Forwarded from تواناتک Tavaanatech
نامگذاری #کتابخانه دانشکده ریاضی دانشگاه شریف به نام #مریم_میرزاخانی
https://www.instagram.com/p/BIUaTHHg_GD/
@tavaanatech
https://www.instagram.com/p/BIUaTHHg_GD/
@tavaanatech
Instagram
تواناتک
. نامگذاری #کتابخانه دانشکده ریاضی دانشگاه شریف به نام #مریم_میرزاخانی کتابخانه #دانشکده_ریاضیات #دانشگاه_شریف به نام مریم میرزاخانی نامگذاری شد. مریم میرزاخانی، 39 ساله و نابغه ریاضی در ماه مارس امسال نیز به عضویت آکادمی ملی علوم امریکا درآمد. وی تنها چهره…
- مریم میرزاخانی در بستر بیماری
goo.gl/gLsR7B
بنا به اخبار رسیده به آموزشکده توانا، «مریم میرزاخانی» - نابغه ریاضی ایرانی - که اکنون در آمریکا زندگی می کند متاسفانه با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند. او چندین سال است که با این بیماری دست به گریبان است و اکنون این بیماری به مراحل پیشرفته تری رسیده است و برخی از سایت های خبری از بستری شدن او در بیمارستان خبر داده اند.
مریم میرزاخانی، که استاد دانشگاه استنفورد هم هست، سه سال پیش برنده «مدال فیلدز» شد که یک جایزه بسیار معتبر در دنیای ریاضیات است و او نخستین زنی بود که توانست این جایزه را دریافت کند. به این جایزه «نوبل ریاضیات» هم گفته می شود. او همچنین اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی در ایران مدال طلا گرفت.
میرزاخانی که اکنون ۴۰ ساله است در تهران به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان که بخشی از آن در مدرسه فرزانگان تهران طی شد، به دانشگاه صنعتی شریف راه یافت. او در این دانشگاه ریاضی خواند و برای ادامه تحصیلات در مقطع دکتری به دانشگاه هاروارد رفت. او پس از تکمیل تحصیلات عالی مدتی در دانشگاه پرینستون و سپس در دانشگاه استنفورد به تدریس مشغول شد. او در سن ۳۱ سالگی به استادی دانشگاه استنفورد رسید که چنین جایگاهی در چنین سنی حکایت از نبوغ و تلاش این زن دارد.
- آموزشکده توانا برای مریم میرزاخانی آرزوی سلامتی و بهبودی دارد.
- کارتون مانا نیستانی در ارتباط با مریم میرزاخانی:
http://bit.ly/1uY7bH3
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/gLsR7B
بنا به اخبار رسیده به آموزشکده توانا، «مریم میرزاخانی» - نابغه ریاضی ایرانی - که اکنون در آمریکا زندگی می کند متاسفانه با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند. او چندین سال است که با این بیماری دست به گریبان است و اکنون این بیماری به مراحل پیشرفته تری رسیده است و برخی از سایت های خبری از بستری شدن او در بیمارستان خبر داده اند.
مریم میرزاخانی، که استاد دانشگاه استنفورد هم هست، سه سال پیش برنده «مدال فیلدز» شد که یک جایزه بسیار معتبر در دنیای ریاضیات است و او نخستین زنی بود که توانست این جایزه را دریافت کند. به این جایزه «نوبل ریاضیات» هم گفته می شود. او همچنین اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی در ایران مدال طلا گرفت.
میرزاخانی که اکنون ۴۰ ساله است در تهران به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان که بخشی از آن در مدرسه فرزانگان تهران طی شد، به دانشگاه صنعتی شریف راه یافت. او در این دانشگاه ریاضی خواند و برای ادامه تحصیلات در مقطع دکتری به دانشگاه هاروارد رفت. او پس از تکمیل تحصیلات عالی مدتی در دانشگاه پرینستون و سپس در دانشگاه استنفورد به تدریس مشغول شد. او در سن ۳۱ سالگی به استادی دانشگاه استنفورد رسید که چنین جایگاهی در چنین سنی حکایت از نبوغ و تلاش این زن دارد.
- آموزشکده توانا برای مریم میرزاخانی آرزوی سلامتی و بهبودی دارد.
- کارتون مانا نیستانی در ارتباط با مریم میرزاخانی:
http://bit.ly/1uY7bH3
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. - مریم میرزاخانی در بستر بیماری . بنا به اخبار رسیده به آموزشکده توانا، «مریم میرزاخانی» - نابغه ریاضی ایرانی - که اکنون در آمریکا زندگی می کند متاسفانه با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند. او چندین سال است که با این بیماری دست به گریبان است و اکنون این…
وقتی می گوییم عزادار "مریم میرزاخانی" هستیم، از کدام عزا صحبت میکنیم؟
نمی شود گفت که مریم دیگر در میان ما نیست. او دیری است که در میان ما نیست و در حقیقت هیچگاه در میان ما نبوده و از ما نبوده است. میان ما بودن، تحمل و شرایطی میخواهد که نمی وان از امثال مریم انتظار تحملاش را داشت. نه مریم میتوانست در میان ما باشد و نه آن علم که او مسیر آن را میپویید یارای در میان ما بودن را دارد. نه فقط ما که دیگرانی از دیگر جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه هستند که "مریم"هاشان رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند.
مریمِ پاکستانیها "پرفسور عبدالسلام" بود. محمد عبدالسلام در سال ۱۹۷۹ جایزه نوبل فیزیک را به خاطر ارائه فرمولبندی واحدی برای نیروی الکترومغناطیس و نیروی هستهای ضعیف که برهمکنش الکتروضعیف نامیده میشود دریافت کرد.
این اولین جایزه نوبل مرتبط با علم بود که یک مسلمان موفق به دریافت آن شده بود (انورسادات رییس جمهور مصر پیشتر نوبل صلح را دریافت کرده بود)
عبدالسلام موطن خود را ترک کرد چون از پیروان آیین احمدیه بود. در این آیین پیامبر اسلام را خاتم پیامبران نمیدانند و متممی در قانون اساسی پاکستان وجود دارد که پیروان این آیین را به دلیل بدعت در اسلام، کافر و غیرمسلمان میداند. عبدالسلام به همین دلیل مجبور به ترک موطن خود شد چون جامعهای که او در آن میزیست ابتنای برعلم نداشت و مذهب و باور شهروندان بر علم یا تخصص آنان برتری داشت بنابراین هم مذهب او ملاک بود و هم جامعه مجالی را برای فرهنگ و علم تدارک ندیده بود
خود او در مصاحبهای درباره اینکه به جز نگاه مذهبی جامعه، مجالی برای علم هم نبود گفته بود:"در سال ۱۹۵۱ به لاهور برگشتم و در دانشگاه آنجا شروع به تدریس کردم. اما چون تنها فیزیکدان آن جا بودم کاملا” منزوی شدم. در آنجا بدست آوردن نشریات و ارتباط با موضوعهای مورد نظرم بسیار سخت بود. به این دلیل من مجبور شدم کشورم را ترک کنم تا فیزیکدان باقی بمانم نداشتن ارتباط میان دانشمندان کشورهای در حال توسعه بدترین نوع مصیبتی است که با آن روبرو هستند. دانشمندان این کشورها نسبت به کشورهای ثروتمندتر از سرمایه و فرصتهای کافی بهرهمند نیستند. در این کشورها هیچ گروه یا جماعتی که دارای فکر و کار مشترک در یک زمینه مشابه باشند وجود ندارد."
.
اگر دنیای علم امروز عزادار فقدان مریم است و این مصیبت از نظر معنوی قابل جبران نیست اما جای خالی مریم را مریمهای دیگری پر خواهند کرد زیرا خاصیت آن فضا، جاذب نوابغ و دانشمندان است چنانکه جاذب المپیادیهای ما ( کافی است آماری گرفته شود تا معلوم شود هر یک اکنون در کجا مشغول فعالیت هستند)، عزای ما برای مریم اما بیشتر حالتی احساسی دارد زیرا مریم، آن زمان که در میان ما بود نامش بیشتر با حادثه سانحه سقوط اتوبوس و مرگ نخبگان المپیادی ما و یک جایزه بینالمللی گره خورده بود و نه بیشتر، سخت و تلخ است اما اگرچه ما ملتی باهوش با فرهنگی دیرین و واجد توانمندیهای بالقوهای برای شکوفایی هستیم اما مریم در آن محیط مریم شد و گرنه برای اینجا که ماییم حتا روزی که سخن از کسب جایزه فیلدز شد، چالش اصلی چگونگی انتشار تصویر بدون پوشش او در صفحه اول روزنامه ها بود!
امروز معدود پاکستانیهایی که هیاهوی دعوای حیدری - نعمتی میان فرق مختلف اسلامی یا هندوان، آنها را به صرافت شناختن نخبگانشان انداخته مفتخر به نام پرفسور عبدالسلاماند، به پاکستان که بروید اما خواهید دید که بر سنگ قبر او، عبارت "مسلمان" را در جمله "اولین مسلمان برنده جایزه نوبل" خراشیده و محو کردهاند!
ادامه در پست بعدی
goo.gl/S2xQ3f
@Tavaana_TavaanaTech
نمی شود گفت که مریم دیگر در میان ما نیست. او دیری است که در میان ما نیست و در حقیقت هیچگاه در میان ما نبوده و از ما نبوده است. میان ما بودن، تحمل و شرایطی میخواهد که نمی وان از امثال مریم انتظار تحملاش را داشت. نه مریم میتوانست در میان ما باشد و نه آن علم که او مسیر آن را میپویید یارای در میان ما بودن را دارد. نه فقط ما که دیگرانی از دیگر جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه هستند که "مریم"هاشان رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند.
مریمِ پاکستانیها "پرفسور عبدالسلام" بود. محمد عبدالسلام در سال ۱۹۷۹ جایزه نوبل فیزیک را به خاطر ارائه فرمولبندی واحدی برای نیروی الکترومغناطیس و نیروی هستهای ضعیف که برهمکنش الکتروضعیف نامیده میشود دریافت کرد.
این اولین جایزه نوبل مرتبط با علم بود که یک مسلمان موفق به دریافت آن شده بود (انورسادات رییس جمهور مصر پیشتر نوبل صلح را دریافت کرده بود)
عبدالسلام موطن خود را ترک کرد چون از پیروان آیین احمدیه بود. در این آیین پیامبر اسلام را خاتم پیامبران نمیدانند و متممی در قانون اساسی پاکستان وجود دارد که پیروان این آیین را به دلیل بدعت در اسلام، کافر و غیرمسلمان میداند. عبدالسلام به همین دلیل مجبور به ترک موطن خود شد چون جامعهای که او در آن میزیست ابتنای برعلم نداشت و مذهب و باور شهروندان بر علم یا تخصص آنان برتری داشت بنابراین هم مذهب او ملاک بود و هم جامعه مجالی را برای فرهنگ و علم تدارک ندیده بود
خود او در مصاحبهای درباره اینکه به جز نگاه مذهبی جامعه، مجالی برای علم هم نبود گفته بود:"در سال ۱۹۵۱ به لاهور برگشتم و در دانشگاه آنجا شروع به تدریس کردم. اما چون تنها فیزیکدان آن جا بودم کاملا” منزوی شدم. در آنجا بدست آوردن نشریات و ارتباط با موضوعهای مورد نظرم بسیار سخت بود. به این دلیل من مجبور شدم کشورم را ترک کنم تا فیزیکدان باقی بمانم نداشتن ارتباط میان دانشمندان کشورهای در حال توسعه بدترین نوع مصیبتی است که با آن روبرو هستند. دانشمندان این کشورها نسبت به کشورهای ثروتمندتر از سرمایه و فرصتهای کافی بهرهمند نیستند. در این کشورها هیچ گروه یا جماعتی که دارای فکر و کار مشترک در یک زمینه مشابه باشند وجود ندارد."
.
اگر دنیای علم امروز عزادار فقدان مریم است و این مصیبت از نظر معنوی قابل جبران نیست اما جای خالی مریم را مریمهای دیگری پر خواهند کرد زیرا خاصیت آن فضا، جاذب نوابغ و دانشمندان است چنانکه جاذب المپیادیهای ما ( کافی است آماری گرفته شود تا معلوم شود هر یک اکنون در کجا مشغول فعالیت هستند)، عزای ما برای مریم اما بیشتر حالتی احساسی دارد زیرا مریم، آن زمان که در میان ما بود نامش بیشتر با حادثه سانحه سقوط اتوبوس و مرگ نخبگان المپیادی ما و یک جایزه بینالمللی گره خورده بود و نه بیشتر، سخت و تلخ است اما اگرچه ما ملتی باهوش با فرهنگی دیرین و واجد توانمندیهای بالقوهای برای شکوفایی هستیم اما مریم در آن محیط مریم شد و گرنه برای اینجا که ماییم حتا روزی که سخن از کسب جایزه فیلدز شد، چالش اصلی چگونگی انتشار تصویر بدون پوشش او در صفحه اول روزنامه ها بود!
امروز معدود پاکستانیهایی که هیاهوی دعوای حیدری - نعمتی میان فرق مختلف اسلامی یا هندوان، آنها را به صرافت شناختن نخبگانشان انداخته مفتخر به نام پرفسور عبدالسلاماند، به پاکستان که بروید اما خواهید دید که بر سنگ قبر او، عبارت "مسلمان" را در جمله "اولین مسلمان برنده جایزه نوبل" خراشیده و محو کردهاند!
ادامه در پست بعدی
goo.gl/S2xQ3f
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. وقتی می گوییم عزادار "مریم میرزاخانی" هستیم، از کدام عزا صحبت میکنیم؟ . نمی شود گفت که مریم دیگر در میان ما نیست. او دیری است که در میان ما نیست و در حقیقت هیچگاه در میان ما نبوده و از ما نبوده است. میان ما بودن، تحمل و شرایطی میخواهد که نمی وان از امثال…
ادامه پست قبلی
مذهب، پوشش، افکار، قومیت و هزار موضوع عرضی و حاشیهای دیگر هنوز چنان شاکله و محور اصلی ذهن و فرهنگ ما را در برگرفتهاند که مجالی برای اندیشه علم که نیازمند رهایی از این حواشی است، وجود ندارد. با این شرایط و این نگاه، علمی هم، اگر گاهی تجلی بیابد، موسمی و مستعجل است. رفتن مریم موجب تالم است اما عزای واقعی، میدان داری علم ستیزان و عالم هراسان و مرگ علم اندیشی و علم ورزی و علم فهمی و تفاخر به چیزی است که از خود فراری اش می دهی، این آن تناقض و عزایی است که باید بواسطه آن گِل بر سر بگیریم وگرنه این سرزمین پربار و نابغه خیز، بازهم مریم هایی را درخود خواهد دید که چه بسانبوغ شان از مریم میرزاخانی هم بیشتر باشد اما مادامیکه ذهن ما و جامعه ما و فرهنگ ما علم را -کماهو علم - به رسمیت نمی شناسد و نیمچه اقبالش به علم نیز به دلیل شائبه های غیرعلمی است و مادامیکه "مریمها" ، بذر ثمین ذهن و جان خود را تنها در خاکی دیگر قابل بارور شدن ببینند، تفاخر ما به مریم ها یا انتظارمان برای مریم های بعدی، وجه عقلانی ندارد و ما روزی می توانیم مفتخر به "مریم" ها باشیم که ارزش گوهر علم و عالمان را چنان که باید دریافته و شرایط بروز آن را چنان که در خور آن است، فراهم کرده باشیم.
.
مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد صبح امروز در سن ۴۰ سالگی دارفانی را وداع گفت.
میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» برنده مدال فیلدزشده بود که بالاترین جایزه در ریاضیات است. او نخستین زن و نخستین ایرانی برنده مدال فیلدز بود.
