«احمد زیدآبادی»: از حکم زندان مرتضوی خوشحال نشدم!
احمد زیدآبادی می گوید: «از اجرای حکم دو سال زندان سعید مرتضوی خیلی از افراد خوشحال شدند؛ من اما دلیلی برای خوشحالی ندیدم».
استدلال احمد زیدآبادی شنیدنی ست. او میگوید: «در مورد سعید مرتضوی به نظرم کشف حقیقت صورت نگرفت. در واقع، نقش واقعی او در حوادث هولناک پس از انتخابات سال ۸۸ بخصوص تشکیل دادگاههای کذایی و فشار بر متهمان، همچنان در هالهای از ابهام است. از این رو، به راستی نمیدانم که دقیقاً به چه دلیل راهی زندان شد و سهم هر یک از اتهاماتش از جمله دخالتش در فاجعۀ کهریزک و طرح اتحاد و دوستی توطئه آمیزش با محمود احمدی نژاد، در صدور حکم زندان برای او تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است».
«به جای حکم زندان برای مرتضوی به نظرم شایسته تر این بود که از عموم قربانیان و محکومان زیر دست او خواسته شود تا در دادگاهی علنی از او طرح شکایت کنند و او هم به دفاع از خود بر خیزد. همین دادگاه به خودی خود مجازات مرتضوی بود و نیازی به فرستادنش به زندان هم نبود.».
او همچنین می گوید:«البته مطمئنم که در بند عمومی به سعید مرتضوی بد نخواهد گذشت». چرا؟ او در این زمینه از تجربه زندان قاتلان داریوش و پروانه فروهر می گوید.
«اینگونه افراد در روزهای نخست وردشان به بند، بعضاً مورد متلک پرانی و تمسخر و حتی تهدید برخی از زندانیان قرار میگیرند؛ اما آنها به سرعت از طریق نقل شیرین کاریهای خود در دورۀ خدمتشان و بازگویی خاطرات خود از افراد مشهور، جمع بسیاری را دور خود گرد میآورند و به نُقل محفل آنان تبدیل میشوند! با گذشت زمان، آنها از ادامۀ نفوذ خود در دستگاهها و نهادهای مختلف سخن به میان میآورند و بدینوسیله، جمعی زندانی مستأصل را به گشودن گره پروندهشان از طریق اعمال نفوذ خود امیدوار میکنند و به طمع میاندازد و از این طریق آنان را مرید خود میکنند. این مریدان در خوش خدمتی و حتی چاپلوسی آنان تا بدانجا پیش میروند که مبلغ بیگناهی و جوانمردی آنها در بین دیگر زندانیان میشوند و از دورهای به بعد، انجام کارهای شخصی آنها را نیز به دوش میگیرند به طوری که اجازه نمیدهند حتی دست به سیاه و سفید بزنند!بدین ترتیب، امثال مرتضوی به سرعت امپراتوری کوچک خود را در بند بنا میکنند و خودشان هم باورشان میشود که هم بیگناه و قربانیاند و هم در بین "مردم" از محبوبیت بالایی برخوردارند!
این درست اتفاقی است که برای قاتلان داریوش و پروانۀ فروهر در سالن سه بند هفت زندان اوین اتفاق افتاد. روزی که کاظمی و عالیخانی وارد بند شدند؛ بیشتر زندانیان با انزجار از آنها فاصله گرفتند اما روزی که از بند منتقل میشدند؛ جماعت بسیاری ضمن بدرقۀ آنها برای سلامتی و آزادیشان صلوات میفرستادند!».
bit.ly/2Jt923L
این مطلب خواندنی را از دست ندهید:
https://bit.ly/2Jqm6Xr
@Tavaana_TavaanaTech
احمد زیدآبادی می گوید: «از اجرای حکم دو سال زندان سعید مرتضوی خیلی از افراد خوشحال شدند؛ من اما دلیلی برای خوشحالی ندیدم».
استدلال احمد زیدآبادی شنیدنی ست. او میگوید: «در مورد سعید مرتضوی به نظرم کشف حقیقت صورت نگرفت. در واقع، نقش واقعی او در حوادث هولناک پس از انتخابات سال ۸۸ بخصوص تشکیل دادگاههای کذایی و فشار بر متهمان، همچنان در هالهای از ابهام است. از این رو، به راستی نمیدانم که دقیقاً به چه دلیل راهی زندان شد و سهم هر یک از اتهاماتش از جمله دخالتش در فاجعۀ کهریزک و طرح اتحاد و دوستی توطئه آمیزش با محمود احمدی نژاد، در صدور حکم زندان برای او تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است».
«به جای حکم زندان برای مرتضوی به نظرم شایسته تر این بود که از عموم قربانیان و محکومان زیر دست او خواسته شود تا در دادگاهی علنی از او طرح شکایت کنند و او هم به دفاع از خود بر خیزد. همین دادگاه به خودی خود مجازات مرتضوی بود و نیازی به فرستادنش به زندان هم نبود.».
او همچنین می گوید:«البته مطمئنم که در بند عمومی به سعید مرتضوی بد نخواهد گذشت». چرا؟ او در این زمینه از تجربه زندان قاتلان داریوش و پروانه فروهر می گوید.
«اینگونه افراد در روزهای نخست وردشان به بند، بعضاً مورد متلک پرانی و تمسخر و حتی تهدید برخی از زندانیان قرار میگیرند؛ اما آنها به سرعت از طریق نقل شیرین کاریهای خود در دورۀ خدمتشان و بازگویی خاطرات خود از افراد مشهور، جمع بسیاری را دور خود گرد میآورند و به نُقل محفل آنان تبدیل میشوند! با گذشت زمان، آنها از ادامۀ نفوذ خود در دستگاهها و نهادهای مختلف سخن به میان میآورند و بدینوسیله، جمعی زندانی مستأصل را به گشودن گره پروندهشان از طریق اعمال نفوذ خود امیدوار میکنند و به طمع میاندازد و از این طریق آنان را مرید خود میکنند. این مریدان در خوش خدمتی و حتی چاپلوسی آنان تا بدانجا پیش میروند که مبلغ بیگناهی و جوانمردی آنها در بین دیگر زندانیان میشوند و از دورهای به بعد، انجام کارهای شخصی آنها را نیز به دوش میگیرند به طوری که اجازه نمیدهند حتی دست به سیاه و سفید بزنند!بدین ترتیب، امثال مرتضوی به سرعت امپراتوری کوچک خود را در بند بنا میکنند و خودشان هم باورشان میشود که هم بیگناه و قربانیاند و هم در بین "مردم" از محبوبیت بالایی برخوردارند!
این درست اتفاقی است که برای قاتلان داریوش و پروانۀ فروهر در سالن سه بند هفت زندان اوین اتفاق افتاد. روزی که کاظمی و عالیخانی وارد بند شدند؛ بیشتر زندانیان با انزجار از آنها فاصله گرفتند اما روزی که از بند منتقل میشدند؛ جماعت بسیاری ضمن بدرقۀ آنها برای سلامتی و آزادیشان صلوات میفرستادند!».
bit.ly/2Jt923L
این مطلب خواندنی را از دست ندهید:
https://bit.ly/2Jqm6Xr
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
«احمد زیدآبادی»: از حکم زندان مرتضوی خوشحال نشدم! احمد زیدآبادی می گوید: «از اجرای حکم دو سال زندان سعید مرتضوی خیلی از افراد خوشحال شدند؛ من اما دلیلی برای خوشحالی ندیدم». استدلال احمد زیدآبادی شنیدنی ست. او میگوید: «در مورد سعید مرتضوی به نظرم کشف حقیقت…
قتل زهرا کاظمی به دست قاضی سعید مرتضوی
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2n5nvZ5
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی
@Tavaana_TavaanaTech
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2n5nvZ5
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. قتل زهرا کاظمی به دست قاضی سعید مرتضوی پروندهای که همچنان گشوده است ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده…