چه خبر خوبی:
«اولین شبکه تلویزیونی ویژه زنان در افغانستان آغاز به کار کرد.»
قرار است در این شبکه به مشکلات و همچنین پیشرفتهای زنان پرداخته شود، کشوری که تا همین چند سال پیش مردانِ طالبان در استادیومهای ورزشیاش زنان را شلاق میزدند و اعدام میکردند.
نه تنها جلوی دوربین، که این شبکه در تلاش است مدیران و سردبیرها و عوامل پشت صحنه هم همگی از مردان نباشند. هرچند حضور زنان در رسانههای افغانستان بی خطر نیست و آنها با چالشهای فراوانی روبه رو میشوند، اما با این همه حضور زنانِ جوان در رسانههای این کشور رو به افزایش است.
خاطره احمدی یکی از تهیه کنندهگان این شبکه گفته: «ما در تلاش هستیم که زنان را در بخش فلمبرداری و اتاق فرمان استخدام کنیم، اما تا حالا کسی مراجعه نکرده، فقط یک فلمبردار خانم داریم، اگر بار دیگر بیایید شاید همگیشان زنان باشند .
برگرفته از صفحه فیسبوک
Mohsen Farshidi
goo.gl/kV9uTD
مطلب مرتبط:
مینا کشورکمال، فمنیست و بنیانگذار اولین تشکل مستقل زنان افغانستان
http://bit.ly/2qg0k3I
@Tavaana_TavaanaTech
«اولین شبکه تلویزیونی ویژه زنان در افغانستان آغاز به کار کرد.»
قرار است در این شبکه به مشکلات و همچنین پیشرفتهای زنان پرداخته شود، کشوری که تا همین چند سال پیش مردانِ طالبان در استادیومهای ورزشیاش زنان را شلاق میزدند و اعدام میکردند.
نه تنها جلوی دوربین، که این شبکه در تلاش است مدیران و سردبیرها و عوامل پشت صحنه هم همگی از مردان نباشند. هرچند حضور زنان در رسانههای افغانستان بی خطر نیست و آنها با چالشهای فراوانی روبه رو میشوند، اما با این همه حضور زنانِ جوان در رسانههای این کشور رو به افزایش است.
خاطره احمدی یکی از تهیه کنندهگان این شبکه گفته: «ما در تلاش هستیم که زنان را در بخش فلمبرداری و اتاق فرمان استخدام کنیم، اما تا حالا کسی مراجعه نکرده، فقط یک فلمبردار خانم داریم، اگر بار دیگر بیایید شاید همگیشان زنان باشند .
برگرفته از صفحه فیسبوک
Mohsen Farshidi
goo.gl/kV9uTD
مطلب مرتبط:
مینا کشورکمال، فمنیست و بنیانگذار اولین تشکل مستقل زنان افغانستان
http://bit.ly/2qg0k3I
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. چه خبر خوبی: «اولین شبکه تلویزیونی ویژه زنان در افغانستان آغاز به کار کرد.» قرار است در این شبکه به مشکلات و همچنین پیشرفتهای زنان پرداخته شود، کشوری که تا همین چند سال پیش مردانِ طالبان در استادیومهای ورزشیاش زنان را شلاق میزدند و اعدام میکردند. نه…
رهایی از خشونت خانگی؛ دو دهه تلاش و پایداری زنان افغانستان
goo.gl/lSudvq
یاد آن روز گرامى كه قفس را بشكافم
سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم
من نه آن بيد ضعيفم كه زهر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست كه دايم به فغانم
- نادیا انجمن
در میان ویرانه مناره های تخریب شده و زیر چشم گشت طالبان، دهها نفر از زنان پوشیده در برقع های آبی و رنگ و رو رفته به شتاب از خیابانهای فرعی و خاکی هرات می گذشتند تا به آستانه خانه ای برسند که روی در آهنی زرد رنگ اش به خطی معمولی نوشته بود: کلاسهای خیاطی سوزن طلایی؛ اما در این کلاسها که پنج سال ادامه داشت هیچ شاگردی سوزنی بر جامه ای نزد. آنها به سرعت سرقیچی نخ و پارچه ها را که آشکارا روی کیف هاشان جاسازی کرده بودند کنار می زدند و هر کدام از انبان آشفته کیف اش دفترچه ای را بیرون می کشید و روی بالشتک های پولک دوزی شده ناراحت می نشستند و به محمدعلی رهیاب گوش می سپردند که به جای صحبت از نخ و سوزن و دوخت و کوک از شکسپیر و داستایوفسکی حرف می زد.
در میان شاگردان کلاس، نادیا انجمن 16 ساله هم بود که بی تکلف حاضر می شد و با همه بیصدایی شاعری با استعداد و درخشان بود. تحت مراقبت و راهنمایی رهیاب، شعر نادیا شکوفا شد و وقتی روز سقوط طالبان در سال 2001 رسید، او دیگر آزاد بود تا برای تحصیل عالی وارد دانشگاه شود. اما در نوامبر 2005، یک ماه قبل از رسیدن 26 سالگی اش مرگ فرارسید. او نه به دست طالبان که به دست شوهر خودش به قتل رسیده بود. بعد از یک تنش خشونت آمیز در خانه او را کتک خورده و کبود به بیمارستان بردند اما در راه جان باخت. شوهرش به دلیل قتل محکوم شد گرچه می گفت تنها به او سیلی زده است. با اینهمه، مدتی بعد بی سر و صدا از زندان آزاد شد چرا که دادگاه حکم داد که نادیا خودکشی کرده است.
نادیا تنها نمونه نیست. هشتاد و هفت درصد از زنان افغانستان تجربه نوعی از خشونت خانگی را داشته اند و هر سال 150 دختر در قتل های به اصطلاح "ناموسی" کشته می شوند.بر اساس یک باور عمومی در افغانستان «زن باید تنها دو بار خانه اش را ترک کند: یک بار که از خانه خود به خانه بخت می رود و دیگر بار وقتی او را به گورستان می برند». با وجود آنکه بیرحمی های طالبان از تیتر اول رسانه های جهان رخت بربسته است، خشونت خانگی همچنان پشت درهای بسته در کابل حکومت می کند.
شمار بسیاری از زنان به دلیل خشونت شوهران شان که یا چهره شان را از ریخت می اندازد یا از نظر جنسی با بیرسمی مواجه می شوند و یا مرتب کتک می خورند، دست به خودکشی می زنند. تنها در هرات در طول یک دوره ششماه 47 زن دست به خودسوزی زده اند.برای بسیاری این نوع از خشونت ها گویا گریزناپذیر است؛ 31 درصد از زنان افغانستان کتک خوردن را برای اینکه غذایشان سوخته است توجیه پذیر می بینند.اما این خشونتها برای همه زنان قابل قبول نیست. کنشگران افغانستان با وجود اینکه با تهدید و ترور و سرکوب روبرو بوده اند پناهگاههایی را ایجاد کرده اند تا زنان مضروب در آن پناه گیرند، برای اصلاح قوانین تلاش می کنند و به چالش با وضع حاکم برخاسته اند.
از دوره هجوم شوروی به افغانستان تا برافتادن رژیم طالبان، تاریخ اخیر افغانستان از آشوب و ناآرامی نشان بسیار داشته اما دو دهه گذشته از نظر پایان دادن به خشونت خانگی سرنوشت ساز بوده است. تجاوز جنسی، عروس کردن دختران خردسال، و اجبار زنان به خودسوزی به اعمالی مجرمانه تبدیل شده اند، پناهگاههای زنان با وجود فشار حکومت مستقل مانده اند، و وکلا خستگی ناپذیر به تعقیب شوهران بدرفتار پرداخته اند. هنوز بسیار کارها زمین مانده است اما روشن است که زنان افغانستان از این پس از پا نخواهند نشست و به تلاش دشوار خود ادامه خواهند داد.
بیشتر بخوانید:
http://ow.ly/E3ZR303nyWt
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/lSudvq
یاد آن روز گرامى كه قفس را بشكافم
سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم
من نه آن بيد ضعيفم كه زهر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست كه دايم به فغانم
- نادیا انجمن
در میان ویرانه مناره های تخریب شده و زیر چشم گشت طالبان، دهها نفر از زنان پوشیده در برقع های آبی و رنگ و رو رفته به شتاب از خیابانهای فرعی و خاکی هرات می گذشتند تا به آستانه خانه ای برسند که روی در آهنی زرد رنگ اش به خطی معمولی نوشته بود: کلاسهای خیاطی سوزن طلایی؛ اما در این کلاسها که پنج سال ادامه داشت هیچ شاگردی سوزنی بر جامه ای نزد. آنها به سرعت سرقیچی نخ و پارچه ها را که آشکارا روی کیف هاشان جاسازی کرده بودند کنار می زدند و هر کدام از انبان آشفته کیف اش دفترچه ای را بیرون می کشید و روی بالشتک های پولک دوزی شده ناراحت می نشستند و به محمدعلی رهیاب گوش می سپردند که به جای صحبت از نخ و سوزن و دوخت و کوک از شکسپیر و داستایوفسکی حرف می زد.
در میان شاگردان کلاس، نادیا انجمن 16 ساله هم بود که بی تکلف حاضر می شد و با همه بیصدایی شاعری با استعداد و درخشان بود. تحت مراقبت و راهنمایی رهیاب، شعر نادیا شکوفا شد و وقتی روز سقوط طالبان در سال 2001 رسید، او دیگر آزاد بود تا برای تحصیل عالی وارد دانشگاه شود. اما در نوامبر 2005، یک ماه قبل از رسیدن 26 سالگی اش مرگ فرارسید. او نه به دست طالبان که به دست شوهر خودش به قتل رسیده بود. بعد از یک تنش خشونت آمیز در خانه او را کتک خورده و کبود به بیمارستان بردند اما در راه جان باخت. شوهرش به دلیل قتل محکوم شد گرچه می گفت تنها به او سیلی زده است. با اینهمه، مدتی بعد بی سر و صدا از زندان آزاد شد چرا که دادگاه حکم داد که نادیا خودکشی کرده است.
نادیا تنها نمونه نیست. هشتاد و هفت درصد از زنان افغانستان تجربه نوعی از خشونت خانگی را داشته اند و هر سال 150 دختر در قتل های به اصطلاح "ناموسی" کشته می شوند.بر اساس یک باور عمومی در افغانستان «زن باید تنها دو بار خانه اش را ترک کند: یک بار که از خانه خود به خانه بخت می رود و دیگر بار وقتی او را به گورستان می برند». با وجود آنکه بیرحمی های طالبان از تیتر اول رسانه های جهان رخت بربسته است، خشونت خانگی همچنان پشت درهای بسته در کابل حکومت می کند.
شمار بسیاری از زنان به دلیل خشونت شوهران شان که یا چهره شان را از ریخت می اندازد یا از نظر جنسی با بیرسمی مواجه می شوند و یا مرتب کتک می خورند، دست به خودکشی می زنند. تنها در هرات در طول یک دوره ششماه 47 زن دست به خودسوزی زده اند.برای بسیاری این نوع از خشونت ها گویا گریزناپذیر است؛ 31 درصد از زنان افغانستان کتک خوردن را برای اینکه غذایشان سوخته است توجیه پذیر می بینند.اما این خشونتها برای همه زنان قابل قبول نیست. کنشگران افغانستان با وجود اینکه با تهدید و ترور و سرکوب روبرو بوده اند پناهگاههایی را ایجاد کرده اند تا زنان مضروب در آن پناه گیرند، برای اصلاح قوانین تلاش می کنند و به چالش با وضع حاکم برخاسته اند.
از دوره هجوم شوروی به افغانستان تا برافتادن رژیم طالبان، تاریخ اخیر افغانستان از آشوب و ناآرامی نشان بسیار داشته اما دو دهه گذشته از نظر پایان دادن به خشونت خانگی سرنوشت ساز بوده است. تجاوز جنسی، عروس کردن دختران خردسال، و اجبار زنان به خودسوزی به اعمالی مجرمانه تبدیل شده اند، پناهگاههای زنان با وجود فشار حکومت مستقل مانده اند، و وکلا خستگی ناپذیر به تعقیب شوهران بدرفتار پرداخته اند. هنوز بسیار کارها زمین مانده است اما روشن است که زنان افغانستان از این پس از پا نخواهند نشست و به تلاش دشوار خود ادامه خواهند داد.
بیشتر بخوانید:
http://ow.ly/E3ZR303nyWt
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. رهایی از خشونت خانگی؛ دو دهه تلاش و پایداری #زنان_افغانستان یاد آن روز گرامى كه قفس را بشكافم سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم من نه آن بيد ضعيفم كه زهر باد بلرزم دخت افغانم و برجاست كه دايم به فغانم - #نادیا_انجمن در میان ویرانه مناره های تخریب…
- مینا کشورکمال؛ فمینیست تاثیرگذار افغانستانی
goo.gl/EQ3kCZ
ما ایرانیان معمولا از همسایگان خود کم می دانیم. شاید آن اندازه که به غرب توجه داریم، از همسایگان خود و تجربیات آنان غافل هستیم. همسایگانی که با ما دردهای مشترک دارند. از جمله افغانستان کشوری ست که باید درباره آن بیشتر بدانیم و بخوانیم. یکی از چهره های افغانستانی و تاثیرگذار خانم «مینا کشورکمال» است. او در سال ۱۳۳۳ خورشیدی در شهر کابل دیده به جهان گشود. او بنیانگذار و رهبر اولین تشکل مستقل زنان افغانستان به نام «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) بود. این سازمان یکی از سازمانهای سابقهدار زنان افغانستان است که هدف خود را حقوق زنان و ترویج دموکراسی سکولار اعلام کرده بود. این سازمان در سال ۱۹۷۷ میلادی در کابل به وسیلهی مینا کشورکمال تاسیس شد. این سازمان هم با رژیم کمونیستی و هم با «مجاهدین» مخالف بود و بعدها از مخالفان طالبان نیز بود. راوا هر گونه بنیادگرایی مذهبی را مطرود میدانست. این گروه اهداف خود را احقاق حقوق زنان و مبارزه برای رسیدن به جامعهای مبتنی بر دموکراسی و سکولاریسم و همچنین مبارزه علیه هر گونه افراطگرایی مذهبی اعلام کرده بود. دفاع از تمامیت ارضی و حقوق مساوی همهی اقوام و مذاهب از دیگر اعداف راوا بود. مینا کشورکمال از نوجوانی و دوران تحصیل همواره به مشکلات جامعهی افغانستان نظر داشت و از این میان به مسائل و مشکلات زنان افغانستان توجهی ویژه داشت...بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2qg0k3I
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/EQ3kCZ
ما ایرانیان معمولا از همسایگان خود کم می دانیم. شاید آن اندازه که به غرب توجه داریم، از همسایگان خود و تجربیات آنان غافل هستیم. همسایگانی که با ما دردهای مشترک دارند. از جمله افغانستان کشوری ست که باید درباره آن بیشتر بدانیم و بخوانیم. یکی از چهره های افغانستانی و تاثیرگذار خانم «مینا کشورکمال» است. او در سال ۱۳۳۳ خورشیدی در شهر کابل دیده به جهان گشود. او بنیانگذار و رهبر اولین تشکل مستقل زنان افغانستان به نام «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) بود. این سازمان یکی از سازمانهای سابقهدار زنان افغانستان است که هدف خود را حقوق زنان و ترویج دموکراسی سکولار اعلام کرده بود. این سازمان در سال ۱۹۷۷ میلادی در کابل به وسیلهی مینا کشورکمال تاسیس شد. این سازمان هم با رژیم کمونیستی و هم با «مجاهدین» مخالف بود و بعدها از مخالفان طالبان نیز بود. راوا هر گونه بنیادگرایی مذهبی را مطرود میدانست. این گروه اهداف خود را احقاق حقوق زنان و مبارزه برای رسیدن به جامعهای مبتنی بر دموکراسی و سکولاریسم و همچنین مبارزه علیه هر گونه افراطگرایی مذهبی اعلام کرده بود. دفاع از تمامیت ارضی و حقوق مساوی همهی اقوام و مذاهب از دیگر اعداف راوا بود. مینا کشورکمال از نوجوانی و دوران تحصیل همواره به مشکلات جامعهی افغانستان نظر داشت و از این میان به مسائل و مشکلات زنان افغانستان توجهی ویژه داشت...بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2qg0k3I
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. - مینا کشورکمال؛ #فمینیست تاثیرگذار افغانستانی ما ایرانیان معمولا از همسایگان خود کم می دانیم. شاید آن اندازه که به غرب توجه داریم، از همسایگان خود و تجربیات آنان غافل هستیم. همسایگانی که با ما دردهای مشترک دارند. از جمله افغانستان کشوری ست که باید درباره…
Forwarded from آموزشکده توانا
رهایی از خشونت خانگی؛ دو دهه تلاش و پایداری زنان افغانستان
goo.gl/lSudvq
یاد آن روز گرامى كه قفس را بشكافم
سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم
من نه آن بيد ضعيفم كه زهر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست كه دايم به فغانم
- نادیا انجمن
در میان ویرانه مناره های تخریب شده و زیر چشم گشت طالبان، دهها نفر از زنان پوشیده در برقع های آبی و رنگ و رو رفته به شتاب از خیابانهای فرعی و خاکی هرات می گذشتند تا به آستانه خانه ای برسند که روی در آهنی زرد رنگ اش به خطی معمولی نوشته بود: کلاسهای خیاطی سوزن طلایی؛ اما در این کلاسها که پنج سال ادامه داشت هیچ شاگردی سوزنی بر جامه ای نزد. آنها به سرعت سرقیچی نخ و پارچه ها را که آشکارا روی کیف هاشان جاسازی کرده بودند کنار می زدند و هر کدام از انبان آشفته کیف اش دفترچه ای را بیرون می کشید و روی بالشتک های پولک دوزی شده ناراحت می نشستند و به محمدعلی رهیاب گوش می سپردند که به جای صحبت از نخ و سوزن و دوخت و کوک از شکسپیر و داستایوفسکی حرف می زد.
در میان شاگردان کلاس، نادیا انجمن 16 ساله هم بود که بی تکلف حاضر می شد و با همه بیصدایی شاعری با استعداد و درخشان بود. تحت مراقبت و راهنمایی رهیاب، شعر نادیا شکوفا شد و وقتی روز سقوط طالبان در سال 2001 رسید، او دیگر آزاد بود تا برای تحصیل عالی وارد دانشگاه شود. اما در نوامبر 2005، یک ماه قبل از رسیدن 26 سالگی اش مرگ فرارسید. او نه به دست طالبان که به دست شوهر خودش به قتل رسیده بود. بعد از یک تنش خشونت آمیز در خانه او را کتک خورده و کبود به بیمارستان بردند اما در راه جان باخت. شوهرش به دلیل قتل محکوم شد گرچه می گفت تنها به او سیلی زده است. با اینهمه، مدتی بعد بی سر و صدا از زندان آزاد شد چرا که دادگاه حکم داد که نادیا خودکشی کرده است.
نادیا تنها نمونه نیست. هشتاد و هفت درصد از زنان افغانستان تجربه نوعی از خشونت خانگی را داشته اند و هر سال 150 دختر در قتل های به اصطلاح "ناموسی" کشته می شوند.بر اساس یک باور عمومی در افغانستان «زن باید تنها دو بار خانه اش را ترک کند: یک بار که از خانه خود به خانه بخت می رود و دیگر بار وقتی او را به گورستان می برند». با وجود آنکه بیرحمی های طالبان از تیتر اول رسانه های جهان رخت بربسته است، خشونت خانگی همچنان پشت درهای بسته در کابل حکومت می کند.
شمار بسیاری از زنان به دلیل خشونت شوهران شان که یا چهره شان را از ریخت می اندازد یا از نظر جنسی با بیرسمی مواجه می شوند و یا مرتب کتک می خورند، دست به خودکشی می زنند. تنها در هرات در طول یک دوره ششماه 47 زن دست به خودسوزی زده اند.برای بسیاری این نوع از خشونت ها گویا گریزناپذیر است؛ 31 درصد از زنان افغانستان کتک خوردن را برای اینکه غذایشان سوخته است توجیه پذیر می بینند.اما این خشونتها برای همه زنان قابل قبول نیست. کنشگران افغانستان با وجود اینکه با تهدید و ترور و سرکوب روبرو بوده اند پناهگاههایی را ایجاد کرده اند تا زنان مضروب در آن پناه گیرند، برای اصلاح قوانین تلاش می کنند و به چالش با وضع حاکم برخاسته اند.
از دوره هجوم شوروی به افغانستان تا برافتادن رژیم طالبان، تاریخ اخیر افغانستان از آشوب و ناآرامی نشان بسیار داشته اما دو دهه گذشته از نظر پایان دادن به خشونت خانگی سرنوشت ساز بوده است. تجاوز جنسی، عروس کردن دختران خردسال، و اجبار زنان به خودسوزی به اعمالی مجرمانه تبدیل شده اند، پناهگاههای زنان با وجود فشار حکومت مستقل مانده اند، و وکلا خستگی ناپذیر به تعقیب شوهران بدرفتار پرداخته اند. هنوز بسیار کارها زمین مانده است اما روشن است که زنان افغانستان از این پس از پا نخواهند نشست و به تلاش دشوار خود ادامه خواهند داد.
بیشتر بخوانید:
http://ow.ly/E3ZR303nyWt
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/lSudvq
یاد آن روز گرامى كه قفس را بشكافم
سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم
من نه آن بيد ضعيفم كه زهر باد بلرزم
دخت افغانم و برجاست كه دايم به فغانم
- نادیا انجمن
در میان ویرانه مناره های تخریب شده و زیر چشم گشت طالبان، دهها نفر از زنان پوشیده در برقع های آبی و رنگ و رو رفته به شتاب از خیابانهای فرعی و خاکی هرات می گذشتند تا به آستانه خانه ای برسند که روی در آهنی زرد رنگ اش به خطی معمولی نوشته بود: کلاسهای خیاطی سوزن طلایی؛ اما در این کلاسها که پنج سال ادامه داشت هیچ شاگردی سوزنی بر جامه ای نزد. آنها به سرعت سرقیچی نخ و پارچه ها را که آشکارا روی کیف هاشان جاسازی کرده بودند کنار می زدند و هر کدام از انبان آشفته کیف اش دفترچه ای را بیرون می کشید و روی بالشتک های پولک دوزی شده ناراحت می نشستند و به محمدعلی رهیاب گوش می سپردند که به جای صحبت از نخ و سوزن و دوخت و کوک از شکسپیر و داستایوفسکی حرف می زد.
در میان شاگردان کلاس، نادیا انجمن 16 ساله هم بود که بی تکلف حاضر می شد و با همه بیصدایی شاعری با استعداد و درخشان بود. تحت مراقبت و راهنمایی رهیاب، شعر نادیا شکوفا شد و وقتی روز سقوط طالبان در سال 2001 رسید، او دیگر آزاد بود تا برای تحصیل عالی وارد دانشگاه شود. اما در نوامبر 2005، یک ماه قبل از رسیدن 26 سالگی اش مرگ فرارسید. او نه به دست طالبان که به دست شوهر خودش به قتل رسیده بود. بعد از یک تنش خشونت آمیز در خانه او را کتک خورده و کبود به بیمارستان بردند اما در راه جان باخت. شوهرش به دلیل قتل محکوم شد گرچه می گفت تنها به او سیلی زده است. با اینهمه، مدتی بعد بی سر و صدا از زندان آزاد شد چرا که دادگاه حکم داد که نادیا خودکشی کرده است.
نادیا تنها نمونه نیست. هشتاد و هفت درصد از زنان افغانستان تجربه نوعی از خشونت خانگی را داشته اند و هر سال 150 دختر در قتل های به اصطلاح "ناموسی" کشته می شوند.بر اساس یک باور عمومی در افغانستان «زن باید تنها دو بار خانه اش را ترک کند: یک بار که از خانه خود به خانه بخت می رود و دیگر بار وقتی او را به گورستان می برند». با وجود آنکه بیرحمی های طالبان از تیتر اول رسانه های جهان رخت بربسته است، خشونت خانگی همچنان پشت درهای بسته در کابل حکومت می کند.
شمار بسیاری از زنان به دلیل خشونت شوهران شان که یا چهره شان را از ریخت می اندازد یا از نظر جنسی با بیرسمی مواجه می شوند و یا مرتب کتک می خورند، دست به خودکشی می زنند. تنها در هرات در طول یک دوره ششماه 47 زن دست به خودسوزی زده اند.برای بسیاری این نوع از خشونت ها گویا گریزناپذیر است؛ 31 درصد از زنان افغانستان کتک خوردن را برای اینکه غذایشان سوخته است توجیه پذیر می بینند.اما این خشونتها برای همه زنان قابل قبول نیست. کنشگران افغانستان با وجود اینکه با تهدید و ترور و سرکوب روبرو بوده اند پناهگاههایی را ایجاد کرده اند تا زنان مضروب در آن پناه گیرند، برای اصلاح قوانین تلاش می کنند و به چالش با وضع حاکم برخاسته اند.
از دوره هجوم شوروی به افغانستان تا برافتادن رژیم طالبان، تاریخ اخیر افغانستان از آشوب و ناآرامی نشان بسیار داشته اما دو دهه گذشته از نظر پایان دادن به خشونت خانگی سرنوشت ساز بوده است. تجاوز جنسی، عروس کردن دختران خردسال، و اجبار زنان به خودسوزی به اعمالی مجرمانه تبدیل شده اند، پناهگاههای زنان با وجود فشار حکومت مستقل مانده اند، و وکلا خستگی ناپذیر به تعقیب شوهران بدرفتار پرداخته اند. هنوز بسیار کارها زمین مانده است اما روشن است که زنان افغانستان از این پس از پا نخواهند نشست و به تلاش دشوار خود ادامه خواهند داد.
بیشتر بخوانید:
http://ow.ly/E3ZR303nyWt
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. رهایی از خشونت خانگی؛ دو دهه تلاش و پایداری #زنان_افغانستان یاد آن روز گرامى كه قفس را بشكافم سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم من نه آن بيد ضعيفم كه زهر باد بلرزم دخت افغانم و برجاست كه دايم به فغانم - #نادیا_انجمن در میان ویرانه مناره های تخریب…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مردهی پنهان می گرید،
این ساز بی زمان؟
در کدام غار بر کدام تاریخ میموید،
این سیم و زه، این پنجهی نادان؟
بگذار برخیزد مردم بیلبخند
بگذار برخیزد
از صفحه اینستاگرام برخی از هنرمندان
#أفغانستان #طالبان #مزار_شريف #كابل #هرات #هلمند #قندهار #زنان_افغانستان
@Tavaana_TavaanaTech
بر کدام مردهی پنهان می گرید،
این ساز بی زمان؟
در کدام غار بر کدام تاریخ میموید،
این سیم و زه، این پنجهی نادان؟
بگذار برخیزد مردم بیلبخند
بگذار برخیزد
از صفحه اینستاگرام برخی از هنرمندان
#أفغانستان #طالبان #مزار_شريف #كابل #هرات #هلمند #قندهار #زنان_افغانستان
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نفرین به طالبان»
- متن و ویدئو ارسالی از همراهان
ویدیو از صفحه برخی از هنرمندان
#طالبان #افغانستان #فرودگاه_کابل #زنان_افغانستان
@Tavaana_TavaanaTech
- متن و ویدئو ارسالی از همراهان
ویدیو از صفحه برخی از هنرمندان
#طالبان #افغانستان #فرودگاه_کابل #زنان_افغانستان
@Tavaana_TavaanaTech