متن از سهند ایرانمهر
(تصویر پایین سمت چپ تصویر سنگ قبر پرفسور عبدالسلام و خراشیدن عبارت "مسلمان"بر روی آن)
goo.gl/S2xQ3f
@Tavaana_TavaanaTech
مذهب، پوشش، افکار، قومیت و هزار موضوع عرضی و حاشیهای دیگر هنوز چنان شاکله و محور اصلی ذهن و فرهنگ ما را در برگرفتهاند که مجالی برای اندیشه علم که نیازمند رهایی از این حواشی است، وجود ندارد. با این شرایط و این نگاه، علمی هم، اگر گاهی تجلی بیابد، موسمی و مستعجل است. رفتن مریم موجب تالم است اما عزای واقعی، میدان داری علم ستیزان و عالم هراسان و مرگ علم اندیشی و علم ورزی و علم فهمی و تفاخر به چیزی است که از خود فراری اش می دهی، این آن تناقض و عزایی است که باید بواسطه آن گِل بر سر بگیریم وگرنه این سرزمین پربار و نابغه خیز، بازهم مریم هایی را درخود خواهد دید که چه بسانبوغ شان از مریم میرزاخانی هم بیشتر باشد اما مادامیکه ذهن ما و جامعه ما و فرهنگ ما علم را -کماهو علم - به رسمیت نمی شناسد و نیمچه اقبالش به علم نیز به دلیل شائبه های غیرعلمی است و مادامیکه "مریمها" ، بذر ثمین ذهن و جان خود را تنها در خاکی دیگر قابل بارور شدن ببینند، تفاخر ما به مریم ها یا انتظارمان برای مریم های بعدی، وجه عقلانی ندارد و ما روزی می توانیم مفتخر به "مریم" ها باشیم که ارزش گوهر علم و عالمان را چنان که باید دریافته و شرایط بروز آن را چنان که در خور آن است، فراهم کرده باشیم.
.
مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد صبح امروز در سن ۴۰ سالگی دارفانی را وداع گفت.
میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» برنده مدال فیلدزشده بود که بالاترین جایزه در ریاضیات است. او نخستین زن و نخستین ایرانی برنده مدال فیلدز بود.
متن از سهند ایرانمهر
(تصویر پایین سمت چپ تصویر سنگ قبر پرفسور عبدالسلام و خراشیدن عبارت "مسلمان"بر روی آن)
goo.gl/S2xQ3f
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. وقتی می گوییم عزادار "مریم میرزاخانی" هستیم، از کدام عزا صحبت میکنیم؟ . نمی شود گفت که مریم دیگر در میان ما نیست. او دیری است که در میان ما نیست و در حقیقت هیچگاه در میان ما نبوده و از ما نبوده است. میان ما بودن، تحمل و شرایطی میخواهد که نمی وان از امثال…
مرمر مشفقي فعال حقوق زنان در وبلاگ خود نوشته است:
"سه سال پیش وقتی #مریم_میرزاخانی تنها زن و تنها ایرانی بود که جایزه فیلدز را گرفت روزنامه های ایران بدون استثنا عکسهایش را یا فوتوشاپ کردند و یا نقاشی کردند و یک لچک روی سرش گذاشتند. مریم علاقه ای به وارد شدن به موصوعات اجتماعی سیاسی نداشت و خودش را کاملا دور از فضای رسانه ایرانی نگهداشت. اما مسیح علینژاد سکوت نکرد و مثل همیشه او همفکران و همراهانش به این تجاوز اعتراض کردند. سه سال گذشت و تصویر مریم میرزاخانی بار دیگر بر صفحه اول روزنامههای ایران نقش بست. اینبار اما اکثریت عکس بی حجاب او را چاپ کردند. در این سه سال هیچ قانونی تغییر نکرده، دولت هم همان دولت است. اما یک چیز تغییر کرده. گفتمان درباره حجاب باز شده. این ممکن نبود مگر با پافشاری های مسیح علینژاد. این ممکن نبود مگر با شجاعت و جسارت زنان عادی داخل ایران که در سه سال اخیر عکس و فیلم فرستاده اند، پیام داده اند و از حق خود برای انتخاب پوشش دفاع کرده اند. حال هرچقدر حاسدان و غرضورزان و خودنخبهگران بگویند کمپین آزادیهای یواشکی تاثیری ندارد و سطحی است. هرچقدر بخواهند این تغییر را به دولت روحانی و رای مردم نسبت بدهند، خودشان بهتر از هرکس میدانند سرشان را زیر برف کرده اند و چشمشان را به روی واقعیت بسته اند.
به مسیح ، خودم و تمام عزیزانی که در این سالها پشت او ایستاده اند و بحث حجاب را به یکی از اولویتهای حقوق زنان تبدیل کرده اند خسته نباشید میگم . به تک تک زنانی که در این سه سال شجاعانه عکس و فیلم فرستادند و خواستههایشان را فریاد زدند درود میفرستم."
.
نظر شما چیست؟
توضیح:
تصویر از یک صفحه اصولگرا است. که مخالف مسیح علی نژاد است.
جالب اینکه تا پیش از این اثولگرایان تصویر بدون حجاب مریم میرزاخانی را منتشر نمیکردند.
goo.gl/dBK6H5
سخنرانی مسیح علینژاد در کنفرانس «زنان در جهان»
https://goo.gl/OPMJem
برای مریم میرزاخانی
کارتون از مانا نیستانی
goo.gl/dTsK1L
@Tavaana_TavaanaTech
"سه سال پیش وقتی #مریم_میرزاخانی تنها زن و تنها ایرانی بود که جایزه فیلدز را گرفت روزنامه های ایران بدون استثنا عکسهایش را یا فوتوشاپ کردند و یا نقاشی کردند و یک لچک روی سرش گذاشتند. مریم علاقه ای به وارد شدن به موصوعات اجتماعی سیاسی نداشت و خودش را کاملا دور از فضای رسانه ایرانی نگهداشت. اما مسیح علینژاد سکوت نکرد و مثل همیشه او همفکران و همراهانش به این تجاوز اعتراض کردند. سه سال گذشت و تصویر مریم میرزاخانی بار دیگر بر صفحه اول روزنامههای ایران نقش بست. اینبار اما اکثریت عکس بی حجاب او را چاپ کردند. در این سه سال هیچ قانونی تغییر نکرده، دولت هم همان دولت است. اما یک چیز تغییر کرده. گفتمان درباره حجاب باز شده. این ممکن نبود مگر با پافشاری های مسیح علینژاد. این ممکن نبود مگر با شجاعت و جسارت زنان عادی داخل ایران که در سه سال اخیر عکس و فیلم فرستاده اند، پیام داده اند و از حق خود برای انتخاب پوشش دفاع کرده اند. حال هرچقدر حاسدان و غرضورزان و خودنخبهگران بگویند کمپین آزادیهای یواشکی تاثیری ندارد و سطحی است. هرچقدر بخواهند این تغییر را به دولت روحانی و رای مردم نسبت بدهند، خودشان بهتر از هرکس میدانند سرشان را زیر برف کرده اند و چشمشان را به روی واقعیت بسته اند.
به مسیح ، خودم و تمام عزیزانی که در این سالها پشت او ایستاده اند و بحث حجاب را به یکی از اولویتهای حقوق زنان تبدیل کرده اند خسته نباشید میگم . به تک تک زنانی که در این سه سال شجاعانه عکس و فیلم فرستادند و خواستههایشان را فریاد زدند درود میفرستم."
.
نظر شما چیست؟
توضیح:
تصویر از یک صفحه اصولگرا است. که مخالف مسیح علی نژاد است.
جالب اینکه تا پیش از این اثولگرایان تصویر بدون حجاب مریم میرزاخانی را منتشر نمیکردند.
goo.gl/dBK6H5
سخنرانی مسیح علینژاد در کنفرانس «زنان در جهان»
https://goo.gl/OPMJem
برای مریم میرزاخانی
کارتون از مانا نیستانی
goo.gl/dTsK1L
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. مرمر مشفقي فعال حقوق زنان در وبلاگ خود نوشته است: "سه سال پیش وقتی #مریم_میرزاخانی تنها زن و تنها ایرانی بود که جایزه فیلدز را گرفت روزنامه های ایران بدون استثنا عکسهایش را یا فوتوشاپ کردند و یا نقاشی کردند و یک لچک روی سرش گذاشتند. مریم علاقه ای به وارد…