خسرو فرشیدورد، ادیب تنها و شاعر ِ «این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست»
بسیاری از ما شعر پر احساس ِ «این خانه قشنگ است ولی خانهی من نیست» را شنیدهایم. شعری که با هر بار خواندنش خصوصا برای آنهایی که دور از وطن زندگی میکنند بسیار قابل لمس و درککردنی است. هر جای این کُرهی خاکی که باشی با خواندن این ابیات بیاختیار، دل هوای وطن میکند:
این خانه قشنگ است ولی خانهی من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن دختر چشم آبی گیسوی طلایی
طناز سیه چشم چو معشوقهی من نیست
آن کشور نو آن وطن دانش و صنعت
هرگز به دلانگیزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافهی آهوی ختن نیست
آوارهام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانهی من نیست
آوارگی و خانه به دوشی چه بلایی است
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بود دامنهی آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شه رعظیم است ولی شهر غریب است
این خانه قشنگ است ولی خانهی من نیست
شاعر این غزل کسی است که در نهم دیماه ۱۳۸۸ غریبانه در تنهایی و غزلتی غمانگیز در سرای سالمندان نیکان ِ تهران درگذشت؛ دکتر خسرو فرشیدورد. خسرو فرشیدورد، از بزرگان نگارش فارسی و نقد ادبی است.
خسرو فرشیدورد در آبانماه ۱۳۰۸ در ملایر دیده به جهان گشود.
فرشیدورد تحصیلات خود را تا پایان دورهی دبیرستان در زادگاهش گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیل در رشتهی زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت. فرشیدورد در سال ۱۳۴۲ پایاننامهی خود را با عنوان «قید در زبان فارسی» و مقایسهی آن با قیود عربی و فرانسه و انگلیسی» ارائه داد و در زبان و ادبیات فارسی دکترا گرفت. او از سال ۱۳۴۳ در دانشگاه اصفهان به تدریس مشغول شد.فرشیدورد پس از آن و تا زمان بازنشستگی، استاد دانشگاه تهران بود.دکتر فرشیدورد به زبانهای عربی و فرانسوی تسلط داشت و همچنین با زبانهای انگلیسی، پهلوی، اوستایی و فارسی باستان آشنایی کافی داشت. تخصص اصلی فرشیدورد دستور زبان و نگارش فارسی بود و در نقد ادبی و #سبکشناسی نیز صاحبنظر بود و علاوه بر نوشتن مقالات متعدد، از او بیش از شانزده عنوان کتاب در همین زمینهها باقی مانده است. فرشیدورد در میان اهالی دانشگاه با این ویژگیها شناخته میشود اما در میان برخی مردم ایشان به عنوان سرایندهی شعری شناخته میشود که ذکر آن رفت. برخی نیز او را به سبب نوشتن آئین #نگارش در کتابهای دبیرستان میشناسند.
درسی با عنوان #گرتهبرداری در دبیرستان ،به قلم فرشیدورد است. فرشیدورد در مقالهی گرتهبرداری، شیوهی درست برگردانکردن اصطلاحات و اسامی خاص خارجی را به زبان فارسی به شیوهای محققانه و عملی آموزش داده است. #فرشیدورد بیش از چهل سال پیش دستور زبان ِ جدید را نوشت.او #عاشق #ادبیات و #شعر #فارسی بود.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y0lrQv
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
بسیاری از ما شعر پر احساس ِ «این خانه قشنگ است ولی خانهی من نیست» را شنیدهایم. شعری که با هر بار خواندنش خصوصا برای آنهایی که دور از وطن زندگی میکنند بسیار قابل لمس و درککردنی است. هر جای این کُرهی خاکی که باشی با خواندن این ابیات بیاختیار، دل هوای وطن میکند:
این خانه قشنگ است ولی خانهی من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن دختر چشم آبی گیسوی طلایی
طناز سیه چشم چو معشوقهی من نیست
آن کشور نو آن وطن دانش و صنعت
هرگز به دلانگیزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافهی آهوی ختن نیست
آوارهام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانهی من نیست
آوارگی و خانه به دوشی چه بلایی است
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بود دامنهی آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شه رعظیم است ولی شهر غریب است
این خانه قشنگ است ولی خانهی من نیست
شاعر این غزل کسی است که در نهم دیماه ۱۳۸۸ غریبانه در تنهایی و غزلتی غمانگیز در سرای سالمندان نیکان ِ تهران درگذشت؛ دکتر خسرو فرشیدورد. خسرو فرشیدورد، از بزرگان نگارش فارسی و نقد ادبی است.
خسرو فرشیدورد در آبانماه ۱۳۰۸ در ملایر دیده به جهان گشود.
فرشیدورد تحصیلات خود را تا پایان دورهی دبیرستان در زادگاهش گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیل در رشتهی زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت. فرشیدورد در سال ۱۳۴۲ پایاننامهی خود را با عنوان «قید در زبان فارسی» و مقایسهی آن با قیود عربی و فرانسه و انگلیسی» ارائه داد و در زبان و ادبیات فارسی دکترا گرفت. او از سال ۱۳۴۳ در دانشگاه اصفهان به تدریس مشغول شد.فرشیدورد پس از آن و تا زمان بازنشستگی، استاد دانشگاه تهران بود.دکتر فرشیدورد به زبانهای عربی و فرانسوی تسلط داشت و همچنین با زبانهای انگلیسی، پهلوی، اوستایی و فارسی باستان آشنایی کافی داشت. تخصص اصلی فرشیدورد دستور زبان و نگارش فارسی بود و در نقد ادبی و #سبکشناسی نیز صاحبنظر بود و علاوه بر نوشتن مقالات متعدد، از او بیش از شانزده عنوان کتاب در همین زمینهها باقی مانده است. فرشیدورد در میان اهالی دانشگاه با این ویژگیها شناخته میشود اما در میان برخی مردم ایشان به عنوان سرایندهی شعری شناخته میشود که ذکر آن رفت. برخی نیز او را به سبب نوشتن آئین #نگارش در کتابهای دبیرستان میشناسند.
درسی با عنوان #گرتهبرداری در دبیرستان ،به قلم فرشیدورد است. فرشیدورد در مقالهی گرتهبرداری، شیوهی درست برگردانکردن اصطلاحات و اسامی خاص خارجی را به زبان فارسی به شیوهای محققانه و عملی آموزش داده است. #فرشیدورد بیش از چهل سال پیش دستور زبان ِ جدید را نوشت.او #عاشق #ادبیات و #شعر #فارسی بود.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y0lrQv
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
خسرو فرشیدورد؛ ادیب تنها
بسیاری از ما شعر پراحساس «این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست» را شنیدهایم. شعری که با هر بار خواندنش خصوصا برای آنهایی که دور از وطن زندگی میکنند بسیار قابل لمس و درککردنی است. هر جای این کره