یاسر الوندیانی تجربهای از روزی بیان کرد که پزشکان پس از عمل جراحی چشمش از بازگشت بینایی قطع امید کردند
اما او با وجود همه درد و رنجی که متحمل شده نوشت:
«این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.»
متن کامل نوشته یاسر به شرح زیر است:
۲ سال پیش دقیقاً همین تاریخ چهارمین عملم را انجام دادم.
حالا جدا از اینکه همراه نداشتم، به واسطه اینکه رفیقام یا زندان بودن یا فراری و توسط برخی از عزیزانم هم تحریم شده بودم چون بعد از آسیبم میرفتم تو اعتراضات.
عمل تموم شد اما بعد ریکاوری از بیهوشی، دیگه مثل دفعات قبل سریع پانسمان رو برنداشتم. عملای قبلی سریع برش میداشتم و چشم راستم رو میبستم که بفهمم میبینم یا نه، عمل تأثیری داشته یا نه.
منتظر موندم... شب، یوقتایی گوشی و خبرها رو چک میکردم.
صبح که شد، حدود ساعت ۹، دکتر اومد تو بخش امید فارابی. بچههای چشم اونجا رو خوب بلدن.
صف عملشدههای دیروز زیاد بود.
یک سری که آسیبدیده اعتراضات بودن، میگفتن تو کار صدمه دیدن.
چند نفری هم همیشه بهخاطر الکل تقلبی بود.
بعدها یادمه تو یکی از عملهای علی طاحونه، کسی که میخواست بیناییش رو بسنجه، وقتی متوجه دید خیلی کمش شد، با یه حالت بدی گفت: الکل خوردی؟
علی هم با اون لهجه جنوبی گفت: نه، ساچمه خوردم.
رفتم پیش دکتر. پانسمان رو برداشت و نشستم پشت چشمی، معاینه کرد اما بازم خبری از دید نبود.
گفتم: دکتر، به من بگو چشمم خوب میشه یا نه؟
گفت: ما همه تلاشمون رو کردیم. ظاهر چشمت بد نیست، بهترم میشه. اما هنوز رد ساچمه و رد شدنش از کاسه چشم معلومه. ۳ تا به داخل چشمت خورده و یکیش چشم رو رد کرده بود.
تا زمانی که علم پزشکی به پیوند شبکیه نرسه، حرفی نمیشه زد.
و یه صحبتی که همیشه میکردن که بهمون روحیه بدن: شکر کن دو چشمت نخورده.
واقعاً شوکم میکرد این حرف.
کارای ترخیص رو کردم و اومدم بیرون.
دقیق نمیدونستم کجا میخوام برم. شهر خودم هم اوضاع خوب نبود.
پیاده راه افتادم تا میدون انقلاب. تو مسیر، هنوز وحشت سرکوبگرها و اتحاد مردم رو میشد با رژهی پیاده و سوارههاشون دید.
سخت بود اما داشتم به خودم میگفتم: دیگه تا زندهای، باید با یه چشم دنیا رو ببینی.
گرچه کارم جوری بود که ساخت اون ظرافتها با یه چشم خیلی سختتر میشد.
روزای عجیبی بود. خیلی خاطرهها دارم از اون روزا.
۲ سال و چند ماه میگذره از شروع اعتراضات ۱۴۰۱.
خیلیا بعد اون روزا دیگه نتونستن یه زندگی عادی داشته باشن و زندگی براشون یه شکل دیگه شد.
خیلی صحبتها شنیدم در مورد خودم؛ نقد، قدردانی، محبت و...
اما این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.
پاینده ایران.
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما او با وجود همه درد و رنجی که متحمل شده نوشت:
«این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.»
متن کامل نوشته یاسر به شرح زیر است:
۲ سال پیش دقیقاً همین تاریخ چهارمین عملم را انجام دادم.
حالا جدا از اینکه همراه نداشتم، به واسطه اینکه رفیقام یا زندان بودن یا فراری و توسط برخی از عزیزانم هم تحریم شده بودم چون بعد از آسیبم میرفتم تو اعتراضات.
عمل تموم شد اما بعد ریکاوری از بیهوشی، دیگه مثل دفعات قبل سریع پانسمان رو برنداشتم. عملای قبلی سریع برش میداشتم و چشم راستم رو میبستم که بفهمم میبینم یا نه، عمل تأثیری داشته یا نه.
منتظر موندم... شب، یوقتایی گوشی و خبرها رو چک میکردم.
صبح که شد، حدود ساعت ۹، دکتر اومد تو بخش امید فارابی. بچههای چشم اونجا رو خوب بلدن.
صف عملشدههای دیروز زیاد بود.
یک سری که آسیبدیده اعتراضات بودن، میگفتن تو کار صدمه دیدن.
چند نفری هم همیشه بهخاطر الکل تقلبی بود.
بعدها یادمه تو یکی از عملهای علی طاحونه، کسی که میخواست بیناییش رو بسنجه، وقتی متوجه دید خیلی کمش شد، با یه حالت بدی گفت: الکل خوردی؟
علی هم با اون لهجه جنوبی گفت: نه، ساچمه خوردم.
رفتم پیش دکتر. پانسمان رو برداشت و نشستم پشت چشمی، معاینه کرد اما بازم خبری از دید نبود.
گفتم: دکتر، به من بگو چشمم خوب میشه یا نه؟
گفت: ما همه تلاشمون رو کردیم. ظاهر چشمت بد نیست، بهترم میشه. اما هنوز رد ساچمه و رد شدنش از کاسه چشم معلومه. ۳ تا به داخل چشمت خورده و یکیش چشم رو رد کرده بود.
تا زمانی که علم پزشکی به پیوند شبکیه نرسه، حرفی نمیشه زد.
و یه صحبتی که همیشه میکردن که بهمون روحیه بدن: شکر کن دو چشمت نخورده.
واقعاً شوکم میکرد این حرف.
کارای ترخیص رو کردم و اومدم بیرون.
دقیق نمیدونستم کجا میخوام برم. شهر خودم هم اوضاع خوب نبود.
پیاده راه افتادم تا میدون انقلاب. تو مسیر، هنوز وحشت سرکوبگرها و اتحاد مردم رو میشد با رژهی پیاده و سوارههاشون دید.
سخت بود اما داشتم به خودم میگفتم: دیگه تا زندهای، باید با یه چشم دنیا رو ببینی.
گرچه کارم جوری بود که ساخت اون ظرافتها با یه چشم خیلی سختتر میشد.
روزای عجیبی بود. خیلی خاطرهها دارم از اون روزا.
۲ سال و چند ماه میگذره از شروع اعتراضات ۱۴۰۱.
خیلیا بعد اون روزا دیگه نتونستن یه زندگی عادی داشته باشن و زندگی براشون یه شکل دیگه شد.
خیلی صحبتها شنیدم در مورد خودم؛ نقد، قدردانی، محبت و...
اما این زخم برای من فقط یه یادبود که بهم یادآوری کنه توی اون همه درد و رنج سرکوب ایران، بیتفاوت نبودم.
اما امروز، برای چشمی که ۲ سال و ۵ ماه تنها شده، آرزو میکنم به تلافی این دردا، سقوط ضحاک و صبح آزادی رو ببینه.
قبلاً گفتم، الانم میگم:
با این زخم، بیش از پیشم.
پاینده ایران.
#یاسر_الوندیانی #چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دروغگویی انقلابیون
نجفی تهرانی از روحانیون منتقد در توئیتی در سال گذشته حکایتی از دروغگویی انقلابیون تعریف کرد که هرگز تکذیب نشد.
"حاج یحیی بچه درکه شمیران و از طرفدارهای پروپا قرص روزنامه #کیهان_شریعتمداری و از همرزمان جبهه و جنگ که هنوز زنده است تعریف میکرد زمان #انقلاب۵۷ به زور جنازه ای از سردخانه بیمارستان تجریش گرفتیم و آوردیم در راهپیمایی به عنوان شهید جا زدیم و شعار میدادیم این سند جنایت پهلوی."
پیش از آن هم آقای عمادالدین باقی، روزنامهنگار و فعال مدنی، پژوهشی درباره تعداد جانباختگان در جریان انقلاب ۵۷ انجام داده و در این زمینه آماری ارائه کرده بود که نشان از دروغ بودن ادعاهای انقلابیون دربارهی تعداد کشتهشدههای انقلاب میداد.
او تعداد کل کشتهشدگان نظام پیشین را در فاصلهی قیام خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ دست بالا ۳۴۱ تن، بر اساس "آمار بنیاد شهید" که مدتی در آن کار کرده، برآورد میکند؛ با این پرانتز که خود او معتقد است: "چون این آمار با گفتههای امام امت در تناقض میافتاد، تا سال ۲۰۰۳ میلادی نمیتوانست انتشار بیرونی پیدا کند".
با این که انقلابیون بارها اعلام کرده بودند که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، پانزده هزار نفر کشته شدهاند، عمادالدین باقی نوشته است که تمامی کشتهشدگان این روز، تنها ۳۲ تن بوده است که در ۱۹ نقطهی مختلف تهران کشته شدهاند.
در "جمعهی سیاه" هم، در ۱۷ شهریور ماه ۱۳۵۷ روی داد، باقی تعداد کل کشتهشدگان این رخداد را تنها ۶۴ تن، با توجه به کل "آمار بنیاد شهید" اعلام میکند و حتا میافزاید: «این ارقام مربوط به کسانی است که در بنیاد شهید پرونده دارند و با توجه به گسترهی جغرافیایی این بنیاد و نیز با گذشت بیش از دو دهه از انقلاب ممکن است [تنها] نام قربانیان بسیار معدودی ضبط نشده باشد، ولی این آمار بیانگر تعداد کل شهداست.»
آقای عمادالدين باقی شایعهها و دروغپردازیها را چنین توضیح میدهد:
"شایعات وسیع در همان روزها، حاکی از رقم بیش از سه هزار شهید بود و حتا برخی رقم بیش از ۴۰۰۰ [چهار هزار] و یا ۱۰۰۰۰ [ده هزار] شهید را هم ذکر کرده و گفتهاند: تنها ۱۰۰ کودک کمتر از ۲ سال کشته شدهاند!"
عمادالدين باقی، ضمن این که کل تعداد کشته شدگان ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در میدان ژالهی تهران (میدان شهدا) را تنها ۶۴ تن اعلام میکند، این را هم میافزاید که "در این روز، روی هم در ۱۵ نقطهی دیگر تهران [بجز میدان ژاله]، ۲۴ تن دیگر هم کشته شدهاند.
جالب این که به گفتهی باقی: «بر اساس آمارِ دولت وقت ایران در این روز تنها ۸۶ تن کشته و ۲۰۵ تن زخمی شدهاند، اما با این که آمار بنیاد شهید با آمار دولت وقت ایران مطابقت دارد، ولی هیچکس آمار کشته شدگان را از زبان حکومت [پیشین ایران] باور نکرد."
.
✔ کشته شدن حتی یک نفر منتقد، توسط حکومتها امری پذیرفته نیست، ولی طبعا دروغپردازی در تعداد کشتهها نقش زیادی در افزایش خشم تودههای مردم و وقوع جریان انقلاب ۵۷ داشته است و باید به عنوان یک واقعیت مورد توجه قرار گیرد.
از نظر برخی فقیهان شیعه، نسبت خلاف واقع دادن یا همان بهتان و تهمت و دروغ درباره اهل بدعت نه تنها حرام نیست، بلکه به قصد دفاع از اسلام و دین حق مستوجب ثواب اخروی هم هست! این روش کماکان در برخورد با مخالفان نظام جمهوری اسلامی ادامه دارد و روحانیتی که دم از اخلاق میزند حکومت خود را بر پایهی دروغ و بهتان بنا نهاده است.
#بهتان #دروغ #انقلاب۵۷ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نجفی تهرانی از روحانیون منتقد در توئیتی در سال گذشته حکایتی از دروغگویی انقلابیون تعریف کرد که هرگز تکذیب نشد.
"حاج یحیی بچه درکه شمیران و از طرفدارهای پروپا قرص روزنامه #کیهان_شریعتمداری و از همرزمان جبهه و جنگ که هنوز زنده است تعریف میکرد زمان #انقلاب۵۷ به زور جنازه ای از سردخانه بیمارستان تجریش گرفتیم و آوردیم در راهپیمایی به عنوان شهید جا زدیم و شعار میدادیم این سند جنایت پهلوی."
پیش از آن هم آقای عمادالدین باقی، روزنامهنگار و فعال مدنی، پژوهشی درباره تعداد جانباختگان در جریان انقلاب ۵۷ انجام داده و در این زمینه آماری ارائه کرده بود که نشان از دروغ بودن ادعاهای انقلابیون دربارهی تعداد کشتهشدههای انقلاب میداد.
او تعداد کل کشتهشدگان نظام پیشین را در فاصلهی قیام خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ دست بالا ۳۴۱ تن، بر اساس "آمار بنیاد شهید" که مدتی در آن کار کرده، برآورد میکند؛ با این پرانتز که خود او معتقد است: "چون این آمار با گفتههای امام امت در تناقض میافتاد، تا سال ۲۰۰۳ میلادی نمیتوانست انتشار بیرونی پیدا کند".
با این که انقلابیون بارها اعلام کرده بودند که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، پانزده هزار نفر کشته شدهاند، عمادالدین باقی نوشته است که تمامی کشتهشدگان این روز، تنها ۳۲ تن بوده است که در ۱۹ نقطهی مختلف تهران کشته شدهاند.
در "جمعهی سیاه" هم، در ۱۷ شهریور ماه ۱۳۵۷ روی داد، باقی تعداد کل کشتهشدگان این رخداد را تنها ۶۴ تن، با توجه به کل "آمار بنیاد شهید" اعلام میکند و حتا میافزاید: «این ارقام مربوط به کسانی است که در بنیاد شهید پرونده دارند و با توجه به گسترهی جغرافیایی این بنیاد و نیز با گذشت بیش از دو دهه از انقلاب ممکن است [تنها] نام قربانیان بسیار معدودی ضبط نشده باشد، ولی این آمار بیانگر تعداد کل شهداست.»
آقای عمادالدين باقی شایعهها و دروغپردازیها را چنین توضیح میدهد:
"شایعات وسیع در همان روزها، حاکی از رقم بیش از سه هزار شهید بود و حتا برخی رقم بیش از ۴۰۰۰ [چهار هزار] و یا ۱۰۰۰۰ [ده هزار] شهید را هم ذکر کرده و گفتهاند: تنها ۱۰۰ کودک کمتر از ۲ سال کشته شدهاند!"
عمادالدين باقی، ضمن این که کل تعداد کشته شدگان ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در میدان ژالهی تهران (میدان شهدا) را تنها ۶۴ تن اعلام میکند، این را هم میافزاید که "در این روز، روی هم در ۱۵ نقطهی دیگر تهران [بجز میدان ژاله]، ۲۴ تن دیگر هم کشته شدهاند.
جالب این که به گفتهی باقی: «بر اساس آمارِ دولت وقت ایران در این روز تنها ۸۶ تن کشته و ۲۰۵ تن زخمی شدهاند، اما با این که آمار بنیاد شهید با آمار دولت وقت ایران مطابقت دارد، ولی هیچکس آمار کشته شدگان را از زبان حکومت [پیشین ایران] باور نکرد."
.
✔ کشته شدن حتی یک نفر منتقد، توسط حکومتها امری پذیرفته نیست، ولی طبعا دروغپردازی در تعداد کشتهها نقش زیادی در افزایش خشم تودههای مردم و وقوع جریان انقلاب ۵۷ داشته است و باید به عنوان یک واقعیت مورد توجه قرار گیرد.
از نظر برخی فقیهان شیعه، نسبت خلاف واقع دادن یا همان بهتان و تهمت و دروغ درباره اهل بدعت نه تنها حرام نیست، بلکه به قصد دفاع از اسلام و دین حق مستوجب ثواب اخروی هم هست! این روش کماکان در برخورد با مخالفان نظام جمهوری اسلامی ادامه دارد و روحانیتی که دم از اخلاق میزند حکومت خود را بر پایهی دروغ و بهتان بنا نهاده است.
#بهتان #دروغ #انقلاب۵۷ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ محل سکونت روح الله خمینی رهبر مستضعفان جهان: باغ ویلای ۴هزار متری خسروشاهی و از گرانترین خانههای تهران
جماران _تهران
◼️خانه محقری که سالها جلوی دوربینها به ملت نشان دادند، در واقع اتاق سرایداری این ویلا باغ بود، که از درب پشتی به این باغ راه داشت و از سمت دیگر به حسینیه جماران
دو رویی، عوامفریبی و ریاکاری از ویژگیهای بارز روح الله خمینی بود.
ـ متن و ویدیو ارسالی
#خمینی #جماران #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جماران _تهران
◼️خانه محقری که سالها جلوی دوربینها به ملت نشان دادند، در واقع اتاق سرایداری این ویلا باغ بود، که از درب پشتی به این باغ راه داشت و از سمت دیگر به حسینیه جماران
دو رویی، عوامفریبی و ریاکاری از ویژگیهای بارز روح الله خمینی بود.
ـ متن و ویدیو ارسالی
#خمینی #جماران #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech