترکا مشغول استفاده از موادند.
این اتفاقها در حالی رخ میدهند که تمام توجه روی زندانیان سیاسی است و مدام تحت نظر و پیگردند.
کوچکترین اعتراض و ایرادی به عملکرد مدیران زندان بهشدت سرکوب میشود. آنها از قوانین خود نوشته نیز تبعیت نمیکنند. ظرف ۲۴ ساعت گذشته تلفن ۵ تن از ما، صرفا بهدلیل تماس با خانواده و پیگیری احوال خانوادهام غیرفعال شده است.
همین چند روز پیش بود که آقای نوریزاد توسط یکی از زندانیان مالی از ناحیه سر به قصد کشت مورد حمله قرار گرفت که خوشبختانه نجات پیدا کرد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/2s4jnuvy
#رضا_خندان #بیانیه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه رضا خندان از زندان اوین: «تا رسیدن به حقوق قانونیام اعتصاب غذا خواهم کرد»
از عصر چهارشنبه بهدنبال حمله به خانوادهام و ضرب و شتم پسر ۱۷ سالهام در سالن ملاقات و قطع ارتباطم با خانواده دست به اعتصاب غذا زدهام و تا رسیدن به حقوق قانونی و اعاده حیثیت از خانوادهام و تغییر شرایط اداره زندان ادامه خواهم داد. باشد تا روزی سایه وحشت و استبداد از کشور عزیزمان دور شود.
شش سال و نیم پیش، من و دوست فرهیختهام، فرهاد میثمی، همسرم نسرین و تعداد دیگری از دوستان، در پی سالها مبارزه زنان برای بهدست آوردن حقوق بدیهیشان، دست بهکار شدیم تا به نوبهی خود سهم اندکی در راه احقاق حق آزادی پوشش زنان داشته باشیم.
ما به مدنیترین و متمدنانهترین شکل ممکن به حجاب اجباری اعتراض کردیم. «جنایتی» که ما مرتکب شدیم نوشتن یک جمله بود: «من به حجاب اجباری اعتراض دارم.»
در آن سال فرهاد میثمی بازداشت و بارها دست به اعتصاب غذا های طولانی و نفس گیر زد که در یک مورد منجر به آزادی موقت من از زندان شد. همزمان با بازداشت من و فرهاد عده زیادی از دوستان احضار و تهدید شدند.
بیش از شش سال و نیم است، چه در زندان و چه بیرون، درگیر پروندهای هستم که جرمام نوشتن جملهی مورد اشاره بوده است.
اکنون که به گذشته نگاه می کنم و حقوقی که زنان ایران با وجود تغییر نکردن قانون حجاب، با چنگ و دندان و جانفشانیها و فداکاریهای خیره کننده خود کم و بیش به دست آوردهاند و همچنان با قدرت از آن محافظت میکنند، به کارمان افتخار میکنم و مطمئنام که راه را درست پیمودهایم.
بازداشت امثال من و فعالان جنبش زنان و معترضان به حجاب اجباری آخرین تلاشهای مذبوحانه و بیخردانه ای است که میشود انجام داد.
قریب دو ماه است از ورود همسر و دخترم (در مدتی که ایران بود) به بهانهی نداشتن حجاب اجباری جلوگیری میکنند. این در حالی است که من دقیقا بهدلیل اعتراض به حجاب اجباری زندانی شدهام.
در ادامهی مزاحمتها و فشارهای گوناگون بهویژه در روزهای ملاقات، چهارشنبهی گذشته با اینکه با ملاقات حضوریام بهصورت کتبی و شفاهی موافقت کرده بودند و من با در دست داشتن برگهی ملاقات حضوری حاضر شده بودم، از ملاقاتم جلوگیری کردند.
.
همزمان با ممانعت از ملاقات حضوری، کارت تلفنام را نیز غیر فعال کردند تا از وضعیت وحشتناک پیش آمده برای خانوادهام در آن سوی سالن ملاقات خبردار نشوم.
از طریق تلفن هم بندیام متوجه گوشهای از اتفاقات هولناک آن سوی سالن ملاقات شدم که بلافاصله کارت تلفن همبندیام را نیز از کار انداختند.
اکنون که این خطوط را مینویسم با چند واسطه خبردار شدهام چندین تن از ماموران سالن ملاقات بهدلیل اعتراض فرزندمان، نیما بابت لغو ناگهانی ملاقات حضوری به او حمله کرده و او را بهشدت کتک زدهاند.
