آموزشکده توانا
61.5K subscribers
27.9K photos
34.9K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
دستانی برای #رهایی پرندگان
http://bit.ly/1HKIBEz

محمد احمدی، دوستدار حیات‌وحش حدود ۱۴ سال است که به همراه همسرش در امر خرید پرندگان و #آزادسازی آنها در #طبیعت فعالیت دارد.
این #شهروند مازندرانی، جمعه‌ها به بازار پرنده فروشان #فریدونکنار می‌رود و پرنده‌های زنده را خریداری و رها می‌کند.
وی سال ۹۲ مبلغ ۳۵ میلیون تومان برای خرید انواع #پرنده از فروشندگان هزینه کرد.
آقای احمدی ، سال گذشته نیز میلیون‌ها تومان برای خرید و رهاسازی پرندگان هزینه کرده است. #خوتکا، #چنگر، #شاهین، #باز، #عقاب، #کرکس، #کلاغ، #ابیا و ... از جمله گونه‌هایی است که این دوستدار حیات‌وحش خریداری و رهایشان کرده است.
این دوستدار #حیات‌وحش گفت به خبرگزاری مهر گفته که بیشتر فروشندگان این #پرندگان #مهاجر و نادر، غیرمجاز هستند.

عکس: مجید نیکجو- خبرگزاری مهر

در برابر حجم انبوه #شکار غیرمجاز پرندگان (که قطعا بدون هماهنگی برخی مسوولان امکان پذیر نیست) چنین حرکات خوبی هم انجام می شود. ولی آیا این مقدار کافیست؟

#توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
#حیات_وحش #حیات‌وحش #حیوانات #پرندگان_مهاجر
بزرگ‌ترین#کشتار غازهای وحشی در فریدونکنار
بیش از ۱۵۰۰ #غاز وحشی شب گذشته در فریدونکنار قلع‌وقمع شدند.

بر اساس اطلاعات موثق دریافتی از فریدونکنار، شب گذشته همزمان با جو مه‌آلود و از راه رسیدن موج دوم #پرندگان مهاجر، یکی از بزرگ‌ترین کشتار غازهای وحشی به‌وسیله تورهای هوایی مرتفع ویژه صید غاز صورت گرفت.

به دنبال این حادثه امروز (پنجشنبه ۵ آذر) لاشه بیش از هزار و پانصد غاز خاکستری به‌صورت علنی در بازار پرنده فریدونکنار رو و زیر تخت‌ها قرار داده شده است و قطعاً گونه‌های دیگر غازهای مهاجر نیز در این #قلع‌وقمع گروهی صید شده‌اند.

عمده این صید در حاشیه شمالی #دامگاه فریدونکنار و درست در داخل محدود پناهگاه حیات‌وحش #فریدونکنار انجام شده است.
( چه راه‌کاری را برای مقابله با #شکار پرندگان مهاجر مناسب می‌دانید؟)

دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران
#محیط_زیست #طبیعت #حیات‌وحش #حیات_وحش
پرورش گوزن در حال انقراض برای #پرواربندی و فروش #گوشت
bit.ly/1NateRG
پرورش گونه‌ای ارزشمند و در خطر انقراض هم در کشورمان شروع شده است؛ البته نه به منظور حفظ نسل این گونه که برای #کشتار و عرضه گوشت آن به بازار!

به گزارش «تابناک»، هرچه مسائل زیست محیطی در سال‌های اخیر مورد توجه عموم قرار گرفته و به طور ویژه، مسائل مربوط به حیات وحش کشورمان برای بسیاری تبدیل به دغدغه شده، ظاهراً راه برای دست درازی‌های جدید به حیات وحش هم باز شده است، به گونه‌ای که می‌بینیم برخی نه تنها از بیان دست درازی‌هایشان ابایی ندارند، که با افتخار از آن یاد کرده و حتی شیوه‌شان را تبلیغ هم می‌کنند.
حسین نادری ورندی، مسئول بسیج سازندگی ساری که نهاد متبوعش حامی طرح پرورش گوزن است، در این باره به خبرگزاری صدا و سیما می‌گوید: «سوددهی بیشتر در مقایسه با پرورش گاو و گوساله، فرصت مناسبی برای پرورش گوزن در مازندران است. علاوه بر آن، نیاز نداشتن پرورش گوزن به محیط سرپوشیده و سازگاری با شرایط آب و هوایی و چراگاه‌های شمال دیگر فرصت‌های پرورش گوزن است».

و با این مقدمه نتیجه می‌گیرد که اتفاق بسیار مثبتی در حال وقوع است، زیرا با پرورش این گونه کم نظیر، هم محصولی جدید به سبد غذایی مردم افزوده می‌شود و هم می‌توان #شکارگاه دایر کرد و گوزن‌های پرورش یافته را در آنجا به شکارچیان سپرد؛ همان شکارچیانی که اکنون نمی‌توانند با خیال آسوده گوزن بکشند، چون این گونه محافظت شده و در صورت به دام افتادن حین #شکار آن، دچار مشکل خواهند شد.

اما گوزن‌های پرورشی از کجا آمده‌اند؟ این شاید نخستین پرسشی باشد که نه خبرنگار رسانه ملی و نه پرورش دهندگان گوزن به سادگی از کنار آن عبور کرده‌اند. سؤالی کلیدی که می‌تواند ماهیت این طرح را زیر سؤال برده و از همین ابتدا مضر بودن آن را برای #حیات‌وحش آشکار کند، چون ثابت می‌کند زنده گیری این گونه در خطر #انقراض نه تنها مجازاتی ندارد، بلکه کار پر سودی است!

این در حالی است که نمی‌توانیم بپذیریم زنده گیری گوزن برای آغاز این طرح تنها یک نوبت رخ داده و دیگر تکرار نخواهد شد، زیرا می‌دانیم حیواناتی که به عنوان دام (دقت کنید که در حالت عادی، گوزن «دام» به حساب نمی‌آید و از این نظر اتفاقی استثنایی رخ داده است!) نگهداری می‌شوند و پرورش می‌یابند، بعد از چند نوبت زاد و ولد، به جهت خلاصی از افت‌ها و مشکلاتی که با آن مواجه می‌شوند، باید تجدید نژاد شوند؛ اتفاقی که مرغداران و آنهایی که در دامداری و دامپروری سر رشته دارند، از آن آگاهی دارند.

بدین ترتیب می‌شود فهمید که روند صید گوزن‌های باقی مانده در اقلیم کشورمان ادامه دار خواهد بود، زیرا پرورش آن آغاز شده و به گفته مسئولان رو به گسترش است؛ آنقدر که مسئول بسیج سازندگی استان با خوشحالی از تکثیر مرکز #پرورش #گوزن خبر می‌دهد و می‌گوید: «پس از پایان دوره آموزشی ۷۰ گوزن مولد از دو مرکز نگهداری استان مازندران با ارائه تسهیلات و پشتیبانی #بسیج سازندگی به پرورش دهندگان اعطا خواهد شد».

اما مگر چند رأس گوزن در کشورمان مانده و توانسته‌اند نسل خود را از خطر انقراضی که شکارچیان و عوامل طبیعی و غیرطبیعی بر سر ایشان گسترده‌اند، حفظ کنند؟ جالب است که گزارش رسانه ملی به این سؤال پاسخ داده: حدود ۸۴۴ رأس؛ جمعیتی به شدت شکننده که اهالی فن آن را «در آستانه انقراض» توصیف می‌کنند، ولی این موضوع هم نتوانسته مانع دست درازی به این گونه بی نظیر ایرانی شود.

تلخ‌تر آنجاست که می‌بینیم مسئولان پرورش دهنده گوزن، طرح خود را اقدامی در راستای محافظت از نسل این حیوان اعلام می‌کنند و مدعی هستند که پرورش گوزن مانع از شکار آن خواهد شد؛ استدلالی به شدت سطحی که دلایل بسیاری برای مردود بودن آن می‌توان مطرح کرد. مثل مشابهت آن با استدلالی که صاحبان سیرک یا باغ وحش‌ها برای شناساندن گونه‌های مختلف به مردم می‌آورند؛ اما در هیچ کجای دنیا به صدور اجازه زنده گیری حیوانات از طبیعت برای ایشان نشده است.
لینک یوتیوب: bit.ly/1NateRG
منبع خبر: تابناک

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
تفنگش را زمین بُگذاشت
روایتی از شکارچی قدیمی که اکنون #محیط‌بان افتخاری شده است

باید خیلی سال از زمانی که مرد در دشت و صحرا تیروکمان دست می‌گیرد و بعدها که دشت و کوه‌ها را با اسلحه گرم زیر پا می‌گذارد، برای شکار گردن‌کلفت‌ترین کل و بزها بگذرد تا روزی میان عشق سه دخترش و شکار، ناچار به انتخاب شود و چهارگوشه تشک را ببوسد و تفنگ را زمین بگذارد. روح مادرانه دختران، کار خودش را کرده: شکارچی دیروز، محیط‌بان امروز است.
«مجتبی کریمی»، سال‌های سال شکار می‌کرده و حالا محیط‌بان افتخاری منطقه حفاظت‌شده دماوند است. کارت محیط‌بان افتخاری‌اش را با هیجان نشانمان می‌دهد، گویی زندگی تازه‌اش را خیلی دوست داشته باشد.

کریمی بیشتر از ٣٠ سال شکار کرده است، هرچند می‌گوید در تمام این سال‌ها تنها ١٠ شکار چهارپا زده است با این توضیح: «برای من مهم بود شکاری که می‌کنم سالخورده باشد و نبودش آسیبی به طبیعت نزند. این بود که مدت‌ها طول می‌کشید تا شکار را شناسایی کنیم و البته که معمولا برای شکارهایم پروانه شکار می‌گرفتم...».

تعریف می‌کند که یک ‌بار برای شکار یک قوچ در منطقه سمنان چند ‌میلیون تومان خرج کرده و چون قوچ موردنظر را نیافته درحالی‌که امکان شکار قوچ و کل‌های دیگر را داشته، دست خالی بازگشته است. خیلی از شکارچی‌ها (و شکارچی‌های سابق) مثل او معتقدند شکار کل و قوچ سن‌وسال‌دار خدمتی به طبیعت است: «قوچ و کل‌ها هنگامی که سن‌وسالی ازشان می‌گذرد، آن‌قدر بزرگ و قوی می‌شوند که حتی پلنگ هم حریف شکار آنها نمی‌شود، در چنین وضعیتی اجازه نزدیک‌شدن هیچ نر جوانی به گله‌شان را نمی‌دهند، درواقع هیچ نری توان مبارزه با آنها را ندارد؛ خود آنها هم توان باردارکردن ماده‌ها را ندارند؛ این است که گله دچار مشکل زاد و ولد می‌شود».

این نظر را خیلی‌ها قبول ندارند. از او می‌پرسم پیش از آنکه شکارچی‌ها با این روش به طبیعت خدمت کنند، گله‌های کل و میش چه می‌کردند. می‌گوید: «در آن روزگار همه چیز طبیعت سر جای خودش بود...».

دخترم گفت‌ گوشت شکار را در یخچال خانه نگذار

چندسالی می‌شود که موج زمین‌گذاشتن تفنگ میان شکارچی‌ها به راه افتاده است. موارد زیادی دیده شده که شکارچی‌ها بابت نگاه و قضاوت فرزندانشان، شکار را کنار گذاشته‌اند. کریمی هم کمابیش داستان مشابهی دارد. درباره ماجرای زمین‌گذاشتن تفنگ می‌گوید: «من سه دختر دارم. دخترها هیچ‌وقت با شکار موافق نبودند و به گوشت شکار لب نمی‌زدند. یک روز، یکی از دخترانم از من خواست گوشت شکار را داخل یخچال نگذارم و ادامه داد وقتی نیازی به گوشت نداریم چرا باید حیوانی را بابت آن بکشی؟» دختر جوان، دامپزشک است و حرف‌های او گویا آن روز آن‌قدر تأثیرگذار بوده که شکارچی تصمیم بگیرد برای همیشه شکار را کنار بگذارد.

اما این تصمیم موجب شده تعداد دیگری از اطرافیان مجتبی کریمی هم تصمیم بگیرند شکار را کنار بگذارند. کریمی دراین‌باره می‌گوید: «یک روز با چند نفر از دوستانم در دماوند جمع شدیم تا من در مراسمی تفنگ را زمین بگذارم، همان روز تعدادی از رفقای شکارچی‌ام تفنگشان را زمین گذاشتند...».

تصور عمومی از شکارچی‌ها این است که #تفنگ را دستشان گرفته‌اند و هرچه ببینند، می‌زنند. عکس‌های تاق و جفتی در جاهای مختلف هست که نشان می‌دهد حیوان باردار را زده‌اند و جنین‌ها را خارج کرده‌اند یا به خرس، پلنگ و کفتار شلیک کرده‌اند. کریمی این افراد را شکارچی حرفه‌ای نمی‌داند کمااینکه بسیاری به آنها شکارکش می‌گویند. او درحالی‌که می‌گوید امروز بابت همان تعداد کم شکار هم خوشحال نیست و به آن افتخار نمی‌کند، اضافه می‌کند که شکار آداب و رسومی دارد که شکارچی‌های حرفه‌ای سخت به آن پایبندند: «شکارچی‌های حرفه‌ای هرگز حیوان #شکارچی دیگری را نمی‌زنند، به علاوه اینکه برایشان خیلی مهم است که ماده‌ها را نزنند به‌ویژه ماده‌های باردار».

جشن انارخوران

اما چطور می‌شود تشخیص داد #حیوان ماده است و باردار؟ کریمی در این میانه به جشن انارخوران اشاره می‌کند که آیینی است برای اینکه شکارچی‌ها در تعدادی از ماه‌های سال شکار نکنند: «میانه دی‌ماه شکارچی‌های حرفه‌ای تعدادی جعبه انار می‌خرند و به کوه می‌روند. تمام روز انار می‌خورند و از آن روز تا مهرماه سال آینده #شکار نمی‌کنند. این جشن، در واقع آیینی است که بابت آن از شکار در ماه‌هایی که ممکن است ماده‌های گله باردار باشند و امکان آسیب‌رسیدن به آنها وجود دارد، جلوگیری شود».

حواسم همیشه جمع است

حالا محیط‌بان امروز نه‌تنها در دشت و کوه بلکه در خیابان و جاده هم حواسش به طبیعت هست. نمونه‌اش نجات تعدادی سنجاب از دست یک شکارچی غیرمجاز: «چند وقت پیش در حال رانندگی مردی را دیدم که تعدادی سنجاب در قفس گذاشته بود و می‌خواست بفروشد. خودم را خریدار جا زدم و توافق کردیم با گرفتن مبلغی همه سنجاب‌ها را ببرم. این‌جوری شد که او را با خودم تا نزدیکی ایستگاه محیط‌بانی بردم و