آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت حکومت!


آموزشکده توانا به زودی دوره «داستان‌گویی و روایت‌گری برای حمایت از دیگری» را برگزار می‌کند.
اگر شما می‌خواهید صدای زندانیان سیاسی و عقیدتی را به طور موثری بازتاب دهید و گوشه‌هایی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را به تصویر بکشید؛ چه برای مخاطبان داخلی و چه برای مخاطبان خارجی و جامعه جهانی، این دوره مختص شما است.

مدرسین این دوره فرید حائری‌نژاد، مستندساز و نوید خزانه‌ای وکیل و مشاور حقوقی هستند.


در ثبت‌نام به هیچ وجه نیاز نیست نام حقیقی خود را بنویسید و ایمیلی که می‌نویسید هم حتما نباید ایمیل اصلی خودتان باشد و می‌توانید ایمیلی را برای ارتباط با این دوره اختصاص بدهید.

فرم ثبت نام:
https://docs.google.com/forms/d/1aAsiWt_C9XLUMSR2a5ZpOu8FDcIvMhIosU_NOJHtMb8/edit

کانال تلگرام دوره:
https://t.me/advocatingforothers

- برای آشنایی با جلسات این دوره نیز می‌توانید به وبسایت سر بزنید:
https://tavaana.org/advocating-for-others/



#کنشگری #دوره_آموزشی #مبارزه_مدنی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍34🕊1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایتی از لحظه کشته‌شدن حمیدرضا روحی

سپهر رکوئی، زندانی سیاسی سابق، به نقل از یکی از دوستان حمیدرضا درباره لحظه کشته شدن حمیدرضا نوشت: «در اصلی بند باز شد. به این راهرو میگن کالیدور. هرشب یک‌سری از بچه‌های معترض وارد میشدن و میومدن به بچه‌های دیگه اضافه میشدن.
هفت هشت نفر اومدن توی بند یک. از زندانبان تحویلشون گرفتیم و اومدن وارد بند شدن. بقیه‌ی بچه‌ها خواب بودن. یکی از هفت هشت نفر خیلی گریه میکرد. من بعنوان ناظر شب در تیم وکیل بند مراقب بودم که اتفاقی حادثه‌ای برای بچه‌ها نیوفته و وظیفه ناظرشب بیدار بودن و مراقبت هست, بچه‌های جدید به ما اضافه شدن، اتاق‌هاشون رو معرفی کردیم.
یکیشون خیلی گریه میکرد. آوردمش دست‌صورتش رو شستم، بازم گریه میکرد.
گفتم چیشده اشکت بند نمیاد؟ گفت دوستم رو توی شهرزیبا کشتن. پاش گیر کرد به جوب، افتاد توی جوب و ریختن سرش. ماهارو هم بازداشت کردن آوردن اینجا (زندان تهران بزرگ).
گفتم اسمش چی بود؟ گفت حمید.
ماها چون داخل زندان بودیم از بیرون خبر درست نداشتیم. خلاصه دوروز بعد این پسر هجده ساله رو بردن جای دیگری, وقتی اومدیم بیرون اسمها و اسامی جاویدنامان رو نگاه میکردم و محل زندگیشون رو جویا میشدم و نوع کشته شدنشون رو تا اینکه عکس حمیدرضا روحی رو دیدم، بچه شهرزیبا…
و اونجا بود ک یاد اون‌شبی افتادم که دوستش رو آوردن زندان و متوجه شدم اون کسی که دوستش خیلی براش گریه میکرد و اشکش بند نمیومد حمیدرضا روحی بود.
گیرم که تمام گلها را هم بچینید، باز هم از آمدن بهار نمیتوانید جلوگیری کنید.»



اگر شما هم شاهد اعتراضات بوده‌اید، بازداشت و یا زندانی شده‌اید و تصمیم دارید آنچه دیده و شنیده‌اید را به شکلی تاثیرگذار روایت کنید، فرید حائری‌نژاد، مستندساز برجسته و نوید خزانه‌ای، وکیل و مشاور حقوقی در این دوره آموزش‌های لازم را ارائه خواهند کرد.

فرم ثبت نام:
https://docs.google.com/forms/d/1aAsiWt_C9XLUMSR2a5ZpOu8FDcIvMhIosU_NOJHtMb8/edit

کانال تلگرام دوره:
https://t.me/advocatingforothers

- برای آشنایی با جلسات این دوره نیز می‌توانید به وبسایت سر بزنید:
https://tavaana.org/advocating-for-others/

#کنشگری #دوره_آموزشی #مبارزه_مدنی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
💔30👍12