حال مادر کهنسال و بیمارم با دیدن این صحنهها وخیم شده و او را به بیمارستان منتقل کردهاند. نیما به همراه ماموران به کلانتری ولنجک منتقل شده است. عصر چهارشنبه پس از آزادی نیمای عزیزم، توسط همسرم جهت معاینات و تشکیل پرونده به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند.
با وجود تمام این اتفاقات تا این لحظه نتوانستهام با خانوادهام تماس برقرار کنم و از حجم اتفاقات بیرون بیخبرم.
چند ماه پیش بود که ضیا نبوی بهدلیل اعلام وجود گسترده ساس در زندان اوین محاکمه و البته بهدلیل مستند بودن گفتههایش تبرئه شد.
ساس همچنان از سر و کول زندانیان بالا میرود. مواد مخدر در اینجا بیداد میکند. حیاط زندان بهدلیل مصرف مواد بهصورت علنی در مقابل دوربینهای فعال زندان، غیر قابل استفاده شده است. نیمه شبها بهسختی میشود دستشویی خالی پیدا کرد، چرا که مصرفکنندگان مواد گاهی دو نفره در یک دستشویی مشترکا مشغول استفاده از موادند.
این اتفاقها در حالی رخ میدهند که تمام توجه روی زندانیان سیاسی است و مدام تحت نظر و پیگردند.
کوچکترین اعتراض و ایرادی به عملکرد مدیران زندان بهشدت سرکوب میشود. آنها از قوانین خود نوشته نیز تبعیت نمیکنند. ظرف ۲۴ ساعت گذشته تلفن ۵ تن از ما، صرفا بهدلیل تماس با خانواده و پیگیری احوال خانوادهام غیرفعال شده است.
همین چند روز پیش بود که آقای نوریزاد توسط یکی از زندانیان مالی از ناحیه سر به قصد کشت مورد حمله قرار گرفت که خوشبختانه نجات پیدا کرد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/2s4jnuvy
#رضا_خندان #بیانیه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قوه قضاییه برای رضا بابک و مرضیه برومند به دلیل دست دادن در جشنواره فجر پرونده باز کرد
خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه، اعلام کرد برای مرضیه برومند و رضا بابک، دو هنرمند سینما، به دلیل دست دادن روی سن در جشنواره حکومتی فیلم فجر پرونده قضایی تشکیل شده است. رسانه قوه قضاییه افزود روند دادرسی این پرونده طی «روزهای گذشته» انجام شده است.
لازم به ذکر است، مهدی شب زندهدار، عضو شورای نگهبان دست دادن و گفتن «کلمات معاشقهآمیز در ملا عام» بین مرضیه برومند و رضا بابک، هنرمندان پیشکسوت سینما در جشنواره فیلم فجر را «فحشا» و موجب «خجالتزده» شدن دانست.
او در این باره گفت: «گرانیها و اقتصاد ازیکطرف که البته ممکن است، توجیههای موجهی داشته باشد، اما برخی امور که شبیه فحشا هست، اگر نگوییم فحشا است.»
به گفته او وزیر ارشاد باید پس از دیدن این صحن بلند میشد و اعتراض میکرد یا «از مجلس بیرون میرفت که بدانند جمهوری اسلامی این چنین نیست.»
#نه_به_جمهورى_اسلامى #حکومت_ایدئولوژیک #مرضیه_برومند #رضا_بابک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه، اعلام کرد برای مرضیه برومند و رضا بابک، دو هنرمند سینما، به دلیل دست دادن روی سن در جشنواره حکومتی فیلم فجر پرونده قضایی تشکیل شده است. رسانه قوه قضاییه افزود روند دادرسی این پرونده طی «روزهای گذشته» انجام شده است.
لازم به ذکر است، مهدی شب زندهدار، عضو شورای نگهبان دست دادن و گفتن «کلمات معاشقهآمیز در ملا عام» بین مرضیه برومند و رضا بابک، هنرمندان پیشکسوت سینما در جشنواره فیلم فجر را «فحشا» و موجب «خجالتزده» شدن دانست.
او در این باره گفت: «گرانیها و اقتصاد ازیکطرف که البته ممکن است، توجیههای موجهی داشته باشد، اما برخی امور که شبیه فحشا هست، اگر نگوییم فحشا است.»
به گفته او وزیر ارشاد باید پس از دیدن این صحن بلند میشد و اعتراض میکرد یا «از مجلس بیرون میرفت که بدانند جمهوری اسلامی این چنین نیست.»
#نه_به_جمهورى_اسلامى #حکومت_ایدئولوژیک #مرضیه_برومند #رضا_بابک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در اعتراض به ۴۶ سال استبداد، سرکوب، اعدام، خشونت، سانسور و دههی زجر، سه تن از زندانیان سیاسی به نامهای زرتشت احمدی راغب، آرشام رضایی و رضا محمد حسینی، محبوس در زندان قزلحصار، از چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۳، هر روز با سر دادن فریادهایی همچون:
«جمهوری اسلامی واژگون باید گردد!»
«حکومت اعدامی نابود باید گردد!»
«این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت!»
«زندانی سیاسی آزاد باید گردد!»
اعتراض مدنی خود را علیه دیکتاتوری اعلام میکنند.
#بیانیه #دهه_زجر #نه_به_جمهوری_اسلامی #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جمهوری اسلامی واژگون باید گردد!»
«حکومت اعدامی نابود باید گردد!»
«این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت!»
«زندانی سیاسی آزاد باید گردد!»
اعتراض مدنی خود را علیه دیکتاتوری اعلام میکنند.
#بیانیه #دهه_زجر #نه_به_جمهوری_اسلامی #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی که تحمل دلنوشتههای یک مادر داغدار را ندارند...
ماهمنیر مولاییراد، مادر جاویدنام کیان پیرفلک، در صفحه اینستاگرامش نوشت که «مجبور» است صفحهای که برای زنده نگاه داشتن نام و یاد کیان پیرفلک و پویا مولاییراد بود را ببندد:
«به نام خدای رنگینکمان
درود خدمت همه شما انسانهای نیک اندیش و آزاده
من ماه منیر مولائی راد هستم مادر جاوید نام کیان پیرفلک
بنا به دلایلی مجبورم این پیج که برای زنده نگهداشتن نام و یاد کیان و پویای عزیزم بود و تنها صفحه رسمی بنده میباشد را ببندم
درود یزدان برشما دوستان و سپاس بی کران که در این دوسال من و خانواده ام را تنها نگذاشتید.
در پناه خدای رنگین کمان متحد و سر بلند باشید.»
پسر و پسر عمویش را کشتند، همسرش را دچار معلولیت کردند، فشار شدیدی را طی این چند سال بر این خانواده تحمیل کردند، اجازه دیدار برخی افراد را با آنها ندادند، صفحه اینستاگرام قبلیاش را بستند و حالا او را مجبور کردهاند که صفحه جدیدش را هم ببندد...
حکومتی که ادعای اقتدار میکند، اینقدر در برابر یک مادر دادخواه، ضعیف است و از او میهراسد.
#کیان_پیرفلک
#پویا_مولائی
#ماهمنیر_مولایی
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ماهمنیر مولاییراد، مادر جاویدنام کیان پیرفلک، در صفحه اینستاگرامش نوشت که «مجبور» است صفحهای که برای زنده نگاه داشتن نام و یاد کیان پیرفلک و پویا مولاییراد بود را ببندد:
«به نام خدای رنگینکمان
درود خدمت همه شما انسانهای نیک اندیش و آزاده
من ماه منیر مولائی راد هستم مادر جاوید نام کیان پیرفلک
بنا به دلایلی مجبورم این پیج که برای زنده نگهداشتن نام و یاد کیان و پویای عزیزم بود و تنها صفحه رسمی بنده میباشد را ببندم
درود یزدان برشما دوستان و سپاس بی کران که در این دوسال من و خانواده ام را تنها نگذاشتید.
در پناه خدای رنگین کمان متحد و سر بلند باشید.»
پسر و پسر عمویش را کشتند، همسرش را دچار معلولیت کردند، فشار شدیدی را طی این چند سال بر این خانواده تحمیل کردند، اجازه دیدار برخی افراد را با آنها ندادند، صفحه اینستاگرام قبلیاش را بستند و حالا او را مجبور کردهاند که صفحه جدیدش را هم ببندد...
حکومتی که ادعای اقتدار میکند، اینقدر در برابر یک مادر دادخواه، ضعیف است و از او میهراسد.
#کیان_پیرفلک
#پویا_مولائی
#ماهمنیر_مولایی
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech