آیا مرز میان کنش صنفی و سیاست تعیینپذیر است؟
✍️عزیز قاسمزاده
قاسمزاده تلاش برای ترسیم مرز دقیق میان کنش صنفی و سیاست را سادهسازی مفاهیمی میداند که در علوم اجتماعی از ذاتهای تفکیکپذیر برخوردار نیستند. او مینویسد: «تمام کسانی که تاکنون آمدهاند به توضیحی جهت روشن کردن این مرز بپردازند، جز اینکه بر ابهامات بیفزایند، عملاً نتوانستهاند یک راهحل بنیادی ارائه دهند.»
او با اشاره به تداخل ذاتی سیاست در پیگیری مطالبات صنفی معتقد است: «نهاد قدرت با تعبیه نهادهای تبیهی به ظاهر صنفی اما غیرمستقل... هزینه پیگیری امور صد درصد صنفی را به نهاد تصمیمگیری قدرت (سیاست) گره زده است.»
در نقد کنشگران صنفی که همچنان بر تمایز صنف و سیاست تأکید دارند، مینویسد: «تأکید بر غیرسیاسی بودن و ماهیت صنفی داشتن کنشگری از یک سو و از سوی دیگر تأکید بر جامعهمحوری هرگز تبیین دقیق و شفافی نیست... بحثهای نظری تا شفافیت لازم را برای تبیین دقیق پیدا نکند، جز اینکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید، عایدی نخواهد داشت.»
او اشاره میکند که «جامعهای که برای رسیدن به حقوق خود، الا ماشاالله خواستههایی دارد... تنها در یک مدیریت کلان سیاسی دموکراتیک و مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی امکانپذیر است». از «حقوق فردی تا آزادیهای فرهنگی»، از «هوای پاک تا انتخاب آزادانه نظام تصمیمگیری»؛ همه نیازمند ورود به عرصه سیاسیاند و مرزبندی مطلق با سیاست، به بنبست میرسد.
در بخش مهمی، به پدیده مسمومسازی دانشآموزان اشاره میکند: «اگر این مسمومیتسازیها به عوامل ناشناخته مربوط است... آیا پروندهسازی، اتهامافکنی، دستگیری، انفصال، اخراج و زندان کنشگران هم از سوی عوامل ناشناخته صورت میگیرد؟» او این تحلیلها را یا «تخیلی» میداند، یا عامدانه و «در حال خیانت به جامعه صنفی و مدنی».
در پایان هشدار میدهد: «لازمه شجاعت در هر عملی، بصیرت در نظر است... تا زمانی که نتواند طول و عرض نظری خود را به درستی تبیین نماید، بحث جامعهمحوری در هالهای از تناقض گفتاری، سقیم و بلکه عقیم خواهد ماند.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://shorturl.at/dURkt
#عزیز_قاسم_زاده #کنشگری #مطالبه_گری #سیاست #کنش_صنفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️عزیز قاسمزاده
قاسمزاده تلاش برای ترسیم مرز دقیق میان کنش صنفی و سیاست را سادهسازی مفاهیمی میداند که در علوم اجتماعی از ذاتهای تفکیکپذیر برخوردار نیستند. او مینویسد: «تمام کسانی که تاکنون آمدهاند به توضیحی جهت روشن کردن این مرز بپردازند، جز اینکه بر ابهامات بیفزایند، عملاً نتوانستهاند یک راهحل بنیادی ارائه دهند.»
او با اشاره به تداخل ذاتی سیاست در پیگیری مطالبات صنفی معتقد است: «نهاد قدرت با تعبیه نهادهای تبیهی به ظاهر صنفی اما غیرمستقل... هزینه پیگیری امور صد درصد صنفی را به نهاد تصمیمگیری قدرت (سیاست) گره زده است.»
در نقد کنشگران صنفی که همچنان بر تمایز صنف و سیاست تأکید دارند، مینویسد: «تأکید بر غیرسیاسی بودن و ماهیت صنفی داشتن کنشگری از یک سو و از سوی دیگر تأکید بر جامعهمحوری هرگز تبیین دقیق و شفافی نیست... بحثهای نظری تا شفافیت لازم را برای تبیین دقیق پیدا نکند، جز اینکه ابهامی را بر ابهامی بیفزاید، عایدی نخواهد داشت.»
او اشاره میکند که «جامعهای که برای رسیدن به حقوق خود، الا ماشاالله خواستههایی دارد... تنها در یک مدیریت کلان سیاسی دموکراتیک و مبتنی بر رعایت حقوق شهروندی امکانپذیر است». از «حقوق فردی تا آزادیهای فرهنگی»، از «هوای پاک تا انتخاب آزادانه نظام تصمیمگیری»؛ همه نیازمند ورود به عرصه سیاسیاند و مرزبندی مطلق با سیاست، به بنبست میرسد.
در بخش مهمی، به پدیده مسمومسازی دانشآموزان اشاره میکند: «اگر این مسمومیتسازیها به عوامل ناشناخته مربوط است... آیا پروندهسازی، اتهامافکنی، دستگیری، انفصال، اخراج و زندان کنشگران هم از سوی عوامل ناشناخته صورت میگیرد؟» او این تحلیلها را یا «تخیلی» میداند، یا عامدانه و «در حال خیانت به جامعه صنفی و مدنی».
در پایان هشدار میدهد: «لازمه شجاعت در هر عملی، بصیرت در نظر است... تا زمانی که نتواند طول و عرض نظری خود را به درستی تبیین نماید، بحث جامعهمحوری در هالهای از تناقض گفتاری، سقیم و بلکه عقیم خواهد ماند.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://shorturl.at/dURkt
#عزیز_قاسم_زاده #کنشگری #مطالبه_گری #سیاست #کنش_صنفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech