«به چشم‌های تو سوگند عرفانم لحظه‌ای از تو دور نیستم ،،
چیزی تا سالگردت نمونده دومین سالگرد
باورم نمیشه که نیستی، نمیتونم با این موضوع کناربیام
هنوز منتظر برگشتنت هستیم
هنوزم چشم به راه اومدنت هستیم
هنوزم دوست دارم اولین چیزی که حس می‌کنم خوشحالم می‌کنه تو بشنوی.....
هنوزم لباس‌هات بوی عطرتنت رو میدن🥹
وسایلت رو دست نخورده گوشه اتاقت چیدم هرروز تمیز و مرتب میکنم و بهشون نگاه می‌کنم نگاهی پر از حسرت
همیشه لباس هات رو می‌پوشیدی و میگفتی خوبه؟ بهم میاد
حالا باید بیام کمد لباس هات و وسایلت رو مرتب کنم🥹🥹🥹آخه تو خیلی
مرتب و تمیز بودی💔

سعی می‌کنم دراتاق رو همیشه ببندم که یک وقت مامان وارد اتاق نشه، چون می‌دونم که چه حالی پیدا میکنه با دیدن وسایلت .
هروقت وارد اتاق میشم وجودت رو حس می‌کنم
ای کاش کنارمون بودی این روز ها واقعا بهت نیاز داریم»

از صفحه هستی خزایی

- - عرفان خزایی جوان اهل شهریار، در سی شهریور ۱۴۰۱ و در جریان خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی، هدف گلوله نیروهای سرکوبگر قرارگرفت و جان باخت. مراسم چهلم عرفان به صحنه تظاهرات علیه حکومت تبدیل شد.


#عرفان_خزایی #باری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech