آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.8K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
فرهنگستان ایران از فروغی تا حداد عادل
goo.gl/DQwUZ4

فرهنگستان ایران در ۲۹ اریبهشت ۱۳۱۴ به فرمان رضاشاه تاسیس شد و تا سال ۱۳۲۰ فعالیت داشت که به این دوره فرهنگستان اول می‌گویند.

«اساسنامه آن در جلسه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ به تصویب هیئت دولت رسید و در تاریخ پنجم خرداد ۱۳۱۴ به وزارت معارف ابلاغ شد، پس از آن‌که اساسنامه‌ی فرهنگستان به تصویب رسید دو قسم عضو «پیوسته» و «وابسته» برای این موسسه در نظر گرفته شد. اولین جلسه رسمی فرهنگستان، روز دوشنبه دوازدهم خردادماه ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی به ریاست مرحوم محمدعلی فروغی، رئیس‌الوزرای وقت، و به عضویت ۲۴ تن از پیوستگان تشکیل یافت. در سنوات بعد بر شماره اعضای پیوسته فرهنگستان افزوده گردید و اعضای پیوسته آن به ۴۱ تن رسید.»

اهم وظایف این فرهنگستان عبارت بود از پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامناسب، اختیار الفاظ و اصطلاحات برای هر رشته از رشته‌ای زندگانی و سعی در این‌که این برگزیده‌ها حتی‌الامکان فارسی باشد،تهیه دستور زبان فارسی،جمع‌آوری لغات و اصطلاحات و اشعار و مثل‌‌های نادر و همین‌طور ترانه‌های ولایتی، تشویقق شاعران و نویسندگان برای خلق شاهکارهای ادبی، تشویق دانشمندان به ترجمه و تالیف کتاب‌های مفید به زبان فارسی فصیح و مانوس و مطالعه در اصلاح خط فارسی.

فرهنگستان ایران در مجموع سه دوره را سپری کرده است. دوره اول با ریاست محمدعلی فروغی آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۱۷ به دستور رضاشاه منحل شد و بعد از مدتی دوباره آغاز به کار کرد و تا سال ۱۳۲۰ ادامه داشت. بعد از سال ۱۳۲۰ فرهنگستان به حالت رکود درآمد.

در سال ۱۳۲۲ حبیب یغمایی نشریه‌ای به نام «فرهنگستان» منتشر کرد تا ارگان فرهنگستان و بیانگر نظرات اعضا و همین‌طور منعکس‌کننده‌ی نتیجه‌ی تحقیقات و مطالعات فرهنگستان باشد. این رکود اما همچنان ادامه یافت تا این‌که در سال ۱۳۳۳ با انتقال کتاب‌ها و همین‌طور لوازم اداری فرهنگستان به وزارت فرهنگ عملا تعطیل شد.

فرهنگستان دوم از شهریورماه سال ۱۳۴۷ و با دستور محمدرضاشاه بار دیگر آغاز به کار کرد.

فرهنگستان سوم از سال ۱۳۶۹ آغاز به کار کرد و تا اکنون با نام «فرهنگستان زبان و ادب ایران به فعالیت مشغول است.

داریوش آشوری در مورد تاسیس و ریاست فروغی بر فرهنگستان می‌گوید:

«برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و زباندان برجسته‌ای نیز بود و ذوق و هنر نویسندگی داشت و ایده‌های روشنی در باره‌ی ضرورتِ نوسازی زبان فارسی و راه-و-روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ ساده‌سازی زبانِ نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنی‌سازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهوم‌های علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه‌ی زندگانیِ مدرن است، کارِ نمایانی بکنند. فروغی و کسانی دیگر از هم‌نسل‌هایِ او در این جهت گام‌های بلندتری برداشتند. و البته، فروغی با کارِ ماندگاری که در جهتِ برگرداندنِ فلسفه‌ی اروپایی به زبانِ فارسی کرد، زمینه‌ی یک دگرگونیِ سبکی را در این زمینه فراهم کرد که بسیار اثرگذار بود و نسل‌های بعدی از روش او بهره‌مند شدند.»

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/2rj30we

@Tavaana_TavaanTech
آموزشکده توانا
قسمتی از داستان خوانی هوشنگ گلشیری گرفتار نیستند این مردم! هوشنگ گلشیری؛ جان پر شور خلاق ِ نوآور* http://bit.ly/1Le6DZE @Tavaana_TavaanaTech
به بهانه‌ی سالگرد درگذشت هوشنگ گلشیری
هوشنگ گلشیری؛ جان پر شور خلاق ِ نوآور*
goo.gl/NiwVV0

هوشنگ گلشیری آن روزهای خود را این‌گونه توصیف می‌کند: «از ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۲ در اصفهان زيسته‌ام. تا ۳۷ آموختن و خواندن بود و آشنايی از درون با سنت‌های ريشه‌دار، آن هم آدمی كه الخی بار آمده بود، در خانه‌ای شلوغ. ما شش بچه بوديم و يكی هم بعد آمد و مسكنمان اتاقی كوچك بود و صندوقخانه‌ای. خانه هم چند اتاق داشت با كلی آدم. تابستان‌ها هم كار می‌كرديم، در بازار، من و برادر بزرگتر و بعد از ديپلم گرفتن هم من باز مدّتی در كارخانه‌ای، مدّتی هم در بازار، در دكان رنگرزی و خرازی و بالاخره در دكان قنادی، كار كردم. مدّتی هم در تهران و در خاكبرداری زمينی كه قرار بود برق آلستوم فعلی شود. بالاخره از دفتر اسناد رسمی سر درآوردم، پس از گرفتن ديپلم.»

آشنایی با انجمن ادبی صائب اتفاق مهمی در زندگی گلشیری محسوب می‌شد که در همین دوره اتفاق افتاد. او از سال ۱۳۳۹ به این انجمن ادبی می‌رفت که این به تعبیر خودش «انجمن‌نشینی» از سال ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ ادامه داشت. شرکت در این جلسات باعث آشنایی گلشیری با برخی از نویسندگان آن روز اصفهان شد؛ همین‌طور زمینه‌ساز آشنایی گلشیری با بعضی از فعالان سیاسی شد که موجبات دستگیری او در سال ۱۳۴۰ را فراهم ساخت. «چند ماهی زندان مرا از درون با اعضای حزب توده آشنا ساخت. بسیاری از داستان‌های سیاسی من با جهت‌گیری ضد چنان حزبی، آن سال نطفه بست. مثل «عکسی برای قاب عکس خالی من»، «هر دو روی یک سکه»، «یک داستان خوب اجتماعی»، و بالاخره بعدها «جبه‌خانه».» گلشیری کار ادبی خود را در سال ۱۳۳۹ با جمع‌آوری فولکلور مناطق اصفهان آغاز کرد. گلشیری در پایان سال ۱۳۴۱ از زندان آزاد شد و در همان سال از «دانش‌کده‌ی ادبیات اصفهان» فارغ‌التحصیل شد.

هوشنگ گلشیری با نوشتن رمان کوتاه «شازده احتجاب» در اواخر دهه‌ی ۴۰ شمسی و در سال ۱۳۴۸ به شهرت فراوانی دست یافت. این کتاب توسط «جیمی بوکان»، نویسنده‌ی اسکاتلندی، به زبان انگلیسی ترجمه شده است. این کتاب هم‌چنین به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است. بهمن فرمان‌آرا، کارگردان سی‌نما نیز فیلمی با نام «شازده احتجاب» و با اقتباس از این رمان ساخته است.

داريوش مهرجويی، کارگردان سینما در مورد این اثر گلشیری چنین می‌گوید: «اگر بخواهيم از چهار پنج رمان مهم و معتبر قرن چهاردهم هجری در پهنه‌ی ادبيات ايران نام ببريم، بی‌شک، «شازده احتجاب» يکی از آن‌ها خواهد بود؛ چه به لحاظ ساختار و معماری کار و چه از نظر محتوا و ژرف‌بينی‌های به‌کاررفته در آن. قبل از هر چيز اهميت اين کتاب در آن است که شيوه‌ی شهادت دادن نسل جديد به نسل قديم را به ما می‌آموزند.»

پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ و چندی بعد از آن و با کشتن مختاری و پوینده توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، گلشیری نیز تحت فشار طاقت‌فرسای نیروهای امنیتی قرار گرفت. او در تشییع جنازه‌ی مختاری در حالی در مرگ دوست متاثر است چنین می‌گوید: «آن‌قدر عزا بر سر ما ریختند که فرصت زاری‌کردن نداریم. پیام، دقیق، به ما رسیده است: خفه می‌کنیم. ما هم حاضریم... پیام آشکار است. ما از خدا هم می‌خواهیم که انتقام ما را از شب‌زدگان بگیرد.»

در ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ هوشنگ گلشیری، در سن ۶۱ سالگی و بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت در بیمارستان «ایران‌مهر» تهران درگذشت و در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.

بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1Le6DZE

*عنوان برگرفته از فرج سرکوهی است.

@Tavaana_TavaanaTech