درباره برخورد برخورنده با دستفروشان
لبوفروش بیچاره. روسریفروش بیچاره. جورابفروش بیچاره. گلفروش بیچاره... و در یک کلمه دستفروش بیچاره. بیچارگی فقط اعلام وضعیت است. یعنی چارهای نمیماند برای آدم بیکار و بیدرآمد. دستفروشی تنها چاره باقیمانده است برای کسی که نه فروشگاه دارد نه اداره که صبحبهصبح لباس بپوشد و برود سر کار. دستفروشی سر کاررفتن آدمهایی است که سر کار ماندهاند و کسی کاری به کارشان ندارد جز اینکه با استناد به ماده ۶۹۰ قانون مجازات، توی کار آنها بگذارد و چوب لای چرخشان و بزند زیر بساطشان؛ آنهم به قول شاعر «بر بساطی که بساطی نیست». واژگونکردن گاری لبوفروش و گرفتن مچ کودکان کار و افتادن دستفروشی زیر مترو. حالا هم خبر خودسوزی روسریفروش پاساژ شانزهلیزه. همه اینها را همیشه به پای شهرداری و مأمورانش مینویسیم. اما میخواهم عذرخواهی کنم آقای قالیباف. نهفقط شما بلکه سایر مسئولان همه دورهها که در ایجاد شغل و امنیت معاش مسئول بودهاند در این قضیه نقش دارند، اما خب جمعآوری و زیباکردن چهره شهر و عاریکردن از «چیز»های اضافه مثل دستفروشان برعهده مأموران شهرداری است. شما مأمور هستید که شهر را زیباسازی کنید و برای زیباسازی، «لکه»ها را باید زدود. راستش دیگر بس است هرروز مواجهشدن با خبر آزار بیآزاران و برهمزدن بساط بساطیها. حالا که مسئولان و مأموران از پس ساماندادن بیسروسامانان و بهکارگرفتن بیکاران برنمیآیند و مشغلهشان –گویا- شاغلکردن بیشغلها نیست، پیشنهاد ما این است که در این سه هفته پیشروی دم عید، مکانها و مسیرهایی را جانمایی کنید و دستفروشان را به آنجا هدایت کنید؛ نه بساط آنان برچیده خواهد شد، نه مأموریت شما در زیباسازی مختل خواهد شد و نه چهره مأموران شما در مواجهه با دستفروشان زشت خواهد شد. روی ترش نکنید که شهر شیرین شود. همین لبوییها چه عیبی دارد کارت بهداشت از وزارت بهداشت بگیرند؟ جگرکیها و باقالیفروشها و ساندویچتخممرغفروشها هم. لباس تمیز بپوشند و برای گاری خود اسم بگذارند و دیوارههای چرخدستی خود را رنگ بزنند؟ مثل همه دستفروشها در خیابانهای کشورهای توریستی. (منظورم این است که حالا که توی مدیریتش ماندهایم، مصادره به مطلوبش کنید و این شغلهای خیابانی را بیاورید توی جذابیتهای توریستی. نمیدانم تا حالا نصفهشب زدید بیرون و رفتید زیر پل و یک سیخ جوجه زدهاید یا نه. سیخی دوهزارو ٥٠٠. میچسبد. ارزان است. خاطره میشود. یعنی همه آن چیزی که برای خاطره شهری و جذابیت گردشگری نیاز است با دوهزار و ٥٠٠ تومان جور میشود. ۲۵۰۰ تومان به نظر فاصله زیادی با بودجههای میلیاردی و نجومی سازمانهای متولی دارد، اینطور نیست؟) مثلا بالای میدان و در خیابان ولیعصر پیادهروی غربی همیشه شلوغ است. دستفروشان را به پیادهرو شرقی هدایت کنید. بالای میدان ونک مسیر شرقی شلوغ است، دستفروشان را به پیادهرو غربی هدایت کنید. آستانه ورودیهای بازار همیشه شلوغ است، دستفروشان را به بالادست خیابان که خلوت است دعوت کنید. توی بعضی از ایستگاهها پاگردهای همیشه خلوتی است، بساط دستفروشان را آنجا بگسترید. به زبان ساده آقای قالیباف، شب عید است. به مأموران شهرداری بگویید مردم را بیکارکردن بهسختی در تعریف «کار» قرار میگیرد. کاری ندارد که. حالا که در ایجاد شغل و مدیریت طبقه محروم ضعیف هستیم، کافی است کمی گرد بنشینیم و اجازه بدهیم همه کنار هم خاطره و حافظه این شهر را بسازیم. این راه سادهای است که به ذهن راقم این سطور میرسد؛ شهروندی که هرروز از بین دستفروشان میگذرد و گهگاه برخورد برخورنده مأموران شهرداری را میبیند. تا نظر شما چه باشد.
پوریا عالمی- شرق bit.ly/1VUyEH0
#دستفروش #دستفروشی
@Tavaana_TavaanaTech
لبوفروش بیچاره. روسریفروش بیچاره. جورابفروش بیچاره. گلفروش بیچاره... و در یک کلمه دستفروش بیچاره. بیچارگی فقط اعلام وضعیت است. یعنی چارهای نمیماند برای آدم بیکار و بیدرآمد. دستفروشی تنها چاره باقیمانده است برای کسی که نه فروشگاه دارد نه اداره که صبحبهصبح لباس بپوشد و برود سر کار. دستفروشی سر کاررفتن آدمهایی است که سر کار ماندهاند و کسی کاری به کارشان ندارد جز اینکه با استناد به ماده ۶۹۰ قانون مجازات، توی کار آنها بگذارد و چوب لای چرخشان و بزند زیر بساطشان؛ آنهم به قول شاعر «بر بساطی که بساطی نیست». واژگونکردن گاری لبوفروش و گرفتن مچ کودکان کار و افتادن دستفروشی زیر مترو. حالا هم خبر خودسوزی روسریفروش پاساژ شانزهلیزه. همه اینها را همیشه به پای شهرداری و مأمورانش مینویسیم. اما میخواهم عذرخواهی کنم آقای قالیباف. نهفقط شما بلکه سایر مسئولان همه دورهها که در ایجاد شغل و امنیت معاش مسئول بودهاند در این قضیه نقش دارند، اما خب جمعآوری و زیباکردن چهره شهر و عاریکردن از «چیز»های اضافه مثل دستفروشان برعهده مأموران شهرداری است. شما مأمور هستید که شهر را زیباسازی کنید و برای زیباسازی، «لکه»ها را باید زدود. راستش دیگر بس است هرروز مواجهشدن با خبر آزار بیآزاران و برهمزدن بساط بساطیها. حالا که مسئولان و مأموران از پس ساماندادن بیسروسامانان و بهکارگرفتن بیکاران برنمیآیند و مشغلهشان –گویا- شاغلکردن بیشغلها نیست، پیشنهاد ما این است که در این سه هفته پیشروی دم عید، مکانها و مسیرهایی را جانمایی کنید و دستفروشان را به آنجا هدایت کنید؛ نه بساط آنان برچیده خواهد شد، نه مأموریت شما در زیباسازی مختل خواهد شد و نه چهره مأموران شما در مواجهه با دستفروشان زشت خواهد شد. روی ترش نکنید که شهر شیرین شود. همین لبوییها چه عیبی دارد کارت بهداشت از وزارت بهداشت بگیرند؟ جگرکیها و باقالیفروشها و ساندویچتخممرغفروشها هم. لباس تمیز بپوشند و برای گاری خود اسم بگذارند و دیوارههای چرخدستی خود را رنگ بزنند؟ مثل همه دستفروشها در خیابانهای کشورهای توریستی. (منظورم این است که حالا که توی مدیریتش ماندهایم، مصادره به مطلوبش کنید و این شغلهای خیابانی را بیاورید توی جذابیتهای توریستی. نمیدانم تا حالا نصفهشب زدید بیرون و رفتید زیر پل و یک سیخ جوجه زدهاید یا نه. سیخی دوهزارو ٥٠٠. میچسبد. ارزان است. خاطره میشود. یعنی همه آن چیزی که برای خاطره شهری و جذابیت گردشگری نیاز است با دوهزار و ٥٠٠ تومان جور میشود. ۲۵۰۰ تومان به نظر فاصله زیادی با بودجههای میلیاردی و نجومی سازمانهای متولی دارد، اینطور نیست؟) مثلا بالای میدان و در خیابان ولیعصر پیادهروی غربی همیشه شلوغ است. دستفروشان را به پیادهرو شرقی هدایت کنید. بالای میدان ونک مسیر شرقی شلوغ است، دستفروشان را به پیادهرو غربی هدایت کنید. آستانه ورودیهای بازار همیشه شلوغ است، دستفروشان را به بالادست خیابان که خلوت است دعوت کنید. توی بعضی از ایستگاهها پاگردهای همیشه خلوتی است، بساط دستفروشان را آنجا بگسترید. به زبان ساده آقای قالیباف، شب عید است. به مأموران شهرداری بگویید مردم را بیکارکردن بهسختی در تعریف «کار» قرار میگیرد. کاری ندارد که. حالا که در ایجاد شغل و مدیریت طبقه محروم ضعیف هستیم، کافی است کمی گرد بنشینیم و اجازه بدهیم همه کنار هم خاطره و حافظه این شهر را بسازیم. این راه سادهای است که به ذهن راقم این سطور میرسد؛ شهروندی که هرروز از بین دستفروشان میگذرد و گهگاه برخورد برخورنده مأموران شهرداری را میبیند. تا نظر شما چه باشد.
پوریا عالمی- شرق bit.ly/1VUyEH0
#دستفروش #دستفروشی
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه شرق
درباره برخورد برخورنده با دستفروشان
پوریا عالمی
«از دیروز تا حالا، هرکسی هرکجای دنیا عکسی با محمدعلی داشت، منتشر کرده. ایرج خدری فرق میکند!». . .
#ایرج_خدری، #بسکتبالیست سابق تیم ملی است. او که قد و قامتی رعنا دارد این روزها نمیتواند دیگر روی دو پای خود بایستد. او به زور و به سختی تمام دو ساعت در روز دستفروشی میکند تا خرج روزانهی خود و خانوادهاش را تهیه کند. همسر او نیز به بیماری MS مبتلا است و روزانه ۱۸ قرص میخورد. هزینهی درمان بالایی دارد و ماهیانه نیز باید یک آمپول تزریق کند که حدود ۶ میلیون تومان هزینه دارد.
خدری در گفتوگو با خبرگزاری فارس میگوید:
«من اواسط دهه هفتاد در بندرعباس با مادرم زندگی می کردم که با تیم فتح قرارداد بستم و گفتن برایت خانه میگیریم که به تهران بیایید و این اتفاق هم افتاد و آمدیم و پس از چند ماه بازی سال ۷۷ بود که در مسابقات قهرمانی کشور در مشهد وقتی توپ را وارد سبد کردم، با کمر به زمین خوردم و دچار مصدومیت شدم.»
مهدی رستمپور در صفحه فیسبوک خود مینویسد:
«از دیروز تا حالا، هرکسی هرکجای دنیا عکسی با محمدعلی داشت، منتشر کرده. ایرج خدری فرق میکند!
ایرج نه فیسبوک دارد نه اینستاگرام. بیماری شدید، او را از پا انداخته. مشغول #دستفروشی است در میدان امام حسین. مردی که در وضعیت نشسته هم قدش از خیلیها بلندتر است.
#خدری عکس زیبایی دارد از سفر بوکسور افسانهای به تهران. ایرج ۲۱۶ سانتیمتری و ملیپوش بسکتبال را به محمدعلی معرفی کردند تا ببیند سرزمین ما چه شمشادهایی دارد.
من به جای ایرج خان، عکسش با بوکسور مرحوم را میگذارم و مثل همه، از فعالیتهای حقوق بشری #محمدعلی مینویسم. ایرج هم بشر است، فقط حقوق ندارد!
اگر گذرتان به آن میدان افتاد و عروسکهایش را خریدید، به او بگویید هنوز برایمان قهرمانی. در سختترین وضعیت هم محتاج هیچکس نیستی.»
Mehdi Rostampour
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#ایرج_خدری، #بسکتبالیست سابق تیم ملی است. او که قد و قامتی رعنا دارد این روزها نمیتواند دیگر روی دو پای خود بایستد. او به زور و به سختی تمام دو ساعت در روز دستفروشی میکند تا خرج روزانهی خود و خانوادهاش را تهیه کند. همسر او نیز به بیماری MS مبتلا است و روزانه ۱۸ قرص میخورد. هزینهی درمان بالایی دارد و ماهیانه نیز باید یک آمپول تزریق کند که حدود ۶ میلیون تومان هزینه دارد.
خدری در گفتوگو با خبرگزاری فارس میگوید:
«من اواسط دهه هفتاد در بندرعباس با مادرم زندگی می کردم که با تیم فتح قرارداد بستم و گفتن برایت خانه میگیریم که به تهران بیایید و این اتفاق هم افتاد و آمدیم و پس از چند ماه بازی سال ۷۷ بود که در مسابقات قهرمانی کشور در مشهد وقتی توپ را وارد سبد کردم، با کمر به زمین خوردم و دچار مصدومیت شدم.»
مهدی رستمپور در صفحه فیسبوک خود مینویسد:
«از دیروز تا حالا، هرکسی هرکجای دنیا عکسی با محمدعلی داشت، منتشر کرده. ایرج خدری فرق میکند!
ایرج نه فیسبوک دارد نه اینستاگرام. بیماری شدید، او را از پا انداخته. مشغول #دستفروشی است در میدان امام حسین. مردی که در وضعیت نشسته هم قدش از خیلیها بلندتر است.
#خدری عکس زیبایی دارد از سفر بوکسور افسانهای به تهران. ایرج ۲۱۶ سانتیمتری و ملیپوش بسکتبال را به محمدعلی معرفی کردند تا ببیند سرزمین ما چه شمشادهایی دارد.
من به جای ایرج خان، عکسش با بوکسور مرحوم را میگذارم و مثل همه، از فعالیتهای حقوق بشری #محمدعلی مینویسم. ایرج هم بشر است، فقط حقوق ندارد!
اگر گذرتان به آن میدان افتاد و عروسکهایش را خریدید، به او بگویید هنوز برایمان قهرمانی. در سختترین وضعیت هم محتاج هیچکس نیستی.»
Mehdi Rostampour
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#کودکان_کار، ستمدیدگان بیصدا
کودکان کار اصطلاحی عام است که همانطور که در ادامه گزارش خواهیم دید، کودکان دستفروش و متکدی را هم در بر میگیرد. ایران کشوری است که در آن بسیاری از کودکان در سنین پایین مشغول به کارهای طاقتفرسا هستند. «نادر طالبی»، مسئول واحد پژوهش «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان ایران» در سال ۱۳۹۰ به دویچهوله فارسی اعلام کرد که در خوشبینانهترین حالت، ایران نزدیک به سه و نیم تا چهارمیلیون کودک کار دارد. در این گزارش سعی میکنیم دلایل وجود و گستردگی این معضل و نیز راههای مبارزه با این پدیده ناخوشایند را بررسی کنیم.
تعداد کودکان کار در جهان و ایران
بر اساس آماری که در فروردین ۱۳۹۳، قائممقام وزیر تعاون و کار قائم مقام وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در امور بینالملل اعلام کرده است، نزدیک به ۱۶۰ میلیون نفر کودک در جهان مشغول کار هستند و از این تعداد ۸۵ میلیون نفر مشغول کارهای بسیار سخت هستند.
اما درباره ایران چه؟ در ایران چه تعداد کودک کار داریم؟ نادر طالبی درباره آمار کودکان کار در ایران به عدم وجود آمار دقیق دراینباره اشاره میکند. به گفته وی ما درباره هیچ مسالهای در ایران آمار دقیق نداریم و راجع به مسالهای مانند کودکان کار که اشکال مخفی و فرمهای مختلف دارد، این مشکل بسیار بیشتر خود را نشان میدهد. اما با این حال همانطور که در پیشگفتار آمد وی تعداد کودک کار در ایران را نزدیک به چهار میلیون نفر میداند و براین اساس آمار سازمانهایی چون بهزیستی و یا اداره آمار را رد می کند که وجود ۷۰۰ هزار تا دومیلیون کودک کار را در ایران پیشبینی کرده بودند.
در واقع، یکی از مشکلات عدم وجود آمار دقیق، این مساله است که بر سر بعضی بدیهیات توافقی وجود ندارد. مثلا اینکه آیا #کودکان افغانتبار که در ایران به دنیا آمدند و زندگی میکنند و بخش قابل توجهی از آنها مشغول کار از سنین #کودکی هستند، اصلا در این آمارها به حساب میآیند یا خیر. به عنوان مثال، نادر طالبی به تجربهای واقعی در اینباره اشاره میکند: «ما خودمان در سرکشی به کارگاههای محلههای ۱۷، ۱۸ و ۱۹ تهران، تجربه داریم و میدانیم اینکه ما بتوانیم آمار دقیق از کارگاهها دربیاوریم، خیلی کار سختی است. برای نمونه، همکارهای من رفته بودند و پرسیده بودند که آیا در اینجا بچهای هست که کار بکند، صاحب کارگاه میگفت: نه! در حالیکه سه تا بچه جلوی خود آنها داشتند کار میکردند. دوستان پرسیده بودند: پس این بچهها چی هستند؟ گفته بودند: افغانیاند! یعنی اصلاً جزو آدمهایی که به آنها به عنوان بچههای کار فکر کنند، حساب نمیشوند».
#کودک_کار به چه معناست؟
اما به رغم وجود این آمار و اختلافنظرها درباره آن، شاید پرسشی که برای مخاطب چنین گزارشی پیش بیاید این است که اصلا کودکان کار یعنی چه؟ چه تعریفی میتوان از کودک کار ارائه داد؟ و بر این اساس بنا به چه تعریفی این آمار به وجود می آیند؟
تعریفی که در کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به مساله کودکان کار از اصطلاح کودک کار داده شده است، آنان را چنین تعریف میکند: « کاری که کودکان به علت سن پایینشان نباید انجام دهند یا حتی با وجود سن کافی، آن کار برای آنها +خطرناک یا نامناسب باشد» خود سایت سازمان بینالمللی کار (ILO) نیز کار کودک را مسالهای میداند که کودک را از بچگیکردن، پتانسیل و شأنش محروم میکند و رنج فیزیکی و روانی برای او به دنبال میآورد.
«بهناز مهرانی» که مشاور روانشناس بوده و دورههای «انجمن حمایت از حقوق کودکان» را گذرانده است، درباره تعریف کودکان کار به عدم تعریف یکسان این اصطلاح در کشورهای مختلف اشاره میکند. او در گفتگو با «توانا» میگوید: «تعریف کودکان کار در کشورهای مختلف یکسان نیست اما عمده تعریفی که شامل بیشتر کشورهای جهان و از جمله ایران میشود، اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال است.» به گفته وی کار کودکان میتواند شامل #دستفروشی و #تکدیگری کار در کارخانه و کارگاه، معادن، کشاورزی و تولیدی، کار در محل کسب و کار والدین گرفته تا انواع کارهای غیرقانونی تحمیلشده به کودکان همچون بهرهبرداری جنسی به قصد درآمدزایی، خرید و فروش موادمخدر، گدایی، سربازی اجباری در جنگ ها و درگیریهای نظامی نیز هست. او کودکان کار را به لحاظ داشتن یا نداشتن سرپناه نیز به دو دسته تقسیم میکند: «دسته اول دارای خانه و سرپناه هستند و برای خواب به منزل برمیگردند و دسته دوم کودکانی هستند که عضو خانوادههایی هستند که در خیابان زندگی میکنند و سرپناهی ندارند».
درباره شیوع بیماری های مختلف، سوءتغذیه و آزار جنسی کودکان کار ادامه مطلب را در آدرس زیربخوانید:
https://goo.gl/vU7SVh
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
کودکان کار اصطلاحی عام است که همانطور که در ادامه گزارش خواهیم دید، کودکان دستفروش و متکدی را هم در بر میگیرد. ایران کشوری است که در آن بسیاری از کودکان در سنین پایین مشغول به کارهای طاقتفرسا هستند. «نادر طالبی»، مسئول واحد پژوهش «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان ایران» در سال ۱۳۹۰ به دویچهوله فارسی اعلام کرد که در خوشبینانهترین حالت، ایران نزدیک به سه و نیم تا چهارمیلیون کودک کار دارد. در این گزارش سعی میکنیم دلایل وجود و گستردگی این معضل و نیز راههای مبارزه با این پدیده ناخوشایند را بررسی کنیم.
تعداد کودکان کار در جهان و ایران
بر اساس آماری که در فروردین ۱۳۹۳، قائممقام وزیر تعاون و کار قائم مقام وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در امور بینالملل اعلام کرده است، نزدیک به ۱۶۰ میلیون نفر کودک در جهان مشغول کار هستند و از این تعداد ۸۵ میلیون نفر مشغول کارهای بسیار سخت هستند.
اما درباره ایران چه؟ در ایران چه تعداد کودک کار داریم؟ نادر طالبی درباره آمار کودکان کار در ایران به عدم وجود آمار دقیق دراینباره اشاره میکند. به گفته وی ما درباره هیچ مسالهای در ایران آمار دقیق نداریم و راجع به مسالهای مانند کودکان کار که اشکال مخفی و فرمهای مختلف دارد، این مشکل بسیار بیشتر خود را نشان میدهد. اما با این حال همانطور که در پیشگفتار آمد وی تعداد کودک کار در ایران را نزدیک به چهار میلیون نفر میداند و براین اساس آمار سازمانهایی چون بهزیستی و یا اداره آمار را رد می کند که وجود ۷۰۰ هزار تا دومیلیون کودک کار را در ایران پیشبینی کرده بودند.
در واقع، یکی از مشکلات عدم وجود آمار دقیق، این مساله است که بر سر بعضی بدیهیات توافقی وجود ندارد. مثلا اینکه آیا #کودکان افغانتبار که در ایران به دنیا آمدند و زندگی میکنند و بخش قابل توجهی از آنها مشغول کار از سنین #کودکی هستند، اصلا در این آمارها به حساب میآیند یا خیر. به عنوان مثال، نادر طالبی به تجربهای واقعی در اینباره اشاره میکند: «ما خودمان در سرکشی به کارگاههای محلههای ۱۷، ۱۸ و ۱۹ تهران، تجربه داریم و میدانیم اینکه ما بتوانیم آمار دقیق از کارگاهها دربیاوریم، خیلی کار سختی است. برای نمونه، همکارهای من رفته بودند و پرسیده بودند که آیا در اینجا بچهای هست که کار بکند، صاحب کارگاه میگفت: نه! در حالیکه سه تا بچه جلوی خود آنها داشتند کار میکردند. دوستان پرسیده بودند: پس این بچهها چی هستند؟ گفته بودند: افغانیاند! یعنی اصلاً جزو آدمهایی که به آنها به عنوان بچههای کار فکر کنند، حساب نمیشوند».
#کودک_کار به چه معناست؟
اما به رغم وجود این آمار و اختلافنظرها درباره آن، شاید پرسشی که برای مخاطب چنین گزارشی پیش بیاید این است که اصلا کودکان کار یعنی چه؟ چه تعریفی میتوان از کودک کار ارائه داد؟ و بر این اساس بنا به چه تعریفی این آمار به وجود می آیند؟
تعریفی که در کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به مساله کودکان کار از اصطلاح کودک کار داده شده است، آنان را چنین تعریف میکند: « کاری که کودکان به علت سن پایینشان نباید انجام دهند یا حتی با وجود سن کافی، آن کار برای آنها +خطرناک یا نامناسب باشد» خود سایت سازمان بینالمللی کار (ILO) نیز کار کودک را مسالهای میداند که کودک را از بچگیکردن، پتانسیل و شأنش محروم میکند و رنج فیزیکی و روانی برای او به دنبال میآورد.
«بهناز مهرانی» که مشاور روانشناس بوده و دورههای «انجمن حمایت از حقوق کودکان» را گذرانده است، درباره تعریف کودکان کار به عدم تعریف یکسان این اصطلاح در کشورهای مختلف اشاره میکند. او در گفتگو با «توانا» میگوید: «تعریف کودکان کار در کشورهای مختلف یکسان نیست اما عمده تعریفی که شامل بیشتر کشورهای جهان و از جمله ایران میشود، اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال است.» به گفته وی کار کودکان میتواند شامل #دستفروشی و #تکدیگری کار در کارخانه و کارگاه، معادن، کشاورزی و تولیدی، کار در محل کسب و کار والدین گرفته تا انواع کارهای غیرقانونی تحمیلشده به کودکان همچون بهرهبرداری جنسی به قصد درآمدزایی، خرید و فروش موادمخدر، گدایی، سربازی اجباری در جنگ ها و درگیریهای نظامی نیز هست. او کودکان کار را به لحاظ داشتن یا نداشتن سرپناه نیز به دو دسته تقسیم میکند: «دسته اول دارای خانه و سرپناه هستند و برای خواب به منزل برمیگردند و دسته دوم کودکانی هستند که عضو خانوادههایی هستند که در خیابان زندگی میکنند و سرپناهی ندارند».
درباره شیوع بیماری های مختلف، سوءتغذیه و آزار جنسی کودکان کار ادامه مطلب را در آدرس زیربخوانید:
https://goo.gl/vU7SVh
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا
کودکان کار؛ ستمدیدگان بیصدا
پیشگفتار کودکان کار اصطلاحی عام است و همانطور که در ادامه گزارش خواهیم دید، کودکان دستفروش و متکدی را هم در بر میگیرد. ایران کشوری است که در آن بسیاری از کودکان در سنین پایین مشغول به کارهای